صبح نوروز است می بینم غیر آن ساعت که بر برج بلند شهر «برج مارکار یزد» دور دستی از زمان را پیشتر زانکه فراز آید با نگاه خویش می بیند و می پاید در میان صدهزاران بیشماران خانه در ایران برسر هر خوان در کنار زندگان و مردگان در کنار مادران باز گشته زآنسوی آفاق گورستان هفت ساعت در گذرگاه زمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر