دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۹ اسفند ۱۷, یکشنبه

در گرامیداشت هشت مارس .ماجرای سرودن ،سرود کاوه میهن، سرود زن و یادی از مرضیه. اسماعیل وفا یغمائی

مرضیه در نو جوانی

فکرمیکنم سال هفتاد و دو خورشیدی با مجاهدت! به شیوه و سنت رایج کنونی، وداع کردم. علتش وشرحش بماند. مدتها قبل از آن پس از سرودن یک سرود بهاری سرودن ترانه و سرود را کنار گذاشتم. بالا گرفتن هژمونی زنان در تشکیلات،جابجا شدن مسئولین از مرد به زن،ودخالتهای«ل.د »زن دلیری که   رزمنده خوبی بود و از بخش نظامی به بخش تبلیغات منتقل شده بود ومسئولیت بخش سرود را نیز داشت و بدون داشتن دانش ادبی درمتن شعرها دخالت میکرد موجب شد این تصمیم را بگیرم. مدتی بعد    به دلایل دیگر تشکیلات را ترک کردم.در رابطه با سرود و ترانه،  تصمیم گرفته بودم جز برای خود  و باقی گذاشتن آنها پس از فوت و موت نسرایم. شاید قابل فهم نباشد ولی شعر برای من کلمه و تشویق این و آن  نبوده و نیست......ادامه  


۱۰ نظر:

ناشناس گفت...

البته این سرود به هرحال به افتخار مریم و در ستایش از او ساخته شده همچنانکه اذان اجرا شده توسط مرضیه با آن «آیه»یی که در آن وارد کرده اند در سلام وستایش «سیدةالنساء العالمین» سروده شده سفارش مسعود رجوی در تجلیل از مریم بوده

esmail گفت...

ناشناس
اگرچه در ان روزگار من تضاد چندانی با مریم نداشتم ولی
این سرود نه سفارش کسی بوده نه ایه ای در انست .نمیدانم بعدها چه کردند ولی این سرود بخاطر مرضیه و سفارش او سروده شد

حمید ع گفت...

در سرود نام مریم برده شده، و خط سازمان هم پیش برد " انقلاب مریم " بود و هر گاه سرود را پخش میکردند عکس مریم را نشان میدادند. هدف شاعر هر چه که انزمان بوده و یا حالا !! هست، سازمان در راه تحمیق تودهای هوادار بیشترین استفاده را از این سرود کرد و همه بر این باور بوده و هستند! که منظور از کاوه مریم رجوی است که قرار بود ببریمش به تهران. ! ولی جدا ازسوء استفاده سازمان، سرود بسیار زیبائی و نیرومندی است و من تاثیربر انگیزاننده انرا در زنان اطراف خودم دیدم.

حمید ع گفت...

مثل این میمونه که گوگوش حالا بگه وقتی ترانه اقا را میخواندم منظورم خمینی نبود! زنان در تاریخ مبارزاتی ایران نقش داشتند، اگر منظور از نام بردن از " مریم " واقعا مریم مقدس ، مادرعیسی مسیح است که باید پرسید او چه ربطی به ایران و کاوه و تاریخ ایران دارد؟ چرا نام یک زن مبارز ایرانی اورده نشده؟ شاعر در انموقع عضو شورای ملی مقاومت بوده که رئیس جمهورش مریم رجوی بوده و مسئول شورا خود رجوی! و اکثر شعارهای شورا روی نام مریم و رجوی متمرکز بوده، اصلا قرار دادن مرضیه کنار مریم برای تبلیغ روی مریم و چهره مردمی و محبوب دادن به مریم بود. همان موقع بود که با تلاش سازمان!؟! توسط یک نشریه اروپائی اسم مریم به عنوان قدرتمند ترین زن جهان!! انتخاب!! شد. چطور میشه چشم را بست و قبول کرد که نام مریم در این شعر تصادفی اورده شده و ربطی به مریم "مهر تابان " ! نداشته؟ و شاعر هم از اینهمه تقارن بی اطلاع بوده و مثلا فقط برای درست شدن قافیه نا مریم در شعر اورده شده؟

esmail گفت...

حمید عین گرامی سلام
من سرود فرمان مسعود و نیز سرود ای شرفت را برای مسعود سرودم
انکار نمی کنم
سرو گل توفان را برای اشرف
و سرود فرمان موسی را برای موسی سرودم
انکار نمی کنم
کلمه مریم در این سرود ربطی به مهر تابان ندارد
اگر داشت حتما میگفتم
مسیح و مریم یک نماد جهانی هستند و من یک تمثیل را استفاده کرده ام
همین و بس
با درود

حمید ع گفت...

با تشکر از اقای یقمایی عزیز برای توضح، بگذار در تاریخ ثبت شود!
همانطور که باید بدانید تصور عمومی این بوده که منظور سرود مزیم رجوی بوده است. اتفافا همانطور که گفتم شاهد تاثیر سرود بر روی زنان خانواده که سالها پیش برای بازدید امده بودند به خارج بودم. شادی و غرور و تحسین مرضیه و شوق و انرزی که در چهره ها میشد دید!!. ولی اتفاقا تنها عکس العمل منفی این بود که میگفتند کسی در ایران مریم را راه نجات و کاوه حساب نمیکند. تازه انزمان قبل سرنگونی صدام و رو شدن دست خالی رجوی و گنداب متعفن حقایق حضور مجاهدین در عراق بود!.

esmail گفت...

حمید عین گرامی
من از گذشته خود و کارهائی که کرده ام شرمگین نیستم و انکار نمی کنم بیشتر غمگینم و نقدشان میکنم
من دو شعر برای این بانو گفته ام یک غزل
تو در تمامی عالم
و یک شعر بلند
در امتداد نام مریم
سرود کاوه میهن را همانطور که نوشتم به خواست مرضیه نازنین سرودم
مریم در این شعر نمی توانست مریم مورد نظر شما باشد
برای شعر باید تعهد عاطفی نیز داشت
من به این بانو در آن سالها تعهد سیاسی داشتم بعنوان جانشین مسئول شورا
تعهد عاطفی مطلقا نداشتم تا نام او را در شعر بنشانم
به یک دلیل ساده
ویران کردن خانواده من و کسی که دوستش میداشتم
فکر میکنم روشن باشد
مریم این شعر مادر مسیح است که در ایران بخاطر ستم بر زن ایرانی هر روز بر صلیب کشیده میشود
این مریم اهل صلیب نیست
در خارجه هم صلیبی وجود ندارد
جشن است و چراغانی و سخنرانی
همین و بس
شاد باشی

ناشناس گفت...

حمید.ع عزیز،
خدا را شکر که آقای یغمایی حی و حاضر هستند و رفع ابهام می کنند. در صداقت و راستگویی ایشان شکی نیست. ولی آن جماعت را خوب میشناسیم که برای توجیه عملکرد خود آسمان و ریسمان را به هم می دوزند. واین سو استفاده به شعر یغمایی و فروغ و فردوسی ختم نمیشود. شامل کتاب خدا و وحی و خلاصه هر چیزی که وسیله رسیدن به هدف آنها شود.
از لجن مالی نزدیکترین دوستان و خواهران و برادران همرزم بگیر تا دروغپردازی و کتمان حقایق. و این روش سالهاست که به صورت طبیعت ثانویه جماعه درآمده است.

افشین

ناشناس گفت...

به نظر من آقای یغمایی رفع ابهام نمیکنند و به هر دلیلی این یکی رو میخوان زیر آبی بزنند. البته اینو بگم که من اعتقادی به اینکه مریم رجوی کاوه میهن است ندارم و اینرو هم میدونم که مادر مسیح در ایران بعنوان سمبل زنی که بر او ستم رفته شناخته نمیشه. به درست یا به غلط در جامعه ایران زینب و زنان دیگری هستند که بعنوان سمبل زن مورد ستم قرار گرفته شناخته میشن و نه مادر مسیح.

ناشناس گفت...

شاعر یعنی احساس چندین سال پیش اقای یغمایی با ان تفکر و با احساس مجاهدتی که داشت شعر میسرود و بحق هم اشعار برانگیزاننده ای بودند چند دهه بعد و زمان حال طرز فکر ایشان عوض شده هنوز هم اشعار شکوفایی می گویند اینبار با افکاری دیگر نمی‌توان گفت اشعار پیشین را از خود بران چرا که اشعار در واقع فرزندان شاعرند متعلق به اویند گرچه برای و به اسم این و ان سروده شده باشند کسی نمی تواند این فرزند خوب یا بد را از او بگیرد