در
این نشست که اداره‌ی آن به عهده‌ی مسعود رجوی بود وی شخصاً به زندانیان
سیاسی (س- ن) و (م – ح – م ) تأکید میکرد شما غیر ممکن است در زندان تیر
خلاص نزده باشید. محال است بپذیریم که شما تیرخلاص نزدید و تأکید میکرد و
از (س- ن) می‌خواست که بپذیرد تیر خلاص زده است. همزمان جمع حاضر در اثر
تحریکات او بطور مستمر (س- ن) را مورد فحاشی قرار داده و فریاد می‌زدند
که بایستی اعتراف کند ادامه‌ی مطلب...دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۳۹۲ دی ۲۳, دوشنبه
پاسخی به محمد خدابنده‌لویی، «مناسبات پاک مجاهدین» و ... امیر صیاحی
در
این نشست که اداره‌ی آن به عهده‌ی مسعود رجوی بود وی شخصاً به زندانیان
سیاسی (س- ن) و (م – ح – م ) تأکید میکرد شما غیر ممکن است در زندان تیر
خلاص نزده باشید. محال است بپذیریم که شما تیرخلاص نزدید و تأکید میکرد و
از (س- ن) می‌خواست که بپذیرد تیر خلاص زده است. همزمان جمع حاضر در اثر
تحریکات او بطور مستمر (س- ن) را مورد فحاشی قرار داده و فریاد می‌زدند
که بایستی اعتراف کند ادامه‌ی مطلب...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲۵ نظر:
آقای سیاهی دوباره مرحمت کرده و ما بندگان خدا را ارشاد.
آقای سیاهی یکی پیدا شد و جواب نوشته شما را داد. به این طرف و اون طرف زدن مشکل شما را حل نمیکنه.
در ضمن یه شخص دیگه هم که مچ دروغتون در مورد مرگ مشکوک را گرفته بود و شما جوابی نداشتی و یا شاید بهتره که بگم شهامت قبول اشتباه را نداری.
یه پیشنهاد هم برات دارم که مقاله آقای یغمأیی در مورد مراد و مراد علی را حتما هر روز بخون چون
تا دیروز رجوی رجوی میکردی، حالا هم مصداقی مصداقی، تا فردا چی پیش بیاد.
طاهر
یا علی اینم یه منافق دیگه .ای منافق سیاهی خودتی او صیاحییه.
حرف حق بشنو ای منافق ملعون
تا نگدی چون خمینی شادمخور زبون
از بس ابلهی شده ای مجنون
ای مرید علی فلانوفلون
من با چاره پاره هایم بجنگ سیاهی و نفاق میروم
عجب ،فرماندهی کل همزمان با عملیات سرنگونی مختصات نیروی خود را به دشمن میدهد؟؟در قدم اول
نفوذی را هم فلج کرده است؟
نفوذی بیکار
تشکر از آقای صياحی از افشا کردن حقايق آنچه بر نسل فدا و شهامت گذشت به دست رهبری خود پرست و بزدل.
اين آقا گر چه خود داستان جدا شدن از مجاهدين و در بدری و خوابيدن در خيابان ها را همراه با عکس در سايت مجاهدين!! انتشار داده
ولی باز هم گفته مجاهدين بهترين، پاکترين، و.... روابط را دارن!!! عجب!! حالا که بهترين بودن تو اينطور خودتو به زمين و زمان زدی، پاسپورت رژيم را گرفتی،
تو خيابان خوابيدی، گدايي کردی، و جانت را به خطر انداختی،که از مجاهدين فرار کنی و دور بشی و به اروپا بياي، حالا بگو اگر مجاهدين
بد بودن تو چيکار ميکردی؟؟
من حرفتو باور ميکنيم بشرطی که برگردی تو همان روابط دوباره!! حالا اگر شرف داری برو تو ليبرتی و ثابت کن اينکه ميگی بهترين هستن خودت قبول داری!
با تشکر دوباره از امير صياحی که اينهمه فحاشی بسيجهی های درگاه رهبری را به جان خريده تا حقايقی را که خود شاهد بوده بيان کند.
حميد ع
میگم این چه حکمتیه که همه کسانی که در تشکیلات مجاهدین هیچوقت کاره ای نبوده اند الان دو قورت و نیمشان هم باقی است و خلاصه کلی اله و بله جناب اقای خاطره نویس حداقل از خودت بنویس و این همه از جیب دیگران خرج نکن . گیرم که آقای مصداقی از سر رحم و شفقت دست تو بدبخت و بینوا را که به قول خودت در خیابانهای استکهلم پرسه میزدی گرفت و به نان و نوایی رسیدی.اگر این کار صورت نمی گرفت باز هم تو از وی دفاع میکردی. جدیدا هم که خود آقای مصداقی یک کمپین تحت عنوان حامیان ایرج مصداق راه انداخته است که همه اش در واقع خودش است که با اسمهای مختلف ار خودش دفاع میکند . راستی چرا سپهر جانت یعنی ابراهیم محمد رحیمی از تو دفاع نکرد.حکمت روزگار را ببین که حالا امیر صباحی شده حامی مصداقی خیلی خنده دار است .راستی از ایرج نبپرسیدی جطور شد که حتی یک روز پایت حتی برای دید و بازدید مثل بقیه نفرات باز نشد. واقعا که این جان چقدر عزیزاست . جانی که برای بچه های اشرف و اکنون لیبرتی خیلی بی ارزش است و جالب است که همه هم از همین میسوزند . راستی علتهای مریضی های ایرج تناقضات ناگفته از سال 60 تا 67 نیست که او را همیشه روانه بیمارستان میکند.به قول بزرگی وجدان یگانه محکمه ایست که نیاز به قاضی ندارد.و درود بر هزاران مجاهدی که به دنبال زندگی شرافتمندانه خود رفتند ولی وجدان و شرافت خود را به هیچ احد الناسی نفروختند.تفاوت امیر صیاحی با محمد رزاقی در جیست والا هیچ تفاوتی نیست هر دو یک کار را میکنند منتها یکی تحت پوش منتقد و دیگری زیر چتر حاجی و از نظر من هیچ چیزی بی دلیل و بدون چشم داشت نیست .روزی علی پاک همه کاسه های زیر نیم کاسه را رو کرد و حتما که روزی هم پرده های دیگری کنار خواهد رفت
نقی
مبارکه مبارکه
نفوذی خود خود رهبره مبارکه مبارکه
بیچاره بچه ها ......
نقی
هر چه بیشتر میگذرد به بزدلی و ترسوی و بی شرمی رجوی بیشتر پی میبرم!! حیف آن نسلی که همه چیز را فدای این بی همه چیز کرد
1. صداقت بسیارزیباست. چند روز پیش ظریف وزیر در دانشکاه تهران گفت که آمریکا از ما می ترسد؟ آمریکایی که با یک بمب کل سیستم دفاعی ما را از بین می برد.شما ارزش این را در این لجن زار می بینید. صیاحی هم این صداقت را دارد که مجاهدین را کلاش می نامد. تو نفرت خورت را به وضوح نشان می دهی. در جایی که حقه بازی بیداد می کند. به دروغ وانمود می کنند که برای مجاهدین
دلسوزی می کنند.
2. کسانی که به دنبال سازمان مجاهدین راه افتادن بر این باور بودن که راه حل هخایی جواب نمی ده. و این درست ست. شما خواهید دید که با تظاهرات مسالمت آمیز و به قول فرمانده سپاه تظاهرات به شکل بستنی خوردن و قدم زدن در پیاده رو با زن و فرزند در پیاده رو رژیم تکان نخواهد خورد وبا رأی دادن چیزی اصلاح نخواهد شد. توهین به آدمهایی که به این مسیر هولناک قدم گذاشتند بسیار غیر انسانی ست. لفظ استغاثه برای بنده خدا درست نیست. خود نویسنده می گوید در وضعیت اسفناکی بوده و ایرج او را جمع کرده.
3. تاج زاده می گوید که روزنامه مجاهد هفت صد و پنجاه هزار فروش داشت و بعد می گوید که نظام از آینده وحشت زده شد و آنها را به دام انداخت. به عبارت دیگر میلیونها به دنبال زندگی خود رفتن.آیا به این معنی ست که همه بد بودن و یا اینکه آنها به طریق دیگر توان همراهی نداشتن ؟ در مراحل دیگر بسیاری خسته و ناامید به مسیر زندگی عادی خود باز گشتن . این بنده خدا نیز به مانند شما و دیگران .
4. هر کس بگوید که آنجا بهشت بوده بیخود می گوید . آنجا جایی بود که مزدوران رژیم در آنجا رفت وآمد داشتند ونیز کسانی که هر لحظه امکان برگشت داشتند. شرایط بسیار هولناک بوده . یک آدم عادی توان زندگی به مدت نیم ساعت در چنین شرایطی، محیطی و آب و هوایی را نداره. خدا بنده لفظ بهشت را به کار نمی بره. پیاز داغ آن را زیاد کردی.
5. به مجاهدین توهین می کنی. ولی بسیار جالب ست که به یمین و یسار متوسل می شوید که ثابت کنید که مسعود دلیلی یک مبارز و مجاهد واقعی بود و تا آخر مجاهد ماند. مثلا نفوذی مجاهدین در میان مزدوران بود و از این جور استدلالها. بسیار جالب است که نمی توانید خودتان را از آنها جدا کنید.
6. می گویید که آنها می توانستند که به خارج بیایند و خودشان نخواستند . این حرفها همه مزخرف است. همه این مهملات را در تیف تجربه کردیم. این جملات را از اسماییل هوشیار نقل کردم. توجه کنید که شما بریده بودید و خروج شما با آنهمه مصیبت همراه بود. رژیم تسلیم محض مجاهدین را می خواهد بعد خروج امکان پذیرست.
7. این را خوب گفتی که وقتی متوجه شدند که ایرج مصداقی علیه مجاهدین لجن پراکنی می کند علیه او موضع گیری کردند.
8. می گویی که آنها اشتباه کرده و نتیجه اینکه کار به این جا کشیده. آیا از ابتدا می شد تشخیص داد که برای مثال اگر بعد از پذیرش قطعنامه از عراق بیرون می آمدند بهتر بود؟ سیر تحولات را می شد پیش بینی کرد؟
مصداقی این را می گوید . این هنر است؟ پس همه شما با آنهمه مقاله وآنهمه فریادها و تلاش ها آنجا چه می کردید؟
9. اصلا یک گروه چهار هزار نفری را در نظر بگیر. فرض بگیر که این گروه رندملی انتخاب شده باشه. این گروه مملو از تضادها و درگیری ها و مصیبت ها ست.برای مثال خودکشی را مطرح می کنی. خود کشی ناشی از افسردگی و یا فشار های بیر ونی نیست به انواع دیگری از بیماری های روانی نیز می تواند مربوط شود. اصلا شما با یک پدیده انتزاعی طرف نیستی. منظورم اینه که برای مثال شما در این گروه چهار هزار نفری حدود صد وسی نفر داری که به دلیل اختلالات ژنتیکی بین مرد و زن معطل اند. تکلیفشان روشن نیست. این صرف نظر از عوامل بیرونی ست که بسیاری را به این سمت سوق می ده. حدود سی و پنج نفر داری که هر کدام به نوعی و تا حدی مبتلا به اسکیزوفرنی اند. من می تونم که به همین شکل برای تو انواع دیگری از مسائل را بیاورم که تصور اینکه در چنان موقعیتی بتوان چهار هزار نفر دختر و پسر جوان را بتوان در کنار هم جمع کرد مو بر تن انسان راست می کنه. با جانم دلم نمی توان آنجا را اداره کرد. از همان ابتد ا هم تیمارستان لازم داری و هم بیمارستان و هم زندان.
10. از نشستها می گویی و بد گویی می کنی ولی همه با تو موافق نیستن برای مثال مازیار از انسجام و آرامش روانی گروه بعد از نشستها صحبت می کنه.
افسوس و البته صد افسوس که سازمان به این نقطه رسید،چرا؟؟؟
مجاهد
کلن المان
هاله نور
اقای صادق منظورم همون ایوب است چون این دو یکی هستند عرض کنم خدمتون جناب صیاحی دارد فقط اشاره میکند به وقایع انقدر از این مسائل در قرارگاههای سازمان بوده است که این نوک کوه یخ است که از اب بیرون زده محمد خدابنده لوئی هم یک ادم مستاصل و وامانده ای است که برای رفع کمبودهایش بیشتر از نظر مادی به این روز افتاده که با دروغ گفتن و سیاه کردن دیگران میخواهد گلیم خودش را از اب بکشد . احتمال زیاد جناب صادق منظور همون ایوب هم یکی از همین جماعت هستند که حالا به نیروی سایبری رهبر تبدلیل شده اند .
دستگاه ایدئولوژیکی رهبر عقیدتی همچون دستگاه ایدئولوژیکی رژیم ولایت فقیه بر پایه دروغ و شارلاطانیسم سوار است . قطعا در هر دو دستگاه کفن پوش وجود دارد در هر دو دستگاه چماقدار حزب اللهی و نعره کش وجود دارد در هر دو دستگاه حسین شریعتمداری وجود دارد یکی حسین شریعتمداری است یکی دیگر حسین توتونی در هر دو دستگاه کسانی هستند تحت عنوان نیروی سایبری و کسانی هستند که بقول رهبر کلید دار کعبه هستند (فردی به نام رضا ......که کلید محل نشست های رهبر عقیدتی برای نشست های انقلاب را بر عهده داشت) .
هر دو یک دستگاه ایدئولوژیکی هستند ولایت فقیه و ولایت عقیدتی .یکی میگفت انقلاب اسلامی ان یکی میگفت اسلام انقلابی اصل دعوا حاکمیت است و نه مردم و ازادی تنها تفاوت موجود این است یکی غالب است و دیگری مغلوب یک رهبر بالای منبر است دیگری در سوراخ .
این وسط یک عده هم مرید اون یکی رهبر هستند و یک عده هم مرید این یکی رهبر بعضی وقتها برای نشان دادن ارادتشان خودشان را جر میدهند تا میزان ارادت را نشان بدهند اینان نه تنها خودشان را جر میدهند بلکه حاظرند دهان هر منتقدی را هم جر بدهند
جناب ایوب صادق که مرید این دستگاه هستی با صدای بلند و رسا بگو مرگ بر اصل ولایت فقیه بهترین شعار سازمان مجاهدین که از ان خوشم می اید همین شعار است مرگ بر اصل ولایت فقیه چون خودشان به خودشان فحش ایدئولوژیک میدهند .باید این شعار سازمان مجاهدین را تقویت کرد چون ما هم همین را میگوئیم مرگ بر اصل ولایت فقیه چه ملا عقیدتی چه رهبر عقیدتی پس یک شعار استراتزیک مشترک داریم باهم این شعار را بگوئیم و تکرار کنیم که فردای ایران ازاد نه از ملای عقیدتی خبری خواهد بود و نه از رهبر عقیدتی
صادق
پس بپذیریم که « سلاح »سیدالرییس وعموسام هم راه حل نبود.
خوب بین بد و بدترکدام را انتخا ب میکنی،
بستنی خوردن را یا خمپاره خوردن را......
راستشوبگو....ولی عصر میگه خمپاره را...اون راست میگه آخه خودش نیست غایبه؟تو چه میگی...؟
نقی
این ایوب دیگه چه پاچه ورمالیده‌ای است. آقای صیاحی ۱۰ تا مطلب در مورد خودش و مجاهدین نوشته. مثل این که ایشان کور تشریف داشتند.
جالوت و طالوت
این یارو طاهر هم که طهارت نگرفته پریده وسط دعوا. بعید می‌دانم سرکار را بشود جزو بندگان خدا شمرد البته موجود دو پا می‌شود گفت.
حال جناب طاهر خان تو اینقدر رجوی رجوی بکن تا جونت بالا بیاد.
برو یک کم دست و روت رو بشور بلکه از خواب پاشی.
جانور شناس
با درود فراوان خدمت آقای صیاحی !
واقعن من یک معما را نتو انستم حل کنم ان هم این که یک عده از این نیرو ها و بچه های که از جریان مجاهدین آمدن بیرون به دلیل مختلف چند طیف شدن یک عده زیادی که تجربه و توانمندی درسی و کاری داشتن از قبل از این تجارب برای انطباق با شرایط جدید و پیدا کردن هو یت جدید بکار بردن واز امکانات و مو قعیت ها که فراهم شده استفاده کردن و خیلی هم مو فق شدن در تحصیلات پا یه ای و آکادمی و حتا کارهای کلیدی و حرفه ای گذ شته زندان و عراق هم دارند, در فرم های مختلف هم فعا لیت و مرز بندی با رژیم دزد و آدم کش خمینی دارند ,پایه و انگیزه مبا رزشون جنایت و دریدگی و رذالت رژیم بوده نه رهبر عقیدتی و مهر تابان که با خدا حافظی از این جریان حا کم با مبارزه و مرز بندی خود با رژیم ضد بشری خدا حافظی کنند !
دسته دیگر این طیف تیپ های مثل آقای محمد خدا بنده لویی از ماشین پیاده نشده خاک به پا میکند چنگ به سر و روی آقای مصداقی و صیاحی میزنه که برای نجات او از ان شرایط بد از هیچ کمک انسانی از او دریغ نکردند تعریف درست اخلا قی از رفتار این بنده خد ا این که از آقای مصدا قی سواستفاده می کرده حتا من شنیدم آقای مصداقی از پول سفره و خرج و مخارج زندگی شخصیش برای نجات امثالهم پول می فرستاده کاربیرون آمدن از عراق بلیت و پاسپورت هم سفارت رژیم انجام داده! دو نمو نه من می شنا سم اینها از بچه های فاز سیاسی میلیشیا و واحدهای نظامی در عراق بودن سال ٦٧ از مجاهدین آمدن بیرون ترکیه و اروپا با این گذشته سیاسی ایران هم رفتن و حتا یکی از آنها ازدواج هم کرد در مام وطن الان هم در صفوف سر بازان گمنام مهر تابان دو باره فعال هستند, از ان تیپ نفرات شدن به قول معروف که اگر بگی برو کلاه بیار سر میارن ! کار و باری هم ندارن مستمری می گیرند مرخصی هم لازم ندارن ول و دله گی توی مراسمهای مهر تابان , شلیک توپ , اسکورت موتوری , فحا شی و تهمت به هر منتقدی !!!!!
دسته دیگر هم به دلایل ضربه ها و سو استفادهای مختلف باند رجوی برای همیشه از سیاست , دین , خد ا ,مبارزه اکتیو خدا حافظی کردن و دوست هم ندارن پشت سرشان تماشاه کنند !
دسته دیگرکه از این جریان بیرون آمدن استاد , شاعر , فعا ل سیاسی ,اجتما عی ,حقو ق بشری , جز فر مانده و رهبر های جریان مبا رزه با خمینی بودن خو ب مسئو لیت و گنا ه اینها بعد از بیرون آمدن از این جریان حا کم روشن گری و نقد بوده که شاهد هستیم با چه ادبیات نا پاک و مهیبی شبانه روزی با آنها برخو رد میشه نمو نه ان دلقک بازی گروه هنری باند رهبر عقیدتی! یک روز رجوی گفت خمینی به نا مو س کلمات خیانت کرد حالا من از رهبر صوتی یک سؤال دارم چه کسی هنر را آلوده و به ان خیانت کرد جز تو و دلقک های پیرامو نت !
حمید
صادق
تاج درست،خوب بود ، تاج به استقبال ملیونی از امام راحل اشاره میکرد،نتیجه چه شد خیلی زود بجای «ماه»سر از فاضل آب در آورد .صادق سه دهه میگذرد چقدر «عقبی»درست میگم،نه ...آره خودم میدونم.
نقی
آقای صیاحی! مطلبتان بسیار روشنگر است . لطفا سکوت نکنید و بنویسید . کسی از آگاهی ضرر نمی کند . اگر ضرری هست در جهل و عدم آگاهی است . ممنون از شما و دست مریزاد
لقمان
درویش
آقای ایوب بعد از سلام
می پرسم کسی نیست که جلوی این همه متلک گوئی و تهمت و افترا زدن را بگیرد، به سئوالات منتقدین جواب بدهد، دو کلمه حرف راست در رابطه با حوادث خونبار اخیر به خلق قهرمان تحویل بدهد؟ شما ها که صاحاب دارید، چرا شما را منع نمی کنند، مگه نمی بینند، یخرجون فی دین الله افواجا در تشکیلاتی که دوست داشتیم و بهش امید داشتیم مصداق پیدا کرده ، جواب منتقدین را بدهید، این پرسش ها جدی هستند ، شانتاژ و فحش و میز را بهم ریختن یعنی سئوالات را دور زدن این را دیگه همه می دانند، و الله بالله متلک گفتن به سپهر رحیمی از فاتحه خوانی برای خمینی قاتل و لاجوردی جلاد و انصارشان مکروه تر است، سپهر و خانواده اش چه چیزی کم گذاشتند می شه بگی؟ همینه که کلاه رهبری پس معرکه است ، بهتر نبود صاحابتون شما را منع می کرد. نکند دموکرات منشی به ایشان اجازه نمی دهد ذوق شخصی شما را کور کند.
نقی جون ، همنشین در چند سال اخیر مدام به مجاهدین طعنه می زد ولی گمان کنم که مقاله اخیرش با مطرح کردن hindsight bias به منتقدان می پردازه. این یک ویژگی شخصیتی برخی از آدمهاست. آدمهای که مدام می گویند که از ابتدا می دانستیم که چه می شود این هم یک مرضی ست. نقی باور کن که پیش بینی آینده پیچیده تر از این حرفهاست. من حالا می گویم که من و تو خبر مرگمان به جای نمک پاشیدن به زخم آنها به دنبال زندگی خودمان برویم. البته به شرطی که به رژیم به نوعی وصل نباشیم.
هاله نور بیا و اندکی در مورد خودت صحبت کن ببینیم که این کینه شتری شما ریشه در چه دارد. یکی نیست که صادقانه از خودش بگوید و خودش را تحلیل کند و توضیح دهد که چرا کارش به اینجا کشید. مثلا داریوش سجادی دیروز نوشته که وحوش مجاهدین با صدام همراهی و به کشور خیانت کردن. خوب او نمی گوید که چه مرگش ست. ما باید ستوان کلمبو شویم و خودمان کشف کنیم که او مزد بگیر رژیم ست و در تلویزیون هما کار می کند و از این قبیل.
یکی از مشکلات بعضی از نرم افزارها اینه که مبدلی که دارند بعضی از حروف را تشخیص نمیده و یک جور می‌نویسه. مثل سین و اون یکی که اول فامیل امیر هست. یا حروف دیگه‌ای از قبیل الف چه با کلاه چه بی کلاه و همچنین عین. این از توضیح در مورد اسم. حالا اصغر ال شعرا بازم شعر بگه.
به حمد خدا که جانور شناس هم خودش را در آینه دیده و به دیگران نسبت میده.
در آخر هم باید دید که چه کسانی رجوی رجوی میکردند و حالا مصداقی مصداقی و شاید در آینده هم چیز دیگه‌ای. خداوند همه شماها را از تنگ نزاری (ز هم یکی دیگه از اون حروفه که با اون یکی حرف دیگه مثل هم تبدیل میکنه) فرد پرستی نجات بده.
این هم قسمتی از یک شعر برای مزدوران (اگر به خودتون گرفتید مشکل خودتونه) البته اگر آقای یغمأیی اجازه چاپ این قسمت را بدهند و اگر دوست داشتند می‌تونن این قسمت از کامنت را حذف کنند.
...........
...........
...........
دل تو، صحنه بیشرمی هاست
نظرت عهد عتیقی، برای دلقک هاست
کم زن گزافه و گوی دروغ، ای مزدور
برده زر شده ای ؟
خود را ارزن مفر و ش
طاهر
هاله نور
جناب صادق ایوب فقط یک جمله میگویم دست احمدی نژاد را از پشت بسته ای . این احمدی نزاد دیوانه وقتی کسی ازش سوال میکرد برمیگشت میگفت خودت چی شما از خودتون بگید .اخه مرد ناحسابی مگه مشکل منم مشکل اون رهبرته که رفته تو سولاخ و زنش هم فرستاده فرنگ دارن کیفشون رو میکنند بعد یک مشت مفت خور که از قبل بچه های لیبرتی نون میخورند و کار سایبری میکنند اومدن این وسط روضه خونی میکننه جمع کنید برید دنبال کارتون . امثال تو صادق خان همون ایوب ادای روشنفکرها رو در می ارید فکر میکنید چیزی بارتون است گنده های شما برادران خیلی شریف خفه خون گرفتن یک مشت جوجه بسیجی رو فرستادن برای کار سایبری بر علیه منتقدین .
هاله نور آخه فرقی که بین احمدی نژاد و رجوی نیست، هر دو نفر شارلاتان و پشت پا انداز، هر دو نفر خود خواه و قدرت طلب و به همین دلیل هم است که جوابها و بیانیه‌ها و تهمتها و افتراها و توهین‌ها در هر دو دستگاه (رژیم و مجاهدین) شبیه به هم است. هر دو سیستم هم از همه طلبکارند و دائما میپرسند که شما کی هستی و چکار کردی!! هر دو سیستم هم دائما دنبال دشمن میگردند که فلسفه وجودی خودشان زیر سوال نرود. امثال صادق هم در هر دو سیستم وجود دارند کارشان ماله کشی و توجیه همه چیز است و طلبکار بودن از همه. در همین رژیم آخوندی هم مانند صادق هزاران نفر هستند که ماله به دست دارند
دل من، صحنه بیشرمی هاست
نظرم عهد عتیقی، برای دلقک هاست
کم زنم گزافه و گوی دروغ، و من
برده زر شده ام ؟
خود را ارزن به این وآن فروختم
طاهر شما بودی که یک عمر زیر سیدالریس را جمع کردی بعد هم رسیدی به عمو سام باز درس نگرفتی و ادامه دادی و میدی؟
وصف حال خود را خوب گفتی ،پس ادامه نده دیگه نده نده...دل بستن به این ان راه نیست ،چاهه .....
نقی
آقای صیاحی سکوت نکنید و هر چه که می دانید بنویسید. بنویس برادر برای ثبت در تاریخ. بنویس که با شما، نسل فداکاری که دگر هرگز در تاریخ تکرار نخواهد شد چه کردند.
درود بی کران به شما و وجدان بیدارت
سلام آقای صیاحی
دوست عزیز ،محمد خدابنده تنها آدم فرصت طلبی است که نان به نرخ دلار میخورد راستی اگر ایرج به او گفت برو سفارت رژیم ؟؟؟ پس چرا رابطه را ادامه داد وازاو پول گرفت؟ چرا همان بهترین ها پول به او ندادند؟جالب است حرفی هم نزد تا این مقاله ؟؟
یا اگر ایرج گشت بود چرا چپ وراست عکس او را تو نشریه ایران زمین چاپ میکردند ؟نمیدانم چرا تا کسی مخالف و منتقد اینها میشه دستگاه رهبری میفهمه که طرف رژیمی است ،حتی به شعور هواداران خودشان هم احترام نمیگذارند چه برسد به شما دوستان که پرده از اسرار برداشته اید .شاد باشید
جلال
ارسال یک نظر