خدا و انسان. غزل. اسماعیل وفا
شيخنا دايره ى مذهب ما را بنگر
تا بدانى كه چرا از تو بود پرهيزم ـ
ـتا بدانى كه چرا مسجد ما ميكده هاست
كه در آنجا زخدايت به خدا بگريزم
عنكبوتى است خداى تو به سقف آويزان
حاش لله! كه به او از سر جهل آويزم
آنسوىوادى ايمان ملكوتى است زكفر
كه در آن حلقه ى زلف صنمى خونريزم
مى كشد خوش خوشكم تا به خدائى كه به او
مى كنم تكيه ومى افتم و بر مى خيزم
خادامه خدادا و انسان. غزل. اسماعیل وفا
شيخنا دايره ى مذهب ما را بنگر
تا بدانى كه چرا از تو بود پرهيزم ـ
ـتا بدانى كه چرا مسجد ما ميكده هاست
كه در آنجا زخدايت به خدا بگريزم
عنكبوتى است خداى تو به سقف آويزان
حاش لله! كه به او از سر جهل آويزم
آنسوىوادى ايمان ملكوتى است زكفر
كه در آن حلقه ى زلف صنمى خونريزم
مى كشد خوش خوشكم تا به خدائى كه به او
مى كنم تكيه ومى افتم و بر مى خيزم
خادامه خدادا و انسان. غزل. اسماعیل وفا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر