دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۳ مرداد ۷, سه‌شنبه

هانا آرنت هم اطلاعاتی بوده است اسماعیل وفا یغمائی

دکتر کریم قصیم تالیف ارزشمندی بنام «قدرت و خشونت»  نموده که منتشر شده است. در این لینک میتوانید بخوانید:«خشونت و قدرت در فلسفه سياسي هانا آرنت» .ابولمیرزای محترمی از میرزا بنویسهای دم در پستخانه مبارکه بیت رهبری،  مقاله ای قلمی فرمودبنام: لینک«دخیل» که طی آن چیزهای زیادی نوشته و پس از اثبات مکرر اطلاعاتی بودن دکتر قصیم وروحانی و من ومصداقی وهمنشین بهار وغیره...یقه هانا آرنت را هم به دلیل تزلزل چسبیده و منجمله نوشته: ادامه

۷ نظر:

عبدالله مشیرزاده گفت...

آقای اسماعیل خان، عکس العملت نسبت به مقاله دخیل حرف نداشت.یعنی از بابت منطق و استدلال و متانت و ادب و رعایت اصول اخلاقی وعفت کلام و پرهیز از هتاکی و رکاکت ، سنگ تمام گذاشتی. فکر کنم هیچ کس دیگری نتواند به این شیوائی و زیبائی جواب این چماقداران فرقه را بدهد. دلم به حالشان میسوزد.در برابر حمله همه جانبه تو واقعا خلع سلاح می شوند.سعی تو در این کار مشکور است. جناب اسماعیل خان اگر اجازه بدهی می خواهم یک انتقاد وچکی هم عرض کنم و آن این که چرا در این مقاله اینقدر از صیغه های مختلف فعل ریدن استفاده کرده ای. باور کن این را از روی دلسوزی خدمتت عرض می کنم این طوری گزک دست این چماق کشان میدهی که برایت مضمون کوک کنند. الان در صفحه فیس بوک یکی از همین ها دیدم نوشته بود اسماعیل یغمائی با این ریدمانش صفحه دریچه زرد را به مبال تبدیل کرده است.البته من تو دهنی محکمی به او زدم و لی زیاد راضی نبودم. پیشنهاد می کنم.در این زمینه از کلمات دیگری استفاده کنی. بخصوص که شما در این مورد تنگدست نیستی. در خاتمه از خداوند برایت عزت آرزو می کنم.

esmail گفت...

عبدالله گرامی
کلمات گناهی ندارند . کلمات ساخته شده اند تا معنائی ر ا برسانند. سال 1358 در موسسه ابتکار مدتی امکان مجالست با شاملوی بزرگ را داشتم.هر دو مشغول ضبط بودیم من در خدمت مجاهدین و او برای خودش و انتشاراتش من در آن هنگام بیست و پنجساله بودم یکروز موقع صرف نهار در همان موسسه بحث کلمات و استفاده از آنها شد شاملو میگفت مردم کلمات را ساخته اند زیرا به آنها نیاز داشته اند همه کلمه ای را میشود در شعر بکار برد.حرفش درست است
میرزاده عشقی سالها قبل سروده است
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است
بر چنین ملت و ریش پدرش باید رید
یا بگمانم دکتر ر. آ
ریدند به این مملکت این کهنه گدایان چمبک زده بر فضله خود نوحه سرایا
در هر حال با پرده دریها و بیشرمیهای حضرات گاه باید چنین سرود هرچند برخی را خوش نیاید
ممنونم از تذکرتن

ناشناس گفت...

جناب یغمایی شما به گفته خودتان در نوشته هایتان از اولین نفراتی بودید که همان اول تابستان شصت سازمان شمارا به خاطر رادیو مجاهد به کردستان منتقل کرد و اساسا درتیم های عملیاتی نبودید . دورترین هوادارها تا ماه ها درحال فرار بودند و امکانی مثل شما نداشتند . دیگر اینکه مسعود رجوی اگر میخواست فرارکند وبی خطر از ایران برود بهترین راه حل همان راه کردستان بود و میتوانست مثل شما بی سر و صدا برود کردستان و از آنجا مثل شما براحتی برود ترکیه و بعد اروپا. جوری می نویسید که انگار رفتن درفرودگاه جلوی چشم همه نیروهای جمهوری اسلامی و با هواپیما از فرودگاه خارج شدن کار بی خطری بوده است و به اندازه شما هم خطر نکرده است بعد هم این آقا راست میگوید قصیم دربهترین حالت یک مترجم است واصلا سردرنمی آورد که موضوع چیست . نویسنده مطلب هم یک مارکسیست است و دربیت رهبری و اینها که نوشته اید نیست . شما مجبوری که هی اظهار نظر کنی وبیشتر ابروریزی کنید؟- مهرداد - الف

فرهاد گفت...

اسماعیل جان ، این عبدالله مشیر زاده از اون طرفدارای دو آتیشه رجویه. اینجا هم با طعنه و مسخره بازی اینا رو نوشته.متانت و عفت کلام و اینا رو هم مثلا خواسته طعنه بزنه. در صفحه فیس بوک خودشم که یه اسم دیگه داره خودش نوشته یغمائی دریچه زرد رو تبدیل کرده به مستراح. حالا اومده اینجا به طعنه از شما تعریف میکنه. مواظب چاله چوله این اراذل باش

esmail گفت...

جناب مهرداد من فرار نکردم به دستور تشکیلات برای کار رفتم. در کردستان هم حلوا نمیدادند سرمای 30 درجه زیر صفر بود و حمله فانتومها و نان و پنیر. رهبر جایش آنجا نبود عزیز انجانبود.نظر این آقا در بره کریم چرند است .همین اینکه مارکسیست است در بیت رهبری مارکسیست هم هست.موفق باشید

esmail گفت...

فرهاد عزیز
بگذار بنویسد قبل از شما یکنفر میل زده بود و ماجرای فیس را نوشته بود ولی مهم نیست

ماشالله گفت...

اقای یغمائی جواب این گوساله ها را ندهید حیف وقت واقعا