اجلاس دو روزهٴ شورای ملی مقاومت در روزهای بيست و پنجم و بيست و ششم
دی ب حضور رئيس جمهور برگزيدهٴ شورا با سرود «ای ايران ای مرز پرگهر»، سرودرسمی
شورای ملی مقاومت، افتتاح شد.دراين ميان، وضعيت دلسوزان به اصطلاح منتقدمقاومت به
چنان درجه يی از فضيحت رسيده است که - لابد از فرط دلسوزی برای نظام- در معرفی
عوامل رو سياه وزارت اطلاعات و جستجو گران مختصات ليبرتی بعد از حمله موشکی برای
هدف گيريهای دقيق تر بعدی، خم به ابرو نمی آورند تا هيچ فرصتی در نقد مجاهدين
وشورا، آن هم با رکيک ترين الفاظ و عناوين، از دست نرود! به اينان بايد گفت در
صورت امکان قبول زحمت نموده و مدتی با تغيير نقش، با مقاومت ”مخالفت“ و با رژيم و
اطلاعات آخوندها ”نقد و انتقاد“ پيشه کنند تا همگان ببينند تفاوت ”منتقد دلسوز“
نظام با ”مخالف“ تشنه به خون مقاومت، درکجا و در چيست؟
ادامه اجلاس دو
روزهٴ شورای ملی مقاومت ايران
لطفا اگر کامنت میگذارید در رابطه با محتوای جلسه و با فرهنگ مناسب و بدون توهین به افراد باشد. کامنتهای بی محتوا و توهین آمیز منتشر نمیشود
۲۹ نظر:
کریم صفوی
اقای وفای عزیز قبل از هر چیز باید گفت که شورای مورد نظر اینها شباهتی به یک شورای مقاومت که در همه جنبش ها وجود داشته ندارد تقریبا بالای 98 درصد اعضای این باصطلاح شورا از اعضای سازمان مجاهدین هستند .و تعداد انگشت شماری همچون سامع و فیل ابی و چند نفر دیگر هم بیشتر نقش رنگ و لعاب این شورا هستند .
از طرف دیگر این شورای مقاومت رئیسش 12 سال است نیست یعنی حضور فیزیکی ندارد و غائب است .نبود رئیس شورا و غیبت 12 ساله خود بخود مسئولیت ریاست شورا را از این فرد لغو میکند چرا ؟چون نیست یعنی وجود خارجی ندارد .
اما محتوای شورای ملی مقاومت ..جمعیت ایران در حال حاظر 78 میلیون نفر است .این شورا به این سوال اساسی پاسخ دهد که در این 34 سال تشکیل این شورا چه کرده است برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران .
اگر اینها واقعا نماینده 78 میلیون مردم ایران هستند بیایند برای اینکه ثابت کنند نماینده 78 میلیون مردم ایران هستند یک فراخوان بدهند حالا هر چی میخواد باشه تظاهرات یا اعتراض یا هر چی که خودشون می پسندند .ببینیم چند نفر عمل میکنند یا چند میلیون به خیابانها می ایند .برای اینکه خیلی شفاف بگویم بدون هیچ تعارفی پس از 30 خرداد 1360 دو قیام بزرگ که می رفت دودمان اخوندها را بر باد بدهد در ایران شکل گرفت یکی قیام تیر ماه 1378 معروف به 18 تیر و یکی هم قیام جنبش سبز در جریان انتخابات سال 1388 .
سازمان مجاهدین و این شورائی که ادعا میکند نماینده مردم ایران است در این دو قیام بزرگ هیچ نقشی نداشتند و نه تنها نقشی نداشتند بلکه در ضدیت با این قیام ها خیلی کارها کردند از جمله میگویم .در جریان قیام سال 78 مسعود رجوی رهبر و رئیس همین شورا گفته بود که این یک جریان ارتجاعی اصلاح طلبانه است و حتی دانشجویان که رهبری این قیام را داشتند را گفته بود که اینان را باید جلوی سینه دیوار گذاشت چون به ارتش سازمان در عراق نپوسته است .این در حالی بود که سازمان مجاهدین 4000 نیروی انقلابی و مبارز را در عراق قفل کرده بود .
در جریان قیام جنبش سبز و اعتراض به نتیجه انتخابات نیز سازمان در پی این بود که مسیر تظاهرات را با تبلیغات به سوی جنگ مسلحانه بکشاند همان مسیری که وزارت اطلاعات و اخوند ها برای سرکوب این جنبش نیاز داشتند .
ادامه کامنت
کریم صفوی
ادامه
و پس از سرکوب جنبش سبز باز هم این سازمان و این شورا به کمک جمهوری اسلامی امدند و با ساختن ترانه ویروس سبز نشان دادند که شورا و مجاهدین نماینده مردم ایران نیست چرا که در این ترانه به همه مردمی که وارد این تظاهرات شدند و کسانی که به هر ترتیب این تظاهرات را راه اندازی میکردند توهین شده بود و سازمان هم در مقالات و نوشتجاتش میزان تنفرش را از این جنبش و قیام نشان دادند و بازهم نفرات سازمان و نیروی انقلابی که در سازمان بود بصورت قفل شده در عراق بسر میبرد .
همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که علت اینهمه دشمن تراشی از دوستان سابق و یاران دیروز نیز از همین جا سرچشمه میگرد شخصیت های ازادیخواه همچون قصیم و روحانی و وفا و شکری ووووووو مصداقی انتقادات جدی به عملکرد سازمان و رهبر و شورا داشتند و از طرفی شورا و سازمان مجاهدین بدلیل اشتباهات فاحش و جبران ناپذیر هر روز با تکرار اشتباهات نه تنها کمکی به جنبش مردم ایران نکردند و نمی کنند بلکه با ایجاد گرد وخاک دنبال بهانه ای هستند که اشتباهاتشان را در زمینه ایدئولوزیک سیاسی استراتزیک وو به گردن کسی بیاندازند .و به همین خاطر است که منتقدین را خائن مزدور می نامند و بدترین توهین ها و فحش ها را به منتقدین میدهند چرا که میدانند تمام روش های انها در تمام زمینه ها اشتباه بوده کارهائی که در تشکیلات در عراق و اشرف انجام داده اند همینطور هم اغوشی با صدام و اویختن به دامن خارجی و از نظر ایدئولوزیک ازدواج های پی در پی رهبر و انقلاب ایدئولزیک که بنیاد سازمان مجاهدین را بر باد داده است اما اینها چون جسارت و شهامت این را ندارند که اشتباهات خود را بپذیرند و از خود انتقاد کنند و خود را تصحیح کنند ناچارا میخواهند منتقدین را مصبب همه این شکستها معرفی کنند تا خودشان و رهبر را در ببرنند تمام داستان توهین ها به منتقدین و تهمت ها وووو از همین جا سرچشمه میگرد و بس .
اما نتیجه اینکه سازمان مجاهدین دو 2 راه در پیش رو دارد و نه 3 راه و یا بیشتر
راه نخست که من هم پیشنهاد میکنم به ان گردن نهد این است گذشته خود را ارزیابی کرده و انرا نقد کند همان پیشنهادی که اقای قصیم به انها داده خود را نقد کنند و بگویند چه اشتباهاتی تا بحال داشته اند همچنین پاسخگوی انتقادات منتقدین باشند و بصورت شفاف در یک گفتگوی ازاد شرکت کنند اجازه بدهند خبرنگاران با رهبران و یا نمایندگان سازمان مصاحبه زنده داشته باشند و هر کس سوالی داشت به ان پاسخ بدهند .
راه دوم نیز همین راهی است که تابحال طی کرده اند و بارها سرشان به سنگ سفت خورده و باز هم ادامه بدهند تا جبر تاریخ از انها عبرت روزگار بسازد
دل سوخته
با سلام
اگر مبنا را تحلیل سازمان بگیریم، دولت مالکی اگر وابسته نیست، دراین تردیدی نیست که رژیم درآن نفوذ وسیعی دارد.
پس نتیجه میگیریم دسترسی به محلهای که در لیبرتی مورداصابت قرار گرفته است برای رژیم غیر ممکن نیست.
بارها سازمان در موضعگیر یهای خود دولت مالکی را متهم به دست داشتن در اینگونه عملیات کرده است.
پس نتیجه، محلها ی اصابت برای رژیم روشن است ودراین شکی نیست ،بیایید وصادقانه پاسخ سئوالات مردم را بدهید.
دروغ وتهمت را بکناری نهاده وخود را نقد کنید وبا مردم خود شفاف باشید.اینگونه تهمت ها مرا بیاد روزهای جنگ میبرد رژیم
شکستهای خود را بحساب« ستون پنجم »واریز میکرد وامروز شما ، به حساب « مزدور»
شرم احساس انقلابی است ،کمی ونه زیاد این احساس را بخود القا کنید .
مرگ براصل ولایت فقیه
دل سوخته
من نمیدانم چرا این را شما منعکس میکنید حرفهای تکراری و هندوانه زیر بغل هم گذاشتن خسته کننده یک چائی هم خورده اند همین
درود بر شورای ملی مقاومت ایران تنها آلترناتیو واقعی برای نجات مردم ایران
مرگ بر آخوندها وطرفدارانشان
ایرانی
تمام حرف را اخر زده اند که منتقد مساویست با جلاد.اینها عوض بشو نیستند هخینطور میروند تا آخر
این مسعود رجوی بیش از 12 ساله که گم و گور شده، جرآت این را نداره که بگه بابا من اینم، من منم، من اینجام، اونوقت مدعی آلترناتیو رژیمه
بابا ایوالله !!!!!!!!!!!!!!
جناب یغمائی خودتان را خسته نکنید گوش اینها بدهکار نیست میروند و میروند و میروند والاه من خواندم نمیدام گریه کنم یا بخندم یک تجمع بزرگ سیاسی را به چه روزی انداخته اند وای بر ما وای
بسیار رقت انگیز و غم انگیز است.
اجلاس شورا تبدیل شده است به ذکر وقایع اتفاق افتاده بدون اینکه هیچ تحلیل درستی از وضعیت جامعه و وضعیت رژیم و وضعیت مقاومت مردم و همچنین وضعیت سازمان داده شود.
درگزارش این نشست هیچ صحبتی از سرنگونی نیست. حتی یک بار هم کلمه سرنگونی که شعار محوری خانم رجوی در نوروز بود و جزو هفت سین هم قرار گرفت وجود ندارد.
در طی سالهای گذشته البته بارها و بارها دیدیم که اجلاس شورا آغاز مرحله سرنگونی رژیم را اعلام کرد و تبریک گفت ولی در این نشست دی ماه دیگر حتی واژه سرنگونی هم بر زبان نه خانم رجوی و نه هیچ کس دیگر نیامده است و این یعنی اینکه وضعیت سازمان بسیار غم انگیز است.
احساس می کنم که باید کاری صورت بگیر. به نظرم مجاهدین نمی توانند اینچنین با ایزوله کردن خود از مردم ایران مدت زیادی به همین روش معمول یعنی با دروغ و جعل واقعیات و تهمت و توطئه علیه منتقدان دلسوز خود ادامه دهند. ضروری است که مسعود رجوی از خواب طولانی سی ساله خود بیدار شود و مانند یک انقلابی واقعی مانند یک فرزند راستین خلق قهرمان با دور ریختن همه ناراستی ها اول از خود و بعد هم از سازمان مجاهدین قفل این وضعیت بسته را بشکندو با یک تغییر بنیادین در سیاست های مجاهدین بار دیگر مبارزه مجاهدین را با مبارزه مردم ایران پیوند زند.
تشکیل جبهه گسترده ای از همه سرنگون طلبان ضرورت عاجل امروز ماست.
ایکاش مسعود رجوی درک می کرد که تنها به مردم و هموطنان خود می تواند تکیه کند. افسوس که مسعود رجوی وضعیت حاد امروز را نمی فهمند و هنوز نمی خواهد از اشتباهات مهلک خود که سازمان و مقاومت را به این وضعیت کشانده است دست بکشد.
فرهاد
امیدوارم خداوند به آقا و خانم رجوی کمک کند تا مشکلات را حل کنند و این تنها تشکل فعال بتواند راهی بجائی ببرد انشالله
سیف الله
وقتی آب يک جا (عراق) ميمونه (سالها) ميگنده و فاسد ميشه نتيجه اين ميشه که با اينکه جان 3000 نفر باقيمانده در خطر هست
ولی به جای بحث در مورد اينکه چه بايد کرد تا آنها را هر چی زودتر از عراق خارج کنيم اينو ميگه:
"
دراين ميان، وضعيت دلسوزان به اصطلاح منتقد مقاومت به چنان درجه يی از فضيحت رسيده است که - لابد از فرط دلسوزی برای نظام- در معرفی عوامل رو سياه وزارت اطلاعات و جستجو گران مختصات ليبرتی بعد از حمله موشکی برای هدف گيريهای دقيق تر بعدی، خم به ابرو نمی آورند تا هيچ فرصتی در نقد مجاهدين وشورا، آن هم با رکيک ترين الفاظ و عناوين، از دست نرود!
به اينان بايد گفت در صورت امکان قبول زحمت نموده و مدتی با تغيير نقش، با مقاومت ”مخالفت“ و با رژيم و اطلاعات آخوندها ”نقد و انتقاد“ پيشه کنند تا همگان ببينند تفاوت ”منتقد دلسوز“ نظام با ”مخالف“ تشنه به خون مقاومت، درکجا و در چيست؟ "
دوباره پاراگرف بلا را بخونيد! خوب حالا من خم به ابرو اوردم مشگل شما حال شد؟
چرا بجای اوردن افراد بيرون از عراق تلاش شما اين هست که به دنبال مقصر بعدی کشتار و حمله بگرديد و از حالا داريد در ميان منتقدين دنبالش ميگرديد !! چون سؤال کردن چه کسانی مجروح شدن تا شايد بشود به علت مجروح بودن قبل از اينکه جان بدن از عراق بيرون ببرن. و شما به اين ميگيد ميخوان بفهمن کی مجروح شده تا حمله بعدی را بهتر برنامه ريزی کنن!!!؟؟؟ چرا فکر ميکنيد مردم نمی فهمن؟ آقا و خانم رهبر افراد را از عراق هر چه زودتر بيرون بياوريد. همين !
حميد ع
دوستان من فارسی را با حروف انگليسی مينويسم و en2fa آن را
به فارسی ترجمه ميکند ولی پر از غلط ! آيا برنامه بهتری هست؟ لطفاً راهنماي کنيد.
ببخشيد که سؤال در رابطه با گفتار بالا نيست.
حميد ع
این متن ترانه تیتراژ ارمغان تاریکی از محمد اصفهانی ست . ترانه بسیار زیبایی ست. سریالی ست که برای بار دوم پخش می شود. فیلم ضد مجاهدی که انواع جایزه ها را به آن دادن که بگویند فیلم موفقی بوده.
چه در دل من ، چه در سر تو
من از تو رسیدم به باور تو
تو بودی و من به گریه نشستم
برابر تو ، بخاطر تو
به گریه نشستم..
بگو چه کنم؟
با تو ... شوری در جان
بی تو ... جانی ویران
از این زخم پنهان ، میمیرم!
نامت در من باران
یادت در دل طوفان
با تو امشب پایان میگیرم !
نه بی تو سکوت ، نه بی تو سخن
به یاد تو بودم ، به یاد تو من
ببین غم تو رسیده به جان و دویده به تن
ببین غم تو رسیده به جانم ، بگو چه کنم؟
با تو ... شوری در جان
بی تو ... جانی ویران
از این زخم پنهان ، میمیرم!
امیدوارم به خودشون بیان داره دیر میشه یعنی شده
خداوند انشالله هدایتشان کند قسمت اخرش واقعا مزخرفات گفته اند
جناب درود بر محمد علی اصفهانی منظورت چیه که گذاشتن میخای مث تحلیلهای ابکی شورائی بگی چون گذاشتن رزیمیه واقعا شماها کی ادمی میشین معلوم نیس
مش صادق رزیم هر رو ز صبح قران پخش میکنه پس قران مشکوکه؟؟؟؟
اینا به این بهترین تشکل ملت با حماقتاشون گلاب زدن .واقعا آدم نمیدونه چی بگه و تا کی ما ملت از مذهب و خریت و احمقی و خود خواهی باید بکشیم و بدبخت باشیم
حمید جان این چه کاریه دیگه یک کمی تمرین کن. فارسی تایپ کن. دیگر اینکه مسئولین نظام صریحأ گفته اند که اجازه نمی دهند که مجاهدین از آنجا بیرون روند. شما مگه اهل خبر نیستی؟ آنها به صراحت گفته اند که فقط ایران. یعنی تسلیم محض. کشو ر ثالث بی کشور ثالث. نمی دانم که شما مسئله به این سادگی را نمی فهمید و یا به خودتان را به ناآگاهی زده اید؟
احمد رضا من مانده ام که شما به چه دلیل به این ضدیت افتاده اید؟ آنها شور زندگی بودند و هستند و در میان هفتاد میلیون آدمی که برای زندگی سراسر ذلت از سر و کله هم بالا می روند و آدم حالت تهوع بهش دست می ده زندگی بر روی زانو را پس زدند و مردانه ایستادن. آدم درست و حسابی باید وابسته به رژیم باشه که آنها را تخطئه کنه. احمد رضا اگر من جربزه ماندن را نداشتم چرا باید این ضعف خودم را با دشمنی نشان بدهم. این را دست کم نگیر . باور کن شاعری به نام م ع ا که یک شعر می گه بیست تا مقاله سیاسی می نویسه بعد از گذشتن سه چهار ماه گفت که من توان ماندن در این جا را ندارم و رفت و بعد به کینه بسیار بدی افتاد. آیا نمی توان همین نقطه ضعف و حسادت را در موضع گیری فعلی او دخیل دانست؟
هه هه دوست عزیز حالت چطوره . اگر از احوالات اینجانب خواسته باشی ملال بسیار هست درضمن من قصد این را نداشتم که محمد اصفهانی را رد کنم و فقط می خواستم بگویم که ترانه بسیار زیباست. و رژیم مدام مشغول تبلیغات ضد مجاهد ست. وقتی آن را می شنوم جلوی گریه خودم را نمی توانم بگیرم. خوب فعلا دنیا به کام این به اصطلاح منتقدین دلسوز و غیر دلسوز ست. ولی این را هم بدان که فقط بخشی از آنها در دام رژیم گرفتارند و این هم زود گذر ست. دشمن بی جهت دلخوش ست. باور کن.
سمرقندی
با سلام من در این نشست شرکت داشتم. دهشاهی تصمیم گیری نبود. فقط به فقط گزارش از مطالب و فعالیتها که خود خواهر مریم تصمیم گیری کرده . تازه بخش بسیار کوتاهی از کارهایی که صورت گرفته. اصلا سالهاست این جلسات شورا- که سالی دوبار برگزار می شود ربطی به بحث و بررسی در مورد مسایل جاری ندارد بلکه بیشتر میهمانی و سورچرانی است برای آنها که از آمریکا می آیند و تکرار سورو سات برای آنها که این جا در اروپا هستند. آن حداقل بحث هم که قبلا بود بعد از رفتن دو عضو قدیمی دیگر وجود ندارد. ظاهرسازی هست ولی تصمیم گیری - مثلا در باره بحران بسیار حاد لیبرتی و سرنوشت بچه ها که آن جا گیر کرده اند و فاجعه ها تکرار شده ابدا وجود نداشت.
تنها نفس کشیدن اینها با پول است و دیگر هیچ ندارن جریانی که توان نقد خود و باز بودن را ندارد چیی میخواد به ارمغان بیاورد تنها این شورا و مجاهدین در حال نفس کشیدن با همان پولهای نفت صدام هستن نگاه کنید تمام حرکت اینها اول تا آخر با پول و تبلیغات گران همراه است دیگر هیچ.
جامعه بی طبقه توحیدی کجا رفت؟؟ طبقه کارگر چیی شد؟؟ ننگ حزب توده را شما بی رنگ کردید .شرم بر شما که تاجر خون و رنج دیگران هستید دیگه دوران این دکان ها بسر رسیده مهر تابان وووووو ملت حالشان از این دکان ها بهم میخورد .جلال
آقای احمد رضا، مثل اینکه اشتباهی در کامنتها انجام شده.
محمد علی اصفهانی داریم و محمد اصفهانی، یکی خارج از ایران و دیگری در ایران، یکی شاعر و نویسنده و یکی خواننده.
نکته بین
صادق جان سوال را دوباره مطرح میکنم که امیدوارم از فکر خودت تحلیل مشخص بدهی. یادت باشد اینجا اشرف یا لیبرتی و نشستهای مجاهدین نیست که همه مثل هم حرف بزنند و همه هم مثل هم فکر کنند و کسی هیچ اعتراضی نداشته باشد (یعنی جرات اعتراض ندارد) اینجا دنیای آزاد است و ما هم به دنبال هیچ امام و رهبر مقدسی نیستیم که تحت نام ولی فقیه و یا رهبر عقیدتی بخواهد برای زندگی و فکر ما هم تعیین تکلیف کند!! سوال اینست که مگر مجاهدین همیشه پیروز نبوده اند و پوزه رژیم را ۳۴ سال است که به خاک نمالیده اند، خوب پس چرا شما میگویید که رژیم نمیگذارد که از عراق بروند؟؟؟!!! آیا به نظر شما این سخنت تناقض نیست؟؟ ضمناً همانطور که قبلا گفتم مریم رجوی میتواند روی آن ۵ میلیون عراقی که از ایشان حمایت کردند حساب کند و یک فراخوان درست و حسابی بدهد و آنها را برای حمایت از خود و افراد لیبرتی به خیابانهای عراق بکشاند (هر چند که من مطمئن هستم آن ۵ میلیون نفر هم فقط یک لاف بود)
ببینید که صادق چه صادقانه ماهیت خود برتر بینی مجاهدین را برملا میکند!! ایشان میفرمایند که: "مجاهدین شور زندگی هستند در میان هفتاد میلیون انسانی که از سر و کول هم بالا میروند و به هر ذلتی تن میدهند که البته ایشان حالت تهوع بهشان دست میدهد" !!!! یعنی این ۳ هزار نفر که در لیبرتی هستند به هفتاد میلیون ایرانی دیگر ارزش دارند!! صادق چرا این ۳ هزار نفر که کسی آنها را و دیدگاهشان و رهبرشان را قبول ندارد خودشان را مچل هفتاد میلیون نفری کرده اند که حال شما و امثال شما را به هم میزنند!!! چه کسی از شما و آن ۳ هزار نفر خواسته است که به دنبال یک رهبر دیوانه و عقب مانده بروید که حالا طلبکار از هفتاد میلیون نفر ایرانی هم هستید؟؟! چقدر وقیح و بی شرم تشریف دارید، درست مثل همان رهبر گور به گور شده که از همه کس و همه چیز طلبکار است. میگویند که شرم هم یک احساس انقلابی است که البته رجوی و دار و دسته ذره ای از آنرا ندارند
داود جان، ایرج شکری می گوید که خلق قهرمان» هم اگر وقتی برایش از دویدن دنبال مشکلات مانده باشد، به احتمال قوی صرف دیدن سریالهای تلویزیونی فرستنده های ماهواره یی که به فارسی دوبله شده است، از جمله سریالهای ترکیه مثل «حریم سلطان» و «عمر گل لاله» می کند تا دمی خود را خارج از فضای اختناق و حجاب و سرکوب و ارشاد اسلامی که روی سرش آوار شده است، حس کند.
ولی وضع آنها بسیار وخیمتر از اینهاست. خبرنگار می پرسد که آقای عبدی شما می گویید که جامعه در آینده فرو می پاشد و عباس عبدی در جواب می گوید که فرو پاشیده ست. به آمار رژیم رجوع کن ببین وقتی می گویم که جامعه نیست بلکه مستراح گاراژ است یعنی چه.
داود جان من هوادار سازمان مجاهدین نیستم و کاملا بی طرفم. این از این. دیگر اینکه خدای من تو همان کسی نیستی که هوادار شاهنشاهی هستی و گفتی که شاه بسیار دمکرات بود؟ راستی مثل اینکه سنت قد نمی دهد که بدانی موج کوتاه رادیو ممنوع بود در این سیستم دمکراتیک. آن هم چه رادیویی با آن همه پارازیت. خود رضا پهلوی چنین ادعایی ندارد و می گوید که ثابتی تمامی صحبت ها و کارهای مرا کنترل می کرد چه برسد به دیگران.
صادق جان بی طرفی شما کاملا مشخص است!!!!!! ولی فرمودی که من طرفدار نظام شاهنشاهی هستم زیرا گفتهام که شاه دمکرات بود؟؟ آیا به نظر شما هر که در مقام مقایسه گفت شاه مثلا از خمینی و اشرف دهقانی و رجوی دمکرات تر بوده است یعنی طرفدار نظام شاهنشاهی است؟؟!! یعنی واقعاً من مرده منطق شما هستم که اصلا هم مجاهد نیستی ولی نوشتهها و قضاوتهای شما دقیقا مثل مجاهدین است!! اگر محمد رضا شاه در ۴۰ یا ۵۰ سال پیش (که سطح بیسوادی و ناآگاهی در تمام دنیا بسیار بالاتر از الان بود و اینترنت هم وجود خارجی نداشت) رادیو موج کوتاه را ممنوع کرده بود، ولی آقای رجوی در همین سالهای اخیر برای کنترل بیشتر بر اعضا مجاهدین خواب دیدن و فکر کردن و مطالعه کردن و راه رفتن و دوست داشتن و عشق ورزیدن و اینترنت و رادیو را برای اسیران اشرف ممنوع کرده بود!! باز هم بگو و ادعا کن که بی طرفی!!! البته چاخان که بقول معروف مالیات ندارد و مانند رهبر عقیدتی میتوانید مثل نقل و نبات چاخان سر هم کنید و در اخر هم راضی و خشنود که یک مزدور رژیم و یا نوکر شاه خائن را ادب کرده و سرجایش نشانده اید بروید و بخوابید و حالش را ببرید!! راستی صادق بی طرف رجوی یک زمانی میگفت که شاه سگ زنجیری آمریکاست، زیرا با آمریکاییها و امپریالیستها رابطه بسیار نزدیکی داشت. حال به نظر بی طرفانه شما التماس و گدایی کردن رجوی و مجاهدین از عقب ماندهترین جناحهای امپریالیستهای سابق و حتماً آزادی خواهان امروزی (جمهوری خواهان و دمکرات ها) چگونه توجیه پذیر است؟؟!!! حتماً جولیانی و جان بولتون و دیک چنی و....آنقلاب ایدولوژیک کرده و تن به فرمانبرداری از رهبر عقیدتی همیشه غائب داده و تطهیر گشته اند. آدمی چه میداند که در کیسه این آخوندها و این رجوی مکلا چه شعبده ای پیدا که نمیشود!!!
ارسال یک نظر