دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ فروردین ۱۸, سه‌شنبه

تشکر از اقای پوینده.و اقای مظفری. اسماعیل وفا یغمائی

انسانهای «بزرگوار، انقلابی، شریف و اهل قلمی» محبت فرموده و زحمت کشیده و مقاله ای با نام لینک: (اندر حکایت مارها)  و نیز شعری با نام لینک ( فرومایگان) در مضار و مفاسد چند تن منجمله بنده نوشته است.برای احترام به اهل قلم و خواندن نظرات دیگران مقاله وشعردر دریچه باز نشر میشود. از آقایان پوینده و مظفری تشکر میکنم و امیدوارم در کنار دوستان همقلمشان در کار خود موفق باشند و در تنویر افکار بکوشند.
اسماعیل وفا یغمائی

۹ نظر:

مش باقر گفت...

تا توانی میگریز از مار بد
مار بد بدتر بود از یار بد

ناشناس گفت...


به جای باز تکثیر اینگونه مطالب، بهتر است فقط خبر آن داده شود. مثلاً رجوع کنید به سایت آفتابگردان، یا وبلاگ زری اصفهانی و این یا آن مطلب را ببینید.
چرخ نقاله فضولات دیگران نباشیم.
شیما

esmail گفت...

معذرت میخواهم خانم شسما
نظر من با شما متفاوت است
من اعتقاد دارم باید تکثیر شوند
با درود

ترسو گفت...

عجب مقاله خوبی...یده این اقا

ناشناس گفت...

تمام سوز و ساز این اقای محترم از این هست که چرا اقای بهار با اقای یغمائی مصاحبه کرده. خوب مردم چه کنند صبر کنند تا بمیرند و این جلسات عجیب و غریب پنهان شود واقعا مسخره است اصلا از این دفاع کنندگان میشود فهمید چقدر فطیر شده است
م. خاتوک

ناشناس گفت...

آفرین به غیرت این عضو محترم شورا که در مقابل ظلمی که از امثال یغمایی به مجاهدین می رود ساکت و بیعار و بلی تفاوت ننشسته است.
ایکاش که دیگر اعضای شورا هم از آقای پوینده سر مشق بگیرند و سازمان را در این روزهای سخت تنها نگذارند.


هوادار سازمان

ناشناس گفت...

فامیل دور
شعر فرومایه بسیار جالب و خواندنیست باید رفت و ریشه فرومایه و زمان تولد فرومایه را اما در جائی دیگر پیدا کرد در جائی که شازده و زنش با فرومایگی روی فرش خون میلیشیا در ایران فرش انقلاب ایدئولوژیک پهن کردند و شادی کردند بر تیرباران شدگان و گفتند ما هستیم ادامه دهنده ان میلیشیا خونین بال فرومایگان از بیم و هراس مرگ میلیشیا را در خیابانهای تهران تنها گذاشتند و پرواز تاریخساز کردند به قلب اروپا تا راه میلیشیا را در مهد بورژوازی به پیش ببرند بله فرومایه اصلی ان روزی متولد شد که میلیشیا و مجاهدان انقلابی را به سلاخانه خمینی سپرد و خودش با یک پرواز تاریک ساز جهش کرد رفت و رفت و رفت و الان ان فرومایه معلوم نیست اصلان مرده است یا زنده
تفاوت مرده و زنده در چیست ایا نوار صوتی علامت حیات است ایا تصویر علامت حیات است خیر
مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده ان است که دست بزنی جمب نخورد
شازده ما هم دیگر تکان نمی خورد
به روحش نقل و نبات بفرست

ناشناس گفت...

چیزیکه عوض داره گله نداره، خوب خودتان هم صبح تا شب دارید بر علیه آنها مینویسید، از جمله نوشته اید « با عرض پوزش ا ز جاکش ها » آنها را بدتر از جاکش هم خطاب میکنید. یعنی قبل از اینکه آنها بنویسند، شماها مینویسید. اگر شماها بنویسید ایرادی ندارد، آنها بنویسند ایراد دارد؟ یک نگاهی به سیر نزولی مقالات و نوشتجات خودتان هم بیاندازید که در گذشته همینگونه با منتقدین خودتان برخورد
میکردید. غیر از این است؟ جنگ سیاسی یعنی همین دیگه، از چه میترسید؟

موشکاف

ناشناس گفت...

ﺑﺎ ﺩﺭﻭﺩ

ﻣﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ, ﭼﺮا ﭘﺲ اﺯ ﺟﺪاﻳﻲ اﺯ ﺷﻮﺭا ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻛﻪ اﻓﺮاﺩ ﻫﻴﭻ ﺭﻗﻤﻲ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ, ﺗﺎ ﺩﺭ ﺷﻮﺭا ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﻴﻼﻧﻲ, ﺷﺎﻋﺮ ﻛﺒﻴﺮ ﺧﻠﻖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻳﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻳﻐﻤﺎﻳﻲ ﺷﺎﻋﺮ اﻧﻘﻼﺑﻲ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻳﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ..... ﺩﻛﺘﺮ و ﻣﻬﻨﺪﺱ و ﻛﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﻓﻼﻥ و ﺑﻬﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﺗﺎ ﺟﺪا ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ, ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻫﻴﭻ ﻛﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ اﻳﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺣﺎﻻ ﻧﺎﻡ ﺑﺮﺩﻩ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ?
اﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﭼﺮا ﺷﻮﺭا و ﻣﺠﺎﻫﺪﻳﻦ اﻳﻦ اﻓﺮاﺩ ﺭا ﺁﻧﻂﻮﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺩﻩ ﻫﻮاﺩاﺭ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ?
اﮔﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ, ﭼﺮا ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ? ﻣﮕﺮ ﺗﺨﺼﺺ و اﺳﺘﻌﺪاﺩ ﻓﻘﻄ ﺩﺭ ﺷﻮﺭا ﭘﺎﻳﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ? ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺑﺎ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺷﻮﺭا و ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺷﺎﻋﺮ و ﺩﻛﺘﺮ و اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ و ﻣﺘﻔﻜﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻳﺎ ﻗﺒﻞ اﺯ ﺁﻥ? اﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺟﺮاﺗﻲ ﺳﺮ ﻣﻠﺖ ﺭا ﻛﻼﻩ ﮔﺬاﺷﺘﻪ و اﻳﻨﻬﻤﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ و ﺗﻤﺠﻴﺪ اﺯ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭاﻗﻊ و اﺯ ﻧﻆﺮ اﻳﺸﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﺑﻮﺩﻧﺪ?
ﻳﻌﻨﻲ ﭼﻨﺪ ﺩﺭﺻﺪ اﻓﺮاﺩ ﻓﻌﻠﻲ ﺩﺭ ﺷﻮﺭا ﻫﻴﭻ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ و ﺷﻮﺭا ﺁﻧﻬﺎ ﺭا ﺑﺰﻙ ﻣﻴﻜﻨﺪ? ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﻲ ﺳﻴﺮ ﻣﻮﺳﻴﻘﻴﺪاﻥ ﺑﻮﺩ ﺁﻣﺪ ﺷﻮﺭا ﻳﺎ ﺩﺭ ﺷﻮﺭا ﻣﻮﺳﻴﻘﻴﺪاﻥ ﺷﺪ?( ﺑﻪ ﻋﻨﻮاﻥ ﻣﺜﺎﻝ)

ﺑﻲ ﻃﺮﻑ