این مقاله در
سال 91 به مناسبت 19 بهمن سالروز شهادت موسی خیابانی و اشرف ربیعی و شماری
از یاران دلیر مجاهدشان نوشته شده است. امروز بار دیگر با بازنشر این مقاله
یاد و خاطره فراموش ناشدنی این شهدا را عزیز میداریم.
______________________________-
______________________________-
اگر بواقع امر مبارزه مسلحانه ای درست شروع شده بود و حکومت خمینی مرتجع در آن اوقات واقعا مشروعیت مردمی و ملی نداشت البته این یک حماسه میشد و تاثیرات عظیم بجا مبگذاشت و تا بحال نیز رژیم ضد ایرانی و ارتجاعی
ساقط گردیده بود. ولی در حالی که رژیم خمینی، با زنده بودن خود خمینی هنوز
در بین اقشار عظیمی از ملت مشروعیت داشت، و در حالی که ملت ایران در جبهه
های جنگ تحت رهبری و دستورات خمینی و سران حکومتش و با شهامت و از جان
گذشتگی دهها هزار تن از فرزندانش از میهن خویش دلیرانه دفاع میکرد، ودر
حالی که یک دشمن خارجی کثیف تهاجمات خود را به ایران ادامه میداد و مرزهای
ایران از جسد و اسکلت پوشیده شده بود، کار رهبر خطاکار وفرصت طلب و خود رای
و مستبدی که در سر بخارات مسموم فردیت و توهمات سودای فرمانروائی زود رس
داشت، وآنچه که شروع شده بود یک مبارزه مسلحانه اصیل نبود 19بهمن سال 60، فاجعه یا حماسه
۱۱ نظر:
پیشنهاد میکنم حالا که این مطلب مربوط به 19 بهمن را گذاشتید، مقاله سه دهه فرار رهبر عقیدتی نوشته ایرج مصداقی را هم بگذارید که حنس جور بشه و همه ببینند که کی کشته شد و کی در رفت.
مژگان
کاملا درست است من با این تحلیل موافقم در اساس فاجعه از یک اشتباه شروع شد و همه چیز را نابود کرد
با درود فراوان به سایت صدا و گردانندگان ان !
ولی در حالی که رژیم خمینی، با زنده بودن خود خمینی هنوز در بین اقشار عظیمی از ملت مشروعیت داشت، و در حالی که ملت ایران در جبهه های جنگ تحت رهبری و دستورات خمینی و سران حکومتش و با شهامت و از جان گذشتگی دهها هزار تن از فرزندانش از میهن خویش دلیرانه دفاع میکرد، ودر حالی که یک دشمن خارجی کثیف تهاجمات خود را به ایران ادامه میداد و مرزهای ایران از جسد و اسکلت پوشیده شده بود، کار رهبر خطاکار وفرصت طلب و خود رای و مستبدی که در سر بخارات مسموم فردیت و توهمات سودای فرمانروائی زود رس داشت، وآنچه که شروع شده بود یک مبارزه مسلحانه اصیل نبود بلکه بدون تعارفات یک عمل تروریستی آنارشیستی غلط علیه یک حکومت ارتجاعی اما مردمی بود، هنوز نمی بایست با این رژیم دست به مبارزه مسلحانه زد. باید از رجوی متوهم ودارای فردیت شدید پرسید چگونه است که در نشریه مجاهد 119 منتشره در هفده اردیبهشت سال 1360 یعنی دو ماه قبل از شروع مبارزه باصطلاح مسلحانه در تیتر نامه به خمینی مینویسی
خدمت حضرت آیه الله العظمی خمینی،
مقام رهبری کشور جمهوری اسلامی ایران حضرت آیه الله خمینی
و در نشریه شماره 123 مجاهد به مورخه 4 خرداد، جنبش ارتجاعی آخوند خمینی که رهبری 15 خرداد 42 در دست او بود را نقطه عطف در مبارزات خلق میدانی. 15 خرداد را گورستان رفرمیسم!! روز تولد ایدئولوژیک مجاهدین!! سر فصل جنبش نوین انقلابی!! میخوانی، و شگفت تر از همه آن را سالروز تولد یک سمبل ملی مقاومت و شرف یعنی خمینی میدانی!!
حمید
شهیدان زنده اند الله و اکبر
بخون آغشته اند االله و اکبر
روح شهدای نوزده بهمن شاد
خدا لعنت کنه خمینی و خامنه ای رو که ملتی رو بدبخت کردن
خدا خودش به این مجاهدینم کمک کنه که از این وضع بیان بیرون حقشون نیست والله این همه بدبختی بکشن حالا اشتباه شده چه خاکی بسر بکنیم باید یه کوششی کرد
کریمی
خب که چی؟ منظورت از منتشر نکردن نظر چیه اسماعیل عزیز؟ مشکلی نیست مجبور به نوشتن نظر نیستم. وبلاگ خودت حق داری ولی چرا؟ از چی میخوای دفاع کنی؟ یا از چی میترسی؟
جناب محمود باسلام
عزیز
با اسم مستعار نمیتوان یک نفر را حتی اگر درست باشد به توطئه متهم کرد. هر چند حرفت درست باشد
اگر میخواهی این نظریه را انتشار دهی با اسم و رسم واقعی با عکس میتوانی منتشر کنی مثل مصداقی یا خود من یا بقیه و گرنه وبگاه میشود محل متهم کردنها با اسامی مستعار. تاکید میکنم کل ماجرا دردناکتر از نظر شماست ولی وقتی یک نظر خاص وجود دارد نظریه پرئاز باید از ابهام بیرون آید.
در مورد اینکه هر وبگاه حق دارد نظرات را منتشر کند یا نکند حرفت درست است
با پوزش
لعنت به خمینی و هر آخوند ولی این فیلم را ببینید که سازمان محمد حنیف را برداشت و به زیر سایه چه دیکتاتوری برد وای بر حیثیت مجاهد خلق وای وای
https://www.youtube.com/watch?v=DKngn7s1vfQ
https://www.youtube.com/watch?v=dYK3aTnGyCA&oref=https%3A%2F%2Fwww.youtube.com%2Fwatch%3Fv%3DdYK3aTnGyCA&has_verified=1
ببینیم و عبرت بگیریم
مشکل بر سر صدام و رفتن به عراق نیست در دنیای سیاست اینها عادی هست دشمن دشمن تو دوست توست ولی مشکل اصلی در ساخت دستگاه رهبری است که سازمانم مجاهدین را به این روزگار دچار کرده است و واقعا یک کلاف عجیبی درست کرده مسشود اشتباه کرد ولی کوشش کرد درست کنیم ولی هر اشتباه با یک اشتباه دیگری وقتی میشود این وضع دچار میشود
تقی
خدا رفتگان رو رحمت کنه زنده ها رم هدایت کنه فعلا که این ملاها بابای همه رو در آوردن خدا لعنتشون کنه که نمیدونم چرا نمیکنه امیدوارم یه روز ملت بلند شن و اینا رو جارو کنن امید به خدا
باقر انارکی
اسماعیل گرامی
حرف حق، حق است. حرف منطقی، منطقی است. من هم گردنم در برابر حرف حق و منطقی ار مو باریک تر است.
امیدوارم روزی چنین ظرفیتی را در روشنفکران و فضای سیاسی ایرانیان ببینم که به قول شما از ابهام خارج شوم (متاسفانه فضا بسیار آلوده تر از آن است) و با اسم مشخص حرفهای جدی ام را بزنم. قیمت خیلی بیشتر از آن چیزی فکرش را بتوانی بکنی داده ام. دیگر ظرفیتی ندارم (اصلا هم از این که دیگر ظرفیتش را ندارم شرمنده نیستم). فعلا که به جای افراد (سی یا سی)، افراد ( 30 و 30) میبینم.
سپاس عزیز.
ارسال یک نظر