پروردگاراچند روزی درب دوزخ را باز کن
اسماعیل وفا
پروردگارا
پیش از این سروده بودم
دوزخ را باور ندارم
حالا از تو می خواهم
دوزخی بنا کنی.دوزخی شعله ور
و چند روزی دربش را بازکنی
زیرا یک ملت در حال انقلاب است
اسماعیل وفا
پروردگارا
پیش از این سروده بودم
دوزخ را باور ندارم
حالا از تو می خواهم
دوزخی بنا کنی.دوزخی شعله ور
و چند روزی دربش را بازکنی
زیرا یک ملت در حال انقلاب است
و برای سوزاندن لاشه های یک مشت ملای پفیوز
یک مشت قاتل قرمساق
و برای سوزاندن جنازه های جنایتکارانی که ملت را به گلوله می بندند
تنها آتش دوزخ تو کفایت می کند
و تنها تو می توانی با عدالت زباله ترین زباله ها را بسوزانی
پروردگارا
چند روزی درب دوزخت را باز کن
که اگر لاشه های اینان بر زمین بماند
هم دنیا را به گند می کشد
و هم آخرت را
و برای سوزاندن جنازه های جنایتکارانی که ملت را به گلوله می بندند
تنها آتش دوزخ تو کفایت می کند
و تنها تو می توانی با عدالت زباله ترین زباله ها را بسوزانی
پروردگارا
چند روزی درب دوزخت را باز کن
که اگر لاشه های اینان بر زمین بماند
هم دنیا را به گند می کشد
و هم آخرت را
چنانکه به گند کشیده است
پروردگارا
چند روزی درب دوزخت را باز کن
و دوباره درب آنرا ببند
با هفت قفل آهنین بر آن
و کلیدهایش رابه اعماق دورترین کهکشان پرتاب کن
پروردگارا
چند روزی درب دوزخت را باز کن
و دوباره درب آنرا ببند
با هفت قفل آهنین بر آن
و کلیدهایش رابه اعماق دورترین کهکشان پرتاب کن
به اعماق حفره های سیاه
و ستارگان مرده
و تمام دیوارهای بهشت را ویران کن
و تمام دیوارهای بهشت را ویران کن
و تمام دیوارهای بهشت را ویران کن
بیست و پنجم زوئن دو هزار و نه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر