مواضع سیاسی شما در چند ماه اخیر برعلیه رهبری مجاهدین و بخصوص شخص آقای
رجوی مرا به این فکر انداخت که نظرم را برایتان بنویسم. مواضع جدید شما
باعث تاسف و انزجار من شده و درین چند سطر میخواهم دلائل آنرا مختصرأ اعلام
کنم.تاسف من برای شما بدین لحاظ است که ....*نامه سرگشاده به ایرج مصداقی امیر کیانیدریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه
*نامه سرگشاده به ایرج مصداقی امیر کیانی
مواضع سیاسی شما در چند ماه اخیر برعلیه رهبری مجاهدین و بخصوص شخص آقای
رجوی مرا به این فکر انداخت که نظرم را برایتان بنویسم. مواضع جدید شما
باعث تاسف و انزجار من شده و درین چند سطر میخواهم دلائل آنرا مختصرأ اعلام
کنم.تاسف من برای شما بدین لحاظ است که ....*نامه سرگشاده به ایرج مصداقی امیر کیانی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۵ نظر:
نوشته اي که بيش از منطق، حاکي از عصبيت غير منطقي نويسندهً آنست. همه اش را نخواندم چون استدلالها تکراري اذهان الينه شدهً هواداران مجاهدين را انعکاس مي داد. اکثر پيش فرضهاي که در منطق مجاهدين پذيرفته اند و در اين نوشته بدان استناد شده، غلط اند و نتيجهً مخرب چنگ زدن به آنها را تا حالا ديده ايم. اولاً، مشکل اصلي مردم ايران استبداد زير پردهً دين يعني بقول مجاهدين همان ارتجاع و استبداد است در مقابل آزادي و ترقي. اگر اين تضاد درست باشد راه غلبه بر ارتجاع مذهبي و رسيدن به آزادي نه جنگ مسلحانه و نه انقلاب و سرنگوني بلکه مقاومت مدني و سازماندهي مبارزات بکمک احزاب و سازمانهاي فراگير، دموکرات و مردمي هستش. در هرسهً اين زمينه ها مجاهدين رفوزه شده اند. آنها با توجيهات مذهبي و ايدئولوژيک خودشان به جنگ مسلحانه و مبارزات قهرآميز روي آوردند و راه رسيدن به آزادي مطلوب خود را انقلاب و سرنگوني مي دانند. حال آنکه نه جنگ مسلحانه و نه تمرکز حول سرنگوني راه به آزادي و دموکراسي، نه در ايران و نه در جاي ديگر، نبرده و نخواهد برد و مجاهدين تنها نيروها و انرژي هاي بيکران مبارزاتي مردم ايران را هدر داده و ميدهند. مسعود رجوي ساخته و پرداختهً ايدئولوژي چريکي-دانشجويي دوران جنگ سرد است. آن ايدئولوژي و استراتژي برخواسته از آن در عمل ثابت شد که سرابي بيش نبود و تماماً بيراهه بوده است. بنابراين، بنظرم، مهمتر از زير زره بين بردن مناسبات و روابط مجاهدين، نقد ايدئولوژي و استراتژي آنها و وادار کردن رهبران به تن دادن به موازين دموکراتيک مثل انتخابي و شورايي بودن رهبري، شفافيت و حسابرسي در مقابل مواضع و عملکردهاي بويژه رهبران اين سازمان، در مقابل افکار عمومي و فضاي سياسي کشور مي باشد.
سلام دارم. و امادو باراین نامه رحمانی را خواندم و لذت بردم. لذت عزت می آورد و این خوب است واقعاچه باید بهتر از این گفت در این غریب آباد. امیر آقا را من کمی می شناسم از دورها و نه از نزدیکی ها و بسیار معقول حرف می زنند و این خوب است و خوبی پنهان نمی ماند که اگر پنهان ماند بدی ها پیدا می شوند. از دورها خوب نمی شود دید اما می شود از دوستی که نزدیک است شنید که ایشان بسیار در حرف و نیز در نوشتن از هر مجاهدی مجاهدترند و این بی اشکال است و نامه سرگشاده شاهد است که قلمی خوب و ابریشمی دارند و با آنکه خمار خوابم باید بگویم که خوش است که وابسته هیچ گروهی نیستند و این برای قلم خوب است اما بهتر این است زیاد ابریشمی ننویسند که حرفشان همان حرف و کپی مواضع مجاهدین است. این را گفتم چون اینگونه دیدم و اما ممکن است من خوب ندیده باشم چون دورم و نمی دانم کسی که وابسته گروهی نیست می شود وابسته عضو گروهی باشد که از محالات است و نمی شود. اما خوب بود و من روی ستون نظرات این را ثبت می کنم که لذت بردم و لذت بردن هم خوب است. شاد باشید و به امید آزادی.
آقای کیانی
من مثل شما رژیم ضد بشر را دشمن ایران و ایرانی میدانم و مجاهدین را تنها آلترناتیو. چه در گذشته که با تمام وجود در درون تشکیلات و چه حالا که با هزار انتقاد در بیرون تشکیلات هستم مسعود را دوست دارم و تا حد توان کمک مالی کرده و علیرغم نداشتن اعتقاد دینی هر روز از این دنیا می خواهم که مجاهدین را حفظ کند و به پیروزی برساند. و گواهی میدهم که مسعود و مجاهدین بزرگترین جنبش مقاومت را در طول تاریخ بشر سازمان داده اند.
اما در کنار این همه گل, خاری بسیار هم روییده است.
اول اینکه انتقاد حق ما مردم است. بعد از خفقان آریامهری و یا توسری یا روسری آخوندی اگر خدا هم از آسمان برای رهبری ایران به زمین آید شرط اولش انتقاد پذیر بودنش است.
قهرمان خلق مهدی ابریشمچی میگفت که از بالاترین دستاوردهای مبارزاتی مجاهدین انتقاد و انتقاد از خود است. پس کو؟ ؟ چرا در مقابل انتقادات متین دفتری و قصیم و روحانی و یغمایی این چنین پرده دری میشود؟ با چه حقی و به استناد به کدام دلیلی این آزاد مردانی که عمرشان را برای این مقاومت مایه گذاشته اند به خیانت متهم میکنند؟ آیا "سوگند به قلم" که کلامی بر علیه حق و منافع خلق نه خواهند گفت و نه خوهند نوشت به آب گوزید؟ ما مردم ایران صد هزار شهید دادیم که یک مشت لات و لوت هرچه از دهنشان در میآید آنهم به اسم مستعار در جراید مجاهدین چاپ کنند؟
اولین باری که حزب الله با سلاح گرم به ستادهامان حمله کرد برایم سئوال شد که چرا خمینی وارد معرکه نمیشود و در کمال قاطعیت جلو گیری نمی کند. بعد روشن شد که خودش امام چماقداران و قصابان بوده.
حالا برایم سئوال شده که چرا مجاهدین در مقابل این سیل بی حرمتی و اینکه توتونچیان نامی بدروغ مصداقی را اول نامزد یک شهید میکند و بعد در کمال بیشرمی او را قاتل شهید و برادرش معرفی میکند, هیچ نمی گویند که این تراهات را هم در رسانه های خود پخش هم میکنند. شما هم اعتراض که چرا ما خفه نشده و به آسیاب دشمن آب می ریز یم. عجب!
رندی در مجلسی ریید, یک نفر اعتراض کرد که این بوی بد از کجا می آید, رند ما با تشتت داد زد که خفه, حرف بوی بد نزن که آبرویمان را بردی و جلوی میهمان خاک بر سرمان کردی.
ای برادر کجایی
خبر رسیده که کتاب ایرج مصداقی را رژیم چاپ کرده و بین خانواده های زندانیان ومجاهدین در داخل کشور پخش نموده است.....
آقای رضا ارجمند، شما در کامنت مقاله ایرج شکری داشتی از به کار بردن وآزه کنیز از طرف من به من ایراد می گرفتی. لطفا برگرد و یک بار دیگر نوشته خودت را در اینجا بخوان!من میگذارمش توی پرانتز :( آیا "سوگند به قلم" که کلامی بر علیه حق و منافع خلق نه خواهند گفت و نه خوهند نوشت به آب گوزید؟ ) . و حالا یک پرانتز دیگر باز می کنم و یک جمله دیگر از شما را می آورم.فقط دماغت را بگیر که بیهوش نشوی :(رندی در مجلسی ریـد, یک نفر اعتراض کرد که این بوی بد از کجا می آید, رند ما با تشتت داد زد که خفه, حرف بوی بد نزن که آبرویمان را بردی و جلوی میهمان خاک بر سرمان کردی.) آقای رضا ارجمند نمی خواهم باور کنم که این کلمات از دهان شما بیرون آمده است ولی چه کنم که واقعیت دارد و حقیقتا این کلمات از دهان شما بیرون آمده است. البته از آقای یغمائی هم گله ندارم که این جملات بـــــــــــو دار را ندیده می گیرد. خوب که یک طرفدار مجاهدین نگفته است وگرنه بزرگترین لقمه اش گوش چپش میشد.
کفته اند رژیم کتاب ایرج مصداقی را چاپ و توزیع کرده است، این نکته را قبلا از نکته سنجی خواندم که درهمین زمنیه گفته بود«عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»، چون انتشار آن در داخل، جرات اعتراض جوانان به ولی فقیه در مسند را بالا می برد و آنها را جلوی حزب اللهی ها شیر می کند.
پند گیر
آقای ارجمند تو از مجاهدین حمایت می کنی آن وقت مسعود را با خمینی مقایسه میکنی
آقای یغمای این هم دوستان شما این همان تز وزارت اطلاعات نیست که 80 تا به ما بزنید 20 به مجاهدین مرد باش سانسور نکن
پند بگیر
از این توجیه کودکانه تا کنون بهتر نخونده بودم. مرد حسابی رژیم را الاغ پیدا کردی یا دیگران را؟ خدا خیرت بده تو دیگه کجای کاری!!.
توتونچیان بر حسب اینکه در چند صفحه به این شکل از فاطمه یاد می شود نتیجه می گیرد که علاقه ای وجود داشته ولی به جای دوست دختراز واژه نامزد استفاده کرده است٢١٦. ,٢١٥ ,٢١٤, ٢١٢ . . و٢٥٦
,
"پيراهنی را که فاطی دوخته بود، در مراسم های مختلفی که در بند بود، به تن می کردم.تنها مصطفی مردفر از راز آن مطلع بود ولی هميشه تعدادی از بچه ها از من می پرسيدند: چرا تو هميشه به هنگام مراسم ها اين پيراهن را به تن می کنی و حاضرنيستی چيز ديگری بپوشی؟ اگر می دانستند چقدر آن پيراهن برايم عزيز است و توسط چه دستانی دوخته شده است، حتماً با من هم عقيده می شدند"
درود بر مصداقی که نامه علیه خود را با شجاعت و اعتماد به نفس در سایت خود منتشر نمود ایکاش رهبران مجاهدین شهامت این را داشتند که مقالاتی را که نقدشان را میکند در سایتهای خود بگذارند و نشان بدهند اعتماد به نفس دارند و این همه آدم توهین کن و بد دهن را برای افراد افشا کنند
از کامنت اول ممنون. کاملا موافق هستم. کاش بیشتر مینوشتید. مبارزه مسلحانه تا به حال نتوانسته آزادی به ارمغان بیاورد. هجاهدین در 18 ماه اول انقلاب با 30 نفر عضو شروع کردند و با مبارزه سیاسی-مدنی و سازماندهی نیروها و احزاب ضد ارتجاعی توانستند یک جنبش عظیم برای آزادی و ترقی ایران را سامان بدهند. سازمان با تقدیم هفتاد شهید و 1000 زندانی خمینی و ارتجاع را شکست سهمگینی داد. اما حالا بعد از سی و سال جنگ و 100 هزار شهید یک هزارم آن مقبولیت اجتماعی را هم نداریم.
از کامنت اول ممنون. کاملا موافق هستم. کاش بیشتر مینوشتید. مبارزه مسلحانه تا به حال نتوانسته آزادی به ارمغان بیاورد. هجاهدین در 18 ماه اول انقلاب با 30 نفر عضو شروع کردند و با مبارزه سیاسی-مدنی و سازماندهی نیروها و احزاب ضد ارتجاعی توانستند یک جنبش عظیم برای آزادی و ترقی ایران را سامان بدهند. سازمان با تقدیم هفتاد شهید و 1000 زندانی خمینی و ارتجاع را شکست سهمگینی داد. اما حالا بعد از سی و سال جنگ و 100 هزار شهید یک هزارم آن مقبولیت اجتماعی را هم نداریم.
آقای نادر اکیائی. شما صد درصد مطمئن هستید که ایرج مصداقی با انتشار بعضی از جوابهائی را که گرفته دارد اعتماد به نفسش را نشان میدهد؟ یعنی یک درصد اندکی را نمیگذارید برای پر روئی و یا نوعی فرار به جلو؟یک وقت فکر نکنید دارم بهانه گیری میکنم. من چون اعتقاد دارم که امور مبتنی بر ارزش های ذهنی نمی توانند صد در صد درست . باشند، یک احتمالی ولو ریز را میگذارم برای نا درست بودنشان. بنا براین به قول معروف نه صد درصدی از کسی دفاع میکنم ونه چاکی با کسی دشمنی. دیگر خود دانید
ایرج مصداقی حق گفته خانم عزیز و محترم پر رو میخواهید تشریف ببرید رهبر را ببینید که یک مرد شصت و پنجساله بیچاره ان غلام را میگوید...بوده و حال همه را به هم زده ایرج مصداقی شجاعت بخرج داده که به این بساط تهاجم کرد دستش درد نکند دمش هم گرم باشد خدا هم نگهدارش باشد و انشالله خدا خودش کمک کند که بدنه مجاهدین هم از دست این رهبریتی که سی و شش ساله بجای راه همه را برده بچاه نجات بدهد تا مفید باشند برای مردم خودشون علیه این حکومت خونخوار
پریچهر خانم شما به رهبر عقیدتی‌تان بگوید یک مورد که در نقد خودش هست را در سایتش انتشار دهد. هرچه می‌خواهد اسم‌اش را بگذارد. خانم حسابی حتی جرات نکرد متن استعفا و توضیح آقایان قصیم و روحانی را انتشار دهد. خجالت هم خوب چیزی است.
ارسال یک نظر