آی ابراهیم. اسماعیل وفا
بعد از آن دیدار
باد با من گفت دیشب در میان راه
وقتی باز میگشتم
با دلی از دوریت غمگین وحسرتبار.
باد با من گفت:
قطره بارانی که صدها قرن از این پیشتر
ازابرها ی بی نشان بر خاک باریده ست
کرده کاری، که زدشتی خشک
گندمی برخاک روئیده ست،
بعد از آن دستی
آی ابراهیم. اسماعیل وفا یغمایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر