دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۹ تیر ۱۱, چهارشنبه

ضدیت کور با مذهب نه!چالش بینا اما با مذهب آری... اسماعیل وفا یغمائی

۳ نظر:

رضا م. گفت...

Thursday, February 1, 2018
11:06 AM

اگر فتح ایران توسط قشون ظفر نمون اسلام را مقارن با مرگ یزدگرد سوم و برافتادن ساسانیان در سال ۶۵۲ میلادی دانسته و شروع حمله اعراب را در سال ۶۳۳ میلادی در زمان ابوبکر و درجنگ زنجیر و مرگ امام حسین را در سال ۶۸۰ میلادی بدانیم ، می بینیم که در این مدت متجاوز از ۵۰۰٫۰۰۰ هزار ایرانی کشته حدود یک میلیون زن و کودک به بردگی رفته و میلیونها انسان ایرانی به جرم اعتقاد به دین و ایمان و بزرگداشت فرهنگ و تکلم به زبان مادریشان شکنجه و زندان دیدند و یا جلای وطن کرده و آواره و بی خانمان شدند.

و اگر فرض کنیم که امام حسن و حسین از دوازده سالگی تا پایان عمر در جریان حملات اعراب به ایران قرار داشتند ،این آقایان، علی و حسن و حسین سه امام اول شیعه و همسر و مادرشان، سید النساء و العالمین ،فرهیخته ترین زن عالم ، ارکان مذهب ما و چهار معصوم کبری و سروران تمامی آحاد بشر که کل کائنات یعنی جهانی وسیعتر از صد بیلیون سال نوری بنام و از برای ایشان خلق شده بود ، در عرض این مدت و در طول عمر مبارکشان بعد از سن بلوغ و جنگ زنجیر ، جمعا ۲۳بار عروسی کرده و سر سفره عقد نشستند ، ۵۹بار صاحب بچه شدند و ۵۷۰،۰۰۰ رکعت نماز خواندند ۱۷۰،۰۰۰ بار و ضو گرفتند و ۱۰۰،۰۰۰ بار غذا نوش جان فرمودند و ۲۵۰۰۰ بار دخول به رحم همسر و کنیز و بردگان فرومایه فرو فرمودند، اما این مقدس ترین قدیسان ما یکبار و فقط یکبار برای نمونه لب باز نکردند و بر علیه این جنایات بر ضد ما ایرانیان و سایر ملل مغلوب شکایت و اعتراضی نفرمودند که هیچ خود فرمانده و خلیفه و امام و رهبر متجاوزین بوده و با تما م قوا و حد اکثر تهاجم و ایمان و زور در این جنایات و نسل کشی ها شرکت فرموده و شمشیر زدند و غارت فرمودند.

ماهم در عوض روزی میلیون ،میلیون ، میلیون بار الله و اکبر گفته و صلوات میفرستیم و شهید محراب و منبر وحرم ودین وراهی نور و کربلا شده و سالی ۵۰ بار به خاطر تولد و مرگشان میگرییم و می خندیم و چراغانی میکنیم و به عزا مینشینم و سرو دست میشکنیم برای رفتن به کوفه و کربلا و مکه. و هنوز بعد از هزار و اندی سال بالاترین دغدغه مان گرفتن انتقام خون حسین از پسر دایی همسرش است تا آب هزارسال رفته را به جویش برگردانیم و حقیقت اسلام را یکبار و برای همیشه به جهان و جهانیان بنمایانیم.

زنده باشیم و به افتخار آقای راننده یک صلوات بلند بفرستیم. درود و سلام ما و خدا ی ما بر محمد و اصحاب و یاران و هوادارانش (یعنی تک تک سپاهیان و فرماندهان همان قشون ظفر نمون کذایی و قاتلین ابو مسلم و بابک خرمدین و یعقوب لیث صفاری و آتش زنندگان کتابخانه مان و آنانی که زبان از حلقومان بیرون کشیدند و دویست سال اشغالمان کردند و جزیه گرفتند و زنان و فرزندانمان بغارت بردند). نیست خدایی بالاتر جز خدای او.


خاک عالم بر سر ما. واقعا که.

مسعودعالمزاده ​​​/ ​پاريس گفت...

آفرین رضا

مسعودعالمزاده ​​​/ ​پاريس گفت...

۱۲ تیر ۲۵۷۹ ايرانى ۲ ژوئیه ۲۰۲۰ مسعودعالمزاده پاريس

ما نیاز به روانکاوی داریم. روانکاوی تاریخی‌‌ و اجتماعی.

یکباراینرا نوشتم، بدلیل اهمیت تکرار میکنم :

امروز در ایران ارتش اشغالگر مقدونی، مغول، عرب حضور فیزیکی ندارند، اما ما چند سد میلیون بار نام اسکندر،چنگیز، تیمور، هلاکو، محمد، علی، حسن، حسین، مهدی (نابوده) و نیز اسفندیار (دشمن رستم و ایران) بر روی فرزندانمان گذاشته ایم. به ندرت بابک، رستم و هرگز آریو و یوتاب.
ــــــــ من گردنم را زیر ساطور میگذارم اگر یک یهودی پیدا کردید که نام فرزندش را گذاشته باشد آدولف ــــــــ.

ما حتا نرقصیدیم، خوش رقصی کردیم.
در رساله آخوندها نوشته شده که نخستین وظیفه ی یک پدر در قبال فرزندش این است که نام درستی برای او بگزیند و در این پیوند نامهای "هشام"، "خالد" و "مالک" برای این جماعت شیعه اثنا حشری حرام شرعی است چون نام قاتلین اون امامهاشون بوده ن. اینها دست کم این قدر حمیت دارند.
در رم باستان قرار بر این بوده که رهبری جامعه / مدینه (City/Cité) بدست نمایندگان فرهیخته مردم باشد و ارتش پشتوانه و حافظ مردم اما ... حق ورود به داخل شهر را نداشته باشد. بیرون رم رود کوچکی است بنام (Rubicon) که ژنرالهای بنا به فرمان سنای رم حق عبور با سلاح از آن را نداشته اند.این اصطلاح "خط سرخ را رد کردن" از اینجا میاید. ژول سزار برای قدرت نمایی در برابر سنا این را رد کرد. تنها برای اینکه یک ــــ پرنسیپ ــــ زیرپاگذاشته شده بود، عده ای هم قسم شدند و اوراکشتند. مشهورترین جمله ادبیات انگلیسی بعد از To be or not to be در این پیوند است از مارک آنتونی در تدفین سزار :
Romans ! I Came to bury Caesar, not to praise him
مردم (رم) ! من آمدم تا سزار را به خاک بسپارم، نه اینکه وی را بستایم.

در آن دورانی که ارتش دزدان مدینه به ایران سرازیر شد، برای هر فرمانده تا هفت هشت رده جانشین تعیین شده بود : فرمانده قاسم، اگر افتاد جاسم، اگر افتاد ناظم، اگر افتاد ظالم، اگر افتاد و ...
تو همان زمان در دربار ایران کار به اینجا کشید که هر کس به قدرت میرسید، نخستین کارش این بود که سر تمام کسانی که می توانستند بجای اش بنشینند را زیر آب کند. سرنخ این رابگیرید اینرا در زمان نادر، قاجار، لطفعلی خان زند (که فکر جانشینی اش را نکرد) و تا همین امروز می بینید که تنها هم و غم "اپوزیسیون توحیدی" این است که بجز خودش کسی باقی نماند.خودشان به قدرت نرسیدند و نخواهند رسید، اما بقیه را نابودولجن مال کردند.
ما از همان جنس مردم زمان ساسانیان و افشار و زندیم. ما ملتی هستیم که سد بار از همان سوراخی گزیده شدیم که داریم انگشت توش می کنیم.

من تو این جماعت الدنگ بی طبقه توحیدی بودم. اگر کسی نه کتاب، یک خط روزنامه بخونه، میره زیر شک نفوذی بودن. آنقدر خرکاری بیهوده سرش میریزند تا از خستگی نا نداشته باشه.
آیا دقت کردین که اینهایی که سوار ملت ما شده ن (آخوند ها) هر کاری از دستشون برمیاد می کنن تا مردم کتاب نخونن و فکر نکنن، اما ... خودشان اهل کتابن، میخونن و فکر می کنن. رمز پیروزی اونها و شکست ما اینجا نیست ؟

درد این جماعت الدنگ بی طبخه توخیدی به اصطلاح احترام به عقاید مردم نیست، برای اینه که با نفرتی که مردم از اینها دارند، تنها و تنها امید به قدرت رسیدن شان اینه که با چندتا آخوند جنایتکارمرتجع کنار بیان و از خیل مقلدین میمون وارشان پلی درست کنند برای پریدن رو اسب قدرت.

دوران جاده یک طرفه تمام شد ! ما به باورهای این جماعت حزب اللهی (چند طبقه، یک طبقه یا بی طبقه) وقتی احترام میگذاری که :
۱ مخالف حقوق شهروندی، برابری همه (زن، مرد، باورمند یا نه، بهایی، سنی، کافر، مشرک) نباشه
۲ که آنها هم خلاف اش را نکنن وخودشان رو بالاتر از دیگران ندونن. یعنی اگر زنی بهایی نامزد ریاست جمهوری شد و رای آورد، باید خبردار واستن.
۳ باید کار کنن و از جیب بخورن. دوره ی مفت خوری تموم ! باورمنده ؟ حقشه. میره کارمیکنه. نمازشو تو خونه اش میخونه. حقوق شهروندی اش بیشتر از بقیه نیست. هروقت هم مرد، میره بهش و اگه حسابی مومن باشه حسابی میره بهش. تو جامعه یک شاهی نه کمتر و نه بیشتر از بقیه حق نداره. نه از درون و نه از بیرون یه پاپاسی خبری نیست !