Je ne crois pas a l’enfer
Car aucune chambre de torture n’est legitime
Ni sur terre
Ni au ciel
Parfois je penses
Que peut-etre l’Enfer
C’est le souvenir d’une chambre de torture en ruine
Dans laquelle brulent les souvenirs des morts
Je ne crois pas a l’Enfer
L’Homme au long de sa vie peut devenir Paradis
Parfois je sens cette verite
دوزخ را باور ندارم
دوزخ را باور ندارم
زيرا هيچ شكنجه گاهي مشروع نيست
نه در زمين و نه در آسمان
نه براي كافران
ونه [حتي] براي جلادان.
گاه مي انديشم
شايد، دوزخ
خاطرهي شكنجهگاهيست ويران شده
كه در آن خاطرات مردگان مي سوزند.
دوزخ را باور ندارم
نه، بعد از اين همه دوزخ
دوزخ را باور ندارم
وآدمي ميتواند پيش از مرگ بهشت شود
من اين را گاه تجربه ميكنم حس ميكنم…
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر