دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روی تابلو کلیک کنید
روی تصویر کلیک منید
تاریخ دوران باستانی ایران
۳۷ نظر:
سخنی با آقای اسماعیل وفا یغمایی
آقای یغمایی من شما را فقط از طریق شعرها و نوشتهایتان می‌شناسم و بس. می‌خواستم نقدی بر نوشتهای شما و دیگران و واکنشهأی انجام شده به نوشتهای شما بنویسم که آن را به وقت دیگری واگذار میکنم. امیدوارم که نوشته زیر را فقط حمل بر کنجکاوی و ایجاد سوال برای خودتان بدانید و نه چیز دیگری.
شما نامه‌ای نوشتید و جویای حال مادر پسرتان شدید. اگر جواب سوالهای زیر را دارید از شما ممنون خواهم بود.
۱. فکر نمی‌کنید که داستان اینکه چند نفر در مالی اجتماعی فوت همسر سابق شما را به پسرتان تسلیت بگویند کمی عجیب باشد؟ البته اگر پسرتان راست بگوید.
۲. آیا شما قبل از انتشار این نامه با مسولین مجاهدین تماسی داشتید؟ اگر تماسی بوده، چه بوده؟ لطفا توضیح دهید.
۳. آیا شما اخبار دیگری در این مورد دارید که از گفتن آن امتناع میکنید؟
به امید پیروزی مردم ایران و نابودی به قول شما آخوندهای بی‌دین پوفیوز
یاور امیدوار
نازنین یاور
من در مقاله مفصلی که نوشتم و روی سایت هست همه را توضیح داده ام.در مقاله ایا اکرم حبیب خانی زنده است.چهارماه قبل همین ماجرا را دنبال کردم که جوابی نیافتم و گفتم دروغ است ولی برای بار دوم میخواهم بدانم.مطمئن باشید پسر من دروغ نمیگوید . اینگونه نیست. در رابطه با تماس از طریق یک دوست مشترک که او با یکی از اعضای شورا تماس گرفت و ان عضو با یک مسئول جواب این بود از طریق کمیساریا دنبال کنید زنده است.من خبر دیگری ندارم. فقط تحلیلا چیزهائی نوشته ام که در کنار سایت روی نوار متحرک هست. با شعار اخر شما موافقم
موفق باشید
اشرفی سابق گرامی
پیامت خیلی به جمال تند بود میبخشی حذف کردم
I think with so called weight discussion (Bahsse kiloie) we do not come further. If everything is wrong and appear lie or false, I truly believe the discussion what in chapter 7 of Messdaghi's letter is written is the most important and best theme for discussion for all time.
آقای یغمایی گرامی
دور فلکی یک سره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
خوشحالم که اگر چه از جمله به مدد اشتباهات مهلک و تاریخی آقای رجوی رژیم جمهوری اسلامی توانست سی سال از پیکر این مردم خون بریزد اما سر انجام هم رژیم رسوای خاص و عام شده و هم هر روز بیشتر و بیشتر نقاب از چهره فریبکار آقای رجوی که پشت کوهی از جسد غرقه به خون پنهان شده است فرو می افتد
در خدمت به مردم و در راه آزادی و دمکراسی برای ایران سر فراز باشید
اسماعیل عزیز با سلام
برایم اصلا قابل درک نیست که جه را نوشته مرا حذف کردی . نه توهینی کرده بودم .و نه فحشی داده بودم. فقط چون هر دو شما را از منطقه می شناختم و کار کرد های هر دو رادر این سالها دیده بودم نوشته بودم که جما ل شرافت ندارد.چسباندن تو به وزرات اطلاعات فحش و توهین نیست؟ چه فحش و توهینی برای یک انسان شریف از این بدتر؟
روی حرفم هم ایستاده ام.تندی نظرم را کند کردم. لطفا آن را حذف نکن.
اینهم نظر کند شده.
واقعا که این جمال بامداد جه موجود حقیری است و مجاهدین چگونه دارند از او به عنوان گشت دم توپ استفاده می کنند.خودش هم این را خوب می داد و در همین مطلبی که نوشته آن را بیان کرده .آنجاکه نوشه است، نوشته را برای سایت همبستگی داده و آن ها آن را قبول نکرده اند و مجبور شده آن را به سایت سیاه کاران بدهد.می بینی جمال چه انسان مفلوکی هستی؟ مگر تو در صدای مجاهد نبودی؟ مگر همیشه در تظاهراتشان نبودی ونیستی ؟ اصلا مگر تو یک ایرانی نیستی؟ پس چرا نباید سایت همبستگی که برای همبستگی مردم ایران درست شده کشف مهم تو از رفتن اسماعیل به کلکته را نزند؟ معلوم است که دست تو و شعبده باز معرکه خیلی خالیست که نوشته ات را با والسلام شروع کرده ای . تازه اول کار است.چه والسلامی.می بینی درچه گرابی تورا انداختند. پس به جای سفارش به اسماعیل برای نگاه کردن درآینه برو چهره سیاه خودت را ببین.آخه نامردمی تا کجا؟ می بینی چه قدر حقیرهستی ؟ ستاد امنیت و اطلاعات مجاهدین مانده است که با اسماعیل و قلمش چه کند آنوقت توی وامانده و بقول مجاهدین بریده دنبال سند جور کردن هستی؟
ننگ و نفرین بر تو وآنها که تورا دراین منجلاب انداختند
ننگ و نفرین بر رژیم خمینی که قبل از شما این نامردمی ها را در سرزمین ما نهادینه کرد
یک اشرفی سابق
دوست عزیز حذف نمیکنم ولی از شما بعنوان انسانهائی والا که فرهنگی شایسته و نه فرهنگ طرف مقابل را حمایت میکنید میخواهم تمام تندیها و تیزیها به منطق نوشته و استخوانبندی مستحکم بحث سپرده شود تا تفاوتها بیشتر مشخص شود فرهنگ دشنام و توهین و تهمت فرهنگ شما و من نیست. موفق و شاد باید و با دوستی و احترام اسماعیل
شرف یافت می نشود
در سرزمینی که شعر را برای ستایش شرمگاه مردان ، وشوررا برای شرارت اجارت می کنند
،شرف یافت می نشود
در سرزمینی که شاعر را به جرم شعور وافشای شرابخواران قدرت با شمشیر تهمت شهید می کنند،
شرف یافت می نشود
در سرزمینی که شهیدان به رقم دلار و دینار شمارش می شوند واسیران شیربچگانی در دست "شه رهبری"،
شرف یافت می نشود
در سرزمینی که ملک خاتونی رنگین پوش به شاعری شب شکن، " سگ گلّه وار" هجمه می کند،
شرف یافت می نشود
در سرزمینی که" شاعران شرمگین" صله و اشرفی "ملک خاتون را بر صله رحم با" شاعران شرف" لیس می زنند،
شرف یافت می نشود.
در سرزمینی که ستونی از اشرار را" سگ گلّه وار" به جان نیمه جان شاعری فقیر، قلاده میرهانند،
شرف یافت می نشود
در سرزمینی که صفی از اجنبیان در جمجمه شهیدان "شقیقه تیر خلاص خورده" شراب وحدت و حمایت سرمی کشند،
شرف یافت می نشود.
در سرزمینی که توپهای توخالی برای ملک خاتونی "رنگین پوش" قمپز قدرت ، شرارت وار شلیک می شود،
شرف یافت می نشود
در سرزمینی که برجهای غرورش با شعر شاعری شریف بالا می رود،وشاعرش "گدامزدوری" در کلکته متهم،
شرف یافت می نشود.
در سرزمینی که شاعری ،جمالی، در بامدادی پر از عفونت ریا دستمال یزدی به دست "جمال تو عشق" است می سراید.
شرف یافت می نشود.
در سرزمینی که علامت سئوال با شیوع طاعون "مامور ولایت" شلاق کش می شود وشیرازه ها از هم شرحه شرحه می شود
شرف یافت می نشود .
در سرزمینی که امام راحل با بیرقی شیرخورشید نشان،زنّار به گردن" سئوال" را با شمشیرشورا شرحه شرحه می کنند.
شرف یافت می نشود.
و در سرزمینی که سراینده سرود شرر افکن" ای آزادی" گدا مزدوری" در کلکته خطاب می شود .
شرف یافت می نشود
شرف یافت می نشود
واژه "ملک خاتون" را از شاعر شریف میهنمان آقای یغمائی قرض گرفته ام .
اسماعیل عزیز
پس از نوشتۀدوم جمال احساس می کنم کم کم می خواهند تو را ببرند به دستگاه خودشان.نرو،مغلطه مب کنند.بجای پرداختن به اصل ،حمله به شخص مبکنند.میخواهند توو دیگران را بترسانندوبه آرامی اصل مطلب رابه فراموشی بسپارند.مسئلۀ ما جمال و دیگران مثل او نیستند.بحث اصلی قربانی نشدن آزادی و در حد توان جلوگیری ازچرخش چرخۀ استبداد است.نریمان حیدری
آقای یغمائی
واقعا خاک بر سرت که به این خفت تن دادی. این همه نوشتی که از مردن نمیترسی فقط برای اینکه مردار بشی و به عنوان تاپاله گاو به تاریخ بپیوندی
اقای لوده ( جمال )!
من از رادیو و بخشهای مختلف با تو بودم !
آقای وفا یغمایی زیاد از نزدیک نمیشناسم !
چشم و ابرو تو سیا ه تر از اسماعیل برای مجاهدین نیست !
با بچه های که از اعدام اعضای خانوادشون حتا زن ، بچه ، زندان و در بدری بها دادن این شکلی برخورد میشه !
تو را فقط همین یک بر مثل دستمال یکبار مصرف استفاده میکنند بعدش هم فنیتو آقای فلیپس !
سر سفره بابات بزرگ نشدی ! سربازان گمنام امام زمان دور و ور یکی مثل شما مانور میدن نه طایفه یغمایی !
درود بر خانواده یغمایی !
مرگ بر تمامیت رژیم !
از آقای اسماعیل میخواهیم که اگر امکان دارد نظرهایی را که حاوی فحاشی و هتاکی هست حذف کنند و بردارند. این ادبیات افراد سیاسی نیست.
تت
به نظر من نظرها باید کنترل شود.
نظرات فراوانی به دلیل توهین به اقای بامداد حذف شد
درود به ادمهای فرصت طلب و مشکوک نباید امکان داد اینطور خیلی بهتر است. ع.م
قایان با تربیت و با کلاس که همه زیر لب انواع و اقسام فحش را به جمال بامداد مثل من می دهید. حضور محترمتان عرض کنم که فحش هم یک نوعی بیان احساس است. بقول آقای رهبر فحش دادن در اسلام ناب محمدی اشکال ندارد. امام حسین هم در روز عاشورا فحش می داد! من الان یادم نیست ولی آن فحشی را که گفت از قول امام حسین ولی بهر حال فحش ناموسی و خار مادر می داد است به یزید و لشگرش! حالا فاکت ایدئولوژیک را بگذاریم کنار اما کاری که جمال بامداد می کند اینقدر ناپسند است که در فرهنگ ما ایرانی ها فقط با فحش می شود جوابش را داد. فحش دادن در اینموارد لمپینی نیست بلکه به این دلیل است که شاسیته چنین کسانی فقط همین فحش است. این فرهنگ ماست نمیشود که برویم فرهنگ از کره مریخ بیاریم خوب همینطور بوده و همینطور هم خواهد بود. نه شما با ننوشتن فحشهای در ذهنتان با تربیت تر از من می شوید و نه من با نوشتن فحش بی تربیت تر از شما . بنابر این خواهش می کنم بگذارید فحش بدهیم به کسانی که شایسته اش هستند و دست ما را نبندید. آنها که دوست ندارند بخوانند چشمهایشان را ببندند. در توضیحی بر یک یاداشت دیگر و در ستایش «شرف» جمال بامداد اسماعیل وفا یغمائی
اگر این آقا بعد از اين که سالها پيش دست زنو بچه را گرفته وجدا شده و به قول معروفخيانت کرده يک دفه اينطور حمايت ميکنه و حاضر ميشه دروغ بگه و به يک جدا شده ديگر تهمت مزدور بزنه و فحا شی کند حتماً دليلی دارد. مگر اوشان نگفت از حالا پروندها جدا شدها را رو ميکنيم؟ ببين اين چه پرونده ي داره ...
آقای رهبر رسماً و علناً اعلام کردند که "لا حیا فی‌الدین" . بنابراین پیروان ولایت میتوانند هر کاری که دلشان خواست با هر کس بکنند بودن اینکه احساس شرم بکنند. جای آن فیلسوف خالی که گفته بود شرم احساسی انقلابی‌ست. ای تف به ولایت فقیه و همردیف آن ولی عقیدتی. در
ارسال یک نظر