دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۳ مرداد ۱, دوشنبه

کشف حجاب، رضا شاه و شعر پروین اعتصامی


تاریخ را آنگونه که بوده بخوانیم
رضا شاه پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی‌که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:
“بی نهایت مسرورم که می‌بینم خانم‌ها در نتیجه دانایی و معرفت به وضعیت خود آشنا, و به حقوق و مزایای خود پی برده اند.
همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع, نمی‌توانستند استعــــداد و لیـــاقت ذاتی خود را بــروز دهند
بلکه باید بگویم که نمی‌توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می‌رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می‌باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.
مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی‌شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی‌آمدند،خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می‌افتاد و در آن موقع سرشماری می‌کردند و می‌خواستند تامین آذوقه نمایند.
من میل به تظاهر ندارم و نمی‌خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی‌خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت‌هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.
من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.
ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.
شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم‌های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.
سعادت آتیه در دست شماست”
***


بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی‌شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می‌شود.

زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود 
پیــــشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشــــــانی نبود
زندگی و ‌مــــرگش اندر کنج عزلت‌ می‌گذشت 
زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود
کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد 
کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود
در عدالتخانـــــه‌ی انصاف، زن شاهـــد نداشت 
در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود
دادخواهیهـــــای زن می‌مانــد عمری بی‌جواب 
آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود
بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک
 در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود
از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی 
ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود
نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان می‌داشتند 
این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود
زن کجــا بافنــده می‌شــد بی‌نخ و دوک هنـــر 
خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود
میـــوه‌های دکّـــه‌ی دانش فراوان بــــود ، لیک 
بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود
در قفـــــــس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان 
در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود
بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست 
زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود
آب و رنـــگ از علم می‌بایست شــــرط برتری 
بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود
جلوه‌ی‌صد‌‌پرنیان ،‌ چون‌یک قبای‌ساده نـیست 
عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود
ارزش پوشنده، کفش و‌ جامــــــه را‌ ارزنده کرد
 قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود
ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند 
گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود
از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن 
زیـــــــور و زر، پــــرده‌پـــــوشِ عیب نادانی نبود
عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بــس 
جامـــــــه‌ی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود
زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک 
پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود
زن چو گنجور است‌و عفت،گنج و حرص‌و ‌آز،دزد
 وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود
اهـــرمن بر سفره‌ی تقو ی نمی‌شد میهمــــان 
زان که می‌دانست کان جا، جای مهمانی نبود
پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج
 تـــــوشه‌ای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود
چشم و دل ر ا پـــرده می‌بایست، امـا از عفاف 
چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود
خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد 
کار ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود
شه‌نمی‌شد گر‌در این گمگشتـــه کشتی‌ناخدای 
ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود
بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل 
دید مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود
« پروین اعتصامی»

پروین اعتصامی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پروین اعتصامی و رضاشاه

 


تاریخ را آنگونه که بوده بخوانیم در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ چه گذشت و نیت اصلی کشف حجاب چه بود؟! و پروین اعتصامی‌چی سرود برای چنین روزی و برای ثبت آن در تاریخ »

رضا شاه پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی‌که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:

“بی نهایت مسرورم که می‌بینم خانم‌ها در نتیجه دانایی و معرفت به وضعیت خود آشنا, و به حقوق و مزایای خود پی بردهاند.


همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع, نمی‌توانستند استعــــداد و لیـــاقت ذاتی خود را بــروز دهند بلکه باید بگویم که نمی‌توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می‌رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می‌باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.

مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی‌شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی‌آمدند،خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می‌افتاد و در آن موقع سرشماری می‌کردند و می‌خواستند تامین آذوقه نمایند.

من میل به تظاهر ندارم و نمی‌خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی‌خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت‌هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.

من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.

ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.

شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم‌های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.
سعادت آتیه در دست شماست”
reza shah

بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی‌شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می‌شود.
زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود پیــــشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشــــــانی نبود



زندگی و ‌مــــرگش اندر کنج عزلت‌ می‌گذشت زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود



کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود



در عدالتخانـــــه‌ی انصاف، زن شاهـــد نداشت در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود



دادخواهیهـــــای زن می‌مانــد عمری بی‌جواب آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود



بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود



از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود



نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان می‌داشتند این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود



زن کجــا بافنــده می‌شــد بی‌نخ و دوک هنـــر خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود


میـــوه‌های دکّـــه‌ی دانش فراوان بــــود ، لیک بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود


در قفـــــــس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود


بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود


آب و رنـــگ از علم می‌بایست شــــرط برتری بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود


جلوه‌ی‌صد‌‌پرنیان ،‌ چون‌یک قبای‌ساده نـیست عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود


ارزش پوشنده، کفش و‌ جامــــــه را‌ ارزنده کرد قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود


ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود


از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن زیـــــــور و زر، پــــرده‌پـــــوشِ عیب نادانی نبود


عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بــس جامـــــــه‌ی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود


زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود


زن چو گنجور است‌و عفت،گنج و حرص‌و ‌آز،دزد وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود


اهـــرمن بر سفره‌ی تقو ی نمی‌شد میهمــــان زان که می‌دانست کان جا، جای مهمانی نبود


پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج تـــــوشه‌ای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود


چشم و دل ر ا پـــرده می‌بایست، امـا از عفاف چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود


خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود


شه‌نمی‌شد گر‌در این گمگشتـــه کشتی‌ناخدای ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود


بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود


« پروین اعتصامی»

2 Responses to سخنان رضا شاه بزرگ در روز کشف حجاب و شعر پروین اعتصامی

  1. بهزاد پرنیان ژانویه 4, 2014 at 10:51 ق.ظ
    بنگر بنده این گفتار که بصورت قانون تجلی یافت اولین گام برای از میان برداشتن هرگونه تفکیک جنسیتی بوده است، و بیانگر ژرف نگری و شجاعت نگارندگان و ترتیب دهندگان آن نیز میباشد.بطور کلی از آنجا که دین اسلام مبتنی بر فرامین آمده در کتاب مقدس مسلمانان میباشد، و نیز از آنروی که باورمندان به اسلام به خداوندگاری با نام الله معتقد میباشند که خاصیت های مردانه دارد،لذا قوانین و فرامین موجود در قاموس دین اسلام مرد محور بوده و هرگونه حقوق ذاتی را برای بانوان مردود میداند. از همین روی میبیست تا به طریقی از انحا بانوان را در مستوره هائی از جنس نادانی نگاه داشت تا به کمترین حقوق خود پی نبرند و اولین گام در اینجهت همانا نهادینه نمودن قدرت در پس زمینه ذهن بانوان است که بباورند قدرت و حق مختص نران و مردان اجتماع است بصورت ذاتی. و اولین پرده از این باورمندی، در پرده قرار گرفتن تن و وجود بیرونی میباشد که بایستی برای احراز حق خود بکار گرفته شود.آنزمان که تن در حصر است اندیشه تنها میتواند بصورت تجریدی تجربه اندوزی نماید، پس بایستی تا سردمداران و باورمندان به اسلام زن را در پرده و حجاب نگاه دارند.
  2. بهزاد پرنیان ژانویه 4, 2014 at 10:53 ق.ظ
    بنگر بنده این گفتار که بصورت قانون تجلی یافت اولین گام برای از میان برداشتن هرگونه تفکیک جنسیتی بوده است، و بیانگر ژرف نگری و شجاعت نگارندگان و ترتیب دهندگان آن نیز میباشد.بطور کلی از آنجا که دین اسلام مبتنی بر فرامین آمده در کتاب مقدس مسلمانان میباشد، و نیز از آنروی که باورمندان به اسلام به خداوندگاری با نام الله معتقد میباشند که خاصیت های مردانه دارد،لذا قوانین و فرامین موجود در قاموس دین اسلام مرد محور بوده و هرگونه حقوق ذاتی را برای بانوان مردود میداند. از همین روی میبیست تا به طریقی از انحا بانوان را در مستوره هائی از جنس نادانی نگاه داشت تا به کمترین حقوق خود پی نبرند و اولین گام در اینجهت همانا نهادینه نمودن قدرت در پس زمینه ذهن بانوان است که بباورند قدرت و حق مختص نران و مردان اجتماع است بصورت ذاتی. و اولین پرده از این باورمندی، در پرده قرار گرفتن تن و وجود بیرونی میباشد که بایستی برای احراز حق خود بکار گرفته شود.آنزمان که تن در حصر است اندیشه تنها میتواند بصورت تجریدی تجربه اندوزی نماید، پس بایستی تا سردمداران و باورمندان به اسلام زن را در پرده و حجاب نگاه دارند.

پاسخ دهید

نشانی پست‌الکترونیک شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تاریخ را آنگونه که بوده بخوانیم در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ چه گذشت و نیت اصلی کشف حجاب چه بود؟! و پروین اعتصامی‌چی سرود برای چنین روزی و برای ثبت آن در تاریخ »

رضا شاه پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی‌که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:

“بی نهایت مسرورم که می‌بینم خانم‌ها در نتیجه دانایی و معرفت به وضعیت خود آشنا, و به حقوق و مزایای خود پی بردهاند.


همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع, نمی‌توانستند استعــــداد و لیـــاقت ذاتی خود را بــروز دهند بلکه باید بگویم که نمی‌توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می‌رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می‌باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.

مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی‌شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی‌آمدند،خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می‌افتاد و در آن موقع سرشماری می‌کردند و می‌خواستند تامین آذوقه نمایند.

من میل به تظاهر ندارم و نمی‌خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی‌خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت‌هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.

من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.

ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.

شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم‌های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.
سعادت آتیه در دست شماست”
reza shah

بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی‌شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می‌شود.
زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود پیــــشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشــــــانی نبود



زندگی و ‌مــــرگش اندر کنج عزلت‌ می‌گذشت زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود



کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود



در عدالتخانـــــه‌ی انصاف، زن شاهـــد نداشت در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود



دادخواهیهـــــای زن می‌مانــد عمری بی‌جواب آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود



بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود



از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود



نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان می‌داشتند این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود



زن کجــا بافنــده می‌شــد بی‌نخ و دوک هنـــر خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود


میـــوه‌های دکّـــه‌ی دانش فراوان بــــود ، لیک بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود


در قفـــــــس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود


بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود


آب و رنـــگ از علم می‌بایست شــــرط برتری بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود


جلوه‌ی‌صد‌‌پرنیان ،‌ چون‌یک قبای‌ساده نـیست عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود


ارزش پوشنده، کفش و‌ جامــــــه را‌ ارزنده کرد قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود


ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود


از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن زیـــــــور و زر، پــــرده‌پـــــوشِ عیب نادانی نبود


عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بــس جامـــــــه‌ی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود


زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود


زن چو گنجور است‌و عفت،گنج و حرص‌و ‌آز،دزد وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود


اهـــرمن بر سفره‌ی تقو ی نمی‌شد میهمــــان زان که می‌دانست کان جا، جای مهمانی نبود


پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج تـــــوشه‌ای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود


چشم و دل ر ا پـــرده می‌بایست، امـا از عفاف چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود


خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود


شه‌نمی‌شد گر‌در این گمگشتـــه کشتی‌ناخدای ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود


بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود


« پروین اعتصامی»

2 Responses to سخنان رضا شاه بزرگ در روز کشف حجاب و شعر پروین اعتصامی

  1. بهزاد پرنیان ژانویه 4, 2014 at 10:51 ق.ظ
    بنگر بنده این گفتار که بصورت قانون تجلی یافت اولین گام برای از میان برداشتن هرگونه تفکیک جنسیتی بوده است، و بیانگر ژرف نگری و شجاعت نگارندگان و ترتیب دهندگان آن نیز میباشد.بطور کلی از آنجا که دین اسلام مبتنی بر فرامین آمده در کتاب مقدس مسلمانان میباشد، و نیز از آنروی که باورمندان به اسلام به خداوندگاری با نام الله معتقد میباشند که خاصیت های مردانه دارد،لذا قوانین و فرامین موجود در قاموس دین اسلام مرد محور بوده و هرگونه حقوق ذاتی را برای بانوان مردود میداند. از همین روی میبیست تا به طریقی از انحا بانوان را در مستوره هائی از جنس نادانی نگاه داشت تا به کمترین حقوق خود پی نبرند و اولین گام در اینجهت همانا نهادینه نمودن قدرت در پس زمینه ذهن بانوان است که بباورند قدرت و حق مختص نران و مردان اجتماع است بصورت ذاتی. و اولین پرده از این باورمندی، در پرده قرار گرفتن تن و وجود بیرونی میباشد که بایستی برای احراز حق خود بکار گرفته شود.آنزمان که تن در حصر است اندیشه تنها میتواند بصورت تجریدی تجربه اندوزی نماید، پس بایستی تا سردمداران و باورمندان به اسلام زن را در پرده و حجاب نگاه دارند.
  2. بهزاد پرنیان ژانویه 4, 2014 at 10:53 ق.ظ
    بنگر بنده این گفتار که بصورت قانون تجلی یافت اولین گام برای از میان برداشتن هرگونه تفکیک جنسیتی بوده است، و بیانگر ژرف نگری و شجاعت نگارندگان و ترتیب دهندگان آن نیز میباشد.بطور کلی از آنجا که دین اسلام مبتنی بر فرامین آمده در کتاب مقدس مسلمانان میباشد، و نیز از آنروی که باورمندان به اسلام به خداوندگاری با نام الله معتقد میباشند که خاصیت های مردانه دارد،لذا قوانین و فرامین موجود در قاموس دین اسلام مرد محور بوده و هرگونه حقوق ذاتی را برای بانوان مردود میداند. از همین روی میبیست تا به طریقی از انحا بانوان را در مستوره هائی از جنس نادانی نگاه داشت تا به کمترین حقوق خود پی نبرند و اولین گام در اینجهت همانا نهادینه نمودن قدرت در پس زمینه ذهن بانوان است که بباورند قدرت و حق مختص نران و مردان اجتماع است بصورت ذاتی. و اولین پرده از این باورمندی، در پرده قرار گرفتن تن و وجود بیرونی میباشد که بایستی برای احراز حق خود بکار گرفته شود.آنزمان که تن در حصر است اندیشه تنها میتواند بصورت تجریدی تجربه اندوزی نماید، پس بایستی تا سردمداران و باورمندان به اسلام زن را در پرده و حجاب نگاه دارند.

پاسخ دهید

نشانی پست‌الکترونیک شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اریخ را آنگونه که بوده بخوانیم در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ چه گذشت و نیت اصلی کشف حجاب چه بود؟! و پروین اعتصامی‌چی سرود برای چنین روزی و برای ثبت آن در تاریخ »

رضا شاه پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی‌که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:

“بی نهایت مسرورم که می‌بینم خانم‌ها در نتیجه دانایی و معرفت به وضعیت خود آشنا, و به حقوق و مزایای خود پی بردهاند.


همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع, نمی‌توانستند استعــــداد و لیـــاقت ذاتی خود را بــروز دهند بلکه باید بگویم که نمی‌توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می‌رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می‌باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.

مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی‌شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی‌آمدند،خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می‌افتاد و در آن موقع سرشماری می‌کردند و می‌خواستند تامین آذوقه نمایند.

من میل به تظاهر ندارم و نمی‌خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی‌خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت‌هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.

من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.

ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.

شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم‌های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.
سعادت آتیه در دست شماست”
reza shah

بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی‌شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می‌شود.
زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود پیــــشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشــــــانی نبود



زندگی و ‌مــــرگش اندر کنج عزلت‌ می‌گذشت زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود



کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود



در عدالتخانـــــه‌ی انصاف، زن شاهـــد نداشت در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود



دادخواهیهـــــای زن می‌مانــد عمری بی‌جواب آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود



بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود



از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود



نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان می‌داشتند این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود



زن کجــا بافنــده می‌شــد بی‌نخ و دوک هنـــر خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود


میـــوه‌های دکّـــه‌ی دانش فراوان بــــود ، لیک بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود


در قفـــــــس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود


بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود


آب و رنـــگ از علم می‌بایست شــــرط برتری بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود


جلوه‌ی‌صد‌‌پرنیان ،‌ چون‌یک قبای‌ساده نـیست عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود


ارزش پوشنده، کفش و‌ جامــــــه را‌ ارزنده کرد قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود


ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود


از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن زیـــــــور و زر، پــــرده‌پـــــوشِ عیب نادانی نبود


عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بــس جامـــــــه‌ی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود


زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود


زن چو گنجور است‌و عفت،گنج و حرص‌و ‌آز،دزد وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود


اهـــرمن بر سفره‌ی تقو ی نمی‌شد میهمــــان زان که می‌دانست کان جا، جای مهمانی نبود


پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج تـــــوشه‌ای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود


چشم و دل ر ا پـــرده می‌بایست، امـا از عفاف چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود


خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود


شه‌نمی‌شد گر‌در این گمگشتـــه کشتی‌ناخدای ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود


بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود


« پروین اعتصامی»
اریخ را آنگونه که بوده بخوانیم در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ چه گذشت و نیت اصلی کشف حجاب چه بود؟! و پروین اعتصامی‌چی سرود برای چنین روزی و برای ثبت آن در تاریخ »

رضا شاه پهلوی در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ کشف حجاب را رسما اعلام کرد و در مراسمی‌که در جشن پایان تحصیلی دختران در دانش سرای مقدماتی تهران بر گزار شد چنین سخن گفت:

“بی نهایت مسرورم که می‌بینم خانم‌ها در نتیجه دانایی و معرفت به وضعیت خود آشنا, و به حقوق و مزایای خود پی بردهاند.


همانطور که خانم تربیــت اشاره نمودند، زنهای این کشـــــــور به واسطه خارج بودن از اجتماع, نمی‌توانستند استعــــداد و لیـــاقت ذاتی خود را بــروز دهند بلکه باید بگویم که نمی‌توانستند حق خود را نسبت به کشور و میهن عزیز خود ادا نمایند و بلاخره خدمات و فداکاری خود را آنطور که شایسته است انجام دهند و حالا می‌رونـــد علاوه بر امتیـــاز برجستـــه مادری که دارا می‌باشند از مزایای دیگر اجتماع نیز بهره مند گردند.

مــــا نباید از نظر دور بــداریم که نصف جمعیت کشور ما به حساب نمیآمد یعنی نصف قوای عامله ی مملکت بیکار بود. هیچوقت احصائیه از زنها برداشته نمی‌شد مثل اینکه زنها یک افراد دیگری بودند و جزو جمعیت ایران به شمار نمی‌آمدند،خیلی جای تاسف است که فقط یک مورد ممکن بود احصائیه زنها برداشته شود و آن موقعی بود که وضعیت ارزاق در مضیقه می‌افتاد و در آن موقع سرشماری می‌کردند و می‌خواستند تامین آذوقه نمایند.

من میل به تظاهر ندارم و نمی‌خواهم از اقداماتی که شده است اظهار خوشوقتی کنم و نمی‌خواهم فرقی بین امروز با روزهای دیگر بگذارم ولی شما خانمها باید این روز را یک روز بزرگ بدانید و از فرصت‌هایی که دارید برای ترقی کشور استفاده کنید.

من معتقدم که برای سعادت و ترقی این مملکت باید همه از صمیم قلب کار کنیم.

ولی هیچ نباید غفلت نمایند که مملکت محتاج به فعالیت و کار است و باید روز بروز بیشتر و بهتر برای سعادت و نیک بختی مردم قدم برداشته شود.

شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و قدم برای سعادت خود و وطن خود بیرون گذارده اید. بدانید وظیفهی شماست که باید در راه وطن خود کار کنید، شما تربیت کنندهی نسل آتیه خواهید بود، انتظارمان از شما خانم‌های دانشمند این است که در زندگی قانع باشید و کار نمائید و از تجمل و اسراف بپرهیزید.
سعادت آتیه در دست شماست”
reza shah

بر اساس بخشی از سخنان رضا شاه، پروین اعتصامی‌شعر گنج عفت « زن در ایران » را سروده است و اگر دقت کنید شروع این سروده با بخشی از سخنان رضا شاه آغاز می‌شود.
زن در ایران، پیـش از این گویی که ایرانی نبود پیــــشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشــــــانی نبود



زندگی و ‌مــــرگش اندر کنج عزلت‌ می‌گذشت زن چه بود آن روزها، گــــر زان که زندانی نبود



کس چو زن، انـــدر سیاهی قرنها منـــزل نکرد کس چو زن، در معبــد سالوس قــربانی نبود



در عدالتخانـــــه‌ی انصاف، زن شاهـــد نداشت در دبستان فضیـــلت، زن دبستـــــــانی نبود



دادخواهیهـــــای زن می‌مانــد عمری بی‌جواب آشکارا بـــــــود این بیــــــداد، پنهـــــــانی نبود



بس کســـان را جامه و چوب شبانی بود، لیک در نهــــــــادِ جمله گـــرگی بود، چــوپانی نبود



از بــــــرای زن به میــــــدا ن فــــراخِ زنــــــــدگی ســرنوشت و قسمتی، جز تنگ میــدانی نبود



نـــــور دانـش را زچشم زن نهـــان می‌داشتند این نـــــدانستن ز پستی و گرانجـــــــانی نبود



زن کجــا بافنــده می‌شــد بی‌نخ و دوک هنـــر خـــــــرمن و حاصل نبـــود آنجا که دهقانی نبود


میـــوه‌های دکّـــه‌ی دانش فراوان بــــود ، لیک بهــــــــر زن هــــرگز نصیبی زین فـــــراوانی نبود


در قفـــــــس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان در گلستــــان، نام از این مـــــرغ گلستانی نبود


بهـــــــر زن، تقلیـــد تیه فتنه و چـــــاه بلاست زیـــــــرک آن زن کاو رهش این راه ظلمانی نبود


آب و رنـــگ از علم می‌بایست شــــرط برتری بـــــــــا زمـــــــرّد یاره و لعل بـــــــدخشانی نبود


جلوه‌ی‌صد‌‌پرنیان ،‌ چون‌یک قبای‌ساده نـیست عـزت از شایستگی بود، از هوســــــرانی نبود


ارزش پوشنده، کفش و‌ جامــــــه را‌ ارزنده کرد قــــدر و پستی، با گـــرانی و بـــــه ارزانی نبود


ســــادگی و پاکی و پرهیز، یک یک گــــوهرند گــــــوهر تابنـــــده، تنهـــــا گوهـــــر کانی نبود


از زر و زیور چه سود آنجا که نــــادان است زن زیـــــــور و زر، پــــرده‌پـــــوشِ عیب نادانی نبود


عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بــس جامـــــــه‌ی عجب و هـــ وا، بهتر ز عریانی نبود


زن سبکساری نبیند تا گـرانسنگ است و پاک پـــــاک را آسیبی از آلــــــوده دامـــــــانی نبود


زن چو گنجور است‌و عفت،گنج و حرص‌و ‌آز،دزد وای اگـــــــر آگـــــه از آیین نگهبــــــــــانی نبود


اهـــرمن بر سفره‌ی تقو ی نمی‌شد میهمــــان زان که می‌دانست کان جا، جای مهمانی نبود


پا بــــــه راه راست بایــــد داشت، کاندر راه کج تـــــوشه‌ای و رهنمـودی، جــــز پشیمانی نبود


چشم و دل ر ا پـــرده می‌بایست، امـا از عفاف چــــــادر پـــــــوسیــــــده، بنیاد مسلمانی نبود


خسروا، دست تـــــوانای تــــو، آسان کــــرد کار ورنـــــــه در این کـــار سخت امیــد آسانی نبود


شه‌نمی‌شد گر‌در این گمگشتـــه کشتی‌ناخدای ســــــاحلی پیـــــدا از این دریــای طوفانی نبود


بایـــد این انـــوار را پروین بـــــه چشم عقــل دید مهــــــر رخشان را نشایـــــد گفت نــورانی نبود


« پروین اعتصامی»

۲ نظر:

داوود گفت...

درود بر این بزرگ مردی که ناشناخته ماند و بسیار بد قضاوت شد. اگر رضا شاه هیچ خدمت بزرگی به کشور نکرده باشد که بسیار زیاد کرده و در طی‌ ۱۶ سال کشور را به کلی‌ دگرگون نمود و فصل جدیدی را در تاریخ میهن ما پایه گذشت همان کشف حجابش بسیار خدمت بزرگی به مردمان این سرزمین بود بخصوص که بر عکس پیشینیان از فرزندان خودش آغاز کرد و اشرف و شمس را بی‌ حجاب در انظار عموم ظاهر گردیدند. یادش برای همیشه در قلب ایران دوستان خواهد ماند

Unknown گفت...

لطفاً اول بفهمید کشف حجاب چه علتی داشته و برای چه بوده،
دوماً بدانید که در دوران شاه اختلاف فرهنگی در لباس ها و پوشش بسیار کثیف و افتضاح بود.بنابراین شاه یک لباس مشخص برای عموم برگزید.
پس در دوران کنونی که اکثر مردم با لباس های پاره و پوره که به حساب مد است و لباس های تنگ و ....
راه می روند باید علیه این لباس ها اقدام شود نه علیه حجاب.
چه بسا حجاب برای عموم با توجه به فرهنگ کهن و سابقه طولانی ای انیان در حجاب بهتر است.