«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی
است که از این پس در دوازده خط و نیم مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از
سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید
بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل
روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد
من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به
این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست!.
تهاجم دوم
ایران سه تهاجم بزرگ را از سر گذراند. در
تهاجم اول
اسکندر آمد و جانشینانش، سلوکیان، بیش از یک قرن حکومت کردند و ایران دوباره به عنصر ایرانی بازگشت. در تهاجم سوم مغولها و تیموریان آمدند و سالها ماندند و در ایران ذوب شدند.اینان نتوانستند یا نشد که قدرت سیاسی و نظامی را به یک دستگاه معنوی تبدیل کنند. این را هم نمی خواستند. در تهاجم دوم وحمله مسلمین و سقوط ساسانیان حکومت از دست عنصر ایرانی خارج شد.تا قرنها ، و بعد، این حمله و قدرت نظامی تبدیل به یک «دستگاه معنوی» شد و به همین دلیل وقتی اعراب رفتند خود ما ایرانیان این دستگاه را حفظ کردیم . اسامی خود را که خسرو و آرش و رودابه و گرد آفرید بود گذاشتیم عبدالله، عبدالعلی، عبدالحسین ،یعنی نوکر الله، نوکر علی، نوکر حسین ورقیه و سکینه و... اسلام سنی را تا قرن نهم و از قرن نهم تا حالا اسلام شیعی را پاسداریم. این تبدیل به «هویت» ما شد.این تبدیل به «دستگاه معرفتی» و شناختی ما شد. و این منجمله در پایه های معرفتی بازگشت حکومت اسلامی خمینی را باعث شد.این بما خدا داد. پیامبر داد. امام داد.و دنیا و آخرت را برای ما رقم زد و رقم میزند. سئوال این است:ایا هرگز بطور جدی به این فکر کرده ایم و جرئت داریم بپرسیم که این هویت و معرفت واقعی و درست است؟ با بقال و نجار محله کاری ندارم. با کسی که می اندیشد میگویم! آیا فکر کرده ایم آیا این خدا واقعا خداست؟آیا آنچه برای ما به ارمغان آوردند واقعا تحفه به د رد بخوری است؟ فکر نمی کنیم!. میترسیم!.چون در نهایت کار اگر چه با ادعای روشنفکری ،فاصله ای با بقال و نجار و سبزی فروش مظلوم محله نداریم. گرز نکیر و منکر هست! و سودای جاودانگی و بهشت و... ولی میتوان فکر کرد می توان....
اسکندر آمد و جانشینانش، سلوکیان، بیش از یک قرن حکومت کردند و ایران دوباره به عنصر ایرانی بازگشت. در تهاجم سوم مغولها و تیموریان آمدند و سالها ماندند و در ایران ذوب شدند.اینان نتوانستند یا نشد که قدرت سیاسی و نظامی را به یک دستگاه معنوی تبدیل کنند. این را هم نمی خواستند. در تهاجم دوم وحمله مسلمین و سقوط ساسانیان حکومت از دست عنصر ایرانی خارج شد.تا قرنها ، و بعد، این حمله و قدرت نظامی تبدیل به یک «دستگاه معنوی» شد و به همین دلیل وقتی اعراب رفتند خود ما ایرانیان این دستگاه را حفظ کردیم . اسامی خود را که خسرو و آرش و رودابه و گرد آفرید بود گذاشتیم عبدالله، عبدالعلی، عبدالحسین ،یعنی نوکر الله، نوکر علی، نوکر حسین ورقیه و سکینه و... اسلام سنی را تا قرن نهم و از قرن نهم تا حالا اسلام شیعی را پاسداریم. این تبدیل به «هویت» ما شد.این تبدیل به «دستگاه معرفتی» و شناختی ما شد. و این منجمله در پایه های معرفتی بازگشت حکومت اسلامی خمینی را باعث شد.این بما خدا داد. پیامبر داد. امام داد.و دنیا و آخرت را برای ما رقم زد و رقم میزند. سئوال این است:ایا هرگز بطور جدی به این فکر کرده ایم و جرئت داریم بپرسیم که این هویت و معرفت واقعی و درست است؟ با بقال و نجار محله کاری ندارم. با کسی که می اندیشد میگویم! آیا فکر کرده ایم آیا این خدا واقعا خداست؟آیا آنچه برای ما به ارمغان آوردند واقعا تحفه به د رد بخوری است؟ فکر نمی کنیم!. میترسیم!.چون در نهایت کار اگر چه با ادعای روشنفکری ،فاصله ای با بقال و نجار و سبزی فروش مظلوم محله نداریم. گرز نکیر و منکر هست! و سودای جاودانگی و بهشت و... ولی میتوان فکر کرد می توان....
یازده مارس 2015
۱۱ نظر:
من راستش را بخواهید خیلی از این دو تا غول بی شاخ و دم که اسمهای خیلی بی تر بیتی هم دارند می ترسم. خیلی خیلی هم می ترسم چون اینطور که شنیده ام هزار بار از بازجوهای اوین هم بدترند و نمیشه درشت نویسی تحویلشون داد و اگر دروغ هم بگوییم همانجا در جا چوب توی آستینامن می کنند.
بهمین دلیل من حاضرم تا هفت جدم نوکر خدا و علی و حسین و سکینه باشند ولی شب اول قبر گرفتار این دو تا فرشته بی تربیت نشوم که من هی داد بزنم ترا خدا نکیر و اونم ول کن نباشد!
شما حالا هی تلاش کنید که ما را شیر کنید و به جان اسلام و خدا و پیغمبر بیندازید اما بی فایده است و ما حواسمان جمع استو برای جیفه دنیا خودمان رایک عمر گرفتار عذاب علیم نمی کنیم.
نوکر خدا و دوازده امام
راه درازی است جناب یغمائی بسیار دراز و سخت ولی باید طی بشود تا از این تاریکیها بیرون بیائیم ممنون از شما
همین خودش قابل فکر است چندین قرنهاست ما را به نکیر و منکر عادت داده اند تا در قبر هم این دین دست از سرمان بر نمیدارد بخدا مردیم بابا من بیدین نیستم ولی همه عمر این دین مرا ترسانده است
اره اسماعیل کاملا همین است. یعنی ما ایرانیها، حد اقل بعضی از ما بعد از ۱۴۰۰ سال دارد ۲زاری مان می افتد! عامل عقب افتادگی ما همین اسلام عزیز است. اسلام محکم ترین سنگر برای نگاهداری و پاسداری از استبداد است. برای همین نیروهای اسلامی تر، مستبد تر هستند. استبداد شاه از جهت ضد انسانی بودن، ظالمانه بودن، فاسد بودن و پاچه پاره بودن به گرد استبداد خمینی و رجوی نمیرسد! یک درجه خفیف تر از استبداد دینی، استبداد ایدولوژیک اما غیر دینی است. مثل رفیق استالین خودمان! رجوی میخواست هر ۲ اینها را تلفیق کند و درجا یک سور به خمینی بزند و یک سور هم به حزب توده! یادت هست میگفت اسلام چپ مارکسیسم!؟
هر جریان صادق مبارزی هم در پروسه تکامل خودش به اینجا میرسید! یعنی اسلام مادر ارتجاع و عقب ماندگی! تمام قصه حسن و حسین و طفلان مسلم، خیال پردازی ذهن رومانتیک ما ایرانیها است. حسین هیچ وقت به خاطر حق و یا مثلا دین کشته نشد! حسن یک خانم بازی بود که دومی نداشت! علی مثل آب خوردن آدم میکشت. محمد زن بازی بود که از عروس خودش نگذشت! فقط یک لحظه تصور کن آدم ۵۳ ساله با بچه ۶ یا ۷ ساله سکس دارد. آیا پشت ما نباید بلرزد؟ از همه بد تر ماست مالی کردن بعضی از دوستان است. این ویروس یا این سرطان در عمق فرهنگ شرقزده و اسلام زده ما نفوز کرده. مبارزه با ان شجاعت و صداقت میطلبد. واقعیت این هست که اسلام محصول بهتری از خمینی و رجوی نمیتواند ارائه کند. تازه اینها به قول بهرام مشیری اسلام ناب نیستند. یک چشمه از اسلام ناب را ما تحت عنوان داعش میتوانیم ببینیم و تجسم کنیم مولا علی چطور سر ۷۰۰، ۸۰۰ نفر را مثل آب خوردن در یک روز می برد! یا چطور در مدینه سگ کشی میکرده است! بعله ما ایرانیها در حال بالا آوردن لقمه ای هستیم که اعراب با زور شمشیر ۱۴۰۰ سال پیش به خوردمان دادند!
فرشید
فرشید
نفوذ را نفوز نوشته ای که باید تصحیح کنی.
نمره ات نوزده
آقای معلم
آقای فرشید سلام
دوست عزیز یک خورده بیا پائین تا باهم راه برویم. این قدر که تند میتازی می ترسم خودت هم به خودت نرسی.
عزیز دل برادر! اینجوری که تاریخ را کیلویی کیل نمی کنند که شما کرده اید.حسین به خاطر حق ویا مثلا دین کشته نشد؟ کمی مطالعه کنید در باره نهضت حسین بن علی. همین نوشته های اسماعیل عزیز را هم درست بخوانید این قدر گز نکرده پاره نمی کنید.
ویا حسن خانم باز بود. و محمد چنان و چنان
.................
نمی دانم که به چه مرام و اندیشه ای باور دارید و کدام را حداقل به حقیقت نزدیکتر می دانید ویا اصلا باوری دارید یا نه. در اصل هم فرق چندانی ندارد.
دوست عزیز! به نظر من شما چند و حداقل دو تا مطلب رابا هم قاطی کرده اید ویا این که خیلی عصبانی شده اید و به قول معروف عنان قلم از دست داده اید
دوست عزیز! تفکیک دین از حکومت، دقت کنید نوشته ام حکومت و نه سیاست. و دقیق تر بنویسم ضرورت تفکیک دین و ایدئولوژی از حکومت
و مبارزه سیاسی - روشنگرانه برای جا انداختن آن یک مطلب است و این گونه غیر مسئول و نخوانده ملا شده و بعد هم با چنین عصبانیتی نوشتن مطلب دیگر است
بعد هم با همان عصبیت ما را به 1400 سال پیش رفرنس می دهید. این همه از عجایب روزگار و به قول خودتان شاید از عادات زشت ما ایرانیها باشد.
عزیز برادر! اگر 1400 سال پیش خوب بود اجداد اجداد اجداد ... ما که آغوش برای لشکر اسلام باز نمی کردند
اگر فساد آن نظام چنان نبود که به ندای عدالت خواهی محمد گوش نمی دادند
مگر بگوئید که آنها هم مانند شمانمی فهمیدند و انقلاب کردند
ایام به کام
سعید
آقا جان بچه نبود ده یازده ساله بود در عربستان انزمان دخترها را در همین سن شوهر میدادند شما چرا ترهات میبافی یک انسان بزرگی که یک و نیم میلیارد با نام او زاده شده و میمیرند اینطور نیست که شما می فرمائی
سیف الله
روزنامه هانوفرشه آلگماينه سايتونگ
از راينهارد اورشل
شگفت انگيز فقط حضور غافلگيرانه مريم رجوي در كنگره ايرانيان تبعيدي براي ”بردباري و برابري“ كه در آخر هفته اخير در ولودروم برلين ظاهر شد، نيست، و نه فقط سخنراني وي و نه حتي تنها ارج گذاري افتخار آميزي كه نثارش ميشود، بلكه حضور سياستمداران آلماني و از ساير كشورها كه در كنار رئيس جمهور در تبعيد ايران نشسته و از او و سازمانش حمايت ميكنند نيز ميباشد. يعني كه مريم رجوي حتي تنها بدليل ظاهر شدن افراد اعتماد برانگيز در كنار و اطرافش، بعنوان دشمن شماره يك رژيم تروريستي ملاها در تهران ديده ميشود.
اينكه اين كنگره هزاران نفر از هواداران شوراي ملي مقاومت ايران را بخود جذب كرده است، از قبل نيز مشخص بود. مقاومت عليه رژيم ملاها از چند دهه پيش به نحو احسن سازماندهي شده و داراي شبكه ارتباطات خوبي است و پايه‌اش روي هواداران و حاميان مجاهدين خلق كه توسط اتحاديه اروپا و آمريكا در ساليان قبل بعنوان سازمان تروريستي ارزيابي ميشدند، استوار ميباشد. اما بسياري از احكام دادگاههاي بين المللي عليه اين ليست گذاري حكم كردند و از زمانيكه براي سرويس مخفي آمريكا يعني سازمان سيا اين (غير تروريست بودن آ؛ةا به اثبات رسيده و مقامات آنها (آمريكا) به درخشان بودن شوراي ملي مقاومت را ارج ميگذارد، يك چيزهائي در شناسائي آنها تغيير كرده است. اين شوراي ملي مقاومت ايران بود كه در تابستان 2002 براي اولين بار عكسهايي از تاسيسات اتمي در ايران را علني ساخت و بدين ترتيب يك سنگ عظيم الجثه‌اي را به دوران در آورد.
به هر حال مريم رجوي كه در تبعيد پاريس زندگي ميكند، به اين دليل كه از مدت طولاني در پهنه سياست آلمان يك حامي سرشناسي دارد، توانست در برلين احساس كند كه به برلين خوش آمده است: ريتا زوسموت، سياستمدار دمكرات مسيحي و رئيس سابق مجلس فدرال آلمان. همينطور حضور هورست تلچيك مشاور سابق امنيتي صدراعظم هلموت كهل و رئيس سابق كنفرانس امنيتي مونيخ، گرهارد باوم وزير سابق كشور آلمان از حزب ليبرال و گونتر فرهويگن كميسر اتحاديه اروپا در جرگه حاميان اين مقاومت، بايستي آنهائي را كه هنوز ظن به تروريست بودن مقاومت ايران در ذهنشان سايه مياندازد، به تفكر وادارد.
روز جهاني زن كار رئيس جمهور تبعيدي ايران را راحت كرد، تا يك موضوع آتشيني براي سخنراني خودش پيدا كند. وي حكومت تداوم يابنده‌ي ملاها از چهار دهه و سركوب زنان را دو ستون بنيادگرايي اسلامي ميداند. او خواستار آزادي مذاهب و يك اسلام شفاف و برابري زن و مرد ميباشد. وي ميگويد كه جواب بنيادگرائي مذهبي در نفي مذهب نبوده و بلكه در بردباري است. از نظر حكام كنوني تهران همين اظهارات دليل كافي براي تهديد وي به مرگ ميباشد و بويژه اينكه او يك زن است، ديگر ملاهاي تيره و تار تاب تحمل وي را اصلا ندارند.
خدیجه خانم
آش آشس بهمین خیال باش.
ما که این خانم رادر یک پروسه تجربی سی و پنج ساله از کف دستمان هم بهتر می شناسیم نیازی به خو اندن این چرندیات خر رنگ کن نداریم و خلاصه برو این دام بر مرع دگر نه
مرتضی
جهت اطلاع آقای سعید و برادر سیف الله:
۱-امام حسین و کشته شدن بخاطر دین!: نظر شما را به چند ویدئو زیر از آقای بهرام مشیری که سالهاست در مورد تاریخ اسلام پژوهش میکنند، جلب میکنم. من بعضی از مراجع ایشان را خود مطاله کردم اما ایشان بسیار بهتر توضیح میدهند.
این را هم اضافه کنم که جهل شما از یک مرام ضد انسانی بیشتر به کیلویی صحبت کردن میخورد تا حرف های من. من برای تمام حرفام مرجع مطمئن دارم.
منابع زیاد هستند اما من جهت نمونه چند تا را اینجا میاورم.
مراجع:
- خروج امام حسین و سرقت بیت المال - قسمت یکم>
https://www.youtube.com/watch?v=xV71307m0aE
- خروج امام حسین و سرقت بیت المال - قسمت دوم
https://www.youtube.com/watch?v=deXBMMkBZ4M
- شمر دایی تنی حضرت عباس و دایی ناتنی امام حسین
https://www.youtube.com/watch?v=BOhocQZ0SBg
- داستان "شهادت" حسین
https://www.youtube.com/watch?v=Ci19KncVBtc
- علی شریعتی در باب حسین
https://www.youtube.com/watch?v=nJiK6cZgVHQ
- حسین راضی به شهادت نبود قسمت یکم
https://www.youtube.com/watch?v=vq_xCg_Hgz4
این در مورد حسین. حالا علی:
- علی که بود ؟؟
https://www.youtube.com/watch?v=-vwZO5FRelA
- چند نمونه از فتوت های حضرت علی
https://www.youtube.com/watch?v=IxByBSR1pI4
- چرا امام علی تنها ماند؟
https://www.youtube.com/watch?v=H3K8ZX39KWw
- علی شریعتی در باب امام علی
https://www.youtube.com/watch?v=PMPvtiLpFc4
- اسارت خواهر حاتم طایی بدست علی امام شیعیان پس از مرگ حاتم.
https://www.youtube.com/watch?v=q5vS4y4fleM
در مورد حسن:
- داستان جالب صلح امام حسن
https://www.youtube.com/watch?v=hEWbK1aV2zI
در باره محمد:
- داستان معراج محمد ابن عبدالله
https://www.youtube.com/watch?v=CwkbWhdFSoY
- بهرام مشیری اخلاق انسانی پيامبر اسلام
https://www.youtube.com/watch?v=QEAoea9vSTQ
- محمد،پیامبر یا هوس ران
http://faghatazadi.blogspot.se/2008/12/blog-post_3682.html
در باره عایشه:
- ماله کشی در مورد سن عایشه
https://www.youtube.com/watch?v=daBf8-vVUhk
- داستان دو زن فاطمه و عایشه
https://www.youtube.com/watch?v=1t6NOko5mWA
- چگونگی پیدایش قران
https://www.youtube.com/watch?v=eCZ8EbrXRsA
- در باب امام جعفر صادق و ایرانیان بی خرد
https://www.youtube.com/watch?v=pKGNgWyXwgE
اینها مشتی از خروار هستند. بعضی وقتها دانستن نیاز به شجاعت دارد!
فرشید
مورد دیگری که فراموش کردم به آقای سعید بگویم این است که ایشان من را ارجاع کرده اند به مطالب آقای اسماعیل! و اینکه آنها را خوب بخوانم! دوست عزیز شما اگر لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیبرد؟ این چند خط پایین از اسماعیل است. بخوان و ببین که ایرانیها آغوش برای لشکر اسلام باز نکردند و به ندای عدالت خواهی (بخوانید قتل و غارت و تجاوز) محمد گوش ندادند، آنها مجبور بودند بین مرگ، بین سرهای بریده، و زنهای تجاوز شده و بچه های به اسارت و غلامی/کنیزی گرفته شده و یا اسلام یکی را انتخاب کنند!
اسماعیل وفا:
"شنیده ام که میگویند قبل از اسلام ما ایرانیها فیلسوف نداشته ایم. دانشمند نداشته ایم. اثار مدون و کتاب نداشته ایم و... حالا دارم میفهمم چرا نداشته ایم.برگردید به سال ورود ارتشهای اجداد داعش به ایران می توانید صحنه نابودی موزه موصل را در تمام ایران ببینید. در کنار کاروانهای زنان اسیر و مردان مقتول حالا من می توانم بدانم چرا نداشته ایم! و چرا بعد از اسلام همه چیز الحمدلله داشته ایم و داریم. احمدلله!شکر خدا."
عمو جان این تو هستی که نیاز به مطاله بیشتر داری! لااقل از بقیه ما بیشتر.
فرشید
ارسال یک نظر