دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۱ اسفند ۱۱, پنجشنبه

عاشقانه. ( ای ماه بهل تا که کفی از تو بنوشم) اسماعیل وفا یغمائی

ای ماه! بهل! تا که کفی از تو بنوشم
ای چشمه مهتاب! بنه! در تو بجوشم
فارغ ز هر آن یاوه ممنوع که آمد
از نای فلک تا که کند حلقه بگوشم
با نوحه ی غوکان چکند این دل وحشی
کوگویدم: ازتیره ی شهبازم و قوشم
ای خوش که بزاری تو به چنگ من ومن نیز
در چنگ تو درشور بنالم، بخروشم
تا شب گذرد ، تیز و سبکتر، تو فرو ریز
ای دخت سحر گیسوی خود بر بر و دوشم
عریانی من جامه خود کن که نبینند .......ادامه

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

آقای یغمایی
سلام
آفرین اینها واقعا شعر های خودتونه؟
خییییییلی قشنگ هستند.
شما چرا با اینهمه استعداد شعرهاتون را کتاب نمی کنید؟
من که تا حالا کتابی از شما توی کتابفروشی ها ندیده ام و اسم شما را هم در هیچ انجمن شعری نشنیده ام.
منتظر خوندن شعر های دیگه شما هستیم.
نسرین

همایون بنی آدم گفت...

خدایا صاحب این قلب و قلم و روح و کلام را بخودت میسپاریم.

م.ح فرانسه گفت...

استاد عزیز دست مریزاد بارها خواندم بدون تعارف میخواهم بگویم روح غزلهای حافظ در شعرهای تو موج میزند باز هم میگویم چقدر زیبا چقدر زیبا و درود بر آن معشوقی که چنین احساسات کم نظری را در شما زنده می دارد
زنده و سلامت باشید

ثریا ریگی گفت...

بسیار زیبا و لطیف مثل همیشه

esmail گفت...

خانم نسرین با سلام
من تا حالا بیست مجموعه شعر منتشر کرده ام که در کتابفروشیها نیست. شخصا پخش میکردم. از سال 2008 تا حال چیزی منتشر نکرده ام. در بخش آثار همین وبگاه شماری را میتوانید بخوانید
کتابفروشیها و انجمنهای من عجالتا دلها و ذوق فارسی زبانان است و بادها و زمان
می نویسم و به بادها میسپارم اگر ماندنی باشند میمانند اگر نماندند دیگ شاعران این سرزمین هستند. مهم نام نیست . مهم شعر است و بس
با درود

خدیجه آجیده گفت...

حالا هی تعریف و تمجید های پوشالی که اینطور است و آنطور است کسی نیست که بگوید یک شاعر که قبل از این گویا انقلابی بوده و در جایگاه مثل سعید سلطانپورها بوده چی شده است که به جای افرادی مثل فریدون توللی افتاده که همیشه از زن و شراب میگفت و شعرهایش هیچ ارزشی ندارد واقعا عجیب است که یک پیرمرد شصت و پنج شش ساله که دیگر یک پایش دم گور است اینطوری مثل یک جوان تازه بالغ شده شعر بنویسد و بنظر من ورجی ورجی باصطلاح عاشقانه بکند و خجالت هم نکشد و یک عده هم بیایند به به و چه چه بکنند این نوع شعرها در شرایطی که مردم در چنگ آخوندها جان میکنند جز یک مواد مخدر نیست و مثل سم میماند و فکرها را از مساله اصلی پرت میکند البته وقتی که مساله جنسیت حل نشود حاصلش همین جور شعرهای مسموم است که میبینیم در هر حالت واقعا باعث شرم است.

ناشناس گفت...

اسماعیل عزیز
روح یغما جد اعلایمان را شاد کردی با این غزل بعد از سفر استاد حبیب خاندان ما محور شعری خودش را از دست داد خالا میبینم یغما دوباره زنده است. با همان روح که در غزلهائی مثل این زنده مانده
ما خراب غم و خمخانه ز می آباد است
ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است
خیز و از شعله می آتش نمرود افروز
خاصه اکنون که گلستان ٬ ارم شداد است
سیل کهسار خم از میکده در شهر افتاد
وای بر خانه پرهیز که بی بنیاد است
با زلال خضرم از می روشن چه نیاز
چشمه آب سیاهی که دراین بغداد است
به جز از تاک که شد محترم از حرمت می
زادگان را همه فخر از شرف اجداد است
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آن چه البته به جایی نرسد فریاد است
گفته ای نیست گرفتار مرا آزادی
نه که هر کس که گرفتار تو شد آزاد است
چشم زاهد به شناسایی سر رخ و زلف
دیدن روز و شب اعمی مادرزاد است
گفتمش خسرو شیرین که ای دل بنمود

کان که در عهد من این کوه کند فرهاد است
هرکه یغما شنود ناله گرمم گوید
آهن سرد چه کوبی دلش از فولاد است
خدا رحمت کند میرزا همایون و طلعت خانم را که بجز نیکیها و مردم نوازیهایشان ترات بیادگار گذاشتند. به امید روزی که ببینیمت
یکی از همخونهایت
سبزوار

ناشناس گفت...

kanom ajideh hala agar agay yagmai sher ase ganeh nnanviseh rjim mol miofteh vagean...
farideh espania

esmail گفت...

خانم آجیده گرامی
- شعر عاشقانه را نمیتوان منوط به شرایط سیاسی کرد
- مردم حتی در حاکمیت هیتلر موسولینی و و فرانکو و خمینی و خامنه ای نیاز به هوا آب نان و عشق دارند. ملاحظه میکنید جمعیت ایران در زمان شاه سی وشش میلیون بود الان هشتاد میلیون است پس درود بر عشاق!
در رابطه با عشق حتی نخستین پیامبر اولی العزم آدم حرف خدا را گوش نکرد و علیرغم سفارشات مکرر الهی رفت و سیب را گاز گرفت و لاجرم هر دو را از بهشت اخراج کردند و لی ننوشتند با اطلاعات سر و سر دارند!
- حافظ در یکی از بدترین دورانهای تاریخ ایران و در زمان تیمور میزیست ولی خدای شاعران عاشق و عاشقانه سراست
می بخشید ولی خود حافظ در غزلی برای رهائی از مشکلات پیری میفرماید
گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم گیر
تا سحرگه زکنار تو جوان برخیزم
این را البته حافظ فرموده نه من. من به پیری خود خوشم شما نگران نباشید
موفق باشید

دریچه زرد گفت...

همایون بنی ادم گرامی
کامنت شما در باره خانم آجیده قابل انتشار نیست با پوزش فراوان

ناشناس گفت...

خانم آجیده
همین منطق و همین طرز تفکر امثال شما که دست پرورده ایدئولوژی نوک فلان هستید باعث شده است که مردم ایدئولوژی شما را غیر واقعی و شبیه اسلام آخوندها و بلکه در مواردی هم بدتر بدانند.
مصطفی م

ماشالله گفت...

دست مریزاد شاعر گرامی گذشت زمان شور جوانانه تو را بیشتر از همیشه کرده است بسیار زیبا وپر معنی سروده ای

ناشناس گفت...

معلوم نيست كه اين خانم آجيده چه هويتي دارند ؟ بيشتر شبيه دوزيست ها هستند هم آبزي وهم هوازي !!!
لطفا ابتدا هويت خودت رامشخص كن بعد كامنت بنويس
اگر هويتت طرفدار ساقط كردن آخوند است كه شعرهاي آقاي يغمايي خللي دراين كار نمي اندازد . اگر هم طرفدارآخوند هستي كه باز هم خللي دركار آخوند نمي داند پس براي چه معترضي . درهردوره وهرزمان شعر وادب غني وزيباي فرهنگ فارسي طرفدارهاي خودش را دارد حالا خانم آجيده اگر راست ميگويي جواب مرا بده - رهبري

ناشناس گفت...

بسیار زیباست
هاله ح