حکایت کریمخان زند وعلمای شیرازوظهور خر دجال و آخر الزمان
چو اين خر بناگاه عر عر كند تمام جهان جاى خود تر كند زيك ضرطه اش، صد هزاران درخت شو د ريشه كن از يكى باد سخت! زيك چرخش دمب او كوهها چو كاهى بر آيد به روى هوا! ز ادرار اورود جارى شود همى وقت قايق سوارى شود اگر افكند اين خرك پارگين شود پشكل آباد روى زمين.......ادامه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر