بعد
از گذشت نزدیک به 2 ماه بازداشت و بازجوئی شدید مرا ازمجموعه ساختمانهای
قسمت- ب- که قبلا آسایشگاه بود منتقل و به مجموعه ساختمانهای قسمت - آ -
بردند که قبلا اتاق کار و کلاس و سالن غذا خوری بود ، در آنجایی که به قول
حسن محصل شورش راه انداخته بودم. دربازجویی ها نسق کشی کرده بودند، تعدادی
از افراد را به زندان ابوغریب ادامهی مطلب...
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
آقای گوران سلام من مطالب شما را میخوانم ولی این بار شک کردم همه میدانند که حسین بلوجانی خودش را ازپل پائین انداخته شما مینویسی مشکوک!!!بعد این کورش کی بوده؟؟؟ بیشتر توضیح بده اخر چطور در میان مجاهدین یکنفر را میکشند و هیچکس هم متناقض نمیشود توضیح این را هم بده اینها در هر حالت مجاهد بوده اند نه لات سر محله معذرت میخام
جناب گوران من هم بعنوان یک ایرانی که سالهاست مجاهدین را میشناسم واقعا باور ندارم که بتوانند انطور که شما نوشته ای موجب کشته شدن بشوند هر نوع برخورد لفظی در درون تشکیلات و بعضی خشونتها را هم مثل تمام احزاب و سازمانهای سیاسی چپ میتوان در نظر داشت وای انطور که شما مینویسی بسیار عجیب است امیدوارم با توضیحات بیشتر بنویسید چون واقعا باعث گیج شدن خواننده میشود
سیف الله
ناشناس گفت : درود بر شما رضای عزیز اسکان آ .ب وپارک وسه راهی که 900 یا(پشتیبانی)و آشپزخانه مرکزی وزمین صحبگاه وانبار تدارکات وسالن اجتماعات و آنطرف سه راهی اسکان سی ودی وایی واف ویک طرف آن هم مدرسه وکودکستان و باغ وحش بودودر انتهای اسکان لشکر 11 و امداد در دوران گذشته که به زندان تبدیل شد .رضای عزیز از آنجا قرار بود آزادی را برای خلق قهرماننمان به ارمغان ببریم، ولی جز دروغ وریا وتزویر ودزدیدن اعتمادها و وعده های توخالی رهبران سازمان در راس آن مسعودرجوی وبانو هنوز هم ادامه دارد چیزی جز آوارگی نسیبمان نشد.رضای عزیز از اسکان (آ و ب)زندان شما ،مادران وپدرانی به عملیات فروغ رفتند وهیچوقت بر نگشتند،ولی سازمان به پاس زحمات آن عزیزان به خون خفته پدر یا مادری خواست از سازمان جدا شودبا چه تهمت های ناروایی که فقط قابل خوذشان میباشد ، به اوردوگاه رمادی و حله فرستادنند. با داشتن بچه های کوچک با ذاشتن دخترهای جوان ونوجوان وبا چه مصیبتهایی که روبرو نشدند .این زخمها و دردها فراموش نشدتی .بنویس تا همگان آگاه شوند . آقای واقع بین که واقعیت را میداتی وکتمان میکنید، در قرارگاه اشرف (اوردوگاه اشرف) کسی حق تردد نداشت .کسی که در اسکان آ بود آژ اسکان ب خبر نداشت شما که دقیقا این را میدانید. آنها لات سر محله نبودنند ،ولی تبدیل شدنند بعضی از آنها که امروز شکنجه گران دستگاه رهبر عقیدتی وبانو وفرمانبری میکنند، سالها در زندان خمینی زندانی کشیده اند . گوهران بی بدیل
با میلیون درود به کاک رضای عزیز شیر کوه های بیستون و دالاهو !
کاک رضای عزیز با خواندن هر کدام از دردها و خاطراتت چنگی به قلبم کشیده می شود و تا پایان خواندن ان احساس میکنم ابی در بدنم نمانده !
علی خلخال مثل شکنجه گران پدر خواندش نوچه های خمینی که آفتابی نمی شوند او هم از ترس آفتابی نمیشه در کشور سوئد یا نروژ به حالتی تردد شده روزگار سیاهش را می گذراند !
حمید
ارسال یک نظر