نقدی مختصر به مقاله ی ایرج مصداقی «مسعود رجوی سه دهه فرار و ...» حنیف حیدرنژادایرج مصداقی در این نوشته تلاش دارد تا با تابو زدائی و تقدس زدائی از مسعود رجوی به پشت پرده ی رفتار و شخصیت او نورافشانی کند. این کار بخودی خود شایان تقدیر است. او تلاش دارد تا با نوشته اش خلاء تحقیقات و کار پژوهشی و مستند در ارتباط با مسعود . ادامهی مطلب...
اتهام زنی بجای استفاده از راه کارهای قانونی؛ فرهنگ سرکوب مخالفین توسط سازمان مجاهدین خلق حنیف حیدرنژادسازمان مجاهدین خلق در جدیدترین نمونه از حمله های زنجیره ای برای ترور شخصیت مخالفین خود، این بار آقای محمد جعفری (همنشین بهار) را مورد هدف قرار داده است. سایت "ایران افشاگر" از سایت های وابسته به
سازمان مجاهدین، مطلبی با عنوان "محمد جعفری «همنشین شاگرد جلاد اوین»" انتشار داده است. نویسنده این مطلب "خواهر مجاهد مهناز بزازی" اعلام شده است.[1] ادامهی مطلب...
چرا رهبری سازمان مجاهدین خلق از اطلاع رسانی در مورد اعضا این سازمان در عراق و آلبانی خودداری می کند؟ حنیف حیدرنژاد
اگر مسعود رجوی در گفته های خود صادق است، باید به مناسبات "غار نشینی" در تشکیلات خود پایان داده و حصارهای بلند بر گِرد این ادامهی مطلب...
نگاهی سریع به پیام یازده آبان 1393 مسعود رجوی حنیف حیدرنژاد
از مسعود رجوی "رهبر عقیدتی" سازمان مجاهدین، پس از سال ها یک نوار صوتی با
صدای خود او با عنوان «عهد پرچم و ابلاغیه چراغ خاموش» منتشر شده است. به نظر می رسد این نوار مونتاژ قسمت های ادامهی مطلب...
شورای ملی مقاومت تشکیلاتی غیردمکراتیک و زائده سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد...همینجا به تناقضی ساختاری در اساسنامه شورای ملی
مقاومت باید اشاره کرد: وقتی بند 3 اساسنامه شورای ملی مقاومت تصریح دارد که "هر شخصصیت یا جریان سیاسی که به عضویت شورا پذیرفته شود دارای یک رای است"، بی آنکه به لزوم استعفا از سازمانی که به آن تعلق دارد ادامهی مطلب...
حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در ممنوعیت اخراج یا بازگرداندن پناه جویان به یونان حنیف حیدرنژاد......... ادامهی مطلب...
اتحادیه اروپا: ممنوعیت اخراج یا بازگرداندن پناه جویان به ایتالیا مشروط می شو......ادامه مطلب
دادگاه حقوق بشر اروپا مستقر در استراسبورگ در حکمی که روز سه شنبه ۴ نوامبر ۲۰۱۴ صادر نمود، اعلام کرد کشورهای عضو اتحادیه اروپا اجازه اخراج خانوادههای پناهجو و مهاجر و یا بازگرداندن آنها به ادامهی مطلب...
اشک تمساح رژیم اسلامی ایران و حمله به مدافعان حقوق بشر حنیف حیدرنژادمحمدجواد لاریجانی درهمان برنامه تلویزیونی تاکید میکند “قصاص حقوق خصوصی است و ربطی به دولتها ندارد.” اما باید توجه داشت که در واقع قصاص اجرای قتل با تائید دولت است که حکومت اسلامی برای از تیررس به در بردنِ خود از خشم مردم، اجرای ادامهی مطلب...چراغ سبز امام جمعه اصفهان برای اسیدپاشی به زنان: امالقرای جهانیم یا بدتر از حرامسرا های قدیم؟ حنیف حیدرنژاد
بالاترین مقامات مذهبی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران زن را "منشاء فساد" ...
ادامهی مطلب...پیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژادسوال از رهبری سازمان مجاهدین: - طرح و برنامه شما برای خروج نیروهای کمپ لیبرتی که در
مجاورت فرودگاه بغداد می باشد و انتقال ساکنین لیبرتی به کشورهای ثالث چیست؟ - در چند هفته اخیر چه اقداماتی در زمینه فوق کرده اید و نتیجه آن چه بوده است؟ ادامهی مطلب... در باره «استعفای طبيعی و شرافتمندانه» حنیف حیدرنژاد"ماده افزوده به آئين نامه داخلی شورا در باره استعفا" که در اطلاعیه اخیر دبیرخانه شورای ملی مقاومت آمده است بخش دیگری از ادامهی مطلب...
انطباق فعال یا فرصت طلبی و بی پرنسیبی سیاسی؟ حنیف حیدرنژاددر چند سال اخیر نیز شاهدیم حتی اجرای برنامه های شکرگزاری آزادی مریم رجوی از بازداشتگاه پلیس فرانسه که سالیانه در پاریس برگزار می شود، به مجریان حرفه ادامهی مطلب... اعدام، اهداف و انگیزه ها؛ به مناسبت روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام حنیف حیدرنژاد.حسن روحانی، رئیس جمهور حکومت اسلامی حاکم بر ایران، در پاسخ به اعتراضات داخلی و بین المللی در مورد نقض حقوق بشر، در سفر اخیر خود به نیویورک در یک نشست مطبوعاتی گفت "مساله حقوق بشر هر کشوری باید مربوط به آن کشور و در چارچوب فرهنگ آن کشور مورد ادامهی مطلب... فاجعه انسانی در کوبانی، نظاره گری قدرت های محلی و جهانی؛ مشارکت در جنایت حنیف حیدرنژاد زنان و مردان کوبانی بخاطر مقاومتشان در مقابل اسلامیست های آدمکش و مرتجع شایسته تحسین هستند. شرفِ مقاومت بالا. ادامهی مطلب...
۶۰ نظر:
سلام: آفرین بر قهرمان که گفت شرفِ مقاومت بالاتر از زندگی در ذلت است! این را یادمان باشد!
با دروردبر تمام مبارزین راه آزادی بخصوص جناب حنیف عزیز که قهرمانانه بر ارتجاع غالب و مغلوب می شورد و روشنگری می کند بله ایوب من هم موافق قهرمان عزیز هستم که گفت شرف مقاومت بالاتر از زندگی در ذلت است او درست گفته او هم خون حنیف است که یکی از مبارزین آزادی خواه است که در برابر مرتجعین دارد مقاومت و مبارزه می کند منظور قهرمان آدم های هستند که از مبارزه می برند و دنبال مال دنیا می روند ویا با مزد ی ناچیز خودرا به رهبر عقیدتی و یا ولی فقیه می فروشند و تو یکی از انها هستید که علنا سخنگوی رجوی که 12 سال است به غبت ضغرارفته شده اید اجازه بده رهبر مفلوک عقیدتیت خودش اظهار وجود و نظر کند تو برای همه شناخته شده اید و بهتر است با اسمی دیگر شروع به نوشتن کنید. طرفدار رهبر عقیدتی فراری
مرتیکه بیشرافت ایوب تو دیگه کی هستی که دم از «شرف مقاومت» میزنی. بله یکی تو «شرف مقاومت» داری یکی رهبر همیشه فراریات.
آنتی ایوب
سلام:آقای قهرمان، این درست است که می گویند بگو دوستت کیست تا بگویم که کیستی؟ و نیز آنتی ایوب ، تو قرار بود که خودت بگردی و نام فرد دیگری به جز شاه سوندی را بیاوری که در ارتباط با زرکش حرف زده باشد و نه اینکه از روی دست او نوشته باشد. ای مبارز و مجاهد واقعی ، اندکی از فاز فحاشی بیا بیرون و کمی هم فکر کن. سلول های مغزی خود را به کار بیانداز خواهشأ!
آقای یغمایی شما مسئولید کسی که اینجوری دروغ میگه رسوا کنی. یک کلمه بنویسید به این مرتیکه وقیح بی همه چیز پاسخ بدید. شیادی که در دروغگویی دست همه رو از پشت بسته. این نظر دادن نیست این وقاحت بی شرمی پایان ناپذیر است.
این هم گفتگوی اسماعیل وفا یغمایی با همنشین بهار در مورد علی زرکش. من خواهشم اینه که یغمایی برای رسوایی این ایوب بی شرافت یک بار دیگه این رو بذاره بالا. کسی که بایستی سلولهای مغزش رو به کار بندازه تو پست فطرتی بی شرافتی نه من.
https://www.youtube.com/watch?v=e2JAAFW3l8E
آنتی ایوب
ایوب پس فطرت گوش کن اسماعیل وفا یغمایی با جزییات همه چی رو میگه . برو گوش کن و خجالت بکش اگر ذرهای شرف داری.
آنتی ایوب
سلام: آنتی ایوب ،امیدوارم که تا کنون مسئله به این سادگی را پذیرفته باشی که من اصلا هیچ گونه سمپاتی نسبت به سازمان مجاهدین ندارم و کاملا بی طرفم. مسائلی که منظورم بود همه حرفهای راجع به زرکش نبود بلکه حرفهایی از این قبیل ، مسئله اعدام زرکش، بعد تعلیق آن و زندانی شدن او ،اعتراض به رفتن به عراق، او در فرانسه بوده و به دروغ می گفتند که در ایران بوده است. نامه در کوله پشتی. که بعد ها شاخ و برگ آن را اضافه کردند و نیز هر مورد را به اشکال گوناگونی بیان کردند . نمونه آن زدن تیر از پشت به سر زرکش. این ادعاها از سوی چه کسی برای اولین بار مطرح شد؟ کلا عرض من این است که شاه سوندی که اصلا من نمی گویم آدم بدی است ، آغاز گر داستان زرکش بعد از دست گیری بوده. اصلا من کی گفتم اینها دروغ است؟ من می گویم که مبدع اینها آدمی است که گرفتار شده بود و خود را کاملا باخته بود و حرفهای او چندان مستند نیست. نمونه دیگر که در کامنت های قبل نیز گفته ام این بود که شما که با شنیدن رقص رهایی و انواع دیگر به گمانم آنچنان به وجد می آیید که خودتان شروع به رقص شکم و عربی می کنید را چه کسی آغاز کرد؟ روشن است که بتول و تازه آنهم سه چهار سال طول کشید و پیاز داغ آن را زیاد کرد و به آنجا رساند که می دانی و هنوز البته تعداد زنها در یک وعده را پی در پی زیاد می کند که به فیلمهای پورنوی آلمانی گفته زکی ! قبل از سال 86 آیا کسی دیگر نیز این حرفهای هیجان انگیز را مطرح کرده است؟ من اصلا نمی خواهم بگویم که بتول زن بدی است ولی این انتظار را آدم دارد که وقتی در نامه سرگشاده با شور و شعف این را مطرح می کند و یا دیگران هم مطرح می کنند ، بگویند که گوینده این ادعاها و سر آغاز آن چه کسی بوده است؟ در آخر از تو یک خواهشی دارم و اینکه نظرت نسبت به آدمهایی که در سایتهای زنجیره ای می نویسند و چنان عقایدی دارند چیست؟
مرتیکه تو تا حالا منکر بودی کسی غیر از شاهسوندی گفته. حالا سؤالات دیگه مطرح می کنی؟ تو که اصلش رو منکر بودی؟ خوبه ملت شاهد هستند و کامنت های تو هم هست. حالا نظرت رو راجع به مواردی که یغمایی میگه بگو. خجالت بکش. اگر شرم داری. مرتیکه تو هوادار مجاهدین نیستی و صبح تا شب پای اینجا نشستی که ببینی کی یک کلمه راجع به مسعود رجوی گفته پاچهاش رو بگیری. خیلی پررویی.
آنتی ایوب
آقای نظام آبادی گرامی خسته نباشی !
آقای محترم در مورد مرحوم علی زرکش آقای شاهسوندی یکی از اعضای بالای سازمان بوده نه تنها ایشان در ان جلسه شامورتی بازی رجوی و بانو شرکت داشته بلکه اعضای دیگر زنده یاد کمال رفعت صفائی , فرمانده افشار و خیلیهای دیگر از اعضای سازمان که از عراق به پاریس کشانده شدن که در ان جلسه محاکمه زرکش باشند بوده اند , آقای شاهسوندی هم یکی از آنها بوده در گزارشهای زنده یاد کمال که منتشر شد در این باره و کل ماجرا روشنگری شده بود و فرمانده هادی افشار هم مفصلان توضیح دادن در رابطه ان محاکمه , کودتا و رذالت رجوی و باندش در این رسوایی تشکیلاتی ! آقای شاهسوندی در این رابطه چیزی بیشتری گفته مسئولش با خودش هست و ما هم دوست عزیز منبع حرفهایمان از کسانی هست به پاکی سیاسی و مبارزاتیشون شکی نیست آقای یغمائی و فرمانده افشاروو ووو ....... خواهشن خودتان را از این بیشتر به خر مرد رندی نزنید چونکه از آب کره بدست نمی اید ! سوال دیگر در مورد زرکش از شما دارم ؟
-اگر بپذیریم علی زرکش باعث شکست استراتژیک مجاهدین تا سال ۶۴ بود در سه دههی گذشته و در دوران حاکمیت مطلق مسعود رجوی چه کسی مسئول شکستهای استراتژیک مجاهدین بوده است؟
-آیا در همان «دادگاه» گفته نشد «این پدرسوخته بریده را بدهید دست من تا ببرم ترتیبش را بدهم»؟ آیا فیلمی از این محاکمه و «دادگاه» عادلانه و مستقل که مجاهدین نویدش را میدهند هست؟ آیا زرکش تا آخرین روزهای عمرش از سوی مسعود رجوی مورد تحقیر قرار نگرفت؟ آیا این نوعی اعدام روحی و روانی او نبود؟ آیا بزرگداشت او پس از مرگش از سوی مسعود رجوی را صادقانه میدانید؟
-آیا به صداقت و توانمندی و هشیاری رهبری که ۴ ماه قبل زرکش را «کوه مرد» و «شیرآهن کوه مرد» خوانده و در مراسم ازدواج بامریم عضدانلو به صراحت گفته پیشنهاد ازدواج با مریم از زرکش بود و عقل خودش به آن نرسیده بود و پس از جلوس بر جایگاه رهبری عقیدتی، او را «خائن» و «بزدل» و «ترسو» و «دشمن انقلاب ایدئولوژیک» و «مریم» خواند، باور دارید؟ آیا محاکمهی علی زرکش نشاندهندهی بیمحتوا بودن انقلاب ایدئولوژیک نبود؟ چگونه به ارگانهای رهبری که بر چنین روندی صحه میگذارند و حکم اعدام رفیق روزهای سختشان را صادر میکنند، اعتماد میکنید؟ آیا این قبل از هرچیز سقوط اخلاقی و وجدانی نیست؟
محمد سعید
عالی بود خیلی درست است.دلیل اینکارها هم نه انطباق که یک بریدگی و وادادگی سیاسی هست که تقریبا این جنبش را به سر حد مرگ کشانده است. خیلی خلی باعث تاسف است ولی ان کاری را که نباید بکنند کردند و ننگش برایشان میماند
آقای محمد سعید خدا پدرت را بیامرزه، این ها سؤالاتی است که از رهبر مجاهدین و هواداراش شده که جواب بده، ببین این کلاش خر مردرند ایوب زر ابادی چطوری موضوع دیگهای که اصلاً کسی در این کامنتها راجع بهش سؤآل نمیکنه و نظر نمیده رو پیش میکشه تا اصل موضوع رو لوث کنه. برای همین میگم صدرحمت به آخوند این بابا تو پر رویی دست همه رو از پشت بسته.
آنتی ایوب
اگر فردا تلویزیون مجاهدین درمورد اهرام ثلاثه برنامه ای گذاشت حتما میخواهد با حکومت مصر رابطه بزند . اگر درمورد پل سی و سه پل برنامه گذاشت میخواهد با جمهوری اسلامی رابطه بزند . اگر درمورد قله اورست برنامه گذاشت میخواهد با چین رابطه بزند و اگر درمورد .... تحلیل های این جناب فقط از سربیکاری است . کاش خداوند کار جدی تری برایش ایجاد میکرد . درهنگام مراسم حج و توجه مسلمانان به مکه ، برنامه ای از یک بنای دیدنی درمکه گذاشته شده است . باعث تحلیل های آبدوغ خیاری این جناب شده است . کسی که میگوید خودش مجاهد بوده است هنوز نمیداند که تشکیل ارتش میلیشیا برای جنگ با خمینی بود نه آمریکا . خمینی از او بهتر فهمید داستان چیست !! شعبانی
مجاهدین با همین از این شاخه به آن شاخه پریدنشان موجب نابودی کشور و مرگ هزاران نفر شدند، سهم مجاهدین در ویرانی این کشور کمتر از آخوندها و حزب توده و.....نیست. این چه انقلاب بزرگ و مردمی بود که تمام جریانات فعال در آن ارتجاعی و غیر دمکراتیک بودند؟؟ مجاهدینی که شاه را نوکر امپریالیسم میدانستند و با همین شعارهای مسخره بسیاری از جوانان احساساتی را وارد صحنه انقلاب کردند چرا سالهاست که دستمال به دست به دنبال همان امپریالیستها و جنایتکاران افتاده و به دوستی و امضا آنان افتخار میکنند!!! آیا این خیانت به همان جوانانی نیست که با فریب به صحنه سیاست پا گذاشته و جانشان را از دست دادند؟؟ این چه امپریالیستی است که فقط در طی چند سال ماهیت کثیفش از منظر مجاهدین تغییر پیدا میکند و حمایت و امضأ همان امپریالیستها مایه مباهات و افتخار میگردد!!! میبینید که انقلاب بزرگ و مردمی از اول بر پایه دروغ و فریب (توسط آخوندها و مجاهدین و حزب توده ) بنیان نهاده شده بود و نتیجه هم همین چیزی است که در این ۳۵ سال گذشته دیدید و در این میان فرقی هم نمیکرد که ولی فقیه به قدرت برسد و یا رهبر عقیدتی!
داوود خان حالا شده! چی باید کرد؟ هی غروغر کردن چی دردی دوا میکنه. چکار بکنیم یک راهی هم نشون بده بخدا
خواننده .ج
جناب شعبانی لطفا آدرس غلط ندهید، اینجا که اسارتگاه اشرف نیست که هر چیزی را وارونه و دروغ جلوه دهید و کسی هم از ترس اعتراضی نکند. اتفاقاً میلیشیا برای مبارزه با امپریالیسم به سر کردگی امپریالیسم آمریکا تشکیل شد و میخواست اجساد نظامیان آمریکایی را در خلیج فارس دفن کند!! اگر شما دوست دارید آن شعارها و بیانیهها و شور و هیجانات و سخنرانیهای ضدّ آمریکایی رجوی در دانشگاه تهران را فراموش کنید مختارید ولی دیگر دروغ سر هم نکن. دقیقاً بعد از سقوط هلیکوپترهای آمریکایی در صحرای طبس در بهار ۵۹ همین سازمان مجاهدین خلق طی بیانیه ای اعلام کردند که میلیشیای مجاهد خلق آماده است که تحت فرمان امام خمینی به تجاوزات امپریالیسم آمریکا پاسخ کوبنده و قاطع بدهند و اجساد نظامیان آمریکا را در خلیج فارس دفن کنند!! اره داداش هنوز آن روزها و شعارها را فراموش نکرده ایم
ج گرامی، متاسفانه آنچنان بلأیی سر این سرزمین آوردید که دیگر درست کردنش کار حضرت فیل است!! جالب اینجاست که امثال شما هم هنوز به امام زاده هایی مثل رجوی دخیل بسته اید که اگر کور نکند اصلا شفا نمیدهد!
آقای محمد سعید اگر منتظری این مرتیکه ایوب جواب سؤالات شما رو بده اشتباه میکنی این خرمردرندتر و بی حیثیتتر و پر رو تر از این حرفهاست.
آنتی ایوب
سلام: محمد سعید ، ممکن است که اشتباه کنم . و اساسا حق با شما باشد . به هر حال در این موردی که مطرح کردی ، عرض من این است که نکاتی در باره زرکش از سوی شاه سوندی و در همان اواخر دهه شصت مطرح شده و نیز آنچه که از افشار نقل کردی ، مربوط به چند ماه پیش است. من نه می گویم که شاه سوندی آدم بدی است و نه افشار. ولی عرض می کنم که حرفهای آنها بدلایلی، مستند و قابل اعتماد نیست .خود افشار می گوید که سالهاست که داستان علی زرکش در اذهان بصورت معمایی باقی مانده. به هر حال ، این نشان نمی دهد که خود او نیز درک بسیار روشنی از قضیه ندارد؟ در باره زرکش نیز تا آنجایی که خوانده ام بعضی مسائل را قبول دارم که اتفاق افتاده است. من می می گویم که شما می توانید حرفهای مثلا افشار بپذیرید ولی من نمی توانم . یک نمونه از حرفهای ایشان را برای تو می آورم. او در یکی از مقالات خودبه نام قسمت چهارم ـ چرخه معیوب
گفت که رقص رهایی نه تنها درست است بلکه خود او گفت که انبوهی قرینه نیز داّل بر صحت آن دارد که در زمانی دیگر به آن خواهد پرداخت. خوب چه زمانی؟ تو به زنان اشرفی تهمت ناموسی می زنی و می گویی که مدارک بسیار نیز داری و آنها را رو خواهی کرد و بعد خبری نمی شود . آیا انتظار داری که از این به بعد حرف های دیگر تو را نیز بپذیرم.
مرتیکه کلاش وقیح تو که اسهال نوشتن داری روزی دهها کامنت میذاری. بنویس چی اتفاقاتی برای زرکش افتاده که تو قبول داری. مرتیکه حقهباز اسماعیل وفا یغمایی یک ساعت راجع به زرکش با جزییات حرف زده دوباره پای شاهسوندی رو وسط میکشی. جواب یغمایی رو بده که صبح تا شب تو وبلاگش جست و خیز میکنی.
من که گفتم تو پر رو تر و وقیحتر از آخوندهای حوزه هستی.
آنتی ایوب
سلام: آنتی ایوب ، من نمی دانم که وقتی که نوشته تو را می خوانم تو گویی که جک بی نظیری خوانده ام . خدا پدرت را بیامرزد. خسته بودم و جک تو را ، عذر می خوام نوشته تو را خواندم و کلی خندیدم. در مورد زرکش مسئله مبهم است و معلوم نیست که دعوا دقیقا بر سر چی بوده است ولی هر چه که بوده ، او مردانه سر پا ایستاده و تا آخر رفته و جا نزده است. یک چریک تمام عیار بوده که با کشیدن ضامن نارنجک خود را کشته که به دست دشمن گرفتار نشود. ولی شما با این شیوه در واقع یاد و خاطره او را می خواهید ملوث کنید.
ناشناس
ايوب مغز معيوب دست از اين كمانتر نوشتن هايت بردار وبرو دنبال اب ونون هم ابروت رو حفظ ميكنى وهم خودتو بى خودى انقدر خسته نميكنى .
حرف حسابت جيست ؟ اعتقاد به رهبر عقيدتيت دارى خوش به حالت برو تو سوراخ با رهبرت باش وهوا شو داشته باش به سرش نزنه از سوراخ موشش بياد بيرون كه كارش خيلى خرابه . وسلام مستعفيون رو هم بهش برسون وخدمتش عرض كن كه به زودى بايد قيد شورارا هم بايد بزند . فاتححححححححححححه
سلام: ناشناس ، گفتی بروم دنبال کارم. من از چند نفر دیگر از کامنت گذاران تقاضا می کنم که نظر خود را بدهند مبنی بر اینکه با تو موافق هستند یا نه. از میان چهار و یا پنج نفر و یا بیشتر برمبنای اکثریت عمل می کنیم . آقای شکری که آخر دمکراسی هستند رسما گفتند که باید با سانسور و درج نکردن کامنت آنها ، دهان آنها را بست. خواهش می کنم که تو هم از دیگران بخواه و ببینیم چه می شود. اگر دیگران نیز بگویند که با تو موافق هستند ، من از همه خداحافظی می کنم. ولی اگر هستم و باشم ، و مخالف می نویسم روشن است که شما ناراحت می شوید و باید تحمل کنید.
من از دوستان و کامنت گذاران عزیزی که به جناب عیوب خان اورسوروازی جواب میدهند در تعجبم. این فرد از مسولین مجاهدین میباشد و اوضاع به هر منوال هم که بچرخد ایشان میدوشند! ایشان را بحال خود واگذارید تا هر چه میخواهد بیرون بریزد. کسانی که حتی جرات ندارند هویت سیاسی و تشکیلاتی و یا حتی هویت فردی خود را بیان کنند به درد همان ولایت میخورند و لا غیر. وقتی به این حد ذوب شده رهبر و بانو بوده و انقلابی تشریف دارند و در خارج هم نشسته اند چه ترسی از شناخته شدن خود دارند؟ جز در بردن آقا از زیر ضرب! ایدولوژی که ایدولوژی ولایت فقیهی باشد بهتر از این نمیشود. لعنت بر هرچی آخوند و ملاست با هر فیگوری
درباره استعفای طبیعی و شرافتمدانه " لابد نویسنده که خود دریک کشور غربی زندگی میکند این را هم میداند که حتی یک کارمند اداره هم وقتی میخواهد استعفا بدهد باید چند ماه قبلش به شرکت خبربدهد و دلایل استعفایش را هم بگوید و کارهایش را هم تحویل بدهد بعد برود " بنابراین چطور میشود از یک ارگانیزاسیون که اپوزیسیون یک حکومت هم هست و اینهمه هم دشمن دارد و درمرحله جنگ هم قرار دارد اینطور بدون خبر رفت و بدون هیچ اطلاعی به آن قبل از همه انتقادات و اشکالات اش را درجراید دیگر منتشر کرد بدون اینکه آنها حتی خبرداشته باشند . چه میشد که این آقایان مستعفی میرفتند و درجلسه شورا استعفایشان و ایرادهایشان را میگفتند ؟ و دوستانه خداحافظی میکردند تا اینهمه درگیری پیش نیاید. شاید برای همه سئوالات و ایرادها آنها جواب داشتند . اینها را که درجلسه شورا دستگیر نمی کردند و زندانی نمی کردند که اگر جواب نمی گرفتند بعد میتوانستند هرچه میخواستند بنویسند و لی شیوه استعفای آنها با هر منطقی که حساب کنید کاردرستی نبوده است و از سر دشمنی و لجاجت بوده است - حسن توکلی
سلام: نظر دهنده ، در باره داعش تا آنجا که من می دانم جریانی که در عراق شاهد هستیم نتیجه کار یک گروه نیست و تسخیر شهرها و پیشروی در آنها نتیجه کار چند گروه است و داعش که در ابتدا در عراق و در واقع بخشی از القاعده بوده و گروه انشعابی از آنهاست توان انجام چنین کاری را ندارد. دروغهای فروانی در باره داعش مطرح است و یکی از آنها اغراق در قدرت آنهاست. داعش در ابتدا تحت فرماندهی زرقاوی به عنوان القاعده و بعد هم با نام داعش و تحت سر پرستی ظواهری بودند و بر اثر اختلافات با ظواهری کاملا از آنها جدا شده و تحت فرماندهی بغدادی هستند . آنها در سوریه بودند و بعد بخشی از آنها راهی عراق شدند. درواقع تقریبا دست اند کار این حملات ده گروه هستند که در اتحاد با یکدیگر موفق به این کار شده اند. تا آنجا که من دراخبار خوانده ام نیروی اصلی این حملات ، مردم و نیروهای طرفدار صدام و بعثی ها هستند.نیروهای بعثی که نیروی اصلی این حملات است با نام داعش فعال هستند به این دلیل که نمی خواهند با نام صدام و بعث وارد شوند و حساسیت برانگیزند. دو باره تکرار می کنم نیروهای بعثی و طرفداران صدام و مردم سنی با نام داعش فعال هستند و پرچم داعش را در اینجا و آنجا می زنند.
آقای نظام ابادی جناب مصداقی عزیز تحقیق جالبی تحت عنوان «بدون شرح» در مورد ادعاهای مجاهدین مبنی بر نفی حضور داعش در موصل و تحولات عراق به رشتهی تحریر در آوردند. نظر شما در مورد ادعاهای مجاهدین که بطلان آن امروز مشخص شده چیست؟
با احترام
فرسیابی
درود بر زنان کوبانی که از انقلاب مریم رهایی انگیزه گرفتند و اشرف که پایداری پرشکوه را به آنها آموخت.
اشرفی
آقای حسن توکلی جنابعالی مثل این که یا از سوابق امر اطلاعی ندارید یا مایلید خودتان را به کوچه علی چپ بزنید. آقای متین دفتری برای چه از شورا اخراج شد؟ چون انتقادهای نرمی از روش و نیز از ارزیابیهای رهبری مجاهدین در گاهنامه آزادی متعلق به جبهه دموکراتیک ملی، به عمل آورده بود. مگر می شود با کسانی که سی سال شعارهای غلط و بعضی ظاهر شدنها و روشهای تبلیغاتی غلطشان مورد انتقاد دوستانشان بوده، بی اعتنایی کرده اند، سر خط و ربط سیاسی به بحث نشست و انتظار کمترین تغییر در روش و کمترین واقع بینی و کمترین صادقت از آنها را در پذیرش خطاهاشان داست. فعالیت سیاسی و عضویت در گروه یا حزب سیاسی با کارمند مقایسه کردن هم از مرحله پرت بودن است. تازه کارمند بر اساس قرار داد استخدامی تعهد می کند مسئولیت و وظایفی را که به او واگذار می شود در برابر مزدی که می گیرد انجام دهد. وقتی سر مساله یی مثلا ساعات کار یا میزان دستمزد درخواستهایی داشت اگر انتظاراتش بر آورده نشد، می تواند استعغا بدهد و لازم نیست از نظراتی که قبلا یاد آور شده بود، در برابر کسی دفاع کند. البته اگر ماموریتی برای خرید انجام می داده و پولی در اختیارش برای کارهای محوله بوده طبعا تسویه حساب آن باید آنجام بگیرد. یک عضو شورا مثل یک نماینده مجلس است. او حق دارد استعفای خودش را به اطلاع مردم برساند. در این زمینه رهبری مجاهدین مخصوصا مهر تابان آزادی لااقل خوب بود مساله استعفای علنی نماینده های «اصلاح طلب»مجلس ششم رژیم رابه خاطر می آوردند و اینقدر پرت و پلا نمی گفتند. ملاحظه می فرمایید که ادعای سرکار خیلی بی ربط است.
نظاره گر
این یکی واقعا خیلی رقت انگیز است که مدعی است زنان کوبانی از «انقلاب مریم» الهام گرفته اند. لابد زنانی که در نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا(فارک)هم می جنگند از مریم رهایی درس گرفته اند؟ یا زنانی که در صفوف پ ک ک کمونیست می جنگند هم از انقلاب مریم الهام گرفته اند؟ فکر نمی کنی خیلی نشئه ای؟
رهگذر
سلام:فرسیابی ، آیا جدا در همان اوایل آن نوشته ها به طور کلی وجود داعش را نفی می کرد. من اینطور نمی بینم. من خودم در اخبار و تفسیرها یی که خوانده ام لابلای آن حرفها ، به روشنی می بینی که نیروی اصلی ،مردم سنی به جان آمده از نظام و نیروهای ارتشی صدامی هستند. به هر حال ، دوست عزیز ، شما از آقای مصداقی نقل قول می کنید که دارای اعتبار نیست ، چون ایشان دشمن خونی همه آنها از مرده و زنده است. شما باید بی طرفانه برخورد کنید که دیگر دیری است که نمی توانید و مرزها روشن شده است. این طرف مرز ، آدمهایی با فرهنگ آنتی ایوب است و امثال او و آن طرف هم مجاهدین لیبرتی و هواداران آنها.
آقای نظام آبادی بنده چنانچه تصدیق میفرمایید چندان علاقه ای به اظهار نظر در این جریده نداشتم. البته گاهی جدال های قلمی شما و دیگر نظردهندگان را می خوانم.
آقای محترم! به تصور من شعلهی وجدان در حضرتعالی خاموشی گزیده و سرکار به دنبال کشف حقایق چنانچه مینمایید نیستید. آقای مصداقی نه، بیایید در نظر بگیریم یکی از جراید داخلی دیدگاههای مجاهدین را همراه با منابع و آدرس ها ذکر کرده است شما باید پاسخ خود را بدهید. مطلب جناب مصداقی بدون شرح است. به نظر من آن چه شما مشغول انجام آن هستید با توجه به ادعایتان مبنی بر بی طرفی رسوایی است.
فرسیابی
سلام: مردم، من در تمامی این مدت که بیش از یک سال است جزو کسانی هستم که کامنت ها را منظم دنبال می کنم مقالات را می خوانم، اعلام می کنم که آنتی ایوب را بسیار دوست دارم چرا که او بدون ریا و ماسک است و همه ماجرا را در او می بینی به راحتی و بدون پرده پوشی به یک مجاهد لیبرتی فحش می دهد و آینه تمام نمای بعضی هاست. آهای آنتی ایوب من تو را خیلی دوست دارم . خدا پدرت را بیامرزد.
ایوب نظام ابادی اولا شتر به تو نامرد دروغگو شرف داره.شتر وقتی کینه میگیره که یه بلائی سرش بیارن حالا کسی که سی سال تموم عمر و زندگی وزن وشوهر و بچشو ازش گرفتن و شب تا صب بردنش جلسات دیگ و غسل و گزارشات جنسی و بعدشم وقتی رفته بهش میگن مزدور حق داره کینه داشته باشه یا نه؟مرتیکه خجالت بکش تو یه کلمه نمیگی که تو اون جهنم تشکیلات چه خبرائی بوده انگار اونجا بهشت بوده یه عده فرار کردن؟خیلیم سعی میکنی با ادب باشی که بی ادبتر از تو نیست چون داحل حرفات به همه کس گلاب میزنی و مارک میزنی ولی ظاهرا خیلی با ادبی . ادبت بخوره تو اون سرت.بنظر من مصداقی یه ذره کینه نداره فقط حق میگه.ممکنه اشتباهم بکنه ولی جرئت کرده حرف حق بزنه ویه ذره از او لجنها رو نشون بده حالا تو هی شتیر شتر کن خاک هر چی شتره تو سر تو اگه واقعا مردشی با اسم و رسم و عکست بنویس تا معلوم شه کی هستی؟ مث خود مصداقی و سایر انتقاد دارها نه اینکه هی مزخرف تکراری بنویسی و شتر شتر کنی . بنویش انقده بنویس تا خشته شی ولی حرفات همش مفته
در ضمن به اونی که میگه زنای کوبائی الهام گرفتن اگه الهام گرفته بودن فرار میکردن میومدن پاریس اینجا فقط حرف میزدن و لباسای رنگ رنگ میپوشیدن. زنای کوبانی دارن سر زندگیشون میجنگن از اون داعشیای بی همه چیز خونخور میفهمن که باید بجنگن. برو کشکتو بساب اونائیم که الهام گرفته بودن مث خود من پشیمونن
ابوب شارلاتان همه نوشتهها روز روشن دارن میگن انقلابیون عراقی و عشایر انقلابین. تو میشه بگی الان اونها کدوم گور رفتن. حالا از رهبر گور به گورت یاد گرفتی بگو مصداقی دشمن خونی و تشنه به خون است . ارواح عمهات بی طرف هم هستی.
مرتیکه وقیح
آنتی ایوب
دریچه زرد
در مورد نظرات از این پس مشخص خواهد شد که هر نظر متعلق به کدام مقاله است.
مربوط به مقالهپیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد
--------------------------
توضیح به آقای حیدر نژاد شما لازم نیست نگران وضعیت مجاهدین لیبرتی باشید . اگر کسی نگران آنها باشد در جریان وضعیت آنها خواهد بود. و همه ما هواداران سازمان در جریان تحولات نقل و انتقال آنها هستیم لطفا شما در این مسیر سنگ نیندازید نگرانی پیشکش .شما انگار عمد دارید هر خبری را تبدیل به چماقی کنید برای سیخ زدن به این پاکترین فرزندان خلق در پنج مقاله. حنیف حیدرنژاد
مربوط به مقالهپیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد
----------------------------------
ناشناس گفت : دوستان عزیز کامنت گذار در هیچ ضمینه ای جواب ایوب را ندهید،ایوب نظام آبادی طبسی دقیقا و مستقیما رهنمودها را از خود رهبر عقیدتی فراری دریافت میکند.هر چقدر ایوب را بشناسیم، بیشتر به ماهیت مسعود رجوی پی خواهید برد .چون ایوب در وقاحت و بی شرفی کپی رهبر عقیدتی همیشه فراری وناصادق و وطن فروش میباشد. جداشده از سازمان در پنج مقاله. حنیف حیدرنژاد
مربوط به مقالهپیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد
---------------------------------
ناشناس گفت: خطاب به اشرفی حتی دراز گوش هم فهمید <> از کجا آب میخوره، حتما فیلمهای انقلاب ایدئولوژیک را ندیده ای چیزی جز هرزه گی رهبر عقیدتی و بانو نبوده . چه ا انگیزه ای ؟؟!!؟؟ این همه غلو کردن .زنان کوبانی در برابر امریکا و انگلیس میجنگند.بدون انقلاب ایدئولوژیک <>بدون رقص رهائی،یا غسل و دیگ وحوض و طلاق ایدئولوژیک و جدائی فرزندان ومثل مریم خانم و شوهرش ازکارزار جنگ فرار را بر قرار ترجیح ندادنند. نوکر امپریالیست نشدنند حضرت اشرفی حرف جدیدتری مردم احمق نیستند. جدا شده از سازمان در پنج مقاله. حنیف حیدرنژاد
مربوط به مقالهپیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد
------------------------------------
سلام: یکی نداند فکر می کند که چه خبر شده وقتی بخواند که قهرمان می گوید که آنها ترور روحی و شخصیتی می کنند و حتی تهدید به قتل برخی از منتقدین و مخالفین به طور علنی در رسانه های این سازمان را شاهد هستیم. همین حرفها را می زنید که در طول بیش از یک سال گذشته کسی با شما همراهی نکرد و دو سه نفر که به دنبال زندگی خود رفتند شما را تا این حد به سر ذوق آورده و سر از پا نمی شناسید. اگر آن هوادار بند از بند جدا کردن را نمی گفت معلوم نبود چه داشتید که در این باره بسرایید؟ از نقض خقوق بشر و شکنجه می گوید و می گویید . یک از آنها که خود در میانه میدان و کوران حوادث بوده به نام بابك رهنورد- رزمگاه ليبرتي می گوید که" همه اينها در مجاهدين در شرف اعدام بوده اند و بعضاً هم در اثر شكنجه هاي مجاهدين اعضاي بدن خود را از دست داده اند و بعضي هم اعدام شده اند! ولي وقتي آنها را مي بيني كه اين عناصر چگونه در نهايت صحت و سلامت در حال انجام وظيفه براي نظام هستند حق نداريم متعجب شويم. چون نظام مقدس و ولايي جمهوري اسلامي و شخص ولي فقيه حتماً اينقدر كرامات دارد كه به گوش چشمي مسائل جسمي آنها را حل كند و سلامت را در پنج مقاله. حنیف حیدرنژاد
مربوط به مقالهپیشروی نیروهای خلافت اسلامی تا 12 کیلومتری فرودگاه بغداد و سوال از رهبری سازمان مجاهدین حنیف حیدرنژاد
--------------------------------
مرتیکه وقیح زرآبادی. مصداقی اسم دهها نفر رو آورده که مجاهدین به نامشون نامه نوشتند و امضا گرفتند و در نشریه چاپ کردند و آن چه به سرشون آمده رو تکذیب کردند اما تا فرصت گیرشان آمدهم از مجاهدین جدا شدند و همه چیز را تکذیب کردند. درست مثل زندانهای رژیم این ها از یک جنس هستن. خجالت بکش این همه شاهد هست دو سه نفر. مرتیکه پس فطرت فقط تو سالگذشته دهها نفر بدبخت از این سازمان جدا شدن . مرتیکه بی شرف میگه بی طرف هم هستم. پر رو وقیح
آنتی ایوب
سلام: آنتی ایوب ، تو آینه تمام نمای نویسنده و چهره واقعی او هستی و به این خاطر بی ریا بسیار چیز ها با وجود امثال تو روشن می شود. با تشکر
مرتیکه وقیح تو هم خود مسعود رجوی و چهره واقعی او هستی و آینه تمام نمای اویی. حداقل در پر رویی و وقاحت که خود او هستی. مرتیکه ابله من چه کار دارم به آقای حنیف . او روحش هم خبردار نیست.
آنتی ایوب
سلام: آنتی ایوب ، ، من منظورم از نویسنده کسی دیگر است و نه قهرمان. شاید تقصیر من است که سو تفاهم شد. منتظر فحش هایی که از والدینت یاد گرفتی هستم . خواهش می کنم همانها را که می دانم همه زیر شکمی است در اینجا دریغ نکن.
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﻮﺭاﻱ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ و ﺭﻭاﺑﻄ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺁﻥ:
ﺩﺭ اﻳﻨﻜﻪ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺷﻮﺭا ﺑﺮاﻱ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻳﺑﺪﺭﻭﻥ ﺷﻮﺭا ﺑﻮﺩ, ﺷﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ. اﻳﻦ ﻫﺪﻑ اﺻﻠﻲ ﺁﻗﺎﻱ ﺭﺟﻮﻱ ﺑﻮﺩ. اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭا ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ﺷﺼﺖ ﻧﻤﻴﺘﻮاﻧﺴﺖ ﺑﻜﻨﺪ, ﭼﺮا ﻛﻪ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ اﻳﺸﺎﻥ ﻣﻴﺨﻮاﺳﺖ ﻫﻨﻮﺯ اﻋﻀﺎﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﻫﺎﻱ ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ﻧﺴﺒﻲ ﻗﺒﻞ ﻋﺎﺩﺕ ﺩاﺷﺘﻨﺪ و اﻳﺸﺎﻥ ﻫﻨﻮﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﻂﻠﻖ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻧﻤﻴﺸﺪﻧﺪ.
ﻣﻦ ﺁﻧﻤﻮﻗﻊ ﻫﻮاﺩاﺭ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﺷﻮﺭاﻱ ﻣﻠﻲ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺑﻮﺩﻡ و ﻛﻤﺎﺑﻴﺶ ﺩﺭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺑﻌﻀﻲ اﻧﺘﺨﺎﺑﻬﺎ و ﮔﺴﺴﺖ ﻫﺎ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺷﺘﻢ, ﺑﻪ اﻋﻀﺎﻱ ﺷﻮﺭا ﻫﻢ ﻳﻜﻲ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺬﻳﺮﺵ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻀﻮ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺷﻮﺭاﻱ ﻣﻠﻲ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺩﺭ ﺑﺤﺚ ﻫﺎ اﺻﻮﻻ ﺗﻮاﻥ اﺑﺮاﺯ ﻧﻆﺮ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭا ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﺑﺸﺨﻮﺭ ﻓﻜﺮﻱ اﻭ ﺭﻳﻴﺲ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻮﺭاﺳﺖ? اﻳﻦ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﺸﻮﺭ اﺭﻭﭘﺎﻳﻲ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻀﻮ ﻓﺮﺿﺎ ﺣﺰﺏ ﺳﻮﺳﻴﺎﻝ ﺩﻣﻜﺮاﺕ ﺑﺎ ﺭﻫﺒﺮ ﺣﺰﺏ ﺗﻘﺎﺑﻞ اﻧﺪﻳﺸﻪ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﻲ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﺁﻥ ﺭﻫﺒﺮااﻳﺪﻳﻮﻟﻮﮊﻳﻚ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺭاﻩ ﺣﻠﻬﺎﻱ اﺭاﻳﻪ ﺷﺪﻩ اﺯ ﻳﻚ ﻣﻨﺒﻊ ﻓﻜﺮﻱ اﺳﺖ و اﺯ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻣﻲ اﻳﺪ, ﻋﻀﻮ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺧﻠﻖ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ, ﻋﻤﻼ ﻋﻠﺖ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﺗﻔﻜﺮاﺕ ﺧﻮﺩ ﺭا ﻧﻔﻲ ﻣﻴﻜﻨﺪ. ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺷﻮﺭاﻳﻲ اﺻﺮاﺭ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩاﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﻴﺮ اﻣﻜﺎﻥ ﺩاﺭﺩ.
ﻧﻜﺘﻪ ﺩﻳﮕﺮ اﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺨﺺ ﺁﻗﺎﻱ ﺭﺟﻮﻱ ﺩﺭ اﺻﻞ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻋﻀﻮ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ و ﺗﻮﺳﻄ اﻓﺮاﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﻴﮕﻔﺘﻨﺪ : ﺷﻤﺎ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺪﻫﻴﺪ.
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﺩ ﺩاﺭﻡ ﻗﻀﻴﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺧﺎﻧﻤﻲ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﺎﺩﺭﻩ اﻓﺸﺎﺭ ﻛﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻫﻤﺴﺮ ﻓﺮﻳﺪﻭﻥ ﮔﻴﻼﻧﻲ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻧﺪ اﺯ ﺁﻧﺠﺎﻳﻲ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ اﻳﺸﺎﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﺁﻗﺎﻱ ﺭﺟﻮﻱ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺩاﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺷﻮﺭا ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺷﻜﻲ ﺗﺤﺖ ﻫﮋﻣﻮﻧﻲ ﻣﻂﻠﻖ ﺁﻗﺎﻱ ﺭﺟﻮﻱ ﺑﻮﺩ و اﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻋﻀﻮ ﻏﻴﺮ ﻣﺠﺎﻫﺪي ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ اﺳﺖ. ﻫﺪﻑ اﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻋﻀﺎﻱ اﺳﺘﺨﻮاﻧﺪاﺭ ﺳﻴﺎﺳﻲ اﻭﻝ ﺷﻮﺭا ﺩﺭ ﺳﻂﺢ ﺑﻴﻦ اﻟﻠﻤﻠﻠﻲ ﺭﺳﻤﻴﺖ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻭﺭﻭﺩ اﻋﻀﺎﻱ ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻪ اﻳﻦ اﻋﻀﺎ ﻭاﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻳﺎ ﺣﺬﻑ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺮﻭﻧﺪ. ﻛﻤﺎﻝ ﺭﺿﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﻟﻤﺎﻥ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻛﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﺒﻮﺩ, ﻭﻟﻲ ﺩﻛﺘﺮ ﻗﺼﻴﻢ ﻳﺎ ﺑﻬﻤﻦ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻳﺎ ﺧﺎﻧﺒﺎﺑﺎ ﺗﻬﺮاﻧﻲ ﺑﻮاﺳﻂﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﺩﻫﻪ 60 ﻣﻴﻼﺩﻱ ﺑﺮاﻱ ﺭﻫﺒﺮاﻥ اﺣﺰاﺏ ﺳﻮﺳﻴﺎﻝ ﺩﻣﻜﺮاﺕ و ﺳﺒﺰ ﻫﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﻲ اﻓﺮاﺩ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ اﺻﻂﻼﺡ ﻛﺎﺭ ﺑﻠﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﻧﺒﻮﺩ. ﺣﺘﻲ اﺯ ﻫﻮاﺩاﺭاﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻻﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ( ﻫﻤﻜﻼﺱ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻻﻥ اﺣﺰاﺏ) ﺩاﺭاﻱ اﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩﻧﺪ, اﻭﻝ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ و ﺑﻌﺪ ﻫﻮاﺩاﺭ ﺭا ﺑﻪ ﻧﺤﻮﻱ اﺯ ﻣﻌﺎﺩﻟﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺣﺘﻲ ﮔﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﻓﺮاﺧﻮﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻬﻤﺖ ﻫﻢ ﻣﻴﺰﺩﻧﺪ. ﻣﻦ ﺷﺨﺼﺎ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﻱ ﻗﺼﻴﻢ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﺮﺩﻡ و ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻫﻮاﺩاﺭاﻥ ﺷﻮﺭا ﻫﺴﺘﻨﺪ اﻓﺮاﺩﻱ ﻛﻪ اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺻﻼﺡ ﺑﺪاﻧﻴﺪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺣﺰﺏ ﻳﺎ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺳﺒﺰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ اﻫﺪاﻑ ﺯﻳﺴﺖ ﻣﺤﻴﻂﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭﭼﻮﺏ ﺷﻮﺭا ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺮﺩاﺷﺖ ﻣﻦ اﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻭﺣﺸﺘﻲ اﺯ اﻓﺮاﺩ ﻧﻔﻮﺫﻱ ﺩﺭ اﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ اﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﺮﺩﻳﺪ ي ﻛﻪ ﻣﻦ اﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩﻡ ﻣﺎﻳﻞ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ.
ﻳﻜﻲ اﺯ ﺩﻻﻳﻞ اﺧﺮاﺝ ﮔﻴﻼﻧﻲ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺮﺝ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮاﻍ ﻛﻤﭗ ﻫﺎﻱ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﮔﻲ ﻣﻴﺮﻓﺘﻴﻢ و ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﻭﺯ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ اﻭ ﻗﺼﺪ اﻳﺠﺎﺩ ﻳﻚ ﺷﺒﻜﻪ ﻣﻮاﺯﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ( ﻧﻪ ﺷﻮﺭا) ﺭا ﺩاﺭﺩ.
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺑﺎ ﻛﻤﺎﻝ ﺗﺎﺳﻒ ﻳﻜﻲ اﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺷﺎﻧﺴﻬﺎﻱ ﻣﻠﻲ اﻳﺮاﻥ ﺑﺮاﻱ ﻳﻚ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺩﻣﻮﻛﺮاﺗﻴﻚ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﺖ. اﻟﺒﺘﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺁﻗﺎﻱ ﺭﺟﻮﻱ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﻙ ﺩﻫﻪ ﭘﻨﺠﺎﻩ و اﻧﺸﻌﺎﺏ ﭘﻴﻜﺎﺭ ﺧﻮاﺳﺘﺎﺭ ﻫﮋﻣﻮﻧﻲ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺁﻟﻤﺎﻧﻲ ﻫﺎ ﮔﺎﻫﻲ ﮔﻠﻮﻟﻪ اﺯ ﻋﻘﺐ ﺗﻔﻨﮓ ﺩﺭ ﻣﻴﺮﻭﺩ..
ﺑﻲ ﻃﺮﻑ
آقای حنیف حیدر نژاد من فکر میکنم واقعا ایشون دچار مشکل در ذهن هستن چون یک چیزهائی میگه که واقعا یک انسان فهمیده این چیزها را نمیگه من گوش کردم و واقعا تعجب کردم
چه باید گفت جز اینکه .کار جنون ما به تماشا کشیده است.جانا تو هم بیا که تماشای ما کنی. متاسفانه
متاسف
اينجانب
اقاى حنيف عزيز با سلام واحترام حيف عمر شما نيست كه به حرف هاى بى ربط وجرند اين مرتيكه خل ومجنون وخود ستا وديوانه توجه كنيد . براى همه روشنه كه طرف زده ه به سرش ويا به عبارتى قاطى كرده ١٢ سال ميشه كه رفته تو غار قايم شده وخوب طبيعى است كه اين محملات رو سر هم كنه وبه خورد زندانى هاى ليبرتى وشورائى ها بده اونها هم به اين مزخرفات مى خندند و تفريح مى كنند . عيالش دم از رعايت حقوق بشر در ايران اينده ، از بين بردن اعدام، ازادى بيان وووووووووميزنه و خودش يكسره از كشتن واعدام ومجازات وغيره وغيره دم ميزنه طرف يا خله كه بى خيالش ويا جدى است كه در هر دو حال فاتحه ايشون خونده است . ميكشم ميكشم هرانكه خواهرم كشت
ميكشم ميكشم هر كه برادرم كشت از سخنان شير هميشه خفته
آقای یغمایی
بارها و بارها گفته ایید که فحش و توهین را جاپ نمی فرمایید. چطور است که فحشنامه های آنتی ایوب را که به کثیف ترین وجه ایوب نظام آبادی را سرکوب میکند، چاپ میفرمایید؟
سلام اقای بنی آدم دشنامها مال گذشته است مهر ماه توجه کنید دیگر چاپ نمیشود
با درود
ای بابا، اصلا معلوم نیست که کی چی میگه. تا انجأیی که من مقالات و نظرات اینجا را خوندم، اینطوری القا میشه که مجاهدین نمیخوان اینا از عراق بیرون بیان و این کمپین داره تلاش میکنه که اونا را ببره کشور ثالث (حالا بگذریم که آقای حیدر نژاد جدیدا میگن که چرا اونا را از آلبانی خارج نمیکنند، شاید هم یه کمپین دیگه باید راه انداخت برای خارج کردن اونا به کشور چهارم). تا الان هم که تعدادی رفتند کشور ثالث (آلبانی و چند کشور دیگه)، اگه خارج کردن این تعداد کار این کمپین نیست پس کار کیه؟ اگه کار کسی دیگه ایه که پس این خانم چه کارس؟ یعنی شماها میخوان بگین که این خانم فقط حرف زده و کس دیگری عمل کرده. بهتر نیست تکلیف خودتون را معلوم کنید که چی میخواید و چی میگید. واقعاً که االله و اکبر
االله و اکبر
آفرین مردگان... به جوجه قهرمان.
حسین ع
جناب حيدر نژاد
چقدر باهوش هستى. چه بفهمى و چه نخواهى بفهمى دمكراسى يعنى همين. در چنگ سياسى حلوا خيرات نمى كنند، يا اهلش هستى يا نيستى، پس اينقدر گريه زارى راه نينداز از رفتار مجاهدين. چهار تا سوسول هى هر چرت و اتهام مى زنند تا مجاهدين جواب مى دهند جيغ بنفش مى كشند از سوسو لى. اين اول كار است بگدار همه بچه ها در محيط امن قرار گبرند أن وقت در محيط دمكراتيك كشور مربوطه و با رعايت قوانين ان كشورها نبايد گداشت شماها در جايى ظاهر شويد بدون اعتراض ايرانيان أزاده. ما وقت زياد داريم براى جنگ سياسى، اينقدر هات و پورت الكى نكنيد.
كانال هوا شناسى
آقایان و خانمها
حرف زدن و نالیدن و گزارش از خیسی آب بس است.
یکبار جمع شویید و پنج نفره از سازمان مجاهدین شکایت و در خواست ده میلیون خسارت بکنید.
سازمان یاد میگیرد در غرب و "هر کجایی در آن سر سوزنی قانون باشد" نمی توان غلط اضافه کرد و هر ندای مخالفی را در حلقوم با چماق ننگ و شرم و دروغ سرکوب کرد.
نالیدن ممنوع، آستین بالا بزنید و یک غلطی هم شما بکنید. مردیم اینقدر ناله و گریه شما را شنیدیم. نکنه به توسری خوردن عادت کردیم؟ میدانید چرا کسی انگشت در کون شیر وحشی نمیکند؟ چون آقا شیره می زنه خواهر و مادر طرف رو میدره. بنده شما اما خوشمان هم می آید!
یادش بخیر در فاز سیاسی که دستها را بالا میبردند و شعار میدادند بچه حزب الهی های لات و پوت داد میزدند " سوسولا دست نزنید..." حالا فردی بنام کانال هوا شناسی میفرماید "...چهار تا سوسول هى هر چرت و اتهام مى زنند تا مجاهدين جواب مى دهند جيغ بنفش مى كشند از سوسو لى. اين اول كار است بگدار همه بچه ها در محيط امن قرار گبرند أن وقت در محيط دمكراتيك كشور مربوطه و با رعايت قوانين ان كشورها نبايد گداشت شماها در جايى ظاهر شويد..." اینهم نتیجه خون حنیف!
در مورد بهم چسباند کامنتهای مقالات مختلف یک نویسنده باید توجه داستش که به هر جال اصلا کار منطقی و درستی نیست. این کار حتی به نوعی تحریف واقعیت است و آن هم این است که شمار کامنتها را در زیر مقاله یی بالا می برد در حالی که کامنتها مربوط به آن مقاله نیست و مربوط به مجموع مقالات است. وقت خوانندگان برای یافتن کامنت مربوط به مقاله جدید ولو اندک، به هدر می رود. به هرحال این کار هیچ خاصیتی جز بالا بردن قلابی شمار کامنت زیر یک مقاله ندارد.
وبگرد
وبگرد گرامی
با سلام
وقتی بالای مقاله میخوانید چهارده نوشته از حنیف حیدر نژاد پس قصد بالا بردن امار کامنتها نیست عزیز. گاهی برای شعرهای خود من یک کامنت هم نمی گذارند و عیب نیست
غرض از اینکار این است که تمام مقالات نویسندگان در معرض دید باشد بخصوص نویسندگان منتقد که مورد توجه هستند و نوشته هایشان معمولی نیست
نکته آخر اگر خود نویسندگان معترضند مثلا آقای حیدر نژاد با کامنتی مرا باخبر کنند تا این رویه را دنبال نکنم
با تشکر
درضمن کامنتها را بهم نمب چسبانم مقالات را به هم میچسبانم! و ردیف میکنم چون کامنتها را نمیشود بهم چسباند و وقت زیادی میبرد به تاریخ کامنتها توجه کنید اگر بهم چسبانده شود تاریخها یکسان میشود
با سلام
جناب مصداقی عزیز. به رغم احترامی که برای شما و تلاشهای خستگی ناپذیرتان قائلم و همچنین به رغم شیادی، دروغگویی و بی شرمی کم نظیر رجوی این دیکاتور حقیر، با آقای حیدرنژاد همنظرم. برای انسانهای آشفته و متناقضی چون ایوب نیز آرزوی شفای عاجل دارم. اینجا لیبرتی و اور نیست که آدمها را با رقص رهایی، حوض، دیگ، قیامت، غسل، شیرجه و ... مسخ نمود و آنها را برای اهداف قدرت طلبانه رهبر خاص الخاص به جان هم انداخت. در دنیای واقعی ما داشتن اختلاف نظر برای آدمها یک حق بدیهی و طبیعی است. درکت می کنم. مغزت هنگ می کند که چطور ممکن است در جایی با مصداقی موافق باشیم و در جایی منتقد او. امثال شما هواداران ناآگاه یا مزدوران آگاه یاد گرفته اید که یا خرخره کسی را بجویید یا مجاهد صدیق بدانید و بنامید. برای مغز علیل شما طیف تعریف نشده است. همه چیز صفر و یک است. سیاه و سفید است. چه دنیای وحشتناکی دارید. باید برای شما دل سوزاند نباید از دست شما ناراحت شد. عذرتان موجه است.
اسماعیل عزیز
من در اساس با پیشنهاد "وبگرد" موافقم و آن را درست تر و مناسب تر می دانم. اما از طرف دیگر می توانم تصور کنم که تو به قول معروف یک سر داری و هزار سودا! مهم این است که تو به لحاظ وقت و انرژی گذاری و مجموعه در گیری ها، کدام سبک کار را مناسب تر خودت می دانی. من نهایتا هر کدام که به لحاظ سلامتی فشار کمتری بر روی تو داشته باشد، با آن موافقم. خسته نباشی
ارسال یک نظر