۱۴۰۳ شهریور ۲۲, پنجشنبه

قصیده تلخ معرفت اسماعیل وفا یغمائی

 
ناموس خلق رفت به باد و بدین سبب
 کار فقیه یکسره غسل جنابت است
رهبر ز خون راهروانش وضو گرفت  
وین از حدیث ما و تو یک استعارت است
آنکس که شد سفیر صداقت، دروغ گفت
وآنرا که ادعای شرف، بیشرافت است
آنکو زرحم و عشق و مروت حدیث گفت
دیدیم عاقبت که نماد شقاوت است
شد عشق گوسفند و بریدند حلق او
گفتندمان: حماسه و اوج محبت است  

۵ نظر:

  1. it's funny, you still have time for poetri. i tought you are spending your all time networking with other mojahedin haters and find new things to reveal how terrible and dangerous Rajavi is

    پاسخحذف
  2. سلام...به دل نشست..زنده و مانا باشید.

    پاسخحذف
  3. تلخ عمیق و عالی از آن شعرهائی که یک دنیا با آدم حرف میزند. پیروز باشید استاد عزیز
    مونا احمدی مقدم

    پاسخحذف
  4. رهبر ز خون راهروانش وضو گرفت
    وین از حدیث ما و تو یک استعارت است
    آنکس که شد سفیر صداقت، دروغ گفت
    وآنرا که ادعای شرف، بیشرافت است
    عالیییییییییییییییییییییی
    محمود رضا

    پاسخحذف
  5. یاشار رزمنده اشرفی سابق۷ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۳۶

    زنده باشی اسماعیل خان !


    پاسخحذف

دوستان برای جلوگیری از سوء استفاده سیستم کنترل نظرات فعال است.
دوستان. کاربران
وبگاه دریچه پذیرای نظرات با نام حقیقی یا نام مستعار است بنابر این:
کامنتها در صورت
*بدون نام حقیقی یا مستعار داشتن
*توهین به اشخاص
*افشای مسائل خصوصی زندگی اجتماعی، و شخصی دیگران
*تهمت زدن بدون مدرک و سند
*توهین به ملیتها
*توهین به اعتقادات مذهبی دیگران
* بکار بردن کلمات رکیک
* بی ارتباط بودن کامنت با موضوع
منتشر نخواهد شد
طبعا میتوانید بدون تهمت و توهین و تحقیر و در ارتباط با موضوع با زبانی روشن و رادیکال و بی تعارف به نقد و بررسی بپردازید
با تشکر
دریچه زرد