دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۲ دی ۱۸, چهارشنبه

تمرکز بر نجات جانها از لیبرتی. .سعید جمالی

فعلا خیلی مهم نیست که "ما" اعم از مخالف و موافق چه می گوئیم، مهمتر از همه نجات جان انسانهایی است که در این معرکه گیر افتاده اند. نباید اصل قضیه را که فعلا روی میز است را گم کرد. نباید اجازه  داد نیتّ بدخواهان جامه عمل بپوشد و بازی بر سر جان انسانها ادامه پیدا کند. نباید اجازه داد اذهان بیش از آن چیزی که ضرورت دارد به سمت دیگری متوجه شود.زمان برای زدن حرفها وجود دارد. بسیاری حرفها را می توان هر زمانی دیگری هم مطرح کرد چرا که موضوع دیگری جز جان انسانها در معرض خطر و "سوختن" نیست....تمرکز بر نجات جانها از لیبرتی. .سعید جمالی

۱۷ نظر:

ایوب گفت...

سلام: دویست و سی نفر از این انسانهای به قول شما بی هویت و مسحور و مسخ و در بند و نیازمند به آلبانی رفته اند. چرا هیچ کدام از ظلمی که از طرف رهبران بر آنها رفته سخنی نمی گویند؟ نکته دیگر اینکه هم اکنون روشن می شود که به چه شکل رهبران مانع تراشی می کنند. دیگر اینکه خوب گفتید که نجات جان انسانها مهم است زمان برای زدن حرفها وجود دارد. بسیاری حرفها را می توان هر زمان دیگری هم مطرح کرد پس فعلا دست از ایرادگیری و روشنگری از قبیل انواع و اقسام رقصها برداریدتا به موقع از محمد خردادیان هم دعوت می کنیم تا وارد شود و اظهار نظر کند. این بماند تا ببینیم که آن خانم مسئول از طرف سازمان ملل چه کار می کند و رهبران سنگ اندازی می کنند و یا نه.

ایوب گفت...

سلام: این درست نیست که مدام در مورد دیگران قضاوت کنیم کمی هم خودمان را نقد کنیم. باور کنید داستان زندگی آقای جمالی و چند نفر دیگر می تواند یک فیلم دیدنی از آب در آید به شرط اینکه ایشان از خودشان بنویسند و مثلا نامه های خود را به دوستان سابق خود تحلیل کنند و کسی آن را تبدیل به فیلم نامه کند.

احمد رضا گفت...

صبر کن ایوب جون صبر کن عزیز دل نوبت اونام میرسه سعید جمالی و مصداقی و یغمائی و بقیه هم دهسال دندون رو دل گذاشتن و حرف نزدن تا بالاخره بغضشون ترکید نوبت اونام میرسه تو در یک چی شک نکون اینکه این دوتا رهبر واقعا گلاب زدن اینو شک نکن ایوب عوض اینا اگه میتونی به اونا برسون که یه فکری بکنن که داره دیر میشه و روسیاهی براشون میمونه سیاه سیاه مثل خمینی مثل خلمنه ای

ناشناس گفت...

سوزی
اقا ایوب سلام دلمان تنگ شده بود برای کامنت هایت .نوشته هایت خیلی محترمانه است ولی محتوا ندارد ایوب عزیز . بنظرم یک مقدار سطحی به مسائل نگاه میکنی و از مغزت زیاد استفاده نمی کنی مغز انسان توانائی میلیاردها محاسبه را در چند دهم ثانیه دارد و تو از ان استفاده نمی کنی .و بیشتر دنبال ظواهر هستی .راستش اصلا بحث همینه و سعید جمالی هم همینو میگه که بچه ها از قفس لیبرتی بیان بیرون وقتی اومدن بیرون خودشون انتخاب بکنند که چگونه زندگی کنند اصلا دوباره برگردند توی کار سازمانشون و تشکیلات و بشن مجاهد صددر صد .همه دارن همینو میگن اقا ایوب عزیز ما اگر میگیم بچه از عراق ازاد بشن و بیان بیرون نه اینکه بیان بشن منتقد سازمان یا مخالف سازمان بلکه بیان و ببینن دنیای بیرون اصلا چی هست مردم چی میگن منتقد چی میگه چشم هاشون باز بشه به دنیای ازاد بندگان خدا انقدر در قفس اشرف و لیبرتی موندن که خیلی چیزها رو بلد نیستند مثلا بلد نیستند موبایل دستشون بگیرن و ازش استفاده بکنن بیان بیرون خودشون میدونند که چی کار کنن اتفاقا دنیای ازاد کسی با کسی کاری نداره چون اصالت با فرده در نتیجه دعا کنیم که بچه ها بیان بیرون و بعد خودشون میدونن چی کار بکنند و یا چی کار نکنند .
اما بگذار یک چیزی بهت بگم ایوب عزیز کسی که بعد از 30 سال از گذر عمر در یک چهار دیواری می اد و وارد دنیای ازاد میشه انگار که وارد یک دنیای دیگری شده است و تازه متوجه میشه که در چه چاه ویلی بوده تازه باید یواش یواش خودش را با محیط اداپته کنه چون توی این دنیا کسی برای کسی نمی تونه دیگ بذاره و بیاد خوابهای شبانه اش رو بپرسه و بگه بنویس بعد ببرن توی گاو صندوق رهبر بذارن توی این دنیا همه اینها جرم محسوب میشه و اگر کسی به اینگونه اعمال دست بزنه یا کسی رو وادار به این کارها بکنه چوب توی استینش میکنن توی این دنیا پلیس وجود داره کسی نمی تونه بیاد یقه کسی رو بگیره و بگه میگم امضا کن که بریده هستی خائن هستی و از این کارها ........
دنیای ازاد برای رهبر عقیدتی مثل اتش در برابر اب و یا مثل جن و بسم الله هستند .و این گوی و این میدان دعا کنیم بچه ها ازاد شوند بقیه اش با خودشان

ناشناس گفت...

جناب ایوب
مگر در آلبانی نفرات جدا نشدن مگر در آلمان جدا نشدن چرا دنبال نفر میگردی ببین محتوای حرف ها و انتقادات چیست

ناشناس گفت...

خیلی‌ جالب که هر کسی‌ توجیه خودش را داره. جالبتر اینه که این آقاهه که فرمانده هم بوده میخواسته قاچاقی بره ایران زندگیش را بکنه حالا شده مبارز و یادش افتاده که انسانها را نجات بده. می‌گفتند که شهر شهر فرنگ است از همه رنگ است، اینم یه رنگش دیگه.
یادم میاد یه زمانی‌ یه نفری (که الانم جزو منتقدینه) میگفت فلانی (یکی‌ دیگه از افراد منتقد) مرض اسکیزوفرنی داره. علأئمش رو توی ویکیپیدیا حتما بخونین.
عمدا اسمی‌ نبرد‌م تا آقای یغمأیی نگه شامل سانسور شد.



مچ گیر

ایوب گفت...

سلام: خانم سوزی ،در همه جا می بینم که می گویند که آنها موبایل نداشتند و یا با آن آشنایی نیز نداشتند. من واقعأ نمی فهمم که چه می گویید. منظورتان این است که همه باید موبایل می داشتند و نداشتند؟ اگر در پادگان نظامی در حال صلح اگر بخواهید که با خودتان موبایل به داخل ببرید اشهدتان را بایستی خوانده باشید. تکلیف دهها نفر نفوذی وزارت اطلاعات و موبایلها چیست؟ شما چند نفر به مانند مسعود دلیلی در میان خود داشتید و همه این را می دانستند. بیشتر ایرادات بر می گردد به اینکه آن موقعیت خاص را در نظر نمی گیرند. بافت را باید در نظر گرفت.

ناشناس گفت...

سوزی
ایوب عزیز برای نمونه گفتم موبایل اگر چه برای یک سازمان انقلابی که میگوید تک تک نفرات گوهران بی بدلیل هستند که نباید مشکلی باشد در ضمن اگر یک سازمان انقلابی اینقدر توش نفوذی خائن وجود دارد پس خاک بر سرش کنند . اگر شما یک مورد اینچنین در سازمانهای انقلابی سراغ دارید لطف کنید به من هم بگوئید فکر میکنم فقط و فقط وفقط در سازمان مجاهدین اینگونه بوده است و نمونه دیگری نیست
تازه من منظورم از موبایل مثال بود بحث فراتر از موبایل هست ایوب عزیز مثلا دسترسی به کانالهای مختلف تلویزیونی و یا دسترسی به اینترنت و ووصدها مورد دیگر انهم برای مدت 30 سال که خود یک دوم یک عمر است
اگر واقعا سازمان به نیروهایش اعتماد داشت و نیروهایش را انقلابی میدانست و گوهر بی بدلیل که به اعتقاد من هیچ وقت نه اعتقادی به این جمله داشت و نه باور داشت که نیروهایش گوهر بی بدلیل هستند چرا که گوهر بی بدلیل بادی نیست که با دیدن یک برنامه تلویزیونی چپه شود اگر قرار است نیروی انقلابی با دیدن یک برنامه تلویزیون چپه شود بهتر است که چپه شود و برود پی کارش ولی سازمان اینکار را نمی کرد عزیزم سازمان نباید انقلاب ایدئولوزیک برپا میکرد نباید و صدها نباید و باید های دیگر
میدانی ایوب عزیز سازمان بزرگترین اشتباهی که کرد این بود که شعار اصلی خودش که شعار درستی هم بود را زیر پا گذاشت منظورم این است.....دیوار ورود به سازمان سخت و خروج از ان اسان است .......که سازمان عکس اینکار را کرد یعنی همین شعار حق را برعکس کرد و گفت....ورود به سازمان اسان و خروج از سازمان ممنوع ........
در کوتاه مدت سازمان نفع برد ولی ضرر وزیانش را الان متوجه میشود که دیگر دیر شده است

علی - ر / آ گفت...

آقای ایوب سلام
لطفا دهانتان راجع به ما جداشدگان از سازمان ببندید.
من یکی از نفراتی هستم که به آلبانی آمده ام. شما نمیخواهد ما را علیه منتقدین چماق کنید.. ما روز روزش دهن باز میکنیم و هزاربرابر این منتقدین نگفته ها را میگوییم که یک هزارم آن را هم منتقدین فعلی نمیدانند.
و همین فعالیت و حمایت منتقدین فعلی است که ما الان اینجا هستیم.
فعلا بند ص ماست زمان تهاجم حداکثر ما هم فرا میرسد...
درود بر شما آقای یغمایی و جمالی و مصداقی و........
س - م / آلبانی

حمید گفت...

باید همه زوم شویم روی نجات این انسانهای گرفتار در جهنم عراق ,زمان برای زدن حرفها وجود دارد. بسیاری حرفها را می توان هر زمانی دیگری هم مطرح کرد !
باز هم میگویم که وتاکید میکنم داستان ضحاکّ افسانه نبوده و نیست. (هادی افشار )
حمید

ناشناس گفت...

هه هه هه . پس چی شد شازده دوماد . قراربود که فقط همه بروند روی رقص رهایی و سوء استفاده جنسی که . مگر درنامه به یغمایی ننوشته بودی که فعلا تمرکز روی رقص رهایی باشد . باز یاد ت رفت ؟ تو هم بهتر است فعلا تمرکزت روی همان رقص رهایی باشد هم به قیافه ات بهتر می آید و هم به عکس جوانت ، جوان هفتاد ساله ! مهران - ج

ناشناس گفت...

مهران جون صبر کن خود خانمها از آن جهنم آزاد بشوند خودشان ماجرای رقص را برایت تعریف میکنند تو فقط دعا کن این ارجوزه اشغال زنده بماند آنها هم زنده بمانند همه چیز روشن میشود
حسن امیدوار

م-ت اخلاقی گفت...

در این شرایط آنکس که به فکر به اصطلاح انقلاب است،خواسته اوّل وآخرش باید خواسته زیر باشد:

انتقال هرچه سریعتر زندانیان بی دفاع وآماده کشتار جمعی از اسارتگاه لیبرتی به یک مکان امن ودور ازچراغ سبز در حال چشمک درشتزن آمریکاو دور از دسترس آدمکشان خامنه ای ومالکی است،حال می خواهد یک یا چند کشور اروپائی باشد یا هرجای دیگر.الان مسئله شماره 1،حفظ جان این انسانها ست ونه هیچ چیز دیگر.

به قول خود آقای رجوی :
جایزه را به اسب سوار میدهند ونه به "اسب:
آی گوشهای کر وچشمان کور:

در خانه اگر کس است

به شرافت انسانیت سوگند:
یک حرف بس است.
هرکس که توان پیش بردن این عمل را دارد(حقوقی،اجرائی ووووو)وکوتاهی کند،همدست آمریکا،رژیم ومالکیست،علی رغم همه شعارهای گوش کرکن وادعاهای پوچ.
هرچه سریعتر اقدام کنید،دیر است، دیر ایت دیر!!!!!!!!!!!
برای چنین کاری،ارزش دارد که دست به یک اعتصاب غذای عمومی نامحدود در خارج کشورونه در لیبرتی زد،تا انتقال اسیران به محیطی دور از مرگ حتمی اقدام شود.
تا بعد

ایوب گفت...

سلام: جناب علی ر در حال حاظر یک از هزار از هواداران و مجاهدین اظهار ندامت می کنند. مشتاقانه در انتظار روزی هستم که ببینم به قول شما اهالی لیبرتی چه می گویند.

ناشناس گفت...

به این ایوب که خودش را به بلاهت زده و مدتی رفته بود پی کارش دوباره پیداش شده یکی بگه تو که حساب سرانگشتی بلد نیستی بیخود می‌کنی نظر میدی. لااقل ۸۰۰ از مجاهدین به تیف و ... رفتند. هنوز میگی یک از هزار
بعد هم آن‌ها مفتخر هستند که از فرقه و فرقه بازی اظهار ندامت می‌کنند و صف خودشان را از کسانی که دست در نقض حقوق بشر دارند جدا می‌کنند. این افتخار است. هنوز حالیت نیست. باش تا صبح دولتت بدمد. اما تو که از رو نمیری روز بعد با یک اسم دیگه پیدا میشه.

علی - م

صادق گفت...


علی م این ایوب به یک لحاظ درست می گه . اگر در طول تمامی این سالها تمامی هواداران سازمان مجاهدین را در نظر بگیری هزاران نفر به دنبال زندگی خود رفتند ولی در عین حال به ضدیت با آنها نیافتند. تمام منتقدین و اضداد یک استثنا هستند و مطالعه موارد استثنا در تمام پدیده ها همیشه جالب است.

صادق گفت...

علی م راهی که آنها رفتند بسیار سخت بود و طاقت فرسا. کار همه نبود ولی برخی از شما جوری حرف می زنید که گویا آنجا اداره ای و یا سازمانی صنعتی بوده و برای کار به آنجا رفته و حقوق شما را نپرداخته اند. می گویی نقض حقوق بشر. در پادگان نظامی موارد و بندهای حقوق بشر معنایی ندارد.