دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۳ دی ۲۹, دوشنبه

از مجموعه شعرها و نوشته های، خانه خانم مکنزی.با من بیائین.شماره 3 .اسماعیل وفا یغمائی

 در گوشه خیابان
گیتاریست پیر میخواند
در میان حیرت عابران :
شنیده بودم کلاغا صابون میدزن
وگربه ها موش میگیرن
و خرسا زمستونو میخابن
اما نشنیده بودم شیرا قرمساق باشن
میبینم داره شاخاتون در میاد
ادامه شعرشماره 3

.ادامه شعرشماره 2. بعدا بیشتر توضیح خواهم داد

۱۴ نظر:

محمد اکیائی گفت...

شعر جالبی است ولی من یک مقدار گیج شدم

esmail گفت...

ایرج بی نام گرامی
شعر مربوطه در رابطه با والده گرامی سرکار سروده شد ه که گویا ایشان هم این شعر را به مهر تابان تقدیم کرده اطلاعات من همین قدر است و بیشتر از این را در سروده های دیگر توضیح میدهم نگران نباشید

ناشناس گفت...

شاعر عزیز
به نظر من تو برو سرت را بذار زمین و بمیر

شهریار

esmail گفت...

سلام شهریار
حتما به دستورت گوش میکنم ولی بگذار قبل از آن مقداری توضیح بدهم و چند تا قرمساق سیاسی را برای ثبت در تاریخ معرفی کنم. با تشکر از صبوری ات در این باره

esmail گفت...

ایرج بی نام
جواب قبلی را مطالعه مجدد فرمائید

ناشناس گفت...

اسماعیل

خیلی خندیدم و خیلی هم تلخ شدم.
خلاصه می خوام بگم بی نهایت عالیه این شعر.

پهلوان نطنز

ناشناس گفت...

جناب یغمایی عزیز
مرسی از شعر ریبایتان.
من از شمار آنهایی هستم که شیر قرمساق تا حالا ندیده اند.
بد نبود اگر شیر قرمساق بود ولی شیر بود.
چون مشکل ما با قرمساق بودن نیست بلکه در شیر نبودن یک قرمساق است.

خواننده

ایرج دیگر گفت...

آقا ایرج بی نام این شعر که در رابطه با والده تون نوشته شده به گمانم با این بیت شروع می شد. یادم میاد والده این بیت را یکجای مشخص خالکوبی کرده بودند
گشاده باد به ملت همیشه این درگاه
بحق اشهد و ان لااله الا الله

بوف کور گفت...

حالا چی شده؟؟؟؟؟؟

esmail گفت...

رفیق عزیزم حاج ایرج بی نام
احتیاجی نیست اقای همنشین بهار در این رابطه کاری انجام دهد با وجود والده سرکار جدا تمام مسائل حل و فصل است اصلا نگران باش پسر خوانده نازنینم . خداوند والده شما را حفظ کند

ناشناس گفت...

اسماعيل
چرا دروغ ميگويي. همچين نوشتي كه دروغ نگفته باشي ولي راست هم نگفتي. اين نوشته هم مثل نوشته اكرم حبيب خاني كجاست، صرفا براي انتقام هست . ولي حالا نوبت اين يكي هست كه ازش انتقام بگيري
تو بطور جدي احتياج به دكتر و دوا داري. با اين وضع كه من مي بينم تو اخرش خودكشي ميكني كه البته من خوشحال ميشم
اما از طرفي هم دلم ميخواد زنده بموني تا من هرروز خفتت رو و ذلتت رو ببينم، پس بيخيال دكتر و دوا
شهريار

احمد رضا.ص گفت...

شهریار جون چی چیرو دروغ میگه اینکه شیر قرمساق وجود داره؟ یا یه چیز دیگه من که نفهمیدم تو چی میگی و منظورت کدوم دروغه ؟

طرفدار حرف حق گفت...

بقول آقای ایرج شکری
گه خورده
هر کس میگوید اقای یغمائی دارد دروغ میگوید

م.ح فرانسه گفت...

بسیار عالی درود