دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۳ مرداد ۴, شنبه

اندر گسسته شدن بند دهان و بند تنبان. اسماعیل وفا یغمائی

آقای «حتما محترمی» از تولیدات دستگاه انقلاب مهر تابان و ستاره درخشان، بنام رضا محمدی در سایت آفتابکاران نوشته ای با نام لینک:« شاعر نازنین شیرین سخن. »قلمی فرموده که اگرخواستید بخوانید. نوشته شایسته پاسخ نیست و من هم به دلیل گرفتاری و نیز بیماری در این ایام فرصت پاسخ ندارم وبرخی از نکاتی را که اساسا در نوشته قبلی من نیست نمیدانم آقای محمدی از کجا آورده فقط  با خواندن این نوشته برای من باز هم روشن و روشنتر شد که فی الواقع با چه منجلابی! با چه منجلابی! بالمجموع روبرو هستم و چه کسانی و با چه منشها و اخلاقیات منحطی باصطلاح خود را انقلابیون! و آلترناتیو میدانند و میخواهند آینده سیاسی و اجتماعی ایران را  به سودای خود رقم بزنند.خوشبختانه جناب رضا محمدی تا پایان این نوشته خود از شدت غیظ سکته نفرموده و هست تا این چند خط را بخواند. میخواهم به او و همسانانش بگویم:................................ادامه


۳۱ نظر:

ماشالله گفت...

آقای یغمائی
واقعا باعث تاسف است اما از دریدگی اینها بعید نیست که فردا نویسنده مثلا خواهر ی داشته باشد که به ایران رفته باشد و او را وادار کند بنویسد که از دست شما به ایران فرار کرده خلاصه از اینها بعید نیست.اینها خلی واقا وقیح شدند تا این حدشو فکر نمیکردم.

ناشناس گفت...

جناب یغمایی
واقعا باعث تاسف است اما از سوی دیگر با این مقالات ماهیت واقعی رهبر عقیدتی روز به روز آشکار تر در معرض دید همگان قرار می گیرد.
ننگ بر رجوی


فرهاد

م.ح.فرانسه گفت...

اقای یغمائی
جدا این را دیگر تصور نمیکردم اینها کی هستند بخدا؟ اما خدا را شکر که با این نوشته های امثال این آقا بسیار چیزها روشن میشود

هه هه هه هه هه گفت...

حالا چی شد؟ این دوستی که پاس پناهندگی اش را پس داده و رفته ایران چی شد برگشت یا همانجا بود همچنین معلوم نیست که این دوست زن بوده؟ مرد بوده؟ چارپا بوده؟ خلاصه خیلی چیزها مبهم مانده ولی من تا حالا نشنیده بودم یکی از ترس تهدید فرار کنه بره ایران

هه هه هه هه هه گفت...


استاد عزیز
در ضمن میخام یاد آوری کنم مواظب باشید از اینا بعید نیست فردا تعدای بچه سیاه و سفید و زرد و سرخو به شما نسبت بدن و بگن شما بابای اینا هستین واقعا بعید نیست
درود بر شما

ناشناس گفت...

سلمان
با درود به اقای یغمائی این چیزهائی که این مردک گفته یک هزارم چیزهائی است که در نشست های غسل و عملیات جاری و دیگ و ووووو به نیروهای رزمنده ای که برای مبارزه با خمینی به مجاهدین خلق رو اورده بودند است اینرا دقیق میگویم یک هزارم فحاشی ها و لوش و لجن ها که ناشی از خود خود خود خود خود خود رهبر عقیدتی و دم و دستگاه توحیدی و شریف ان است این دستگاه باور کنید نه تنها از خمینی چیزی کم ندارد بلکه در بسیاری موارد پا را فراتر از خمینی حرامزاده گذاشته است .
زهی خیال باطل که اینها در پی حکومت هستند کور خواندید عمو و زن عمو ها بروید گم شوید بی شرف ها شما همان نوادگان ایدئولوزیک خمینی پست فطرت هستید
این مردک جرثومه رهبر غائب گفته رسم مجاهدین حیوان کشی نیست .باور کنید که سرتا پای این دستگاه الوده شده است شخصا شکی ندارم برای اینکه اینها کارهای کثیف تر هم انجام بدهند .اینها مرز بریدگی و خیانت را هم سپری کرده و باید گفت وارد مرزهای جدیدی شده اند .
روزی فرا خواهد رسید که جمهوری اسلامی و و دم و دستگاه رهبر عقیدتی تبدیل به ابریزگاه تاریخ شود ان روز دور نیست

ح گفت...

"شما و دیگر همپالگی هایتان فکر کردید که دنیای مجازی شهرهرت است که هرغلطی دلتان خواست بکنید وبه هر کس که به رفتار و گفتار و کردار شما معترض شود با قلم زهرآگین خود هجوم ببرید و با برچسب داعش نوین ودیگر مزخرفات بمانند امام دجالتان سعی در شکستن قلمش کنید و دهانش را پرازسرب بکنید. نه جناب اینجای کار را بد جوری کورخوانده اید. کجای دنیا رسم است که آزادی حق بیان فقط برای یکطرف دعوا باشد؟ مگر میشود که شما هرچه اراجیف، اتهام و لیچاری خواستید را به ما ببندید و ما چون درصدد پاسخگویی بر بیاییم و همچون شما نیزازآزادی حق بیان خود دفاع و استفاده کنیم وبه این اراجیف شما پاسخ بدهیم ، جیغ بنفش بکشید مثل سگ هارپاچه گیری کنید و یا ایهالناس گفتن مظلوم نمایی کنید وبا کینه حیوانی خود ما را داعش تمام عیار فرهنگی بنامید ؟ نه آقای محترم بنا برقانون طبیعت هرچه که میکاری درو میکنی."

ابراهیم آذری گفت...

حاج آقا اسمعیل یغمائی، وقتی خودت به زمین و زمان فحش های چاروداری میدهی داری شعر می گوئی ولی وقتی یکی پیدا میشه و یکصدم همانها را به خودت بر میگرداند اینطوری آتش میگیری و باز هم به زمین و زمان فحش میدی؟ اول همین مطلبت نوشته ای نمیخواهی جواب بدهی بخصوص که مریض هم هستی. یعنی این همه فحاشی و بدو بیراه گفتن و بالا و پائین دیگران را به هم دوختن و دوباره قیچی کردن، به نظرت جواب نیست؟ لابد اگر می خواستی درست و درمان جواب بدهی یک استریبتیز میکردی و فیلمشو پخش میکردی؟ حاج آقا اسمعیل. این هوادارهای مجاهدین از جهالتشون هست که به تو میگویند مزدور و خود فروش و مامور انجمن نجات و وکیل اخوی عضو انجمن نجات و از این حرفها. به نظر من تو هر کدام از اینها هم که باشی قبلش و بالاترش یک روانپریش کامل هستی. بد نیست که هیچ، خیلی هم خوب و واجب هست که در یک آسایشگاه روانی بستری بشوی و به دارو درمانی بپردازی. وضعت خیلی خیلی بدتر از اآن وقت ها شده که برای اجرای برنامه می بردنت به فرستنده برای ضبط برنامه. یادت هست که چه .... استغفرالله... چه داستان ها بود.

esmail گفت...

ابراهیم آذری
حرفهایت پرت و پلاست عزیز من باب احترام به آزادی قلم مجانین منتشر شد
عزت زیاد

ابراهیم آذری گفت...

حاج آقا اسمعیل یغمائی، هیچ پرت و پلا گوئی در پرت و پلا گفتن به گرد پای تو هم نمی رسد. تودر این مورد رکود داری و فکر نمیکنم تا صد سال دیگر هم کسی رکوردت را بشکند. درضمن نترس، من اسرار دوران همکاری ها را فاش نمیکنم. یعمی مثل تو نیستم که تف سربالا بیندازم.

ناشناس گفت...

با سلام به آقایان اسمعیل یغمائی وابراهیم آذری
باورکنید این برخوردها خوب نیست و در شان شما نیست, شما بهتر از من میدانید که انطور برخوردها فقط به نفع رژیم است, امیدوارم یک مقدار به خودتان بیائید, من از سال 57 هوادار سازمان بودم, هستم و به امید خدا همیشه هم خواهم بود و سالها هم بخاطر هواداری زندان کشیده ام.آقای یغمائی سنی از شما گذشته(شما متولد هستید 1332)سعه صدر باید بیشتر باشه. موفق باشید

ناشناس گفت...

جناب بسیار بزرگوار و شریفی که این اینبار زیادتر از حد دهانش گوه خورده در تشکیلات رهبر شارلاتان شاید فوقش سر آفتابه یا دسته لگن جناب پیکان رقص تکامل باشد ااما باید به این لمپن دریده رهب باید گفت خاطرتان جمع باشد ده سال یا بیست سال دیگر از هیچکدام تان نامی هم حتی بر جای نخواهد ماند. شاید فوقش تاریخ از رهبر بزرگوار در یک سطر بعنوان کسی که از زن رفیق خودش هم نگذشت یاد کند اما شعر اسماعیل سغمایی تا همیشه در تاریخ ادبیات و هنر ایران خواهد ماند و زمزمه مردم ما خواد بود.
حالا هر چقدر که می توانید جفتک چارواداری بیندازید..

حسین خراسانی

ایوب نطام آبادی گفت...

سلام: یکی از مسائلی که با آن بسیار برخورد می کنیم خبر های کذبی است که از سر وکله آدم بالا می رود. یعنی در دروغ گویی هیچ کس هیچ گونه حدی برای خود نمی شناسد. آقایی الان گفته است که جعفر زاده در صدای آمریکا گفته است که مسعود رجوی در عراق نیست و در اروپا است. در صورتی که جعفر زاده در مصاحبه با سیامک دهقانپور اصلا زیر بار حرف مجری نرفت و هر چه سیامک دهقانپور اصرار کرد جواب نداد و مثلا گفت که خانم رجوی پاسخ این را داده و یا وزارت اطلاعات بدنبال این حرف است و مدام یک چیز دیگری تحویل دهقانپور می داد. و نیزآن آقا می گوید که جیمز جفری گفته است که رجوی در اروپا و یا خاور میانه است. خوب شما برو بگرد ببینم که به غیر از اینترلینک در کجا به فارسی و یا انگلیسی می توانید این خبر را بیابید؟

ناشناس گفت...

اقای یغمائی
این فرهنگی که میبینید خیلی مستقیم از فرهنگ رهبران گرفته شده است اینها همین هستند دروغگوئی و توهین به دیگران اصلی ترین مساله در نوشته های اینهاست ولی واقعا مهم نیست چون مدتها هست به دلیل همین رفتارهایشان یک نیروی فراموش شده و منفور شده اند و فقط با تبلیغات خارجی خود را تا حدی مطرح میکنند . درود بر شما شاعر گرامی و شعر و قلمتان
الف. مهتاب.رم

ناشناس گفت...

من هم با نظر اقای لرستانی موافقم این کلمه را استفاده نکنید
ایرانی

ناشناس گفت...

اعلام میکنم
بر درب مقدسترین صومعه ها شاشیده ام
به محرابها آب دهان افکنده ام
بر فراز مناره ها اذان ارتداد سر داده ام .
وبر روی هر دجالی تف کرده ام چه عقیدتی ان چه فقیه ان

خرمگس

ناشناس گفت...

این هم صدا و تصویر بیژن فرهودی و علیرضا جعفرزاده، به امید این که ایوب نظام‌آبادی سخنگوی فعال مجاهدین در دریچه‌ی زرد از رو برود.

http://www.youtube.com/watch?v=_8i4b9YpR7g

ایرج مصداقی

ناشناس گفت...

آقای ایوب نظام‌ آبادی امروز دنیای مجازی به شما و رهبر عقیدتی‌تان اجازه نمی‌دهد هر دروغی را تحویل مردم دهید و ادعای پاکی و نجابت هم بکنید.
در بخشی از گزارش ۹۳ به موضوع «انقلاب دیجیتالی» پرداخته‌ام.
به نظرم بهتر است شما کار مفیدتری را دنبال کنید تا آن‌چه که در یک سال گذشته مشغول آن بودید.

ایرج مصداقی

ناشناس گفت...

دم مصداقی گرم که آبرو برای بیت رهبری ونمایندگانش نمیذاره. ایوب بالام نوش جان کردی؟ من جای تو بودم دمبم رو می‌ذاشتم رو کولم و می‌رفتم.

منصور- ت

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: با احترام ، مسئولین محترم سایت دریچه زرد ، اینجانب خواهش می کنم از خودتان تحمل بیشتری نشان دهید واجازه دهید که نظرات مخالف به مانند گذشته منتشر گردد و به بهانه های مختلف جلوی آنها را نگیرید. من می دانم که کار به فحش و فحش کاری کشیده و جای زیادی برای منطق باقی نمانده است. ولی تصور کنید که اگر از ابتدا هر چه دلتان خواست می گفتید و جریان یک طرفه بود، میزان دروغ پردازی مقاله نویسان و کامنت گذاران شما که از منظومه شمسی تا حالا گذشته بود و باور بفرمایید که سایت به صورت جذابی که اکنون هست نمی بود. به گمان مسئولین محترم سایت ، آن آقا هر چه می گوید در و گوهر است ولی باور بفرمایید که این نظر شماست و همه با شما موافق نیستند . و آن عده مقابل هم همشان آدمهایی تنبل و خارج از گود و یا بیشعور نیستند که همین تازگی به همه هواداران عنایت فرمودند. در میان آنها ادبا ، شعرا و مبارزینی هستند که در سنین کهولت هنوز هم دست از مبارزه و تلاش برنمی دارند. و نیز مجاهدین لیبرتی هستند که شما هنوز هم نسبت به آنها ارادت خود را ابراز می کنید.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: چقدر خوب ؛ آقای مصداقی بیا لطفا به سوالات دیگر نیز پاسخ بگو.چرا علاقه مندی که بروم دنبال کار دیگری؟ چرا یک طرفه با هر کسی در هر تلویزیونی به گفتگو می نشینی یک طرفه به قاضی می روی و راضی برمی گردی؟ در همین جا که تازه پایت باز شده ، کامنت گذاران را آدم بدان و پاسخگوی چند سوال آنها باش. چه اشکالی دارد و چه از شما کم می شود ؟بعضی از کامنت گذاران که دشمن خونی سازمان هستند نیز با شما بسیار مسئله دارند. این برای اولین بار است که در اینجا جواب کسی را داده ای. چقدر خوب می شود که در همین جا اعلان کنی که هفته ای چند دقیقه وقت می گذاری و جواب دیگران را می دهی . کاری که بسیاری کسان به اشکال گوناگون انجام می دهند . در اینجا به جز فحاشی چیزی که ندیدم. شاید با شما دیالوگی منطقی ببینیم. به امید آنکه باز شما را در اینجا ببینیم.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: آقای مصداقی شما به خوبی می دانید که سازمان مجاهدین به این سایتها سری نمی زنند و جنابعالی چرا می خواهی که حرف من را به آنها منتسب کنی؟ در ذهن من سئوالات بسیاری هست که امید وارم با همکاری کامنت گذاران به بحث بنشینیم. آن مورد را زیاد جدی نگیر. در واقع زمینه، برای ورود جنابعالی به جمع ما بود.

ناشناس گفت...

ایوب خان گل گلاب چرا از رهبر عقیدتی نمی‌خوای وقت بذاره و جواب ملت رو بده. مصداقی چه کاره است که وقت بذاره جواب مردم رو بده؟ تو که لالایی بلدی چرا برای رهبرت نمی‌خونی؟

منصور - ت

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: قصدمان از مباحثه نبایستی مچگیری و دلسوزاندن باشد و بایستی به مسائل جدی تر و کلی تربپردازیم . برای مثال رسانه های رژیم روی صحبت های شما در باره فساد جنسی زنان اشرفی سرمایه گذاری کرده وبه اشکال گوناگون و بسیار مانور می دهند. همدیگر را آدم حساب کنیم و باور داشته باشیم که اصلا لو لو نیستیم. اینکه همه بیشعورند و یا آن زندانی زوار در رفته است و کامنت گذاران ، مردان باحجاب و پوشیه هستند درست نیست. اگر کسی با این وضعیت و پز وارد شد شما باید به او گوشزد کنی و بزرگی کنی ، نه اینکه خودت آتش بیار معرکه شوی . با هم صحبت کنیم و ببینیم که کار خوبی کردیم که دم به دم بتول دادیم یا نه؟ می پردازیم به اینکه این ماجرا از کی و کجا شروع شد و چه زنانی مورد نظر هستند و نیز اینکه چرا من همه ان را کذب می دانم. کذب بودن این ادعا ها را با مطالعه نوشته های بتول ثابت می کنم و ادعا می کنم که از اساس دروغ است. این موضوع را ذکر کردم زیرا که بسیار سنگین است و خشم مجاهدین را برمی انگیزد و من شک ندارم که نویسنده مقاله اخیر در سایت آفتاب کاران بسیار زخم خورد ه و عصبانی از همین موضوع بود . و نیز موضوعاتی هزار بار تکرارشده در ارتباط با به قول شما دیگ و قابلمه و از این قبیل.

ناشناس گفت...

اروند گفت:

همچنانکه آقای مصداقی نوشته اند، این مسئولین و رهبران با نام و نشان هستند که باید پاسخ سئوالات را بدهند.

بعضی از حضرات که وظیفه اشان منحرف کردن موضوعات از اهداف اصلی آنهاست با موش دوانیدن در بین کامنت گذاران، به هر تخته پاره ای چنگ می اندازند تا کار خودشان را به مقصد برسانند و هرجا هم که کم می آورند، با توجیه اینکه "آدم اشتباه میکند" تصور میکنند توانسته اند رَد شان را گم کنند، به اضافه اینکه با چند تا به نعل و یکی به چکش زدن به خیال خود میتوانند اطلاعات ذیقیمتی از کامنت گزاران فراهم کنند.

به نظر من؛ نویسندۀ " گزارش 93 " و دیگر نویسندگان مقالات انتقادیِ منتقدین تا مادامی که مسئولین و رهبری مجاهدین بطور اخص بطور منطقی پاسخ بسیاری از سئوالات و نقدها را ندهند هیچ منتقدی هیچ وظیفه ای برای پاسخگویی و توضیح، خصوصاً برای مریدان رهبری را نمیتواند داشته باشد.

و باز فکر کنم صرفاً در صورت ابهام در مقالات و نوشته ها برای خوانندگان، این به عهدۀ نویسنده آن است تا روشنگری نمایند.
همچنانکه تا مادامیکه حتی یک منتقد وجود داشته باشد و بطور منطقی پاسخ لازم به آنها داده نشود این داستان را پایانی نیست.

همینطور که داستان واقعی سی و شش سال به خاکستر نشستنِ خون و شکنج، زندان و دربدری ورنج و غم،اشک و ماتم و..و...و... چند نسل از بهترین و فداکارترین و صادق ترین عزیزانی که هرگز تکرار نخواهند شد، واقعه ایست جبران ناپذیر و فراموش ناشدنی.
اروند

ناشناس گفت...

قای مصداقی، یکی‌ از مشکلات ما ایرانیان این است که دست به تحلیل می‌زنیم (نوشته آقای یغمأیی در مورد آیا اکرم .... زنده است)، تحلیل خود را به نتیجه میرسانیم، آنرا سند می‌کنیم و تحویل دیگران میدهیم. اما فراتر از آن تحلیل دیگران را هم به جای سند جا می‌زنیم (نمونه ‌اش خود شما).
توضیح میدهم (فقط به یک مورد می‌پردازم، البته اگر لازم بود نمونهای فراوان موجود است)؛
شما در گزارش خود در مورد آقای یغمأیی نوشتید که مجاهدین ایشان را به دام انداختند با استفاده از نمونه جمهوری اسلامی. من در کامنت خود نادرست بودن سناریو شما را به اثبات رساندم نه با تحلیل کردن بلکه با سند و مدارک (سوال یکی‌ از کامنتگزران و جواب آقای یغمأیی به آن).
کامنت من در کامنت‌های گزارش ۹۳ موجود است، شما را به آن رجوع می‌دهم. من تحلیل را به جای سند و مدرک تحویل دیگران دادن درست نمیدانم. آیا شهامت قبول اشتباه را داریم؟



کاشکی‌ آن مرد بزرگ زنده بود تا تکیه کلام همیشگی‌ خودش را تکرار کنه و بگه، کلنگ از آسمان افتاد و نشکست.


امیر سرلک

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: منصور، حالا که فهمیدی صحبت با امثال من سخت نیست که جالب نیز هست مردانه به مصداقی بگو که بیاید و با من و ما صحبت کند .آخر یعنی چه که پایین تراز مسعود رجوی را قبول ندارد. دلیل آن چیست؟ باز تکرار می کنم که در دنیای مملو از دروغ زندگی می کنیم که نمونه آن اخبار مربوط به داعش بود که سه مورد آنرا به روشنی برایت آوردم. در همین صفحه می توانی کامنت ها را بخوانی و دنبال کنی در ارتباط با ختنه ، کشتن 29 نفر زن و نیز انفجار کلیسا. به راحتی می توانی دنبال کنی وبه حرف من برسی. در ضمن ،منسوب کردن من به سازمان و به عنوان سخنگوی اصلی که او می گوید ، به غیر از کذب چه می تواند باشد؟چه شناختی از من دارید؟ حالا، مگر نمی گویید که اینجا محلی برای اندیشه است و یافتن حقیقت پس بیایید و دانه دانه همه چیز را دنبال کنیم ببینیم به کجا می رسیم.ولی اول تصمیم بگیریم بحثی و نقدی بی طرفانه را شروع کنیم. کاری علمی کنیم. همین جا بگویم که اگر چه رسانه های دستگاه از حرفهای شما به طور روزمره برا ی زمینه سازی استفاده می کنند ولی می گویم که مزدوران رژیم بسیار اندک هستند و انگشت شمار.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: مسئله ای که در طول یکسال گذشته مدام به آن برخورد می کردم این بود که در طی تمام این کامنت ها و مقالات اخبار کذب ، توهین و تحقیر می دیدم. که تمام آنها هم بی سند و بر مبنای گفته این آدم و آن آدم بوده است و صرفا شفاهی و در این دادگاه تکلیف هزاران نفری که با شما مخالفند چه می شود، و نیز نکاتی از زندگی شخصی آدمها ؟ غافل از اینکه همه ما به نوعی مشکلی داشته ایم و در غیر اینصورت اصلا با آدم طرف نیستیم. این جور برخورد ها به جز کینه و نفرت و اول فحاشی و توهین و سپس کتک کاری چیزی به بار نمی آورد. این ماجرا چیزی نبود به جز تخریب و دلسوزاندن طرف. این نقد نبود که در طول یکسال گذشته دیدیم. ولی یک چیز را خدمت شما بگویم ، باور کنید که نه تعریف و تمجید دیگران از آدم و نه توهین آنها کوچکترین ارزشی ندارد و نباید باعث شود که حتی سرتان را بالا آورید و لحن خود را تغییر دهید. من که در پی خواندن تمام فحشهایی که من دادند فقط می خندیدم . در ویدیویی که اخیرا دیدم اقا با عصبیت فریاد می زد ، پرخاش و توهین می کرد . او در واقع به دنبال انتقام جویی و نابودی است وبس.

ناشناس گفت...

حضرت ایوب پیغمبر یادته می‌گفتی مصداقی نا نداره حرف بزنه. چیه حالا بهت زور آمده؟ خجالت بکش. همین جا چند دروغ رهبری عقیدتی در یک سال گذشته رو بگو. او که پاکبازه.

برو بابا جان کمی جخالت بکش. تو از صفا و صممیت اسماعیل وفا سوءاستفاده می‌کنی.

حضرت خضر

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: منصور ؛ خواهش می کنم که بگو چقدر هماهنگ با انصاف ، منطق و تعقل است که یک آدمی را منسوب به سازمان مجاهدین و سخنگوی آن کنند فقط بر مبنای چند کامنتی که در اینجا گذاشته. اینجا همانجایی است که من از دروغ گویی می گویم. چه کسی گفت که مصداقی جواب مردم را بدهد. این وقت هم عجب حکایتی است واقعا! من می گویم که خودمان بحثی منطقی را پیش گیریم. ولی در اینجا فرض بر این گذاشته شده که جنگ است و برای مثال می خواهند که به قول آقای یغمایی آقایی را لجن مال نمایند که من از بکار بردن آن و تکرار آن ناخشنود هستم و در ادامه می فرماید که اما من نمی گذارم. درچنین محیطی عصبی جایی برای تبادل نظر نیست .در چنین جوی چطور می توانستیم حرف هم را بفهمیم که برای نمونه ، آنها می خواهند که مجاهدین را از شهر اشرف که امکان زندگی به دلیل زیرساخت های زندگی شهری وجود داشت و نیز بطور نسبی دارای امنیت بیشتری بود اخراج کنند و حلقه محاصره را تنگتر. چطور می توانستیم بفهمیم که آن مردمی را که رژیم می آورد در اشرف که با سر وصدا و شرارت آنها را فراری داده و ناچار به ترک آنجا کنند . به جایی در بیابانهای نزدیک عربستان فاقد هر گونه ارتباطی با خارج. که سر انجام با پا فشاری مجاهدین لیبرتی انتخاب شد. حالا دیدی که اصرار مجاهدین بر ماندن در اشرف بی جا نبود ؟

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: خضر، به کسی زور می آید که از زور عصبانیت می خواهد وارد دوربین شود و به زمین و زمان فحش می دهد. و روی صندلی آرام و قرار ندارد. به همین تو که نام خضر را انتخاب کردی می گوید مرد با حجاب! در ضمن ، سو استفاده از چی ؟ آقای یغمایی می گوید که در کامنت ها شرکت کنیم که شرکت می کنیم . می خواهی که ما دو سه نفر هم با شما موافق باشیم و هی از هم به طور لوسی تعریف کنیم؟ در ضمن ، نمی فهمم که می گویی به من زور آمده یعنی چه؟ من خوشحالم که توانستم پای مصداقی را به اینجا باز کنم و ببینیم که در اینجا رو در رو به مسائل اساسی می پردازد و یا نه؟