دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ خرداد ۱۸, دوشنبه

فقط دوازده خط و نیم .شمارها 16 خدائی در خدمت پیامبران یا پیامبرانی در خدمت خدا.اسماعیل وفا یغمائی

«فقط دوازده خط و نیم» یاداشتکهائی است که از این پس در دوازده خط و نیم و گاهی بیشترک مینویسم. اینها تجربیات و باورهای من پس از سی سال تلاش تئوریک وچهل سال آوارگی و مبارزه و تجربیات عملی است. میتوانید بخوانید بپذیرید یا نپذیرید ولی تاکید میکنم هریک از این دوازده خط و نیمها حاصل روزها کار و تلاش است،حاصل دردها و عرقریزان روح است و اندیشه در حد توان من. قصد من توضیح نیست تلنگر زدنست برای اینکه خودتان ادامه دهید. اگر فرصت دارید کمی به این دوازده خط و نیمها بیندیشید. بقولی بی ضرر نیست .اسماعیل وفا یغمائی
خدائی در خدمت پیامبران یا پیامبرانی در خدمت خداعتقاد را نباید پنهان کرد. اعتقاد بخصوص وقتی که پس از کوششها و کششها و نفی ها و اثباتها خودش را نشان بدهد جوهر یا وجود بسیار با ارزشی است . من، پنهان نمیکنم که در زمینه شناخت جهان، راز گرا و جانگرا هستم وهستی را معادل و دلیل «وجودی بی نام» و «بسیار نام» میدانم. من جهان را زنده جاوید میدانم ، جهانی که سالهاست فارغ از منافع شخصی من و دیگران و اینکه چه بر سر من می آید معتقدم:ادامه مطلب

۲ نظر:

همایون بنی آدم گفت...

اینکه چیزی نیست. همین خدای رحمان و رحیم در زمان خروج موسی از مصر هفت بلای آسمانی به جان مردم بی گناه مصر انداخت. اول اینکه تمامی اولاد اول مصریان یعنی دهها هزار کودک خردسال را بکام مرگ فرستاد. دوم آب آشامیدنی شان را به خون تبدیل کرد و دهها هزار نفر مردم بیچاره و حیوانات اهلی و وحشی را از تشنگی و گرسنگی کشت. سوم و الی آخر سیل ملخ و قورباغه و لاشه حیوان مرده را بر سر این مردم بیچاره ریخت و صدها هزار انسان و حیوان بی گناه را کشت تا فرعون را ادب کند. البته بگذریم که خود فرعون که مقصر اصلی بود زنده ماند و ککش هم نگزیید.

قبل از موسی هم ترتیب اولین نسل کشی تاریخ را داد و هر چه از انسان و حیوان بود در یک سیل جهانگیر جهانشمول کشت و از بین برد و فقط نوح و معدودی طرفداران خویش را زنده نگه داشت. و بدین ترتیب بود که به فرزندان خلف خویش از مسلمان و کلیمی و مسیحی یاد داد که سوزاندن و سر بریدن و کشتار از واجبات دین است.

ناشناس گفت...

سلام
من مخالف مذهبی بودن و خدا پرست بودن هیچ کس نیستم. کسی را هم نمیخواهم بی مذهب کنم. به خصوص شما اسماعیل که آدم شریف و صادق و شجاعی هستی. امما! مشکل این هست که اسلام به ذات خودش، به صرف گفته ها و نوشته های خودش قرنها پیش از بین رفته بود و رفت. زمینه قدرت گیری اسلام و برخواستن از گور چند صد ساله اش نتیجه فعالیت های آخوند های ۲ زاری، مفت خور و ترسو حوزه های علمیه نبوده است و نخواهد بود. عروج دوباره اسلام نتیجه نوشته ها و گفته های کسانی است که شکلی آبرومند، احساساتی، عرفانی و رومانتیک از اسلام ارائه داده اند ! قدرت گرفتن اسلام نتیجه کار بازرگان، سحابی، شریعتی، ال احمد و .... است. نه مطهری و هادی غفاری و خلخالی! نتیجه مخلوط کردن عناصری جذاب که منطقا درست به نظر میامد مثل مثلا دیالکتیک و تکامل و .... با زیارت عاشورا و امام زمان بود. من راد پی داعش را در قرآن خواندن محمد حنیف میبینم، از مولا علی گفتن گلسرخی میبینم. رد پی سرکوب زنان را در کتاب فاطمه فاطمه است شریعتی میبینم! و الی آخر ....
شما مشکلات و بدبختی هایی که اسلام و مذهب از قضا آدمهای خوب بوجود آورده اند را به خوبی توضیح میدهی ولی گویا راحت هم نمیتوانی از این مذهب دل بکنی !!! این در سر تا سر گفته های شما مشهود است. جای میگویی "دانش بشری اعلام کرده چهارده و نیم میلیارد سال از آخرین آغاز جهان کنونی میگذرد.... ." و در جای دیگر میگویی "قوانین غول آسای حاکم بر فیزیک جهان کنونی ونیز قوانین شگفت حاکم بر کوچکترین ذرات و شکفتن زمین و زندگی چون گلزاری در میان احتمالا بسا گلزارهای ناشناس و بر آمدن حیات و جماد و گیاه و جانور و انسان و نیز شکفتن انسان در این میان و از میان شعله های آتش اولیه بر آمدن صدای بالهای کبوتران و سازها و وزش نسیم و طلوع صبح و صدای بوسه عاشقان و زیبائی شعور و شور انسانی و محبت و ایثار و فداکاری، مرا بر آن میدارد تا چشم بر هم بنهم و بیندیشم و در مقابل این همه عظمت و زیبائی، خضوع انسانی و فلسفی را ببینم و بچشم و باور کنم."


اسماعیل عزیز شناخت ما و درک ما از جهان هستی نتیجه دامنه فهم و ادراک افرادی مثل نیوتن، انشتین یا هاوکینز است. همانها که عمر جهان هستی را را به ۱۳.۸ میلیارد تخمین زده اند، به درخی دیگری هم نائل شده اند. مثلا هیچ شعوری و هیچ خالقی را برای جهان قائل نیستند و اینها را بخوبی استدلال کرده اند! اگر به تحقیقات خودت ادامه بدی و راجع به قوانین فیزیک ذرات کوچک (فیزیک کوانتوم) یا مثلا به فرضیه چند جهانی دقت کنی، متوجه میشوی که هیچ خالقی وجود ندارد. فرایند طولانی (خیلی طولانی) تکامل امکان بوجود آمدن چنین پیچیدگی ها و شگفتی ها را میدهد. نیاز به خالق نیست! اگر باز از نظر تو این همه پیچیدگی نیازمند وجود خالق است، از خودت سوال کن که پس خالق این حالق کیست؟! چون نمیشود که در همانجا متوقف شد! وقتی از استیون هاوکینز میپرسند قبل از بیگ بنگ چی بوده، میگه این سوال شما مثل این میماند که بگویی جنوبی ترین نقطه قطب جنوب کجاست!
من میپذیرم که فهمیدن بسیاری از این مقولات سخت است. و شاید یک دلیل خدا پرستی مردم عجز آنها از توضیح جهان هستی است و در کنار ان سرسختی واقعیات است! براستی فهم مقولاتی مثل صفحه زمان-مکان، مقوله زمان، اینکه مثلا زمان تحت تاثیر نیروی جاذبه کم و زیاد میشود و خیلی چیز های دیگر نیاز به دانستن کافی دارد. ولی من فکر میکنم برای آدمهایی که زیبایی را دوست دارند و ان را برای همه میخواهند، مهم باشد که اول خودشان دارای درک کم تناقض تر یا بی تناقض تری از جهان هستی باشند و بعد ان را بگسترند.


فرشید