تاملاتی ساده و پراکنده در باره مذهب و لامذهبی
تا اينجاى قضيه همانطور كه متوجه شديد بحث، بحث سياسى بود يعنى آميختگى مذهب با سياست و قدرت، چه با حاكميتهاى سركوبگر و ارتجاعى و استبدادى كه بيش از نود و پنج در صد تاريخ ايران بعد از اسلام را به خودشان اختصاص داده اند و چه با حاكميتهاى باصطلاح مترقى و غير ارتجاعى كه به نظر نگارنده نه مترقى بودند و نه غير ارتجاعى. اما تمام داستان اين نيست. مذهب در سياست و حاكميت هميشه ابزار بوده و هنوز هم هست و تا هنگامى كه مذهب باسياست و حاكميت آميخته باشد ، تهى از روح واقعى اخلاقى و فلسفى خود چيزى جز ابزار اعمال قدرت نخواهد بود. ترديد نكنيم كه در آميختگى مذهب با سياست، حتي خدا و پيغمبر و امامان و ارزشهاى مقدس مذهبى هم در دست حاكمان و بازيگران دنياى سياست، دست آخر تهى شده از محتواى فلسفى مورد نظر معتقدانشان، جز ابزار و ابزارچه هائى براى اعمال حاكميت و قدرت و كنترل دل و جان و انديشه و به قناره كشيدن و سلاخى كردن ارواح و عواطف نيستند. اما ماجراى مذهب تنها اين نيست و به اين سادگى ها هم نيست. برويم به ميان مردم و ببينيم مردم با خدا و دين و مذهب واعتقادات خودشان چه مى كنند و چه حال و هوائى دارند.ادامه تاملاتی ساده و پراکنده در باره مذهب و لامذهبی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر