دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۲ شهریور ۳, یکشنبه

نامه اي سرگشاده به سازمان مجاهدين خلق ايران و شوراي ملي مقاومت ايران پيرامون منتقدان دلسوز و مرزبندي آنان با دشمنان آرش پ- ع

تمام اين چند سال كه مطالعه و تحقيق و بررسي راجع به موضوع زندان ها و ادبيات زندان و مقاومت و خاطره نويسي را در برنامه كاري خود داشته ام به حق هيچ نويسنده اي را به اندازه ايرج مصداقي نيافتم كه اينچنين بي وقفه كار كند و از خود گذشتگي داشته باشد! هيچ نويسنده و منتقدي را .  ادامه‌ی مطلب...

۷ نظر:

کور علی گفت...

آقاگل پسریعنی آرش ع-پ همانطور که خودتان نوشته اید :
من پسري هستم از ديار خون و جنون و جنگ، فرزندي از جنوب كشور. متولد سال سياه شصت. سياسي نيستم و حتي سابقه يك ساعت مبارزاتي ندارم اما براي مبارزين و سياسيون واقعي احترام قائلم.
بهتر است اوّل بروید کمی سیاست بدانید وسیاسیون وسابقه آنها را بخوانید وبعد راجع به آقای مصداقی اینچنین قهرمان پردازی کنید.اینجانب که با نام مستعار "کورعلی" نطر میدهم ،مخالف سرسخت سازمان مجاهدین بوده و از اعضای آنها بوده ام،برای آقای مصداقی هم در حدّ مایه گداری خودش احترام قائلم،امّا اینچنین نیست که شما از ایشان تعریف وتمجید می کنید.دوستانی دارم که طی سالهائی که ایشان سایت"پژواک" را به مدیریت همسر محترمشان راه انداخته اند،مطالبی ارسال کرده اند،امّا ایشان یعنی آقای مصداقی از نشر آن به دلایل شخصی وذوقی خود داری کرده اند.متّاسفانه شما با این نوشته تان ناشر همان فرهنگ خانمانسوز "بت سازی" که سازمان مجاهدین به طبع فرهنگ چندین ساله ایرانیان به آن گرفتار است ،پراخته اید.از شما درخواست دارم که ناشر این فرهنگ نباشید.خیلی رو راست به شما بگویم :نوشته تان کمی مشکوک است،انگار قصد دارید زیر پای آقای مصداقی پوست خربزه بگذارید.به شما دوستانه سفارش می کنم کمی بیشتر راجع به تاریخ سیاسی ومبارزاتی ایران ومبارزان آن مطالعه فبرمائید.
موّفق باشید.

ناشناس گفت...

با سلام
رویا
با تائید حرفهای کور علی من نیز به نوبه خودم باید بگویم از هر چی بت پرستی وبت سازی است بدم می اید حالا این بت خمینی باشد رجوی باشد ویا مصداقی ویا هر کس دیگری هر کس در زندگی با فراز ونشیب فراوانی مواجه میشود وخطا هم میکند ومیتواند کارهای شایسته ای هم مثل اقای مصداقی انجام دهد ومن هم مطالب اقای مصداقی را خوانده ام وتحسینش کرده ام اما باید بگویم که واقعا حالم بهم میخورد از بت ساختن چرا خمینی تبدیل به جنایتکار شد چون او را بت کردیم چرا رجوی از اوج عزمت به اوج ذلت وخواری رسید چون او را بت کردیم این درس تاریخ ایران است اگر میخواهید کشوری سرفراز ومستقل وازاد داشته باشید باید همه بت ها را بشکنید والا اش همان است و کاسه همان در ضمن برای شما که در سال شصت متولد شدی بنظرم زود است که به مردم راه وچاه نشان بدهی خیلی زیاد تلاش کنی باید کمی راجع به جریانات اتقاق افتاده ایران از سال پنجاه به بعد برو تحقیق کن بعد نکته دیگر ایرج مصداقی یک در هزار از وقایع سازمان مجاهدین را گفته نکته دیگر به اندازه کافی خمینی ورجوی کشور ایران را به لجن کشیدند نیاز به بت دیگری نداریم حرف خودتان رابزنید واز ادمها بت نسازید فکر میکنی چرا رجوی امروز میگوید من فقط به خدا پاسخگو هستم دلیش همین است که ما او را بت کردیم و این یارو هم فکر وباور کرد که نماینده خدا در روی زمین است همانطور که خمینی چنین تفکری داشت
تمام

ناشناس گفت...

این مقاله، همانند مصاحبه های خیالی مصداقی با خودش، به احتمال زیاد توسط خود او و یا توسط محمد جعفری نوشته شده. ادبیات ان به نوشته های این دو فرقی نمیکند.

ح

ناشناس گفت...



کسی که چنین مطلبی می نویسد آنهم در ایران بعید به نظر می رسد که متولد سال شصت باشد.
بهر حال اسمش پنهان است و نمی شود چند و چونش را بررسی کرد و بقول معروف دزد نگرفته پادشاه است.

فرهنگ نوشته اش اما بطرز عجیبی همان فرهنگ رایج مجاهدین است و بنابر این به اعتقاد بنده بعید نیست که خود آقای مصداقی از دور و نزدیک در نوشتن آن دست داشته باشد. مصداقی در بکار گرفتن همان شیوه های منفور آقای رجوی اتفاقا ید طولایی هم دارد. چیزی که "کور غلی " نوشته یک مثال آن است.
زیرک

ناشناس گفت...

آقای کورعلی اسم‌تان به اندازه‌ی کافی گویاست.

حسین

ناشناس گفت...

به نظرم کافر همه را به کیش خود پندارد. از بس مجاهدین کلاهبرداری کرده‌اند و با اسم مستعار و ... مطلب چاپ کرده اند همه را مثل خودشان می‌بینند.

حسین

ایوب گفت...

سلام: یکی از مسائلی که مورد بحث است مربوط می شود به خاطرات زندان ایشان. مواردی را مطرح می کند می تواند روشنگر این نکته باشد که چرا به نحو عجیبی با دوستان سابق خود سر کینه دارد تا به جایی که به هر چیزی بند کرده و آن را مطرح می نماید. برای مثال می گوید شما موهای خود را رنگ می کنید و شما پیرید و شما سرباز نیستید و از این قبیل. به نظر من اوسابقه خوبی در دوران جوانی و در زندان ندارد ونیزاز این جهت بسیار در عذاب است.ا و خود آگاه و ناخود آگاه دیگران را مقصر می داند و به این دلیل بدنبال انتقام گیری است. شما اگر دقیق خاطرات او را بخوانید متوجه این نکته می شوید.