ميهن من چو سراسر همه ى روز شب است
نيمروز ار كه خورد روزه كسى، كى عجب است
نيست چيزى به سرا تا كه خورم، روزه ميا!*ا
كه ترا گربخورم ، نزد خدا مستحب است!ا
روزه داريم نه از نان كه ز «آزادى» و «عشق» ــ
دور مانديم و زاين، گرسِنه جان در تعب است
پاره شد رشته ى تسبيح شريعت اى شيخ!ا
كه سر رشته به دستان فقيهى جلب است
نيمروز ار كه خورد روزه كسى، كى عجب است
نيست چيزى به سرا تا كه خورم، روزه ميا!*ا
كه ترا گربخورم ، نزد خدا مستحب است!ا
روزه داريم نه از نان كه ز «آزادى» و «عشق» ــ
دور مانديم و زاين، گرسِنه جان در تعب است
پاره شد رشته ى تسبيح شريعت اى شيخ!ا
كه سر رشته به دستان فقيهى جلب است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر