ربع قرن از عملیات «فروغ جاویدان» گذشت. آن عملیات، با توجه به هدفی که
برای آن در نظر گرفته شده بود یعنی رسیدن به تهران و سرنگون کردن رژیم در
پایتخت، اکنون خیلی تخیّلی به نظر می رسد و از این گذشته چنان عملیاتی را
نمی شد سه چهار روزه برنامه ریزی کرد و تدارک دید. چنان عملیاتی ...*آیا فروغ جاویدان با تاکتیک دیگری می توانست پیروز شود؟ ایرج شكریدریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه
*آیا فروغ جاویدان با تاکتیک دیگری می توانست پیروز شود؟ ایرج شكری
ربع قرن از عملیات «فروغ جاویدان» گذشت. آن عملیات، با توجه به هدفی که
برای آن در نظر گرفته شده بود یعنی رسیدن به تهران و سرنگون کردن رژیم در
پایتخت، اکنون خیلی تخیّلی به نظر می رسد و از این گذشته چنان عملیاتی را
نمی شد سه چهار روزه برنامه ریزی کرد و تدارک دید. چنان عملیاتی ...*آیا فروغ جاویدان با تاکتیک دیگری می توانست پیروز شود؟ ایرج شكری
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۹ نظر:
آقای ایرج شکری! حالا برایم مسجل است آن آغا یا خانم ناظر کمی با حوصله که در کامنت های مطلب قبلی ات مرا چند بار موجود رقت انگیزی خوانده بود ، خود خودت بودی.در این مقاله هم مسعود رجوی را با همان لحن و با همان کلمات موجودی رقت انگیز و جدا رقت انگیز نامیده ای!!!
ببین جناب ایرج خان خود شیفته! یک مقاله سیاسی تحلیلی جای عقده خالی کردن نیست. به خدا همین آقای یغمائی هم که در روانشناسی مدرک تخصصی ندارد ولی خیلی مطالعه دارد از صد فرسخی تشخیص میدهد که تو چه قدر نسبت به مسعود رجوی احساس حقارت میکنی.از کنیزت بشنو و این قدر با یاد آوری تحقیری که رجوی از پشت تلفن نسبت به تو روا داشته در مقاله هایت نگو و تکرار نکن. تازه از کجا معلوم که اینهائی که میگوئی قصه پردازی ذهن خودت نباشد. اگر راست میگوئی و بر آن تاکید میورزی که داری نشان میدهی چقدر دوست داری مردم بگذارندت روی سرشان و حلوا حلوایت کنند.و این یعنی خود شیفتگی محض. اگر هم قصه پردازی میکنی که نشان میدهی چقدر بیماری پارانویا دارد در تو پیشرفته میشود. حالا باز با اسم مستعار وارد شو و بنویس که کنیزت موجودی بد سیما و رقت انگیز است. . در خاتمه باز هم میگویم از کنیزت قبول کن و وقتی میخواهی مطلب تحلیلی و گزارشی بنویسی عوامل روانی و احساساتی خودت را واردش نکن.زیرا اگر آن احساساتت صد در صد هم پاک و لطیف باشد چون وارد یک کار گزارشی شده است آن کار را سکه یک پول میکند. در ضمن یادت باشد آدمها همانطور که به چشم پزشک و ارتوپد و جراح نیاز دارند به روانپزشک هم محتاجند.
من فکر میکنم این خانم پریچهر یک اقای سبیلداری است که خودش را پشت پریچهر قایم نموده است در دوران حاضر هیچ زنی بخودش نمیگوید کنیز و از این مزخرفات ولی این هم زن نیست و هم نوشته اش نوشته یک زن نمیباشد واقعا مسخرها است
بایرام
خانم محترم حالا شما بفرمائید کنیز یعنی پائین و بالای درخت خرما نخیر کنیز را میرفتند میخریدند م میاوردند خانه و خریدار هزار بلا سرش میاورد شما واقعن خجالت ندارید هی میگید کنیز کنیز برو خانم این فیلمهای برده داری رو ببین تا بفهمی وضع کنیز چی بوده و خجالت بکش
احمد رضا
بایرام و احمد رضا . فرض بگیرید که من سبیل دارم و سبیلم هم کلفت است. مگر نمیدانید امامدوازدهمتان را یک زن ریش دار میکشد؟ سبیل که در مقابل ریش محلی عرض اندام ندارد. باز هم شما فرض بگیرید که کنیز یعنی همان زنی که میرفتند دربازار برده فروشان میخریدند و مورد استثمار قرار میدادند.اولا همین الان اگر پایش بیفتد شما حاضرید یک رساله درباره برده داری مدرن و نقش امپریالیسم در گسترش آن بنویسید( الیته اگر بتوانید بنویسید) ثانیا من دلم می خواهد به خودم بگویم کنیز، یعنی اینقدر هم حق ندارم؟ شما دیگر چگونه مدافعان حقوق فردی انسانها هستید؟ ثالثا اصلا بحث این صفحه سر سبیل و بی سبیلی یا مونث و مذکری کنیزتان است؟ واقعا که.
درود بر مصدق دورام میرزا کوچک خان دوران ستار خان و باقر خان دوران بابک و یعقوب دوران اریو برزن و ارش کمانگیر دوران در ستیز با آخوندهای جنایتکار درود بر مسعود رجوی بزرگ فرمانده عالیمقام تمام مجاهدان و مبارزا ن ایرانبه امید انکه بزودی فاتحانه به تهران وارد شده و دودمان اخوندهای حراملقه را بر باد دهد
ایرانی
RRR
آخری را اشتباه تایپ کردی منظورم مسعود رجویه. اسم نام آوران میهن پرست ملی را جدا بذار رفیق!!!
درود بر تو پریچهر کاری کردی که دوستان یغمائی اینطور بالا باورند آن روی زن ستیزی این موجودات دوپا آشکار شود ( البته اگر یغمائی کامنت من را سانسور نکند او به من تهمت می زند که من دشنام می دهم دورغ می گوید من از خیلی چیزهای او با اطلاع هستم و می دانم که چرا با مجاهدین ضدید دارد و می دانم که چرا پسرش بریده و به تیف رفته است بخاطر همین تمام کامنت های من را سانسور می کند )
آقای کلاسیک فیلم 22، ای شاخ شمشاد اگر چیزی میدانی و مستند است و محکمه پسند ، بگو. اینجا نمیگذارند بنویسی برو در یک سایت دیگر بنویس، برو در فیس بوک بنویس . مثل احمدی نژاد میگم میگم نکن عزیزم. اگر از این کنیز میشنوی نوشته هایت را سعی کن مثل نوشته های ایرج شکری و ایرج مصداقی نباشد که برای خدا هم سخت است حرف راستشان را از میان دروغ هایشان پیدا کند. مثل اینها با غیظ و کینه حرف نزن. ولی حرف حساب داری بزن.
چشم پریچهر این کار را می کنم
ارسال یک نظر