چهار شعر از مجموعه مزمورهای زمینی اسماعیل وفا
درآبهاى گذشته بشارتى نيست
در آبهاى گذشته بشارتى نيست
اگر چه خاطرات بر زمان چيره مى شوند.
در جزيره هاى سكوت و مه بشارتى نيست
در سفينه هاى خاموش و مردگان مقدس.
پارو بر آوريم بادبان بركشيم
و بى آنكه لنگر گاهى بجوئيم
تا خيابانهاى فردا بگذريم.
چهار شعر از مجموعه مزمورهای زمینی
درآبهاى گذشته بشارتى نيست
در آبهاى گذشته بشارتى نيست
اگر چه خاطرات بر زمان چيره مى شوند.
در جزيره هاى سكوت و مه بشارتى نيست
در سفينه هاى خاموش و مردگان مقدس.
پارو بر آوريم بادبان بركشيم
و بى آنكه لنگر گاهى بجوئيم
تا خيابانهاى فردا بگذريم.
چهار شعر از مجموعه مزمورهای زمینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر