دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۲ مرداد ۸, سه‌شنبه

دوستان سابق! بخود آئید. اسماعیل وفا یغمائی

به دلائل مختلف منجمله مشکل جسمی بر سر آن نبودم که چیزی بنویسم ولی نوشته های این چند روزه شماری ازکسانی که  اکثرا از جدا شدگان و بریدگان سالهای دوردست مجاهدینند،و در سودای دفاع از مجاهدین قلم میزنند (که البته حق دارند قلم بزنند) و هر چه میخواهند میگویند، (که البته حق ندارند ولی میگویند) مرا بر آن داشت چند خطی بنویسم.تعارف را کنار بگذاریم! من نمیدانم برای چه سازمان مجاهدین چنانکه در رابطه با خود من و در پاسخ سئوال من پس از مدتها دو اطلاعیه توسط کمیسیونها صادر کرد و دو مطلب غلاظ و شداد و طولانی منجمله «شرافت به یغما رفته» را صادر نمود و بعد هم تبدیل به کتاب نمود و پخش نمود وارد میدان نمیشود تا چنانکه مدعی و خود میگوید محق است جوابی قابل قبول و دندان شکن به مخالفان بدهد؟....ادامه..دوستان سابق!

۲۹ نظر:

ابراهیم گفت...

سلام علی اسمعیل المحسن . و اما انی اسئلک واحد سوال مقدر:لماذا ودعتَ اصحابَک فی منظمه مجاهدی خلق؟ یا ایهاالاخی! لماذا اتخذتَ طریق العداوه؟
ای برادر در این چند ماه اخیر لسان نصیحت نداشتی، لسان انتقاد هم نداشتی، زبانت در پوش انتقاد از مجاهدین و علی الخصوص از مسعود رجوی پر از کین و لبریز از خشم بوده است. در عالم عصبانیت واژه ها و جملاتی را استعمال کرده ای که هر آدم بی طرفی از خواندن آنها اگر هم دچار شرم نشود حتما به سرگیجه مبتلا خواهد گشت. شما برای اعمال این دشمنی به هر آب و اتشی زدی و با بسیارزبانهای زشت همنوا شدی. اکنون باب نصیحت گشوده ای و دل میسوزانی؟ باز هم خوب است و باید به فال نیک گرفت.البته اگر این موضع شما تخته پرشی نباشد برای موج جدید کین توزی. ای کاش در این چند ماه هم سخنت و شعرت را حد اقل به همین اندک پاکی این نصیحت نامه ات ارائه میکردی. ای جان برادر !شما در دوستی با اهل مجاهدین لبریز از شیفتگی بودی و اکنون در دشمنی با آنها سرشار از نفرتی. نه آن و نه این. تقدم فی صراط الاعتدال. ا ی ادیب توانا و چیره دست ! ای کاش پند سعدی در پیش چشم میداشتی و در دوستی و دشمنی راه افراط نمی پیمودی . مع السلامه و الصلح.

esmail گفت...

ابراهیم گرامی
تبریک بخاطر عربی نیرومندت.من نمیخواهم چیزی را اثبات کنم. حقایق وجود دارند.میخاهی بپذیر یا نه.من از مسعود رجوی کینه ای ندارم. اشتباه میکنی.شما به کارنامه او که خداوندش محفوظ بدارد و امکان سر عقل آمدن به او بدهد نگاه کن. چه کرده و از کجا تا به کجا آمده.با قبضه مطلقه قدرت و علم کردن نوعی ولایت مطلقه که اسمش را رهبری عقیدتی نهاده بزرگترین سازمان سیاسی ایران را به کجا کشانده برادر من.اینهمه بریده. مزدور منفعل و خطی که از آن شعارهای ضد سرمایه داری به حضیض ذلت راه برده است ایا کجا بودیم و به کجا رفتیم.ایا یک انتقاد در این میان برای او پذیرفتنی است. مساله حقد و کینه نیست عزیز.من اهل نفرت نیستم بگذار حیرت زده ات کنم. من معتقدم از نفرت چیزی به دست نمی اید همین خامنه ای را با تمام جنایاتش همان به کارنامه اعمالش پس از سقوط گشوده شود و در برابر همگان قرار گیرد وبعد ولش کنند برود توبه کند.از کشتار چه حاصل و از نفرت. از خودت سئوال کن چه چیز ستاینده مسعود رجوی را به این نقطه رساند؟؟ رفیق عزیز من سال 1992مجاهدت را به کناری نهادم ولی تا سال 2011همچنان خود را در صفی میدیدم که نمادش رجوی بود ولی اشتباه میکردم. او شایسته رهبری نیست بهترین و شرافتمندانه ترین کاری که میتواند بکند این است که خود باهوشیاری خطاها را بپذیرد و راهی برای نجات این کشتی توفانزده که در امواج خون صد هزار مجاهد در حال فرو رفتن است بجوید.امیدوارم حمل برکینه نکنی.موفق باشی

ناشناس گفت...

کور علی گفت...

چه باید کرد تا سران قوم به خود آیند ؟
امّا یک جمله از خود آقای رجوی می آورم که در یک نشست گفت،او گفت :
نگوئید کی چه گفت،ببینید کی چه گفت.
حالا گیریم آقای مصداقی مامور شناخته شده وحقوق بگیر رژیم است(با عرض معدذرت از آقای مصداقی).امّا آیا حرفهائی که زده نباید پاسخ داده شود ؟ مگر نمی گفتید مشت در برابر مشت،او که مشت نزده است،سحن گفته است .شما که شیعه علی هستید،مگر علی نگفت که حتّی به دشمن فوش ندهید،تهمت نزنید؟بلکه با منطق پاسخ بگوئید. واقعا امیدوارم به خود آئید.چرا که اگر به خود نیائید،باور کنید با اینهمه خون زیخته شده شامل این فلسفه خواهید شد:
خسر الدنیا والاخره.

ناشناس گفت...

ناشناس گفت...

پس از عرض سلام: تا آنجا که من می توانم بفهمم اتهامات چند دهه است که از طرف مقابل به آنها زده شده و باید آنها را اثبات نمایند برای مثال؛ زدن سبیل فلان رزمنده در خواب و فریب کارگری برای تبلیغات درایران و خودکشی بسیاری از آنان و از این قبیل از طرف مصداقی. کتاب مصداقی پر از ایراد به اشکال گوناگون است. روزی او به حسیبی و مطیع ایراد میگرفت که نوشته شما در موردی در یکی ار سایتهای وزارت درج شده ولی حالا بیا ببین چه کسانی از سر و کله او بالا می روند.

ماندگار گفت...

نامه ی خوبی است. میتوانست جامع تر باشد و همه ی ما زیر آن را امضا کنیم شاید آقای رجوی تکانی بخورد وتجدید نظر نماید که توفان در حال درویدن او و بقیه هواداران و اعضای سازمان است.

خدابخش مشهدی گفت...

خامنه ای: معاشرت با بهائیان حرام است.
هیتلر: معاشرت با یهودیان جرم است.

این حرف جناب خامنه ای خودش در اروپا جرم است و نشان یک آدم فاشیست است.
و اما شاعر جان، غمگین مباش که کارها درست خواهد شد...چه حوصله ای داری برادر...ول کن..مسعود رجوی حاصل جامعه بیمار ماست و این افراد هر چه بنویسید از کار و سخن خود کوتاه نمی آیند..وقتی می گوید: کس نخارد پشت من/جز ناخن انگشت من! نشانی از همین یک دندگی ست! و بدین خاطر با هیچ گروهی هم نمی تواند متحد شود...مثل خمینی و یا خامنه ای. بگذر که حیف وقت شما. حالا که پوست می اندازید بهتر که در شعر هم پوستی بیندازید و تازه شوید...با مجاهدین که بودید شعرهایتان بیشتر شعار بود که برای مبارزه خوب بود..حالا بیشتر شعر بگویید و نظرات سیاسی را در مقاله بیاورید... موفق باشید و بدان که خیلی ها تو را دوست دارند...من امیر عزیز را یک بار در زندان وکیل آباد دیدم....وقتی که او را برای اعدام می بردند و او شعار مرگ بر خمینی و زنده باد آزادی می داد...برای همین بعد از سه روز شکنجه او را در کنار حرم به دار زدند.بچههای زندان مشهد همه شاهد این ماجرا بودند ..ببخش مرا.

کاکا گفت...

رجوی یا نمیدونه که نوچه هایش دارن زیر آب او وسازمان را میزنن یا با اونها همدسته و هدفدار داره پیش میره.

ناشناس گفت...

اقای وفا مقاله پردردی است که زبانحال بسیاری از افراد است ولی اینها ایا میفهمند خدا کند
سیما

بهمن گفت...

دوست عزیز!
با سلام ! درباره مطلب شما چند نکته به نظرم میرسد که به طور خلاصه مینویسم:
١- در مورد این ارتش کوچک و فعالی که نقش چماق زن را برای رهبری ایفا میکنند باید گفت که اینها اغلبشان به فرموده مقامات بالاتر چماق میکوبند. مقامات بالاترهم نگران از قضاوت افکار عمومی، ترجیح میدهند درفشانی های !! خود را با امضای مستعار بیرون بدهند. چرا که انتشار همان هرزنامه محسن رضایی (برادر!! حبیب ) و فحشنامه منسوب به محمد اقبال خطاب به خواهرش به اندازه کافی باعث آبروریزی و ایجاد سوال و ابهام در میان هواداران شده است.
٢- شیوه برخورد جاری با مقوله نقد و انتقاد و خطا در دستگاه فکری رهبری عقیدتی که از بخت بد ما بر نوک پیکان تکامل هم جا خوش کرده است ، ارتباط مستقیم با نحوه نگرش رهبر به جهان و جایگاه بی بدیل خودش در این هستی دارد. در این دستگاه، جهان به دو اردوی آشتی ناپذیر تقسیم میگردد: اردوی حامیان رهبری و اردوی دشمنان رهبر! در این میان دیگر نقد و انتقاد و مخالفت مفهومی ندارد زیرا به محض اینکه امر بر کسی مشتبه شود که میتوان به رهبری و سیاستهایش انتقاد کرد، خود را در مکانی برتر و بالاتر از رهبر نشانده است! پس اینگونه آدمها اگر مامور مزدبگیر دشمن نباشند بدون تردید دچار اختلالات روانی ناشی نوع خود شیفتگی یا خصومت فردی یا کینه شخصی نسبت به رهبری هسند. ساکنان اردوی حامیان رهبر، البته میتوانند در برخی مورد ابهامی و یا پرسشی داشته باشند که آنرا بایست با مسولین درمیان بگذارند و ارشاد شوند البته بیشتر ابهامات هم ناشی از عدم درک جایگاه رهبری است . این دستگاه توهم زده و بیمار فکری، فصل مشترک همه سیستمهای توتالیتر و فاشیستی است. دستگاه خامنه ای هم از همین بیماری رنج میبرد، قذافی و صدام و رهبر کره شمالی نیز به همین درد مبتلا بوده و هستند.
٣- در مورد خاص مسعود رجوی و اندک حواریون پیرامون وی، آنچه که بازگشتن و به خود آمدن آنها را مشکل و شاید ناممکن کرده است تاریخچه زندگی جدای از جامعه و مردم و واقعیات سرسخت زندگی و تلاش توده هاست. خود رجوی در سنین نوجوانی به زندان میرود. پس از آزادی از زندان، در خانه های تیمی مخفی میشود و سپس خروج از کشور و زندگی در محاصره محافظان و حواریون در پشت دیوارهای آهنین. انتظار واقع بینی و سلامت روان از چنین شخصی چندان معقول به نظر نمیرسد.
٤- موارد بالا را با مقادیری سیاست آغشته به خرافات و مقدسات مذهبی ترکیب کنید آنگاه به این ترکیب مقادیر زیادی خون و رنج و شکنجه بیافزایید تا مشاهده نمایید که محصولش از هر سنگی سختتر شده و هر گونه قابلیت انعطاف و تغییر را از دست میدهد.
اما بهر حال من هم با شما آرزو میکنم که بتوان در این وانفسای هجوم و گرد و خاک مشتی نادان و بی ریشه، وجدانهای هنوز نیمه بیداری را یافت تا بتوانند بر این همه دروغ و ریا و انحراف نقطه پایانی گذارند و طرحی نو در راه آزادی و رهایی میهن دراندازند.
بهمن

clssisfilm20@gmail.com گفت...

اسماعیل وفا یغمائی دیدی خرده شیشه داری چرا کامنت من را سانسور می کنی من که از تو بی ادب ادب آموختم اما کامنت های کثفت ها و مزدوران دون پایه خامنه ای را با آب تاب در سایتت می گذاری

ناشناس گفت...

وقتی ادم میرود در خط و خطوط رزیم ضد بشری باید از این مزخرفات هم بنویسد صبر کنید بالاخره پرونده ها رو میشود و یکروز میرسد که انقلاب بر سر سرکار کلاه بوقی بگذارد و در خیابانها بچرخاند
ایرانی

esmail گفت...

جناب کلاسیک فیلم
هر وقت با ادب و فرهنگ درست و منطق سیاسی نوشتی چشم کامنتهایت را میگذارم ولی تا به دیگراتوهین میکنی و ان دشنامهای لاتهای چاله میدان را به نوامیس دیگران نثار میکنی نوشته هایت شایسته زباله دانی است.خوش باشی

ناشناس گفت...

RRR
مجاهدین هم مثل رژیم تو خره گیر کردن نمیدونن چکار کنن. فقط در حال فرو رفتن و مرگند. کاش مسعود رجوی به اشتباهاتش پی میبرد و جبران میکرد و ظرفیت شنیدن انتقاد منتقدین را داشت.

ناشناس گفت...

جناب ناشناس
از حسن آینده نگریت بسیار شگفتزده شدم! که میتوانی رجوی را با کلاه بوقی در خیابانها تصور کتی!
بامید روزی که پردهها برافتند.

عاشق

clssisfilm20@gmail.com گفت...

آقای یغمائی ایا گفتن اینکه تکلیفت را با برادرت که مزدور رژیم است معلوم کن این بی ادبی است

esmail گفت...

جناب
clssisfilm20@gmail.com
این آخرین فرصتی است که به سرکار میدهم م کامنتهایت را میگذارم شاید درست شویاگر یک بار دیگر بی تربیتی کنیبرای همیشه از صحنه این وب میروی عزیز.ما بیکار نیستیم. حرف منطقی داری مثل بچه انسان بزن وگرنه مرا و خودت را اسوده بنه

clssisfilm20@gmail.com گفت...

آقای یغمائی با جوابی که در رابطه با برادرت دادی همه چیز برایم روشن شد من یک شرط بندی را هم باختم سایتت هم توی سرت بخورد بزودی بوی گندد هم بلند می شود

امین گفت...

مسعود رجوی بزودی تمام میشود ومجاهدین دوباره از نو زاده خواهند شد بدن مسعود وزنش مریم که سازمان را تبدیل به دکان وناندانی کرده بودند. اینها به این حرفها وپیشنهادها گوش نمیدند برادر. 30 سال گوش نکردند حالا یهود از خود ظرفیت واراده وغیرت نشان بدهد. زهی خیال باطل. مجاهدین را باید مردانی جدید دوباره بنا کنند بدون بریده هایی که به رژیم وصل شدند و بدون سران دگم وپوسیده مغز کنونی مجاهدین در مراکز پاریس زیر فرمان رجویان.

esmail گفت...

جناب
clssisfilm20@gmail.com
ان اخرین کامنت از تو ادم مریض است هرچه با تو بخاطر ادب سر کردم نمی فهمی کامنتهایت از این پس اتوماتیک به هرزنامه میرود
یا حق

ناشناس گفت...

ان کسانی که کلاه بوقی بر سرشان میگذارند یغمائی وشکری و مصداقی و همنشین بهار و قصیم وبقیه هستند رجوی سردار بالا بلند مقاومت ملت ایران است در این شک نکنید
ایرانی

RRR گفت...

ملایان حاکم و رجوی مساوی است با بدبختی وسیه روزی ایرانیان. مساوی است با سرکوب واستثمار فکری وفیزیکی دیگران در مسیر به قدرت رسیدن. غده ای بدخیم در جامعهء ایران امروز.

ناشناس گفت...

قای یعمایی شما هم هر قدر تلاش میکنید که دم خروس پلتفرم رژیم و مزودران شدنشان را بااین عبارات پرطمطراق بپوشانید موفق نمیشوید. آخر مرد مومن مگر این ایراد دارد که حتی بریدگان و جداشدگان یک سازمانی اینقدر شرف دارند که از آن حمایت میکنند. شما به چه حقی بخودتان اجازه میدهید که بنده ای که مثل شما تاب تحمل سختیهای مبارزه در بیابانهای عراق را نیاوردم و حالا با ایمان کامل از درستی راه این مطالب را مینویسم باید محکومم کنی. شما فکر میکنی که کی هستی و چه رسالت عظیمی برعهده داری که از این موضع قلمرفرسایی میفرمایی. بهتون پیشنهاد میکنم شما هم قدری بخودتون بیایید بینیند الان توی بورس سایتهای وزارت اطلاعات چگونه برایت کف و دف میزنند و بقول خودت که این کلمه ناچور را باب کردی " شور و فتور " راه انداخته اند. آخر تو زمانی برای خودت مبارز بودی حالا ترا چه آمده که باین روزگار فلاکت بار مبتلا شده ای. در هر حال امیدوارم روزی بخودبیایی و اینقدر به این بچه های رنجدیده توهین و تحقیرشان نکنی . دوست دارم بهت بگم که روزی صدایت برایم آرامش بخش بود اما حالا سوهان روح است و بیس !

esmail گفت...

عزیز .صدای من را گوش نکن به صدای رهبر گوش بند تا جانت را بنوازد.در ضمن من از سختی مبارزه نبریدم نازنینم متوجه شدم این راه به ترکستان است وگرنه میماندم.جدا شدگانی که دفاع میکنند بکنند ولی چرا صاحب عله سکوت کرده است.صبر کن اینده در راهست و من و ما بدخواهنیستیم. رزیم استفاده میکند به درک بکند من که اولی نامه به خانم حبیب خانی نوشتم این دام دیگر پوسیده است سیسال است با این بهانه دهان میبندید کافی است اگر رزیم استفاده میکند گناهکار اصلی ما نیستیم کسی است که باعث این معرکه شده برو و منصفانه بیابشوهمین و بس موفق باشی عزیز

رضا ارجمند گفت...

خاموش ای کودنان کور, ای دشنه گردانان ذلیل. این مزخرفات و دشنه هاتان ارزانی خودتان باد. می پرسد چرا در جواب متین دفتری که گفت نیروهای ملی رهبری ندارند کف به دهان آوردید و اخراجش کردید, تو حمال بی مقدار جوابش میدهی که تحمل هوای گرم عراق را نکرد. اگر به تحمل گرما بود و شربت شهادت نوشیدن که طالبان از شما صد بار بهتر میزند.

اگر به سازمان دهی و پیش فنگ و پس فنگ است که انگشت کوچولی هیتلر هم نیستید , اگر به فتح و جنگ است که چنگیز و ناپلئون و کوروش و اسکندر در دهسال جهان را گرفتند و شما دهسال است که گیر پس و پیش بین اشرف و لیبرتی هستید.

مرتیکه, تو سکوت و صبر و گذشت ما را در این سی سال حمل بر حماقتمان نکن. نه, ما خود به احترام شهدامان و اسرامان سی سال است که لب میگزیم و خون دل میخوریم که نه اینبار درست میشود اما باز صورت سیاهت را میبینیم که میگویی نگفتم شاهدانه است. ای پرچم تکامل خجالت, خجالت.

مردک, اگر نمیخواهی نقدت کنند غلط کردی پا در میدان سیاست گذاشتی. آخر مگر میشود که هم شناگر بود و هم از خیس شدن شاکی و نالان ! به شاه و به شیخ که نمیشد بگویی بالای چشمشان ابروست. آن یکی میگفت اگر ضد منی پاسپورت بگیر و از ایران برو و این یکی که اگر ضد منی از این جهان به جهنم برو. حالا این من شما چه میگوید؟ ای پرچم تکامل خجالت خجالت.

کجای دنیا یک رهبر سیاسی هر کاری دلش خواست کرد, به سوراخ هر کس که خواست سیخ زد هزار اشتباه کرد و یک بار انتقاد نه هر کس هم که انتقادی کرد به ساواک و اطلاعاتی بودن منسوبش کرد.

این است دمکراسی؟ شما با چه رویی می رویید و به این سیاستمداران غربی که اگر یک نگاه چپ بکنند مردم و مطبوعات چشمشان را در می آورند میگویید شما تنها نیروی دمکراتیک خاورمیانه هستید؟ شرم نمی کنید یکنفر این ترشهات و ترهات را ترجمه کند و نشانشان دهد؟

این دمکراسی نیست, همان دیکتاتوری خانمان سوز شرقی است. اما چون من و تو دمکراسی نچشیده ایم, هر آب هرزی را به ضرب امام و اسلام به حلقوممان میریزند و اگر هم اعتراضی کنیم زبان از حلقمان بیرون میکشند. که فلان فلان شده تو غلط میکنی به این دمکراسی شک میکنی!
ای پرچم تکامل خجالت خجالت.

چطور است که مجاهدین همه گونه وقتی برای رقص و آواز و کشتی نوح درست کردن و المپیاد بر پا کردن, سفره هفت سین چیدن برای اهالی اور , ساختن مجسمه آرش و اشرف و برج صدف و شیر پر کوپال , بقول دوستمان میلیونها ساعت صرف باغ و باغچه و خیابان و استخر و کتابخانه اشرف کردن ,هزاران ساعت را به تعریف از خود و فضا سازی و روشنگری در مورد انقلاب درونی کردن را دارند اما تا به حسابرسی و جوابگویی سیاستهاشان و یا پاسخ به انتقادات میرسد یکمرتبه میروند زیر آتش و شلاق ارتجاع و وقت پیدا نمی کنند یک توک پا بیایند به " تلویزیون ملی ایران" و پاسخگو شوند؟

ای پرچم تکامل خجالت خجالت.

مگر شما خدایید و معصوم. مگر آن بزرگوار نگفت که رژیم تک پایه است و به محض سقط شدن خمینی شیرازه اش از هم می پاشد و سرنگون می شود؟

مگر نگفت رژیم وابسته به جنگ است و به محض خاتمه جنگ با کله سقوط میکند؟

مگر نگفت که جنگ مسلحانه شهری تنها جواب و هر گونه جنگ منطقه ای به علت دور بودن از مردم شهرها محکوم به شکست و بعد به کردستان و عراق رفت.

مگر صد بار نگفت که پیروزی کوتاه مدت است و موعد دو ساله تعیین نکرد.

مگر در تحلیل های اولیه سازمان دهی فروغ به تمسخر عقب افتاده و " به خط کردن نیروها در یک خط 5 کیلومتری و به عمق خاک دشمن حما قت صد در صد نامیده نشد و حالا شده بزرگترین حماسه ملی-مذهبی؟

مگر نمیکرد که با حبوش و دیگر سران دیکتاتوری نظامی گل میدادند و گل می گرفتند اما با متین دفتری بر سر یک جمله خط سرخ کشیدندو شورا تصفیه لازم شد؟

مگر از یک طرف نمی گویید که دین از سیاست جدا و از یکطرف دوستمان این جنگ را اساسا جنگ بین دو اسلام میداند؟
و...و...و...و

حالا مسئله نکشیدن شاعر ملی ما, که خود و خانواده اش مال و جانشان را بی مضایقه به پای مقاومت ر یخته اند و توی دهن دریده وقیح طلبکار یکبار از این همه گذشت و هدیت پر بها تشکر نکرده ای, نیست. مسئله گرمای عراق هم نیست و نبوده. مسئله نه یکنفر که مسئله صدها هزار کنار کشیده هست که هنوز هم که هنوزه خواهان سعادت و سربلندی این مقا ومت و ملت ایران هستند.

ای پرچم تکامل... ....

ناشناس گفت...

بنظر میرسه که بعضیها مثل اعلحضرت اساسا به آینه نظری نمیکنند!
آیا پلتفرم اسريیل و جانیان نیوکانها شدن امری عادی برای آنهاست؟ تا به کی سرتان را زیر برف میخواهید نگهدارید؟ بیدار شوید (البته اگر خود را به خواب نزدید)

یعقوب گفت...

جناب یقمائی محال است اینها بخودشان بیایند شما هم وقت خودتان را تلف میکنید ولشان کنید و عمرتان را با اینها به باد ندهید

ناشناس گفت...

نرود میخ آهنین در سنگ.اینها همینطور میرن که یا امریکا بیاردشون داخل یا تا نفر اخرشون تو لیبرتی و اینجا و اونجا میمیرن.هیچ راه دیگه ای نیست رجوی یک سانتیمتر عقب بشینه همه چی میریزه بهم خودش اینو میدونه ولی شماها هنورز نمی فهمین متاسفم
قادر سابق!

esmail گفت...

دوستی که با نام دوستان سابق کومنت گذاشته ای ازلطف و محبت شما ممنونم شما آنقدر خصائص بزرگوارانه خود را به من داده اید که نمیتوانم این همه محبت را منتشر کنم بخصوص از اظهار لطف همشیره و والده بزرگوارتان شرمنده شدم که سلام ویژه مرا خدمتشان برسانید وبگوئید انشالله در فرصتی دیدارها تازه میشود اما به ایشان بخاطر پرورش انسانی والا چون شما جدا تبریک بگوئید
با ارادت

esmail گفت...

در ضمن من از این پس شما را با این کدها که نشاندهنده روشنترین مختصات شخصی ئ ایدئولوزیک شماست مخاطب قرار خواهم داد
(د.ق.ک.م.خ.پ)
موفق باشید دوست (د.ق.ک.م.خ.پ)