عشقش هیجان دارد و هشدار ندارد
همچون سریالی است که تکرار ندارد
اینبار اگر از ماندن و رفتن سخنی گفت
با ناز بگویید: که اصرار ندارد...
این عشق مگر راحت و بی واسطه می شد؟
خورشید که با شب پره ها کار ندارد
دیدند که من بودم و یک کادو و معشوق...!
این شایعه جز خنده ی بسیار ندارد
هرچند دلم یک شبه دزدیده شد اما
در محکمه ها عشق گنهکار ندارد
گفتید که بی پرده بگو حرف دلت را
من دارم از او... از من اگر عار ندارد
ای کاش نفهمد که چنین شیفته هستم...
طفلک دل من طاقت آزار ندارد
((لیلا محمدی))
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر