دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۲ بهمن ۱, سه‌شنبه

نامه سرگشاده به مریم رجوی؛ ما را از وضعیت برادرانمان مطلع کنید حنیف حیدرنژاد

ما، نریمان حیدری و قهرمان حیدری (حنیف حیدرنژاد) نگران حال و سلامتی دو تن از برادران خود سلیمان و رحمان حیدری که در عراق می باشند هستیم. ما خود، دو نفر از اعضاء پیشین سازمان مجاهدین خلق هستیم که سال هاست از این سازمان جدا شده و از وضعیت برادران خود بی اطلاع می باشیم. ما به تازگی اطلاعاتی از افراد جدا شده ای که عراق را ترک کرده اند دریافت کرده  ادامه‌ی مطلب...

۱۱ نظر:

صادق گفت...

داستان تکراری و با مزه ای شده. یکی بدنبال خویشاوند خود می گرده و یا می خواهد با او صحبت کنه و بعد از مدتی نامه ای دریافت می شه و بعد می گویند که نخیر نشد. این مال خودش نبود. من نمی دانم که چه لذتی می برید از این کار؟چه لذتی دارد کوبیدن بر طبل و سنج و شبانه روز فریاد زدن و عربده کشیدن با سی صد بلند گو و اینکه فلانی کجایی بیا ببینمت بیست ساله که ندیدمت و بیش از دو سالست که شما به عنوان فامیل به جان آنها افتادید و آنها را شکنجه کردید و هنوز دست بر دار نیستید. فکر می کنم که چه خوب می شد که می رفتید آنجا و رو در رو با برادر جواب خود را می گرفتید تا آینه عبرت برای دیگران شوید . شوخی کردم. مبادا با این برادری که من در این ویدیو دیدم روبرو شوید.

ناشناس گفت...

شرم كنيد ما نكران جان و سلامتى فرزندان خود هستيم
يك مادر قبل در اشرف

ناشناس گفت...

سلام به برادران حیدری فتح الله، رحمان، نریمان و قهرمان
خوب است همه کسانیکه فامیلی در قرارگاه دارند نگرانی و سئوالات برحق خودشان را از رهبری مجاهدین در فضای مجازی، عمومی کنند و بی هراس از این یا آن هرزه نویس، از خانم مریم رجوی بخواهند در مورد خویشاوند آنها در اشرف اطلاع رسانی شفاف کنند (نه که از زبان آنها بد و بیراه بگویند و به کلمات هرزه ننگ ما ننگ ما، فامیل الدنگ ما، متوسل شوند)
انشالله روزی برسد و همه با هم زنده بمانیم و سقوط حکومت ملایان را شاهد باشیم.
سائل

صادق گفت...


آقا شما در جایی گفتی که مجاهدین باید از اصرار بر ماندن نیروهای خود در عراق دست برداشته و با انتقال ساکنین لیبرتی به کشورهای امن ثالث موافقت کرده و تمام امکانات خود برای اجرای آن را بکار بگیرد. آقا فکر می کنی که با مشتی دیوانه طرف هستی. آقای محترم، جمهوری اسلامی اجازه نمی ده. در پشت پرده مدام در حال تهدید دیگر کشورها ست و گوشه ای از آن به بیرون درز پیدا می کنه.این مواضع نابحق را می گیری که می گن شما مشکوکی . راستی نمی دانم که هر وقت اسم شما را می بینم یکهو چرا مقاله گیل آوا به یادم می آید.

ناشناس گفت...

من از برادرم حدود بيست سال است خبر ندارم كى بايد جواب دهد؟
محمد على

صادق گفت...


من قبلا در کامنتی نوشته بودم که سائل بسیار بامزه ست . بدون اینکه کوچکتری طنزی به ظاهر بکار ببره. نوشته هاش بسیار خواندنی ست. ملاحظه کنید هر چهار برادر را در یکجا کنار هم می گذارد و درود می فرستد. این بامزه نیس ؟راستی آقای حنیف شما و دوستانتان را بنا بر اینکه در دو سه ماه اخیر تمامی سایتهای رژیم را پر کرده اید و به قول آنها شما را حلوا حلوا می کنن خیلی سرزنش می کنن.نظرتان چیست؟ در ضمن به سائل بگویم که الدنگ یعنی بی غیرت. اشرفی ها به طبل زنان و سنج زنان و عربده کشها می گقتند الدنگ. به عبارت دیگه شما بی غیرتید و آلت دست رژیم شدید و برای شکنجه ما به این جا آمدید. من نمی دانم که هر چه آنها می گویند به نظرم چرا معنی دار می آید و احساس می کنم که فحاش نیستن و همیشه منظوری دارن؟

ناشناس گفت...

قهرمان عزیز. شما و بقیه نزدیکانتون برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه خیلی چیزها فدا کردین. من هم به مانند شما اگر چه خیلی‌ کمتر. ناراحت نشوید ولی‌ من هم یک برادر در انجا دارم که خودم را آماده کرده ام که در صورت از دست دادنش این را هم جزو دیگر فدا کردنها بگذارم. از فعالیتهای شما و دیگران قدردانی‌ می‌کنم. اما چرا خود هیچ فعالیتی، اقدامی نمیکنم؟ خیلی‌ نامردیها از برادران همرزم سابق دیده ام که سکوت برایم گوارا تر است. همین ترانه آقای روزبه یک نمونه است. چگونه یک میمون ادا در میاره که شما ها را بی‌ ارزش کند . گویی فراموش کرده‌اند که در باره شما چه میگفتند و فعالیتهای کنونی‌ شما نیز در همان راستای سابق که همانا آزادی مردم ایران و فدا کردن خویش برای از بین بردن ظلم و ستمگریست . من هیچگونه خبری ندارم که برادرم کجا هست، زخمی، کشور آلبانی و یا آواره در منطقه مرزی. اما حاضر نیستم که از افرادی چون مریم رجوی چیزی بخواهم .ای کاش این فرد ناشناس که همین جا دنبال برادرش هست برادر من باشد. سیف

داود گفت...

صادق خان چی‌ شد؟؟ مگر مسعود و مریم نمیگفتند و نمیگویند که ما همیشه پیروزیم و مگر نمیگفتند که اگر کوهها بجنبند اشرف نمیجنبد و مگر نمیگفتند که ما همه جا پوزه رژیم را به خاک مالیدیم و مگر نمیگفتند که ۵ میلیون نفر از مردم عراق از مجاهدین حمایت کرده اند!!! ۵ میلیون عراقی از جمعیت ۲۴ میلیونی عراق با کسر کهنسالان و خردسالان میشود چیزی حدود %۳۰ از جمعیت عراق!! پس چی‌ شد حالا که شما میگید که رژیم نمیگذارد مجاهیدن از عراق خارج شوند!!!!!؟؟ مگر پوزه رژیم را در همه جا به خاک نمالیده بودید؟؟ ولی‌ اینطور که شما میگید مثل اینکه پوزه مجاهدین و رجوی به خاک مالیده شده که حتی رژیم نمیگذارد که از عراق بروند!!! آقا تکلیف خودت را با خودت مشخص کن که مجاهدین الان در عراق چکاره هستند؟؟ بهتر است که مریم آن ۵ میلیون عراقی را به صحنه آورد و هم مجاهدین را نجات دهد و هم رژیم را از عراق بیرون کند که دیگر نتواند مانع رفتن مجاهدین شود!!!!!

صادق گفت...

داود جان، خزایی میگه که در منطق تمامی جنبش های جدی تاریخ- نه لفاظی از جای گرم و نرم- وقتی به مبارزه تمام عیار و مسلحانه با یک رژیم خونخوار قیام کردی (مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر به این امر مشروعیت داده است)، از آن زمان تا هرچند سال و دهه طول بکشد، در سنگر هستی و شرایطت شرایط جنگی است.
همینه آنجا نقل و نبات پخش نمی کردن. کسانی اگر به دنبال نتیجه بودن و بدنبال آنها رفتن اشتباه کردن. الان هم که می بینی با تمام حرفها آنها تنها مخالف جدی این رژیم هستن و بس.

داود گفت...

صادق جان خزایی را فراموش کن حرف خودت چیست؟؟؟ خزایی در این فرقه منفعت دارد و از این حرفها زیاد می‌زند (ما به این نوع سخنان میگوییم از روی باد معده) از خودت فکر کن و تحلیل بده!! فرقه رجوی دقیقاً ۲۵ سال است که دیگر عملیات مسلحانه نداشته است (از عملیات دروغ جاویدان در سال ۱۳۶۷) پس سخن خزایی بیهوده است زیرا ۲۵ سال میشود ربع قرن و جنگ مسلحانه دیگر وجود خارجی‌ ندارد!!! سوال را دوباره مطرح می‌کنم که امیدوارم از فکر خودت تحلیل مشخص بدهی. یادت باشد اینجا اشرف یا لیبرتی و نشستهای مجاهدین نیست که همه مثل هم حرف بزنند و همه هم مثل هم فکر کنند و کسی‌ هیچ اعتراضی نداشته باشد (یعنی‌ جرات اعتراض ندارد) اینجا دنیای آزاد است و ما هم به دنبال هیچ امام و رهبر مقدسی نیستیم که تحت نام ولی‌ فقیه و یا رهبر عقیدتی‌ بخواهد برای زندگی‌ و فکر ما هم تعیین تکلیف کند!! سوال اینست که مگر مجاهدین همیشه پیروز نبوده اند و پوزه رژیم را ۳۴ سال است که به خاک نمالیده اند، خوب پس چرا شما میگویید که رژیم نمیگذارد که از عراق بروند؟؟؟!!! آیا به نظر شما این سخنت تناقض نیست؟؟ ضمناً همانطور که قبلا گفتم مریم رجوی میتواند روی آن ۵ میلیون عراقی که از ایشان حمایت کردند حساب کند و یک فراخوان درست و حسابی‌ بدهد و آنها را برای حمایت از خود و افراد لیبرتی به خیابانهای عراق بکشاند (هر چند که من مطمئن هستم آن ۵ میلیون نفر هم فقط یک لاف بود)

ناشناس گفت...

داود عزیز دست از سر این صادق بردار.
من برایش دلیل میاورم که اون ممه رو لولو خورد ! اون هم به زبان اجتمایی‌ که حاجی صادق خان دو ورنداره. فکر کنه که هر جایی‌ می‌تونه ادبیات مسعود و مریم رو استفاده کنه و نقل قول کنه.
بیبین یه تیم فوتبال من دارم بچه های خردسال یقهٔ منو گرفتن میگن چرند نگو، ما که همش میبازیم لطف کن وعده سره خرمن نده. راستشو بگو که کجای ما اشکال داره! ما به نتایج مسابقه باید نگاه کنیم.
یکی‌ نیست بگه شیش ماه دیگه برمیگردیم که مسعود گفت وقتی‌ تشریف آورد به فرانسه از روی باد معده گفت یا اینکه یه تاکتیک بود. فکر کنم بهش امر مشتبا شد که چند نفر کنارش چند میلیون هستن. یا یکی‌ دیگه تحلیل بعد از مرگ خمینی. یا ....برو ببینیم خر گیر آوردی که حرفهای خزایی رو برای ما بلغور میکنی‌. سیف