خمینی فریبکار که واژه "دجّال" هویت کامل او را در خود خلاصه
می کند و "روح الله" را تجسّم عینی شیطان نشان میدهد،با همه دجالگریهایش و
هزینه های سرسام آور ی که از جیب ملّت مظلوم ایران هزینه کرد،نتوانست هویت
ایران وایرانی را تغییر دهد وبرای او سمبل تراشی کند.حتّی شخصیتهای "مذهبی
اسلامی" را که همچنان در نزد درصد بالائی از مردم مسلمان ایران قابل احترام
هستند،نتوانست به عنوان سمبل(شخصیت قابل نمونه برداری) به مردم ایران
تحمیل کند.شاهد این ادّعا نمونه اسامی کوچکی است که مردم با همه فشارها
وسرکوب ها در طی ۳۰ سال واندی حاکمیت جهل وجنایت رژیم .*سمبلهای مریم یا سمبلهای مقاومت
۹ نظر:
درسته که چرند نویسی حد و مرزی نداره ولی اقای اسماعیل یغمائی چرند منتشر کردن میتونه حد و مرزی داشته باشه.
آخه اینم شد ایراد؟ اینم شد انتقاد؟ اینم شد مچ گیری؟ مطمئن باشید با این روش اگر حرف حساب هم بزنید کسی گوش نمیکنه چه برسه به چرند بافی. اون از فخاشی های ایرج شکری، اون از اهانت های مازیار ایزد پناه.بزرگانتون امثال کریم قصیم و روحانی هم که حرفی واسه گفتن ندارند. آقای یغمائی بالاخره کی تصمیم داری کرکره این دکانت رو پائین بکشی؟
دوستان هیچ نظری با نام ناشناس منتشر نخواهد شد.تمام نظراتی که بجای نقد به توهین به نویسنده میپردازند و یا شامل اتهامات فردی بدون سند و عدم نقد سیاسی درست است منتشر نخواهند شد
دریچه زرد
با سلام
من صحبت خانم رجوى را كوش دادم با اعتماد به نفس بالايى روخوانى
مى كرد(يا از حفظ) و با اداهايى كه در مى اورد مهمانها به هم ديكر نكاه
مى كردند جرا اينطورى است؟ به نظر من خيلى بى كلاس بود
مهرنوش
سلام: جناب م ت اخلاقی ، شما در میان این جمع آدمی هستید که روشن است به لحاظ عاطفی اصلا از آنها نبریده اید. احساس و قلب خود را د ر میان آنها جا گذاشته اید. گرچه بقیه هم نمی توانند که کاملا خودشان را از دوستان سابق خود جدا کنند و بدنبال زندگی خود روند و همه چیز را فراموش کنند. دیدید که همه تلاش می کردند که مسعود دلیلی را به نوعی نجات دهند و تلاش می کردند که او را یک مجاهد واقعی و نفوذی مجاهدین در میان مزدوران رژیم جلوه دهند. و حاضر نبودند که بپذیرند که او یک خائن و جنایتکار از آب در آمد تا به آنجا که با مزدوران رژیم در کشتار رفقای خود همدستی کرد. همه می گفتند که او یک مبارز واقعی تا به آخر بوده است. می دانید که مشکل در اینجاست که ما همه چیز را برای خودمان می خواهیم. مدام از چیزهای خودم صحبت می کنیم مثل زنم ، شوهرم و پولم و دارایی و سلامتی ام و بسیار ی از چیزها که به همین ام ختم می شود . حالا در این زندگی نکبتی که به آن دچار شده ایم معدودی پیدا شده اند که زندگی درست را نه فقط برای خود که برای دیگران هم می خواستند و برای تحقق آن تلاش کردند و به اینجا رسیده اند. حالا گریبان آنها را به مانند آقای ا م بچسبیم که چرا این رژیم آدمخوار سرنگون نشده و شما مسئول هستید. حرف من با شما این است که اگر من توانایی مبارزه را نداشتم و به متعلقات زندگی چسبیدم لااقل پایبند اخلاقیات باشم و با احترام از کسانی که ایستادند یاد کنم نه اینکه بدنبال این باشم که مدام از آنها ایراد بگیرم. می دانید که ایراد گیری بسیار راحت است. آخر حرف من این است که اگر سر انجام موفق نشوند و در ذهن کسانی فراموش شوند شک نکنید که در ذهن و یاد تاریخ زنده خواهند ماند.
م ت اخلاقی عزیز
تشکر از نکته سنجی و ظریف بینی تان اما زیاد سخت نگیر برادر زیرا که خانه از پای بست ویران است!
بهر حال وقتی مصداقی حالا با هر ضعف و قوتی بعد از ده سال سابقه زندان در سیاهچالهای رژیم می شود افسر اطلاعات
وقتی عاطفه اقبال با سی سال تبعید می شود بدتر از لاجوردی
وقتی اسماعیل یغمایی با صدها ترانه و سرود و شعر برای حضرات می شود از هضم رابع اطلاعات گذشته وقتی قصیم و روحانی با سی سال سابقه همیاری و همکاری با جناب "سر" یکشبه از جبهه خلق کنار گذاشته می شوند وقتی علی اصفهانی با آنهمه سابقه ادبی و هنری می شود مزدور اطلاعات ...خوب طبیعی است که سمبل مقاومت هم می شوند در و همسایه فرانسوی مهر تابان که بین خودمان بماند اکثرشان هم چشم دیدن جماعت مهر تابان و نوکر و کلفت هایش را هم ندارند و تنها ارزویشان این است که بانو و نوکر و کلفت هایش هر چه زودتر شرشان را از سر آن محله کم کنند!
واقعیت همین است و کاری اش هم نمشود کرد.
می ماند فقط این نکته که اگر دقکنید در سخنرانی مهر تابان ایشان نگفته این در و همسایه هاسمبل مقاومت مردم ایران هستند! مهر تابان فقط گفته اینها سمبل مقاومت هستند حالا منظور از مقاومت الزاما مقاومت مردم ایران نیست! مقاومت انواع و اقسام دارد و همه جوری می تواند باشد مثلا مقاومت در برابر سر ما خوردگی یا مقاومت در مقابل ویروس اسهال و دلپیچه که اینروزها اپیدمی شده هم مقاومت است. مقاومت در برابر نیش پشه نصف شب همیک جور مقاومت است و البته تلاش برای جلوی خنده خود را گرفتن و مقاومت در برابر روده بر شدن از خنده هم یک جور مقاومت است.
فرهاد
فرقه رجوی نه در ذهن تاریخ خواهند ماند و نه در ذهن مردم ایران، با این شعارهای صد من یک غاز دل خودتان را خوش نکنید. رجوی گند زد به این سازمان و آنرا مبدل کرد به یک فرقه که در بهترین حالت اکثر ایرانیان اصلا از آنها یادی نمیکنند و در بدترین حالت از دید آنان شده اند خائن و خیانتکار، دقیقا مانند حزب توده.
اقا داود ، كشتار يك نسل توسط رجوى و دق مرك كردن ان انسانها در ليبرتى در ذهن خواهد ماند
حسين المان
جناب م ت اخلاقی همه بحث بر سر این است که بافت را در نظر بگیریم. این در مورد آیات قران با تعبیر شأن نزول مطرح است. نگاهی به نوشته قبلی شما بیاندازیم.
آقای حیدر نژاد،
آیا شما وقتی جملات زیر را می نوشته اید،یک لحظه فکر کرده اید که شما در کجا زندگی می کنید؟ طوری که به مجاهدین انتقاد کرده اید (گیر داده اید)که انگار در ایران یک حکومت مثلا لیبرال دمکرات یا سوسیالیست بر سر کار است ومجاهدین هم یک دفتر حزبی در خیابان مصدق(ولیعصر کنونی) یا در خیابان تخت جمشید دارند ونمایندشان هم در مجلس هر روز نطق می کند و کاندید ریاست جمهوری هم معرّفی می کنند......آقای محترم زیادی در فرنگ مانده اید و از یاد برده اید که چه حکومتی در مملکتمان ایران بر سر کار است.گفته اند انتقاد،امّا دیگر اینجور مطرح کردن اشکالات یا ناشی از فراموشی است ویا غرض ورزی ....حتما اگر الان در حال درگیری نظامی با رژیم بودند،حتما انتقادتان به آنها این می بود که چرا محل عملیاتشان را از قبل اعلام نمی کنند.هموطن،نمیدانم به شما چه بگویم، کمی انصاف یا عدالت یا حواس جمعی .
آقای ایوب عزیز،
با کمال معذرت،یا مفهوم و اهمیت "سمبل" یعنی شاخص را متوّجه نیستید،ویاخود شما هم به این سمبلها ایمان دارید.با توّجه به جمله ای که در نظرتان نوشته اید،یعنی جمله:
"در مورد آیات قران با تعبیر شأن نزول مطرح است."
باید خدمت شما عرض شود که
اتفاقا گفتن این واژه یعنی"سمبل"،واژه ای استراتژیکی است،ونه تاکتیکی.یعنی اگر با منطق نزول آیات قرآنی مسئله را نگاه کنیم،این یک واژه "مدنی" است ونه "مکّی". یعنی مفهوم دیگرش اینست که این یک واژه خطّی ودراز مدّت است .
مثلا وقتی هوادران سازمان می گویند:"خلق جهان بداند مسعود معّلم ماست" یعنی او" سمبل " وشاخص مااست وما خود را با او تنظیم می کنیم.
سمبل در یک جریان سیاسی وبخصوص ایدئولوژیکی ،واژه ای تاکتیکی نیست،واژه ای است "استراتژیکی".
اینجانب همچنان بر نوشته های گذشته خویش پایبند هستم.
زنده باشید.
ارسال یک نظر