عشقبازی خزان با نوبهاری خوش،خوشست
بوسه ها بر ساق سرو گلعذاری خوش،خوشست
گر که عُرف وشرع بگذارند دراین کنج دنج
بر تن تو از لب من یادگاری خوش،خوشست
می نویسم بر تنت با بوسه ها،-میخواهمت!
با لبم گوید تنت،- بنویس،کاری خوش، خوشست
عشق نی دیوار بشناسد نه دین در شرع عشق
هر گنه عین ثواب و کار و باری خوش،خوشست
اعتبار عشق از عشق است جز آن هر چه هست
هرکه گوید!یاوه ای ،بی اعتباری خوش!،خوشست
درکمند برگ گل افتاده دل،گوید مرا
صید و صیادند در دام این شکاری خوش، خوشست
کیست عاشق!کیست معشوق ای من و تو هردو یک
عشق اینک بر تن ما شهریاری خوش، خوشست
زنده بادا این و آن گفتیم عمری، یاوه بود
زنده بادا عشق تنها، این شعاری خوش ، خوشست
بی تبار و بی نژادم تا که دانستم (وفا)
عشق تنها عشق ما راچون تباری خوش، خوشست
بی هراس و بی حصارم رسته ام،از لطف عشق
نک جهان بی حصارم، وه!حصاری خوشُ، خوشست
بوسه ها بر ساق سرو گلعذاری خوش،خوشست
گر که عُرف وشرع بگذارند دراین کنج دنج
بر تن تو از لب من یادگاری خوش،خوشست
می نویسم بر تنت با بوسه ها،-میخواهمت!
با لبم گوید تنت،- بنویس،کاری خوش، خوشست
عشق نی دیوار بشناسد نه دین در شرع عشق
هر گنه عین ثواب و کار و باری خوش،خوشست
اعتبار عشق از عشق است جز آن هر چه هست
هرکه گوید!یاوه ای ،بی اعتباری خوش!،خوشست
درکمند برگ گل افتاده دل،گوید مرا
صید و صیادند در دام این شکاری خوش، خوشست
کیست عاشق!کیست معشوق ای من و تو هردو یک
عشق اینک بر تن ما شهریاری خوش، خوشست
زنده بادا این و آن گفتیم عمری، یاوه بود
زنده بادا عشق تنها، این شعاری خوش ، خوشست
بی تبار و بی نژادم تا که دانستم (وفا)
عشق تنها عشق ما راچون تباری خوش، خوشست
بی هراس و بی حصارم رسته ام،از لطف عشق
نک جهان بی حصارم، وه!حصاری خوشُ، خوشست
۱ نظر:
ما سال ۵۷ از تو چاله روشن نیم متری خودمونو اوردیم بیرون انداختیم تو چاه هزارمتری تاریک و اومدن بیرونشم خیلی سخته ولی بالاخره میاییم بیرون . ما در چاه تاریک ارتجاعی ایده الوژی اسلامی زندانی شدیم ولی میاییم بیرون وان روز نزدیک است .
ارسال یک نظر