شاخه ی نازک گلی ای گل
که چون چشم فرو میبندم تا ببوسمت
دشتی از گل میشوی
***
مترس از من ای هراسیده
نرگاوی نیستم من در ارزوی چرای تو
چرای این همه شمیم و رنگ و طراوت
چرای این همه مهربانی ولبخند و گرما
خسته ترین و غمناک ترین پرنده آواره جهانم من
آرمیده در کنارت و سایه سارمژگانت و گیسوانت
تا آوازی بخوانم و محو شوم
که چون چشم فرو میبندم تا ببوسمت
دشتی از گل میشوی
***
مترس از من ای هراسیده
نرگاوی نیستم من در ارزوی چرای تو
چرای این همه شمیم و رنگ و طراوت
چرای این همه مهربانی ولبخند و گرما
خسته ترین و غمناک ترین پرنده آواره جهانم من
آرمیده در کنارت و سایه سارمژگانت و گیسوانت
تا آوازی بخوانم و محو شوم
در آفتاب و باد و زمان...
۱ نظر:
درود شاعر عاشقانه بسیار زیبایی است.
درود بر تو
تیزبین
ارسال یک نظر