دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۹ دی ۱۷, چهارشنبه

14 دی روز کشف حجاب گرامی باد

کشف حجاب در روز هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه آغاز شد. رضا شاه در این روز همراه با ملکه پهلوی و دو دخترش شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفت. رضاشاه در سالن دانشسرا گفت: «سعادت کشور و آینده ملت در دست شما زن‌های ایران است، زیرا شما تربیت کننده نسل آینده این آب و خاک هستید.» روز ۱۷ دی در تاریخ ایران تا سال ۱۳۵۷ به روز آزادی زنان شناخته می‌شد.

در تاریخ ششم بهمن ۱۳۴۱ قانون انتخابات در چهارچوب انقلاب سفید اصلاح شد و دستاورد اصل پنجم انقلاب شاه

و مردم شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار نقشی مهم بازی کنند و حق رای به دست آورند.

در پی دادن حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ قانون حمایت خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو می‌کرد. چند همسری به سختی انجام می‌گرفت. زن‌ها حق درخواست طلاق گرفتند و برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب آمد، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده شد. اصلاحات دیگری که اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در قوانین انتخابات و تدوین قانون به وجود آورد، شرکت در انتخابات و تشکیل انجمن‌های استان و شهرستان، انجمن‌های شهر و ده، قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری بود که مستقیم یا غیرمستقیم حاصل شد.

سید روح‌الله خمینی این تصویب‌نامه قانون انتخابات که دو شرط مرد بودن و مسلمان بودن از آن حذف شده بود، دسیسهٔ خطرناکی برای لطمه زدن به اسلام و روحانیت خواند و در سخنرانی اش در قم گفت: «دولت تصویب نامهٔ خلاف شرع صادر می‌کند، به زن‌ها حق رای می‌دهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است، می‌خواهند دختران نجیب هجده ساله را به نظام اجباری ببرند، دختر و پسر در آغوش هم کشتی می‌گیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس می‌خوانند، مردم از گرسنگی تلف می‌شوند و آن‌ها برای استقبال از اربابان خود سیصد هزار تومان گل از هلند می‌آورند، قران اسلام در خطر است، اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت قران باشد، خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست، اهل منبر را تهدید می‌کنند، اسرائیل زراعت و تجارت ما را قبضه کرده‌است، دولت روز ننگین هفدهم دی را جشن می‌گیرد، به فرقه ضاله همراهی می‌کند، مطبوعات به روحانیون اهانت می‌کنند»[۲]

نهضت آزادی نیز اعلامیه‌ای صادر کرد که قسمتی از آن چنین است: «دولت با این عمل خود چه خواب تازه‌ای برای مردم دیده و چه قصدی دارد؟ وقتی علی‌رغم نص صریح قانون اساسی و سنت ۵۶ سالهٔ مشروطیت با بی پروایی فوق‌العاده‌ای ملت ایران را از انتخابات مجلس شورای ملی محروم می‌کند، خیلی مضحک آید که بخواهند به خانم‌ها حق رای انتخاب نمایندگان ایالتی و ولایتی و بعد مجلس شورای ملی را بدهند.»

این عکس‌العمل‌ها به واقعهٔ پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ منجر شد.

زنان ایران پس از اجرای اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در همه کارهای ملی شرکت جستند و به مقاماتی چون وزارت، سفارت، نمایندگی دو مجلس سنا و شورای ملی، استادی دانشگاه‌ها، قضاوت، وکالت دادگستری، شهرداری، مدیریت شرکت‌ها و مقامات کلیدی دیگر رسیدند. با اجرای این اصل مشارکت ملی در همه امور مملکتی و حکومت مردم بر مردم به دست مردم ایران آمد. مردم ایران نمایندگان خود را در تعاونی‌ها، شورای ده، خانه انصاف، انجمن‌های شهر و شهرستان و شوراهای داوری انتخاب کردند. در مرحله بالاتر در رای‌گیری حزبی و رای‌گیری برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا نیز که برای هر کرسی آن چندین نفر نامزد معرفی می‌شوند شرکت داشتند. از سوی دیگر در گفتن دیدگاه‌های خود از راه سازمان‌های حزبی و از راه وسایل خبری از آزادی کامل برخوردار شدند.[نیازمند منبع]

به اعتقاد محمدرضا پهلوی بررسی شمار شرکت کنندگان در انتخابات پارلمانی و نسبت آن‌ها به جمعیت فعال ایران (براساس آمار حکومت وقت) نشان داده‌است که تا چه اندازه حس مشارکت عمومی در مردم برانگیخته شده بود. براساس آمار انتخابات دوره بیست و یکم تا بیست و چهارم قانون‌گذاری به ترتیب ۲۶٪ و ۴۱٪ و ۴۴٬۵٪ افزایش را نشان داد و شمار آرای در چهار دوره پیشین ۱٬۶۷۴٬۴۰۰ بود و در آخرین دوره انتخابات پیش از سال ۱۳۵۷ به ۵٬۱۰۳٬۶۸۳ رسید.[۳]

جستارهای وابسته

منابعhttps://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C

۱ نظر:

مسعودعالمزاده (ارسلان)/پاريس گفت...

۱۸ دی ۲۵۷۹ ايرانى ۷ ژانویه ۲۰۲۱ مسعودعالمزاده (ارسلان) پاريس

این اقدام بسیاربجایی است که کارهای نیک گذشته را بدون چرتکه اندازیهای تنگ نظرانه بیاد بیاوریم بی آنکه ببینیم به سود چه کسی تمام میشود. ونیز کارهای نابجای مخالفین شاه که بهمنی از نجاست را برسرمان هوار کرد. قدربسیاری از این کارهای ارزشمند هیچگاه دانسته نشد چراکه دودستی داده شد و مردم قدرش را نه فهمیدند و نه پاس داشتند.حق رای زنان هم از این زمره بود.
حق رای در آمریکا در ابتدا برای مردان سفیدپوست ـــ آزاد (و نه برده) ـــ مسیحی و صاحب زمین بود.
free white man + property qualification
حق رای نه تنها شامل حال برده ها، سیاه پوستها، غیرزمین دارها، یهودیان نمیشد که حتا مسیحیان کاتولیک و فرقه (quaker) ها نیز از آن بی بهره بودند. از سرخپوستها که حرفش را نزن !
کم کم و ایالت به ایالت حق رای به به سرخپوستهایی که تابعیت شان پذیرفته شده بود، به فیلیپینی تبارها، به چینی تبارها و یهودیان تسری پیداکرد آنهم تنها برای انتخاب کردن و نه انتخاب شدن. درسال ۱۹۲۰ حق رای زنان وارد قانون اساسی آمریکا شد. برای سیاه پوستها سال ۱۹۶۵ (۱۳۴۴) این روی کاغذ به تصویب رسید،اما برای اجرا باید گارد ملی و اف بی آی دخالت میکردند. تو این دوران کوکلوکس کلانها مامورهای اف بی آی را می کشتند تا جلوی این کاررا بگیرند.
در آمریکا و انگلستان جنبش زنها با نام (suffragettes) نزدیک به ۱۴۰ سال مبارزه کردند تا این حق در ابتدا در انگلستان به رسمیت شناخته شد آنهم پس از تحقیروتوهین واخراج ازکار و انگشت نماشدن ومتلک های جنسی.

در فرانسه حق رای و انتخاب شدن زنها در سال ۱۹۴۶بود پس از جانفشانی هایی که زنان در نهضت مقاومت کردند.
در زمان شاه آزادی احزاب کامل نبود، درست. اما ـــ از دید حقوقی ـــ حق رای کامل برای همه در ایران یک سال جلوتر از آمریکا، بیست سال پس از فرانسه. برای مراکش، تونس و الجزایر بدلیل بودن اینها زیر پوش فرانسه این امر انجام شده بود و ند و پاکستان نیز با بودن انگلستان در هند.
در ایران پس از مشروطه برای مردها و اقلیت های مذهبی که ۱۴۰ سال سابقه هست.

بباورمن ما باید پی این قضیه را بگیریم که چرا جامعه مارفرمهای شاه را پس زد ؟ چرا مخالفین شاه دست کم بجای سکوت تمام قد جلوی اینها ایستادند ؟ چرا جنبش فوق ارتجاعی ۱۵ خرداد مورد پشتیبانی اینها قرار گرفت، تا آن حد که برخی(چون مجاهدین) ریشه و زاده شدنشان را در سرکوب آن میدانستند که کار بسیار درستی بود و درود به جربزه شاه در این مورد.
چرا اینها هنوز که هنوزاست این را زیرسبیلی در می کنند ؟
چرا به کشف حجاب که میرسد، اینرا محکوم هم می کنند. رضا شاه حسابی آخوندهارا لت و پار کرد. اگر رضا شاه نبود که اینها همان ۱۲۹۹ قدرت را قبضه کرده بودند و امروز ما از عربستان هم عقب تر بودیم.دستش درد نکنه و یادش گرامی.

رضا شاه چادر را از سر زنها برنداشت، جلوی آخوند ها را گرفت تا به این بهانه خودشان را به جامعه تحمیل نکنند. این بدتر بود یااینکه ۹۰ سال بعد،مومنین بی طبقه توحیدی لچک را بزور سر زنهایشان کردند ؟