دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

تب و تاب انتخابات، مسعود رجوی را هم گرفت. همنشین بهار

 آیا واقعاً نامه مزبور را یک انقلابی هوشیار که رنج بسیار برد و از پس ضربه اپورتونیستی سال ۵۴ برآمد، نوشته بود؟گویی آن نامه احوالات منجم خوش خیالی را نشان می‌داد که رو به آسمان پر از ابر کرده و می‌گوید مریخ بیاید جای عطارد بنشیند بعد مشتری جایش را به زحل بدهد و بیدرنگ اورانوس برود آن طرف و ابرها آماده ریزش باران شوند...در عالم واقع چگونه منتظری که سایه او را اضدادش با تیر می‌زدند بیآید رئیس خبرگان شود و بعد خودش که کتاب در باره ولایت فقیه نوشته و شرح و تفسیر کرده آن را چپه کرده و منحل نماید؟یشنهاد کرد که خبرگان نظام، خامنه ای را که اینک برایش پیام می‌فرستد و پیش تر «تالی تلو حجاج بن یوسف و دعی بن دعی» توصیف می‌نمود برکنار نمایند و موقتاً آیت الله منتظری را جایگزین کنید تا مقدمات انتخابات آزاد تحت نظارت بین المللی براساس اصل حاکمیت مردم ایران فراهم شود. بعد هم بلادرنگ مجلس خبرگان را منحل کنند و.....تب و تاب انتخابات، مسعود رجوی را هم گرفت.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

آقای همنشین بهار و دوستان . شما که دیگر حاضرید خرخره مسعود رجوی را بدندان پاره کنید . چرا دیگر گرد این خرده ریزها می چرخید . برادر عقیدتی تان مصداقی که فتوای قتل مسعود رجوی را هم صادرکرده است . بهتر نیست دست از این ایرادات بنی اسراپیلی بردارید و راست و رک و وپوست کنده همه تان با هم بگوپید ای مسعود رجوی که تا خانه های ما هم آمدی و زنهایمان را هم بردی ما به خون تو تشنه هستیم . هرکاری بکنی هرکلمه ای بنویسی و بگویی بسرعت برق و باد ما تبدیلش می کنیم به یک موضوع منکر و دروصف اش داد سخن میدهیم . حالا هرچه باشد . علت مشخص اش هم این است که ما همه چیزمان راد ادیم . زنمان را هم دادیم و بدتر از این نمیشود . حتی اگر رجوی یک طنز سیاسی هم بگوید ما هزار جور تعبیر وتفسیر برایش داریم

ناشناس گفت...

مسعود رجوی همیشه وقتی هول می شود تعادل اش بهم می خورد!
اینجا هم موج انتحابات رژیم کمی او را گرفته و هول شده و معلوم نیست دقیقا چه می خواهد و چه می گوید.
نامه اش پر است از زیاده گویی و تناقض.

غریب الغربای خراسانی گفت...

امرد حسابی و هندسی ناشناس مسعود رجوی به جلادان چند هزار مجاهد نامه نوشته و از انها تقاضاهائی کرده است کلمه ننوشته بهنظر من این نشان بریدگی سیاسی میباشد تو میگی زنهای ما را برده هههههههههههههههههههههه واقعا اتتو رپتو
غریب الغربای خراسانی

ناشناس گفت...

آقای همنشین بهار شما بهتر است بروی و به تجارت و بساز بفروشت برسی انقلاب کار انقلابیون است و نه انسانهائی که اهل خطر و فدا نیستند.اندیشه رجوی فقط برای مردان مرد و زنان زن خود را مینماید نه برای سایه نشینان غرب
هوشنگ. س

ناشناس گفت...

به نظر میرسد که رهبر انقلاب نوین مردم ایران، در حالتی میان خواب و بیداری و شوک شدید این پیام درهم برهم و خط خطی را نازل کرده اند. تلاش برای تحلیل سیاسی این پیام راه به جایی نمی برد. تحلیل این پیام مانند بسیاری دیگر از رفتارها و عملکردهای ایشان بویژه طی چند سال اخیر تنها در کادر روانشناسی امکان پذیر است. این وضعیت دردناک حاصل کجرویها و انحرافات دهشتناک ایشان در درون تشکیلات و در عرصه سیاسی است .(نگاهی به نامه مصداقی تا حدی عمق فاجعه را روشن میکند). بدون شک جهان ما جهانی است قانونمند و هیچ کس قادر نیست از نتایج عمل خود بگریزد.
در درون تشکیلات میتوان صادقترین نیروها را با رذیلانه ترین شیوه ها له و لورده کرد و از امثال علی زرکش و مهدی افتخاری و مهدی کتیرایی و صدها تن دیگر ارواح درهم شکسته ای ساخت که مرگ را تنها برای رها شدن از درد و رنج خنجر دوست برگزیدند. در عرصه سیاسی میتوان هر کسی را تنها به دلیل کمترین اختلاف و یا انتقادی، با شانتاژ و دروغ و اتهامات واهی به لجن کشید. میتوان برای مدتی افکار عمومی و هوادارن دور ولی صادق را با خالی بندی و تبلیغات دروغین فریفت و به اعتماد یک نسل خیانت کرد. اما مگر میشود ندای وجدان را که از درون هر لحظه فریاد میکشد و اعتراض میکند را خموش ساخت. در این کشاکش سهمگین درونی است که کار بسیاری از خودکامگان به جنون میکشد. نگاهی به آخرین سالهای عمر بسیاری از خودکامگان گویای این حقیقت است. در این باره سخن بسیار است. جای بسیار تاسف است که که اینگونه استعدادها در برهوت فرهنگ عقب مانده و خرافات مذهبی، اینچنین هرز میروند و نسلی را با خود به تباهی و نیستی میکشانند.
بهمن

ناشناس گفت...

دوست عزیزی که صحبت از جویدن خرخره می کنی. مصداقی کتابی نوشته است که همه حرفهایش هم درست است اگرسازمان مجاهدین راست می گوید این کتاب را بدهد به هیات تحریریه ستاد تبلیغات تا آن را بخوانند و جواب آن را بنویسند مجاهدین که کم نویسنده ندارند آقای همنشین بهار هم دارد از حق و حقیقت دفاع می کند درود برانسانهای آزاده ای چون ایرج مصداقی واسماعیل یغمایی که همنشین بهار هستند و از انسانیت دفاع میکنند تا دو باره چشم وگوش بسته دنبال کسی در ماه نرویم.

ناشناس گفت...

دوست عزیز هر کسی در این روزگار غربت برای گذران زندگی اش باید کار و پیشه ای داشته باشد وکار وتجارت عیب نیست شما فکر می کنید آن هوادارانی که به سازمان کمک های مالی کلان می کنند این پولها را از کجا می آورند حتما یا تجارتی دارند و یا بساز و بفروشی .همان مجاهدینی که شما فکر می کنید در نوک پیکان مبارزه هستند در اشرف کارشان ساختن بنگال و درست کردن میز و صندلی و فروختن آنها به عراقیان بود الان هم که همه آنها متأسفانه در لیبرتی زندانی هستند وعمر عزیز این سرمایه های وطن باید صرف نشست های عملیت جاری و غسل و طعمه شود

ناشناس گفت...

ناشناس۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ ه‍.ش.، ساعت ۱۶:۵۷

سلام آقای همنشین بهار
در مورد پیام آقای رجوی به خامنه ای و رفسنجانی بنظرم ایشان سه موضوع را دنبال می کردند:
1. با مطرح کردن رفسنجانی بعنوان کاندیدا هدف اصلی این است که رفسنجانی تایید نشود .چون وقتی مطرح شود که مسعود رجوی کاندیداتوری رفسنجانی را عنوان کرده این خود دلیل بر عدم صلاحیت آقای رفسنجانیست بنابرین دست مخالفان رفسنجانی برای از نفس انداختن رفسنجانی د رانتخابات باز می شود.
حال جه نفعی اقای رجوی از این کار می برند /ایشان می خواهند هر چه فضا بسته تر و منقبض تر شود که بالاخره مردم دست به دامن ایشان شوند و اینکه ممکن است فضایی ایجاد شود که مردم خودشان کار رژیم را تمام کنند برای اقا خوشایند نیست.
2.با این کار اختلاف بین رفسنجانی و جناح خامنه ای را تشدید می کند چون برای عناصر رژیم خیلی راحت تر است که کسی را به اسم وابسته به مجاهدین سر به نیست بکنند چون کشتن و نفی مجاهدین به نوعی پذیرفته شده و مشروعیت دارد.یعنی باز دراینجا هدف هر چه منقبض تر شدن جامعه است .چون سازمان معتقد است رشدو اقبالش درفشار هر چه بیشتر د رجامعه است تا فضایی دیگر.
3.از این رهگذر آقای رجوی هم خودی نشان داده و عرض اندامی کرده که بله ما هم هستیم و اسشمان که از طرف رژیم برای سرکوب جناح مخالف استفاده شود برای اقا هم کافیست که بگوید ببینیدکه ما چقدر برای رژیم مهم هستیم و تغذیه نیروهای داخلی از این داستان.
عدالت