دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

انقلاب ایدئولوزیک. گفتگو با اسماعیل وفا یغمائی شماره 10.همنشین بهار

۵۹ نظر:

هوادار کوچک مجاهدین . کورش .گ گفت...

درود بر رجوی درود بر درایت این مرد بزرگ که با هوشیاری تمام تضاد مرحله ای را درک کرد و با خطر کردن سازمان پیشتاز انقلاب را بیمه کرد که بماند و ماند و پیروز خواهد شد. در برابر این مرد بزرگ تعظیم میکنم.

خ.رضا. رزمنده سابق و هوادار فعلی گفت...

جناب یغمائی!! برای تو و همنشین بهار متاسف هستم که به این وضعیت اسفبار مبتلا شده اید که عملا اگر چه شاید بی جیره آب در اسیاب آخوندها میریزید ولی در برابر قویترین اپوزیسیون و آلترناتیو انقلابی که بمدد همین انقلاب خود را حفظ کرده شماها حکایت همان پشه و فیل هستید اینقدر گفتگو کنید تا خسته شوید
شنيدم پشه اي بر پشت پيلي
نشست و خواست برخيزد دگربار
بگفت اي پيل چون خيزم از جاي
ملرز و خويش را محکم نگهدار
بگفت از آمدن دادي چه رنجم
که تا از رفتنت باشم در آزار
نفهميدم چو گشتي بار دوشم
زبس ناچيز و خردي و سبکبار

ناشناس گفت...

کورش
درود و سرود چه مسئله ای را حل می کند؟
«تضاد مرحله ای را درک کرد»؟
کدام تضاد مرحله ای را ؟ و چگونه درک کرد؟
«با خطر کردن سازمان پیشتاز انقلاب را بیمه کرد»؟
خطر کرد؟ جدی می‌فرمایین؟ چطوری ؟

خ. رضا،
طرفین این گفت و شنود به وضعیت اسفبار مبتلا شده اند ؟
کدام وضعیت اسفبار؟
آیا بیان کنندگان درد آب در اسیاب آخوندها می‌ریزند یا صاحب عله های درد؟

ضمناً جناب فیل که این همه متانت به خرج می‌دهد، بهتر است با خرطومش یا به کمک فیل‌بانان دور و برش خود را تمیز کند. تا اصلاٍ پشه ها و غیر پشه ها دلیلی برای نشستن بر پشت او نداشته باشند.
صغیر اصفهانی

داوود گفت...

رضا رزمنده سابق و کوروش, در مورد کدام سازمان انقلابی‌ پیشتاز صحبت می‌کنید؟؟ در مورد همان سازمان انقلابی‌ که در میتینگش اسلحه فروش و دلال نفت سخنرانی میکنه؟!!! آقا ما نفهمیدیم چی‌ شد که شخصیتهای انقلابی‌ مانند رضا رضایی و حنیف نژاد و....... تبدیل به یک مشت دلال اسلحه و نفت شدند!!! معنی‌ و مفهوم پیشتاز و انقلابی را هم فهمیدیم

فروزنده رحیمی گفت...

انسان جدید خلق شد و به نور مریم رهایی پیوست و نئندرتالها عقب ماندند و به دنبال جنسیت رفتند

ناشناس گفت...

آنچه که به عنوان بند ح مظرح کردید درواقع به این اسم نبود . اسم این بند با همین توضیحات که شما دادید بند دال است به پیروی از بند الف و ب و جیم . اسم این بند را دال گذاشتند. وجه تسمیه ی آن هم این بود که مثل حرزی که به دست بچه می بستند که از شر چشم زخم در امان بماند این بند هم در واقع به فرد کمک می کند که در چاله چوله های بند جیم نیفتد.

اهل سیاست گفت...

مسعود و مریم رجوی و نیروی تابع انان تنها نیروی واقعی در صحنه عمل برای سرنگونی ملاها هستند. بقیه فقط حرف میزنند. دنیا تغییر کرده است یک انقلابی واقعی برای رهائی میهنش از چنگ ارتجاع مجاز است با شیطان هم عهد موقت ببندد.تاریخ جهان این را تائید میکند شما دست اخر یک مشت تنزه طلبید که ول معطل هستید.
درود بر رجوی مسعود و مریم
درود بر یاران و متحدان رجوی

ناشناس گفت...

فروزنده و دیگر فروزنده های اهل سیاست
نور مریم رهایی؟ کو تشعشعاتش؟ بر کدام تیرگی و ظلمات این نور مشعشع روشنی انداخته‌است؟ نئاندرتال ها (اجداد ما) با اینکه در غار بودند، ثمرات بیشتری داشتند و ما همه حاصل زاد و ولد آنها هستیم.
سرنگونی ملاها آرزوی همه ایرانیان میهن پرست است اما سرنگونی سقف آرزوی مردم ایران نیست. مهمتر از سرنگونی، بستن راه دجالان جدید است که گرچه قربانی آخوندها بوده‌اند، اما از جنس آنها هستند. برخوردی که با مخالفین خودشان می کنند بهترین شاهد این مدعاست.
صغیر اصفهانی

ناشناس گفت...

شیطان
اقا یا خانم اهل سیاست اینجانب شیطان باید بگویم که من شیطان با این انقلابیون عهد موقت نبسته ایم بلکه عهد دائم داریم باید عرض کنم من پس از بستن عهد متوجه شدم که این انقلابیون از من شیطان هم شیطان تر هستند در نتیجه رهبر را به پیش خودم بردم و از او محافظت کردم و میکنم تا وقتی که بچه شیطان های قبلی ام ملاها را برکنار کنم و این ها را سر کار بیاورم .
فکر میکنم که در میان همه کامنت های هواداران این جماعت فقط شما حرف راست و درست را زده ای و به تو بارک شیطان میگویم دست مریزاد
یک صلوات شیطانی

جلال گفت...

حضرت هوادار کوچک !!
اینقدر جلوی رهبرت تعظیم کن تا جان از ماتحتت دربرود. این حق طبیعی توست. اما انتظار نداشته باش که بقیه مردمی که تجربه خونبار رهبری معظم!! خمینی را پشت سر دارند به تو اقتدا کنند و دست افشان و پای کوبان با شعار فاشیستی ایران رجوی, رجوی ایران زمینه ساز قدرت گیری دیکتاتور خودشیفته دیگری را فراهم سازند. میگویند تا ابله در جهان است مفلس در نمیماند. هیچ رهبر خودکانمه وهیچ جریان فاشیستی بدون تعظیم کنندگانی نظیر تو نه پا میگیرد و نه امکان ادامه حیات دارد.

فیس بوک ابراهیم نبوی گفت...


شهرنو و مداح کهنه
مرحوم رضاشاه وقتی دستور داد که حجاب از سر زنان ایرانی برداشته شود، تعداد زیادی از خانمها از خانه بیرون نیامدند و تعدادی هم که بیرون آمدند، همه دامن های بلند و کت های پوشیده و کلاههایی داشتند که از هر حجابی پوشیده تر بود. بدترین کاری که یک خانم خیلی مدرن قرتی شیک در سالهای 1310 تا 1320 می کرد این بود که می رفت گراندهتل یا لقانطه و آنجا کیک و قهوه می خورد.
بدترین فسادی هم که در دوره پهلوی دوم اتفاق افتاد این بود که شاه مملکت اگر می خواست خانم بازی کند، بقول علم یواشکی و دور از چشم مردم و ملکه می رفت گردش.
یک مجله با تصاویر لخت زنان منتشر می شد که سازمان مجاهدین خلق دفترش را منفجر کرد. مهم ترین عملیات مجاهدین خلق در سالهای قبل از انقلاب، انفجار دفتر مجله هفتگی این هفته بود بخاطر اینکه دو تا عکس لخت زنان را چاپ کرده بود. احتمالا اگر شاهین نجفی و گلشیفته فراهانی هم چهل سال قبل بودند، جفت شان را سازمان مجاهدین خلق ترور کرده بود.
بدترین مکان کشور هم یک فاحشه خانه بود به اسم شهرنو که در آن هشت هزار فاحشه با سند و مدرک و کارت بهداشتی مشغول همان کاری بودند که الآن ده برابر همان ها در سن زیر بیست سال مشغول بکارند. بزرگترین جنایت و فسادی هم که یک دختر بیست و پنج ساله در زندگی مرتکب می شد، این بود که زیر ابرویش را برمی داشت.
ساده ترین کاری هم که الآن در سالهای بعد از انقلاب دخترهای معمولی شهرها می کنند، همین است که قبل از ازدواج با پسران رابطه جنسی دارند، بازار روسپیگری فعال است، ایرانی ها جزو مصرف کنندگان و تولید کنندگان مهم آثار پورنوگرافی و بخصوص داستان سکسی هستند. دخترهای ایرانی هر کدام به اندازه بازیگران هالیوود عمل جراحی می کنند. نه اینکه این موضوع به دخترها اختصاص داشته باشد، پسرها هم همین طورند.
فکر می کنم در این وضعیت رفتاری پسرها و دخترهای کشور پنج عامل اصلی نقش دارد: وقوع انقلاب ایران، امور تربیتی در مدارس، حضور روحانیون در کلیه فضاهای اجتماعی، حضور بسیج و گشت ارشاد در مملکت و تلاش مجلس و شهرداری تهران برای نظارت بر خانمها، واقعا اگر این کارها انجام نمی گرف، چقدر همه چیز درست تر پیش می رفت.
آقای حسین انصاریان که خودش از مداحان صاحب عزای همیشگی ملت است، گفته: « تا کی باید صبر کرد و فاسد شدن جامعه را دید.»، جوابش خیلی ساده است. تا وقتی شما دخترها را نصیحت می کنی، در اصفهان اسید روی دخترها می پاشند، موسیقی زنان ممنوع است، حجاب اجباری وجود دارد و نوع لباس زنان را دولت تعیین می کند، فساد اخلاقی در جامعه وجود دارد. شما تشریف ببرید خانه و بی خیال دخترهای مردم بشوید، فساد هم از بین می رود.

سرباز مردم نه سرباز امام زمان گفت...

اسماعیل سلام ، از اعماق وجودم میگویم عمر با عزتت دراز ، وعمر بهرام مشیری درازتر ، چرا که نیزه ای که از مغزش شلیک می کند به قلب تاریخی ارتجاع ضد جامعه بشری اصابت می کند. بگذار تعارف را کنار بگذاریم بدین مفهوم که مذهب مولد و اساس ارتجاع بی نهایت و یا بعبارت علمی تر وسیله ابداع و استمرار نهایت اختلاف طبقاتی و تبعات مخرب آن است. از جنسیت و فردیت صحبت کردید ، به رسله خمینی پلید توجه کنید که در آن می گوید حتا با دختر سه ساله عشق ورزی کنید ( البته شرم آور تر از این گفته که در اینجا آورده نمیشود) ولی در سایه اسلام رحمانی عمل دخول انجام نشود. به عمل کرد محمد که میگوید پیامبر خداست ، با مراجعه به کتاب معتبر تاریخ طبری توجه کنید ، که حتمأ کرده اید. این موجود در حیات ۶۳ ساله اش گویی مغزش مملو از قشر خاکستری بوده است ( چون ازنظر بیولوژیکی ثابت شده است در مغز هر فرد قشر خاکستری وجود دارد که مربوط به خواستگاه جنسی است و هر چه به آن مجال بیشتر دهی تقاضای سیر ناشدنی بیشتری می کند ) حتا ازدواج یا بعبارت واقعی تصاحب زن پسر خوانده اش ، و باز بعبارت درستش زن غلامش به این جهت بوده که روزی از پنجره بدن عریان او را می بیند و قشر خاکستری مغزش فرمان صادر می کند ، که این فرمان از طریق ابوبکر به غلامش داده می شود ، که چون محمد از وی خوشش می آید بر شما حرام است. دین یهود هم همین بوده است. بنابراین دین منشأ همه اینهاست. حال اگر اشکال مختلف جوامع طبقاتی ، یا درستتر بگویم بی عدالتی را بررسی کنیم ، مذهب بعبارت ساده جاده صاف کن مادام العمر آن است . به کتاب ولایت فقیه خمینی مراجعه کنی ، که حتمأ کرده ای میگوید که امام زمان ممکن است برای صدها سال دیگر هم صلاح نداند که ظهور کند . آیا کدام بیمه در جهان کنونی خرافات و بی عدالتی را برای صاحبان آن تضمین کند؟ بنابراین هر چه غلظت مذهبی بیشتر باشد یا بیشتر کنی آمران آن بیشتر جولان می دهند و انسانهای دیگر را بیشتر غرق در این منجلاب می کنند و منکران خوشان را مغضوب عذاب بیشتر . در اینجا باید بگویم در این مصاحبه با این تصور ویا برداشت شما از مذهب که میگوئید به خاطر مرموزبودن پتانسیل بالایی دارد موافق نیستم . چون همانطرر که در مثالهای با گفتم غلظت مذهبی هر چه بیشتر مغموم کننده و مخرب تر است .

سرباز مردم نه سرباز امام زمان گفت...

اسماعیل سلام ، از اعماق وجودم میگویم عمر با عزتت دراز ، وعمر بهرام مشیری درازتر ، چرا که نیزه ای که از مغزش شلیک می کند به قلب تاریخی ارتجاع ضد جامعه بشری اصابت می کند. بگذار تعارف را کنار بگذاریم بدین مفهوم که مذهب مولد و اساس ارتجاع بی نهایت و یا بعبارت علمی تر وسیله ابداع و استمرار نهایت اختلاف طبقاتی و تبعات مخرب آن است. از جنسیت و فردیت صحبت کردید ، به رسله خمینی پلید توجه کنید که در آن می گوید حتا با دختر سه ساله عشق ورزی کنید ( البته شرم آور تر از این گفته که در اینجا آورده نمیشود) ولی در سایه اسلام رحمانی عمل دخول انجام نشود. به عمل کرد محمد که میگوید پیامبر خداست ، با مراجعه به کتاب معتبر تاریخ طبری توجه کنید ، که حتمأ کرده اید. این موجود در حیات ۶۳ ساله اش گویی مغزش مملو از قشر خاکستری بوده است ( چون ازنظر بیولوژیکی ثابت شده است در مغز هر فرد قشر خاکستری وجود دارد که مربوط به خواستگاه جنسی است و هر چه به آن مجال بیشتر دهی تقاضای سیر ناشدنی بیشتری می کند ) حتا ازدواج یا بعبارت واقعی تصاحب زن پسر خوانده اش ، و باز بعبارت درستش زن غلامش به این جهت بوده که روزی از پنجره بدن عریان او را می بیند و قشر خاکستری مغزش فرمان صادر می کند ، که این فرمان از طریق ابوبکر به غلامش داده می شود ، که چون محمد از وی خوشش می آید بر شما حرام است. دین یهود هم همین بوده است. بنابراین دین منشأ همه اینهاست. حال اگر اشکال مختلف جوامع طبقاتی ، یا درستتر بگویم بی عدالتی را بررسی کنیم ، مذهب بعبارت ساده جاده صاف کن مادام العمر آن است . به کتاب ولایت فقیه خمینی مراجعه کنی ، که حتمأ کرده ای میگوید که امام زمان ممکن است برای صدها سال دیگر هم صلاح نداند که ظهور کند . آیا کدام بیمه در جهان کنونی خرافات و بی عدالتی را برای صاحبان آن تضمین کند؟ بنابراین هر چه غلظت مذهبی بیشتر باشد یا بیشتر کنی آمران آن بیشتر جولان می دهند و انسانهای دیگر را بیشتر غرق در این منجلاب می کنند و منکران خوشان را مغضوب عذاب بیشتر . در اینجا باید بگویم در این مصاحبه با این تصور ویا برداشت شما از مذهب که میگوئید به خاطر مرموزبودن پتانسیل بالایی دارد موافق نیستم . چون همانطرر که در مثالهای با گفتم غلظت مذهبی هر چه بیشتر مغموم کننده و مخرب تر است .

ناشناس گفت...

با درود فراوان خدمت جناب یغمایی گرامی !

جناب همنشین عزیز دو پیشنهاد خدمت شما داشتم یک اگر امکان دارد از قبل به مصاحبه شنونده اطلاع رسانی کن بویژه در این مصاحبه از مقوله فردیت گفت و شنود آغاز میشود که ایشون هم از قبل امادگیها یی یا مطا لعه ای از منبعی داشته باشد! دوم در مورد سر نوشته تلخ و جهنمی که بعضی بچه ها یکه از خانواده ها جدا شدن و به اروپا یا کشورهای دیگر منتقل شدن خیلی غم انگیز و وحشناک رقم خورد در باره این فاجعه هم بپردازید !
این آقای رجوی با چه درک و دانشی این کارها را میکرده بی شک ایشون مشکلی از نظر اخلاقی روحی و روانی که ربطی به گذشته زندگی ایشون دارد بخصوص تعریف و برداشت ایشون از عشق و عاطفه خانوادگی هست !
فروید می گوید جایی که روابط جنسی آزادتر و خشونت های ناشی از حس اخلاق کمتر باشد , مبتلایان به بیماریهای عصبی در آنجا کمتر از جاهای دیگر است و ساکنین ان مکان پرهیز کارتر از مناطقی هستند که روابط جنسی محدودتر و خشونت اخلاقی گسترده تر باشد .
باری این همه سر کوب ضا یعا ت جسمی و روحی را به افرادی که در ان روابط هستند یا بیرون آمدن وارد کرده که نمونه آنها در اطرافمان به روشنی در بچه ها یی که موفق شدن جدا شوند می بینیم, بویژه طلاق و پاشاندن خانواده ها جز ظالمانه ترین و نا انسانترین کارهای رجوی و همکارانش بوده !

حمید

ناشناس گفت...

این گفت و شنود نکات مهمی را برجسته کرده و بهتر است روی آن تمرکز کنیم.

صدها سال است متولیان دروغین و مرتجع دین، برداشتهای طبقاتی و پوسیده خودشان را به نام دین به خورد مردم میدهند و کسانی (از معتقدین و غیر معتقدین) هم، به حق آنان را زیر سئوال برده و خواهند برد. این موضوع تازه ای نیست.
قرنهاست هزاران خانواده در میهن ما بی اعتنا به محتویات رساله‌های عملیه و نقل قولهای تاریخ طبری و...در مورد عائشه و ... نام فرزندانشان را از سر شوق، محمد و علی و فاطمه گذاشته و باز هم می‌گذارند و کسی هم مجبورشان نکرده و نمی‌کند. هزاران خانواده ای که در کشورهای عربی نام دختران خود را عائشه گذاشته اند هم قضاوت من و شما را در مورد پیامبر ندارند.
اما، کند و کاو در اینگونه مباحث، موضوع این گفتگو نیست.

بحث در اینجا انقلاب درونی موسوم به «انقلاب ایدئولوژیک» است. بساطی که زندگی سه نسل از آن متاثر شده است. هرچه از این آن دور شویم اشتباه است.
سلام

ناشناس گفت...

مسير وادادگى درونى سر از نا كجا آباد مى برد.
شاعر انقلابى سابق به هجويات بافى و لمپنيزم ذاتى پناه مى برد و در محاوره با همنشين شاگرد جلاد آشغالهاى ذهن را قى مى كند تا به مصرف سوسول روشنفكر برسد و از آنطرف تواب تشنه به خون بالاى منبر مى ورد تا خواب و خيال خود از مجاهدين را به خورد مشتى علاف چپ نما پيكارى و بيكاران ديگر بدهد.
از آنطرف راننده خيانت كار اوكتان از تواب تغذيه مى كند تا بتواند بر سر سفره نوچه عفت خليلى زندان شكلك هوشمندى و تحليلگر در آورد.
در اين مسير قانونمند مبارزه و وادادگى ، از يكطرف شاهد اوج اقتدار مجاهدين در صحنه سياسى و تسليم رژيم جانى در پذيرش قرارداد اتمى هستيم و از طرف ديگر شاهد وادادگى قانونمند عناصر خيانتكار مى باشيم.
صد آفرين به مسعود و سالار سرداران او، مريم، كه چنين صف پولادين از عنصر انسانى در مقابل رژيم فاشيستى مذهبى آرائه داده و بقاع مجاهدين را در فاز افول نيروهاى انقلابى در جهان تضمين كرده و جيق بنفش ارتجاع و مزدوران باجيره و بى جيره را به آسمان برده اند.
در اين مسير افشا و مرزبندى با هر شارلاتان و شياد در ارتباط با اين خيانتكاران وظيفه تك تك ما هواداران اين مقاومت مى باشد.
تا ميتوانيد به چرنديات خود ادامه دهيد. اين قصه سر دراز دارد. به چه سرنوشتى دچار شدى.
كانال هوا شناسى

esmail گفت...

حضرت کانال سلام

قافیه بندیت عالی است
اگر لمپنیزم ذاتی باشد خوب ذاتی است و اکتسابی نیست بنابر این کسی گناهی ندارد
ولی شعبان بی مخ را گفتند لمپنی از که اموختی گفت از رهبر عقیدتی بنابراین برو سراغ او ودارو دسته اش وجلسات درونی
تحلیل تو از اوج اقتدار به درد عمه ات میخورد کی بوده که شما مقتدر نبودی عزیز اقتدار شما ذاتی است!
واداده را قبلا توضیخ داده ام رهبر است و دفتر سیاسی و بس از مرداد سال 60 تا حال دارند وا میدهند
راست میگوئی مسعود بقاع مجاهدین ... بقاع جمع بقعه است یعنی مزار!! را عالی تضمین کرده است دست مریزاد
جیغ را هم با ق نمی نویسند
مرز بندی را راست میگوئی با هر آدم بی پدر مادر شارلاتان و شیادی باید مرز بندی کرد ولی شیاد بزرگ کیست؟؟؟؟
در باره چرندیات نگران نباش کانال جان
موفق باشی

ناشناس گفت...

یکی از هرزه نویسان و مسئولین بخش استخبارات تشکیلات، برای زیر سئوال بردن آقای یغمائی و این گفت و شنود، به «هجویات» اشاره کرده‌است.
=
آنچه زشت است مدح زشتی است نه هجو زشتکاران. هجو مقابل مدح و به معنای عیب کردن و برشمردن عیب است و نیز نوعی شعر غنایی که بر پایه نقد گزنده و دردانگیز شکل می‌گیرد. یورش‌بر و پرده‌در است و به حرمت پاکی و زیبایی، پلیدی و زشتی‌ را نشان می‌دهد.
محمد

بایرام گفت...

شما اگر توضیح بدهید کجای صحبتهای آقای اسماعیل وفا یغمائی لمنیزم دارد من خیلی متشکر میشوم

داوود گفت...

اهل سیاست میگه: رجوی و یارانش با شیطان هم همدست می‌شوند و هیچ عیبی هم نداره و تاریخ نمونه آنرا بسیار دیده!! جناب اهل سیاست البته من شیطان را از انسانهایی مانند خمینی و رجوی و بولتون و چنی و......بسیار بهتر میدانم ولی‌ در پاسخ شما باید بگویم که وقتی‌ کسی‌ با امثال شیطان عهد بست دیگر غیر ممکن است که بتواند از دست شیطان و شیطان‌ها رها شود و اینرا تاریخ صدها هزار بار ثابت نموده است. بخصوص اگر شیطان‌ها امثال تاجران اسلحه و ماموران سازمانهای جنگ و خبرچینی...باشند که دیگر کار طرف تمام تمام است. در نتیجه اگر دوست داری که خودت با این خزعبلات راضی‌ شوی حرفی‌ نیست ولی‌ توقع نداشته باش که دیگران این حرفهای صد من یک غاز را بپذیرند!!

ناشناس گفت...

رهبر عقیدتی (؟!!) همه این جنگولک بازیها را درآورده که دیگران با صدای خرناس او به خواب بروند و کابوسهای وحشتناک ببینند.
شب بیدار

ناشناس گفت...

اسماعيل
تصحيح نوشتار و استادى تو در اين موارد تنها نكته مثبت وضع فعلى تو است و آنرا به فآل نيك بگير و در همين رابطه بازنشستگى را به سر انجام برسان تا تحليل سياسى و ايدو لوژيك كه از اول هم در همان كلاس اول در آن درجا مى زدى. حتما سعى مى كنم نوشتار را بهتر كنم. در اين رابطه استعداد تو را نداشته و تمركز روى جانيان بالا منبرى و خرج زندگى و پا منبرى هاى اطلاعاتى و خيانت كاران وقت چندانى براى يادگيرى ادبيات نمى گذارد.
لمپنيزم ذاتى چيزى نيست جز برگشت به كاراكتر حقيقى انسانى كه فرهنگ لمپنيزم در دوران رشد او در نو جوانى و جوانى شكل گرفته و تأثير محيط ، خانواده و فضاى اجتماعى دور و بر او محاط بر او مى باشد. اين فرهنگ در نوشتار و اشعار تو بعد از وادادگى از مبارزه چشمگير است و من واقعيت فرهنگ فعلى تو را بيان كردم. چرا عصبى مى شوى. اين كه گناهكارى است يا نه ربطى به من ندارد.
تو درك درستى از وادادگى ندارى و احساس تو بر منطق تو سوار است. آخرين بارى كه من منطق خود را بكار بردم تفاوت انسان هايى كه از صبح بِسْم الله تا نزديك صبحگاه در تلاش براى إفشاء جنايات فاشيسم مذهبى است و بهاى مبارزه را از جان ، مال، خانواده پرداخت كرده و مى كند و تنها دارايى آنها يك ساك و كفن است و معمار چنين دستگاهى تا انسان هايى كه از صبح تا شب دنبال نفى، نابودى دستگاهى اين انسانها از براى رساندن نفع به دشمن ضد بشرى هستند، بسيار زياد است. خيلى ساده تو از صف اول به صف دوم پيوسته يعنى نه تنها وادادگى بلكه خيانت. حالا هى سعى كن به خودت دروغ بگى. بنابراين اين سقوط تو قانونمند است و از اين هم بدتر خواهد شد. زمان آنرا ثابت خواهد كرد.
اقتدار مجاهدين جز عبور آنها از جاده خون و حفظ تشكيلات آنها در برابر غول فاشيسم مذهبى، بزرگترين بمبارانهاى جنگهاى معاصر در عراق، اشغال عراق، پيروزى در تونلهاى پيچيده حقوقى در غرب و شروع كننده فشار غرب بر دستگاه اتمى با افشاگرى هاى مستمر و سرانجام زانو زدن رژيم و پذيرش حقوقى عدم دستيابى بمب اتمى بر أساس منشور ٧ سازمان ملل نمى باشد.
اقتدار فقط در سرنگونى خود را بنمايش نمى گذارد بلكه مسير مقاومت و حفظ خود در جنگ با دشمن ضد بشرى همان مسير اقتدار است كه ماده آن هم سرنگونى است. تو اگر بصيرت ديدن اقتدار مجاهدين، مسعود و مريم را ندارى براى نظاره خود در آينه وادادگى است. در آن آينه مگر چيزى بنام مقاومت معنى مى دهد كه بتوان درك از اقتدار بدست آمده از مقاومت را نظاره كرد.
حالا هى شعر بگو تا فرجى حاصل شود.
اگر ديدى بنفع تو نيست براى چاپ، درج نكن، گاهگاهى به مرور زمان به آن نظرى بيافكن شايد فرجى شود. چى شد ديگه از مترجم حسينى نژاد حرفى نمى زنيد و از حقوق نداشته او دفاع نمى كنيد. تازه اين از نتايج سحر است، منتظر باشيد.
كانال هوا شناسى

esmail گفت...

عزیز دل بابا کانال هواشناسی
در باره سواد تحلیل سیاسی راست میگوئی محلل اول رهبر عزیز است که سی و سه سال است تحلیل هایش تمام درست در آمده است. در باره لمپنیزم هم استاد ازل خودش است و فرهنگ انقلاب ایدئولوزیک وکارهای ایشان عزیز تا جائی که بمن بر میگردد خاضعانه عرض میکنم حدود دویست سال و هفت نسل قبل از من از فرهنگیان و فرهنگسازان ایران بوده اند که احتمالا تو نمیدانی در باره طنز در شعر هم اگر سخن تیز گفتن لمپنیزم است لمپن نخست مولانا و ایرج میرزا و سعدی و عبید است که من به تبعیت ایشان افتخار میکنم
در باره انسانهای مورد نظر تو رک بنظر من شما ادامه همان فاشیسم مذهبی ننگین خمینی و خامنه ای پلید هستید و گرنه این چنین نبودید جنگ امثال تو بر سر قدرت است و نه دموکراسی و انسانیت و گرنه به دیوزگی تمام دیکتاتورهای منطقه وجنگ افروزان و جهانخواران نمی رفتید . لطفا شرم بفرمائید اگر مقدر است
مقاومت مقدس است. مقامت ملت در مقابل ارتجاع و نمایندگان ملت و نه شما شما عزیز در این اینه خیالی خود را بنگرید تا خسته شوید
در ضمناز خداوند برایت شعور و ادراک میطلبم چون هنوز دچار رقتم برای امثال تو و ان اقتدار پوشالی مورد نظر تو
موفق باشی

ستاره شناس گفت...

آقای هواشناسی چرا هی نیش و سیخ میزنی عوض این بیا شما که میتونی تحلیل خودتو بکن و نشون بده کجا غلطه کجا درسته

ناشناس گفت...

قسمت دهم، دقیقه 72:
به کسی که میخواد با حاضر شدن در اتاق خواب، فردیت انسانی اعضا رو از بین ببره من تف می می کنم، تف می کنم! به کسی که اینطوری میخواد فردیت انسانی رو از بین ببره و به کسی که اینطوری میخواد فردیت انسانی رو له کنه، میگم؛ پلید، ملعون، بریده و واداده! (پلید، ملعون، بریده و واداده)!

داستان بسیار تلختر از اینهاست، بسیار تلختر از اینهاست! .... نه بخاطر کینه کشی از کسی، بخاطر اینکه این دستگاه کثیف، این تئوری واقعاً مزخرف و انسان برباد ده دیگه تکرار نشه باید تا کنه ش تا آخرین خشتش رو باید بررسی کرد!


واقعاً کسی که چنین بلایی بر سر خیل جنم و جهان اون همه جونهای شیفته آزادی و برابری آوورده رو جز رذل چه باید نامید؟! آه که رجوی عصاره حی و حاضر رذالت تمام تاریخ ایران است آه!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

فیل فیلسوف گفت...

به نظر من هیچ بزی فردیت ندارد

ناشناس گفت...


در فقه شیعه امامان معصوم و عاری از خطا و اشتباه هستند. اگه قبول کنیم که رجوی به نوعی امام نیست لذا حتمی در زندگی سیاسی خویش اشتباهی داشته است. سوال مشخص من از دوستان مجاهد اینه : آیا حتی در حد یک جمله او از خودش انتقادی در یک ربع قرن گذشته کرده؟ آیا کسی حق انتقاد از او داشته ؟ چگونه میتوان او را نقد کرد؟ و در آخر آیا میتوان در سازمان شما تشکیل فراکسیون داد ؟ کوروش از سوعد

ناشناس گفت...

دیکتاتور قرن ؛خمینی جلاد با اعلام خوردن جام ذهر در واقع به شکست و اشتباه خویش اعتراف کرد. مجاهد عزیز آیا در ۳۰ سال گذشته مجاهدین حتی یک باراشتباه سیاسی/ تاکتیکی/ استراتژیک / نظامی داشته اند ؟. و اگه داشته اند در کجا ثبت و تفسیر و نقد شده است . سپاس . کوروش از سوعد

ناشناس گفت...

آقای هواشناس گرامی. در کشور سوعد اگه اداره هواشناسی اطلاعات غلط در مورد وضعیت هوا در چند روز آینده بده ؛ باید پاسخگو باشه . هر چند که تو کار خدا ؟؟؟ کسی توان دخالت نداره :) اما بالاخره باید کسی پاسخگو باشه. هواشناس عزیز ؛ کی در سازمان شما جوابگو انتقادات هست. تو همین صفحه اینترنتی من و شما میتونیم متمدنانه از هم انتقاد کنیم. آیا چنین امکانی در سازمان عریض و طویل شما وجود داره؟ کوروش از سوعد

ناشناس گفت...

هواشناس عزیز. در اواسط دهه ۸۰ در تلویزیون سوعد بحث سیاسی بود بین نماینده مجاهدین و تفسیر گر سوعدی. طرف سوعدی خونسرد ؛ منطقی و دوستانه گفت که تعریف شما از دمکراسی غلطه ؟!مبارز بودن و شهید دادن و رنج کشیدن به کنار اما دمکراسی تعریف و جایگاه خودش را داره.اولا سیاسی نبودن و یا از سیاست و مبارزه دست کشیدن و تغییر ایدولوژی دادن جرم نیست و کسی حق اهانت نداره. عزیز .. میلیونها ایرانی و میلیاردها انسان دیگه سیاسی نیستند آیا باید بهشون توهین کرد. وا مانده ؛ واداده ؛ بریده ....... داستان و بحث شیر وماست نیست که به هر دگر اندیشی انگ بریده می زنی؟ کوروش از سوعد

ناشناس گفت...

کانال هواشناسی مدعیست تمرکز روی «خرج زندگی» فرصتی برای او باقی نمی گذارد که دنبال یادگیری ادبیات برود. تو که راست میگی و «خرج زندگی‌ات» را در میاری اما فلان به فلان آدم دروغگو

فی فی

ناشناس گفت...

کانال هواشناسی اورسورواز مدتی بود گورتان را گم کرده بودید چه شده که دوباره سر و کله‌ات اینجا پیدا شده؟ شما آنقدر سفیه و کودن هستید که هنوز نمی دانید «سوسول روشنفکر‌ و مشتى علاف چپ نما پيكارى و بيكاران» ایرانی صد شرف دارد به دیپلمات‌های بیکار آمریکایی و وامانده‌هایی چون حضرت عالی وبولتن و ... که خواهان بمباران ایران هستند. میرزایی

ناشناس گفت...


‏کانال هواشناسی رضایی و شرکا , نوچه خلف و به حق عفت خلیلی زندان خود خود خود مهر تابانه. به شخصیت هر دو دقت کن کپی برابر با اصله. میدونم از فکر کردن عاجزی ولی یک کم به خودت فشار بیار و فکر کن و از هر دوی آنها هم کمک بگیر و کامنت بعدیت را بنویس فرح

ناشناس گفت...

دوستان ارجمند و محترم لطفا یک بحث به این دردناکی را با دشنام و حرفهای بیربط خراب نکنیم بخدا باید خون گریه کنیم از این ماجراها
محمد منتظر

ناشناس گفت...

«کانال هواشناسی» که در واقع محسن رضایی و شرکا در اورسورواز هستند و به فاضلاب رژیم هم نقب زده‌اند از خود اراده‌ای ندارند.آن‌ها عروسک‌های کوکی هستند که به فرمان خیمه شب باز به صحنه می آیند. به جای «برادر حبیب» و امثالهم که خود تو سری خور این جریان هستند مسعود رجوی و همسرش به عنوان فراری و واداده‌ی اصلی و بانی این فرهنگ زشت و غیرانسانی بایستی مورد ملامت قرار گیرند. عامل اصلی سقوط مجاهدین به چنین وضعیت اسفناکی این دو نفر و در رأس آن رهبر عقیدتی است که از ترس در غیبت به سر می‌برد. دهان به دهان گذاشتتن با موجودات حقیری چون محسن رضایی و شرکاء که جرأت به عهده گرفتن مسئولیت ادعاهایشان را ندارند نادرست و غیرمنطقی است. آن‌ها پیشاپیش محکومیت ادعاهای خود را مهر کرده‌اند. به همین دلیل است که من آن‌ها را شایسته پاسخگویی نمی بینم. هرگاه شهامت این را پیدا کردند که مسئولیت حرف‌هایشان را بپذیرند آنوقت به آن‌ها حالی خواهم کرد که یک من ماست چقدر کره دارد.

ایرج مصداقی

jahandid گفت...

با درود به آزاديخواهان و ايران دوستان عزيز،
"تاكتيك تهاجم حداكثر"!
تا انجا كه به ياد مياورم اين تاكتيكى بود كه در سالهاى ٦٠ و براى زدن "سرانگشتان" رژيم در جامعه از جانب مجاهدين راهنماى عمل براى ساير كارها نيز بود. وقتى جدالهاى طرفداران را ميخوانم ميبينم كه اين تاكتيك همچنان راهنماى عمل انها است و ازش كوتاه نميآيند. ظاهراً كه در اين مدت خيلى برايشان "كارايى" داشته است. شايد بد نباشد كه خودشان در اين مورد نظرى بدهند كه ايا برداشت من اشتباه يا درست است؟ نا گفته پيدا ست كه هر نوع بحث اسكولاستيكى و بى فايده جز اينكه وقت ادمى را تلف بكند و فقط به دشمن اصلى فرصت حيات بيشر بدهد، كار ديگرى نميكند! حال شما فكرش را بكنيد كه اينكار و نوع برخورد در عمل هم راه كار بشود، ان وقت ديگر واويلا ست! در ان سألها به ياد مياورم كه يكى از اين راه عملها اين بود كه هواداران را به كنسرت هاى هنرمندى كه فقط براى اجراى هنر امده بودند، ميفرستادند و در انجا كه سالنى پر از مردم مشتاق شنيدن صداى ان هنرمند، بلند ميشدند و با فرياد و شعارهاى "كوبنده" ان هنرمند را محكوم ميكردند و سعى در به هم زدن كنسرت وى ميكردند! اگر اشتباه نكنم، چند بارى در كشورهاى مختلف كنسرت هاى شجريان را از اين "تاكتيك "بهره مند" كرده بودند. وقتى هم از انها پرسيده ميشد كه چرا اينكار را ميكنيد؟ پاسخ اين بود كه اين كنسرت ها به رژيم "مشروعيت" ميدهد و مردم را بايد از اين تاكتيك رژيم "آگاه" كرد! خوب كسى نيست كه نداند، شجريان از جمله هنرمندانى ست كه سالهاى زيادى ست كه به رژيم نه گفته است و براى همين هم رژيم نميگذارد كه وى در ايران به روى سن برود.
با داشتن اين مثال در ذهن ميخواهم به بحث "فرديت" و اينكه چرا همه كسانى كه حتى براى مجاهدين احترام زيادى قائل هستند، از اين بابت در علاقه خودشان دچار شك و ناراحتى عميقى ميشوند. در جايى ديگر نوشته بودم كه تمام سياهى و تباهى الان ما از ان موقع شروع شد كه ان اهريمن جماران گفت، هر كس حرف خدا را نپذيرد (يعنى حرف خودش) خونش مباه است و بايد كه ريخته شود! و در اين ريختن خون كوچكترين ترديدى به خودش راه نداد و ديدم و ميبينيم كه چه به روزگارمان امده.
نميدانم كه ميشود دو مثال بالا را شبيه دانست يا نه ولى مرا به شدت به فكر واميدارد كه شباهت هاى انها را از ديده پنهان نكنم. بنا به حكم عمل، خمينى بزرگترين نمونه "فرديت وحشى" و مخرب در قرن حاضر بود. در قرنى كه انسان همچنان از اين درد در رنج و عذاب طاقت فرسا ست. برخى ملل بعد از طى بدبختيهاى ناشى از اين وحشيگرى، به اين نتيجه رسيدند كه ديكتاتورى ضد بشرى است و از ان پرهيز ميكنند.

jahandid گفت...

ادامه
ولى مارا چه ميشود كه بعضى هايمان نميتوانند اين تجربه سنگين بشرى را هضم و درك كنند؟! چرا باز با گذار از اين همه تجربيات تلخ و وحشتناك در ساير ملل جهان باز مصر ميشويم كه فقط ما راه تكامل را پيدا كرديم و بقيه نوع بشر محكوم به پذيرش "شناخت" ما از هستى هستند! چيزى كه خمينى ادعا ميكرد و به ان مؤمن بود و ديديم كه چه جناياتى را در اين ادعا مرتكب شد. حال باز اگر بخواهيم راه عمل را در همان سياق سابق قرار دهيم، چه تضمينى وجود دارد كه بد از بدتر نشود. در ثانى خواست مردم تحت ستم را بايد ديد كه چيست و اينكه چه كسى و چه نيرويى به ان خواستها نزديكتر است، انوقت ميتواند ادعاى راهبرى و رهبرى بكند. در واقع بله فرديت وحشى و خونريز بدون شك اولين كارى كه ميكند ميخواهد هر انكس كه زبان به انتقاد گشود را در دم و در جا خفه و نابود كند، كارى كه نمونه هاى بيشاز ان است كه قابل انكار باشد. هر كس هم بخواهد اين واقعيت تلخ را إنكار كند، مثل ان ديوانه اى است كه داشت توى اتوبان جهت خلاف ميرفت، زنگ ميزند به پليس و ميگويد زود بياييد كه همه مردم ديوانه شده اند و دارند در جهت خلاف رانندگى ميكنند!!!

jahandid گفت...

در مورد بحث أخص فرديت و يا انديوژاليسم (indivitualism) همانطور كه مطرح شد و به درستى هم مطرح شد، در بعد مثبت ان امرى ست فوق العاده مهم و شيرين و بالنده. اين يكى از مهمترين موتورهاى پيشبرنده تاريخ بشر بوده است. پديده اى كه همچون معين عملى (كاتاليزاتور) كه لازمه كندن بشر از يك مرحله و پرتاب او به مرحله بالاتر و برتر ميباشد و به همين منظور هم در انسان به واقع كاشته شده است. تقريباً تمامى كشفيات و اختراعات مهم بشرى از طريق همين نيروى محركه پا به عرصه واقعيت نهاده اند. امرى كه اتفاقاً بايد انرا به اتم وجه تقويت و پرورش داد. بروز استعدادات و نوابغ بشرى همگى از همين نيرو نشأت گرفته اند. اين هم دقيقاً همان روى ديگر سكه است كه نبايد با عشق درافتاد، است. اينها سرمايه هاى خلقت و تضمينات بقاء در تمام دورانها بوده اند، چگونه ميشود نيروى خلقت را مانع شد؟!
در اين چند روز گذشته خبرى در رسانه ها است كه نوابغ زنده بشرى از جمله استفان هاكينگز، اعلاميه اى مشتركى مبنى بر جلوگيرى از ساختن روباتهاى هوشيار داده اند. انچه از اين بحث "فرديت" ميشود استنباط كرد، چيزى است شبيه همين روباتهاى هوشمند. موجوداتى كه كوچكترين "فرديتى" در انها نيست و كاملا ً گوش بفرمان "رهبرشان" هستند. تشابه "انسان نوين" در اينجا خالى از لطف نخواهد بود! وقتى گفته ميشود كه براى رسيدن به چنين انسانى، بايد همگى مثل "يكى" شوند و حتى راه رفتن شان هم برروى پاى ديگرى باشد! براى ساختن اين نوع "انسان" بايد كه او را ريخت در كوره و الياژ او را گرفت و از ان "فرد" ديگرى ساخت. واقعاً امكانپذير است؟!

ناشناس گفت...

تو دوره کودتاچی پسر، تو آبادان دوتا آدم اسم و رسمدار رو یکی دوتا پاسبون دوزاری داشتند می بردند کلانتری. آقای پاچه خواران بدو بدو میره وسط اون دوتا وایمیسه و دستهاش رو از دوطرف میندازه تو بازوهاشون و همینجوری که داشته با اونها میرفته، رو به جمعیت داد میزنه: آی تیمسار ما سه تا بیچاره رو واسه چی دارین میبرین زندون؟!

حکایت بعضی تحرکات و سیاستهای رقت آور دستگاه رجوی، انگار بازنویسی کمدی-تراژیک اون پاچه خوار درمونده و ساده دل تاریخی دوره قبله! فاصله میون این دو اما از درموندگی و ساده دلیه تا رجوی نشانی و .... به خودم و شما عرض میکنم اگه رجا اینه پس بگو جل ال یأس!


دوستان در نشانی زیر (سایت گلشن)، اسناد تاریخی واقعی عملکرد رجوی را می تونید ببینید و با ادعاها و تعاریف هر کسی از کارهای رجوی مقایسه کنین. این اسناد واسه بررسی و عینی کردن این سری مصاحبه ها هم خیلی بکار میاد.

اسناد سایت گلشن برای افشای دار ودسته رجوی اونقدر مهم و حیاتیه که دار ودسته رجوی چندین ساله دارند سعی میکنن که این سایت رو به بهونه انتقال اسناد به یه سایت دیگه، ایجادسایتهای موازی و دوز و کلکهای دیگه از بین ببرند.


http://www.golshan.com/asnaad/mojahed/html/khomeini01.html
http://www.golshan.com/asnaad/asnaad.html


ضمناً واسه اینکه عده ای دیگه (بیش وکم از 2000 اسرای فعلی لیبرتی!)، هم بتونن آزاد بشن که بیان و حقایق پشت دیوارهای رجوی ساخته رو واسه خاطر نسلهای آینده انسان به اطلاع همه برسونند عرض میکنم: دوستان و رفقا مواظب باشید، در طی مدتی که سر همه ما با این مسائل (اگرچه خیلی مهم) گرم شده، رجوی رذل واسه سوزندون مدارک زنده سر باقیمانده بروبچه های اسیر در لیبرتی رو زیرآب نکنه! با گفته های یغمایی و دیگرون حالا دیگه همه باید فهمیده باشن چرا رجوی اجازه نمیده بروبچه های باقیمونده از عراق خارج بشن!

رجوی واسه جلوگیری از بازاسکان اونها در کشورهای غربی در فیل هوا کردن چراغ خاموشش همه عالم وآدمی رو که به منویاتش تن نداده لعنت بر این و لعنت بر اون می کنه وبعد هم به اسرای لیبرتی میگه (هر جای دنیا که رفتید ملی، ملی-مذهبی، جداشده، مارکسیست منتقد و ....رو به سزای اعمالشون برسونید!)، تا دولتهای غربی بشنفن و از جنگ و دعوا و خودسوزی و .... بترسن و اون اسرا رو یه وقت به کشورهای نسبتاً آزاد غربی راه ندند! رذالت رو می بینین؟! واقعاً رذالت ناب رو می بینین؟!

با هرکس که میتونید در این مورد باید تماس بگیرین و نگذارین که قضیه از یادها بره چون از یاد رفتن اونها همون و از دنیا رفتن چند هزار آدم با گفتنیهایی مثل گفته های یغمایی و بقیه باشرف مونده های جدا شده از رجوی، هم همون!"


مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

ناشناس گفت...

رذالت دستگاهی که رهبر عقیدتی مجاهدین بنا کرده آن‌جاست که شریف ترین و مقام‌ترین زندانیان سیاسی دهه ۶۰ را در کنار توابان فعال زندان که خود قربانیان دستگاه سرکوبگر رژیم و ذهنیت ابلهانه‌ی مسعود رجوی بودند قرار میدهد.
البته مسعود رجوی که با شروع فاز نظامی و سختی های ناشی از آن صحنه را ترک کرده و فرار را بر قرار ترجیح داده و مریم رجوی که یک شب در کلانتری نخوابیده و یک سیلی در عمرش از بازجویی نخورده غلط زیادی می کنند که راجع به مقاومت افراد در زیر فشار نظر می‌دهند.
چنانچه در گزارش‌‌های ۹۲ و ۹۳ اشاره کرده‌ام توابان فعال زندان‌‌ها و گاه پست‌ترین هایشان امروز در به اصطلاح ارتش آزادی بخش مسعود رجوی به سر می‌برند و شورای رهبری آن را تشکیل می دهند.
به کانال هواشناسی که جرأت نمی کند با نام خودش نظر دهد و به رهبری که او را کوک می کند تأکید می‌کنم دم زدن از «اقتدار» و ... توسط چنین موجودات زبونی نه تنها به شوخی شبیه است بلکه غلط زیادی کردن هم هست.
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ....

ایرج مصداقی

اهل سیاست گفت...

سگ مسعود رجوی به تمام شماها شرف دارد.مسعود و مریم رجوی و نیروی تابع انان تنها نیروی واقعی در صحنه عمل برای سرنگونی ملاها هستند. بقیه فقط حرف میزنند. دنیا تغییر کرده است یک انقلابی واقعی برای رهائی میهنش از چنگ ارتجاع مجاز است با شیطان هم عهد موقت ببندد.تاریخ جهان این را تائید میکند شما دست اخر یک مشت تنزه طلبید که ول معطل هستید.
درود بر رجوی مسعود و مریم
درود بر یاران و متحدان رجوی
درود بر سگ مسعود رجوی که به شماها شرف دارد

اهل سیاست گفت...

همچنین این کانال هواشناسی هم هر کسی هست بسیار باشرف است و سگ او هم به همه شما جماعت نامرد شرف دارد

ناشناس گفت...

در سالهای اخیر میبینیم که بعضی روشنفکران کم حافظه نسبت به بعضی از افراد و جناح های رفرمیست ج. اسلامی توهم و امید پیدا کرده اند. اما خوشبختانه کسانی مانند اسماییل وفا یغمایی ؛ ایرج مصداقی و ..... همواره کل نظام و جناح هایش را قاطعانه زیر سوال می برند و همچنان افشاگری میکنند. کتاب های ایرج مصداقی نه تنها ایجاد توهم نمیکند بلکه برعکس نفرت خواننده را چند برابر از این حکومت ارتجایی میکند و براستی تاثیر گزار هستند. لذا اتهامات دوستان مجاهد به این افراد نه تنها تاسف آور بلکه اعتبار و احترام را نسبت به این سازمان کاملا نابود کرده است. این توهین های کلیشه ای و شر م آور که نسبت به دگر اندیشان بکار میگیرند دیگه کسل آور شده است . کوروش/ سوعد

ناشناس گفت...

مطالعه زندگی فردی هیتلر بسیار آموزنده و همچنان بحث برانگیز میباشد. پس از کسب رهبری حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان ؛ توهمات او نسبت به توانایی و نقش خویش در تاریخ و آلمان به حد بیمار گونه ای افزایش پیدا کرد. شد رهبر و پیشوای مادام العمر. رهبر ایدولوژیک ؛ فرمانده ارتش و کل قوا. از فردیناند پورشه تقاضای طرح ماشین فولکس داد اما حتی اورا هم قبول نداشت. آرشیتکت نبود اما حتی از طرح های اشپیر که برجسته ترین آرشیتکت بود ایراد میگرفت. در جنگ جهانی اول استواری بیش نبود اما حس خود بزرگ بینی او آنقدر زیاد شد که حرف هیچکدام از امیران ارتش که بعضی از نوابغ نظامی دنیا[ مانند رومل ]بودند را حساب نمی آورد. فاجعه جنگ با شوروی که قرار بود چند هفته بیشتر طول نکشه و غیره . داستان رجوی هم همین طوره . . تو هیچ عملیات چریکی شرکت نکرداما با بانو فرمانده ارتش شد. و فاجعه فتح تهران ! نوشته های سیاسی/ مذهبی ایشان مربوط به ۳۰ سال پیشه و هیچ ارزش ادبی ؛ سیاسی و فقهی ندارد. ظاهرا هیچ وقت هم ترجمه نشدند. هیتلر و رجوی هرگز از خود انتقاد نکردند . هیتلر حتی تا لحظه آخر شکست آلمان را نتیجه خیانت و عدم شهامت کافی میدانست. رجوی هم عدم رسیدن به مقصد( واژه شکست رایج نیست ) را نتیجه خیانت ؛ خوب نجنگیدن و کم ذوبی میداند. هیتلر با چند صد لیتر بنزین خود را محو کرد ؛ رجوی هم یک ده ناپدید شده ؟ کوروش سوعد

ناشناس گفت...

اتفاقا تو مجلس هم دیروز گفتند که سگ احمدی نژاد و مشایی به لاریجانی شرف دارد. «اهل سیاست» ها همه شکل همدیگر هستند. درست مثل پیروان احمدی نژاد و مسعود رجوی.

ابله شناس

ناشناس گفت...

مسعود رجوی در سخنانش غلط های زیادی و تحلیلهای آبکی کم نداشته است اما در دافعه به عملکرد پلید وی (در برخورد با منتقدین)، نباید به سبک هرزه نویسان حرفهای الکی زد. وی هیچوقت به ساکنین لیبرتی نگفته است «هر جای دنیا که رفتید ملی، ملی-مذهبی، جداشده، مارکسیست منتقد و ....رو به سزای اعمالشون برسونید!» پا روی انصاف نگذاریم.
امریه سخیف وی این نبود.
تراب

ناشناس گفت...

آقای یغمایی
با کامل تاسف گفته‌ها و نوشته‌های شما و دوستان همفکرتان (چه نویسندگان مقالات و چه نظر دهندگان) این نظر را القا می‌کند که سمت و سوی حب، بغض، و کینه نهفته در نوشته‌های شمایان بیشتر به سمت مجاهدین است تا رژیم. کافیست که دوباره نظری به کامنت‌های امثال مصداقی و رفیق سائل و ..... بیندازید تا شاید متوجه منظور من شوید. آن یکی‌ (رفیق سائل رذل، از آن جایی که ایشان رذل را دشنام نمی‌داند، رذل را به اسم ایشان اضافه کرده ام) که نوارش روی لغت رذل گیر کرده و آنرا دشنام نمی‌داند و ممکن است از بیماری روان نژندی در رنج باشد چون مدام نگران است و احساس خطر می‌کند، و این یکی‌ (مصداقی) که همه را "برادر حبیب" میداند و آن دیگری ......
امیدوارم که اشتباه از من باشد و لغت رذل دشنام نباشد و همه برادر حبیب باشند.


برادر حبیب

ناشناس گفت...

حبيب عزيز، وقتي تيتر بحث در مورد مجاهدين است بنابراين نظرات هم در مورد مجاهدين متمركز ميشه، نه مثلا حزب توده، رنجبران و غيره، نابود باد كل نظام جمهوري ارتجايي إسلامي و كل هواداران و ونوكران و كأسه ليسان و سانديس خوران و إز جمله احزاب و كساني كه هنوز به اين نظام لأس مي زنند
، اما عزيز براي نمونه مردم ايران كمك هاي عربستان به عراق در زمان جنك و نفرت شان إز ايرانيان و به قول خودشان عجم ها را هركز فراموش نميكنند ، حالا وقتي مجاهدين مرك يك سلطان زن باز و مرتجع عرب را تسليت ميكه ، همين كارشان هزار برابر بيشتر إز كامنت من وشما تأثير منفي تو جامعه نسبت به مجاهدين و به نفع نظام داره ، منطقي فكر كن ، كوروش

esmail گفت...

کانال هوا شناسی. هیچکدام از کامنتهای تو در مورد آقایان مصداقی و همنشین و دیگران منتشر نمیشود. با اسم مستعار توهین راحت است میخواهی توهین بفرمائی ادرس ها هست و نیز باید معلوم شود تو کیستی بخصوص که گویا با مصداقی و همنشین پدر کشتگی داری هر بار که تو توهین میکنی پنج شش نفر در جواب توشروع به دشنام دادن میکنند و سایت تبدیل میشود به محل کتک کتری معذروم و پوزش

esmail گفت...

برادر حبیب
تکلیف ما با رزیم مشخص است عزیز سایه های جنایاتش در پشت پنجره ها تا دم مرگ در حرکت است در مورد سایر نکات توجه خواهد شد
موفق باشید

ناشناس گفت...

اسماعيل
حرف آخر، زمين ارتباطات پهناور است و بركت خدا بى نهايت. امروز اينجا، فردا در جاى ديگر.
در مقابل توهينهاى جمعى شما معركه گيران به مجاهدين ، نوشته هاى من به مانند قطره آبى است در دريا.
كانال هوا شناسى

esmail گفت...

بیشتر توهین کن ولی با نام و نشان مشحص. اگر میخواهی به انها توهین کنی یا توهین بحق کنی! برای خودشان بفرست عزیز

ناشناس گفت...

كانادل هواشناس، أصلا كاري به رجوي ندارم ، اما برايت اين جملات را مى نويسم اكه تو هم با من هم صدا هستي دستت را إز دور مي فشارم،
نابود باد ارتجاع ج إسلامي ، نابود باد ارتجاع سياه كشورهاي منطقه إز احزاب بعثي كرفته تا داعشي تا حكومت سعودي هاي مرتجع و وأهبي ها تا امبرياليسم أمريكا و تمامي سناتورهاي سرمايه دار و اسرائيل ، ،
إشاد برشيد، كوروش سوعد

یک هوادار گفت...

کانال هوا شناسی من که نمیدانم تو کی هستی یا در کجا هستی ولی ایمانم این هست که یک احمقهائی مثل تو کارد بر سینه سازمان مجاهدین خلق به نفع این اخوندهای بیشرف زدند و میزنند من هنوز هم از مجاهدین خلق حمایت میکنم مشکلی هم ندارم که چرا به عراق رفتند و در انجا چه کردند ولی یک چیز را میدانم که وقتی صدام حسین را میگیرندش و میکشندش و دولتش هم نابود میشود بجای اینکه به امثال افراد شورائی و مجاهد سابق فحش و فضیحت بدهید و همه را دشمن خودتان بکنید باید حواس میبود که ان دوران تمام شده و نباید دشمن تراشی کرد ولی یک احمقها یا بهتر بیشرفهائی مثل تو اصلا برایشان مهم نیست مهم این هست که هی دشمن برای این سازمان بیچاره با هزاران شهید و اسیر درست کنند و نابودش کنند به جد باید همه شما را اخوندها جایزه بدهند زیرا هیچکسی بیشتر از شماها مجاهدین را ضربه نمی زند

ناشناس گفت...

با سلام و احترام به هوادار فهمیده و عزیزی که به حق «کانال هواشناسی» و شرکا را متوجه این مسئله می کند که هرزه نگاری و هرزه پنداری آب به آسیاب آخوندها ریختن است.
آنهمه گفتارهای زشت علیه کسانیکه حالا به هر دلیل در صفوف سازمان نیستند اما بر علیه رژیم هستند، فقط به سود آخوندهای حاکم تمام شد و به مجاهدین ضربه زد.

اما دوست عزیز، کانال هواشناسی و همفکرانش سر بر خود چنین نمی‌کنند.
اینهمه آوازها از شه بُوَد
گرچه از حلقوم عبدالله بُوَد

کافی بود از مابهتران خط خودشان را بر همگرایی و همبستگی می‌گذاشتند و سایتهای خودشان را این چنین آلوده به فحاشی و حرفهای لغو نمی‌کردند. حالا هم دیر نیست اگر کدخدا بخواهد.
پرسان

ناشناس گفت...

اِ اِ اِ اِ کانال هواشناسی تو همون "موسی احمدزاده" نیستی که در ستون کامنتها دنبال "نوچه عفت خلیلی زندان" میگشتی ؟ چطوری بعد از این همه وقت زندگی در پاریس هنوز اونها را نشناختی ؟ تو فقط لب تر کن تا من اسم و مشخصات همه نوچه های عفت خلیلی در پاریس و همه کشورهای دیگه را بهت بگم تا ببینی که چه "مارمولک هایی بودند و خوب همسران خود را تربیت میکنند".

مینا - ص

ناشناس گفت...

آغاز فعالیت مجاهدین خلق در واقع فاجعه بود .اکثریت رهبران سازمان دستگیر و در عمل خنثی شدند. تعدادی از عملیات چریکی از جمله أدمربایی شهرام پهلوی شکست خورد یا نتایج مطلوب نداشت و جالب در اینه که معروفترین عملیات مجاهدین از جمله ترور مستشاران توسط مجاهدین م.ل انجام شد. از لحاظ تعداد شهدا هم بسیار رقم ناچیزی بود نسبت به شهدای بعد از انقلاب!

بس چه شد که این سازمان بعد از انقلاب مردمی شد و محبوب در جامعه و مورد احترام در چپ ترین سازمان ها. حتی تقی شهرام در روزهای آخر زندگی قبول نکرد بلند گوی رژیم علیه مجاهدین بشه. صداقت ؛ فروتنی ،مضلومیت در مواردی و صمیمیت و ... تمامی اینها رمز و کلید موفقیت و محبوبیت مجاهدین بود. پس چه شد که این سازمان جایگاه خویش را بعد از این همه شجاعت و رشادت و درد و ایثار و این همه شهدای راه آزادی از دست داد. دوستان مجاهد هیچوقت برای تحلیل و جمع بندی دیر نیست. فارغ از نظرات جنبش کنونی و مجاهدین سابق؛خودتان این معما را حل کنید, کوروش

ناشناس گفت...

درویش
با سلام آقای یغمائی.
از گفت و شنود ها نکته ها گرفتم. از این بابت از شما و همنشین بهار ممنونم.
بحث فردیت بویژه دارای نکات آموزنده ای بود. بی توجه به یاوه گوئی های هرزه نویسان ادامه بدهید آب از سرچشمه گل آلود است.
به طرح مسائل انحرافی و توهمات و فحاشی های توجه نکنید.
صرف وقت پاسخ گوئی حیف است لطفاًجواب ندهید.اگر کسی حرف درستی دارد و شهامت ذکر نام خود را دارد آنوقت رواست به ترهات آنها پاسخ داد. موفق باشید.

درویش

ناشناس گفت...

در مورد کرد کشی با وجود تشکر حبوش و صدام و گزارش آمریکا و عقل سلیم و...اسماعیل اگه قراره به حرف رجوی در مورد آووردن اتوبوس و نیروهای رژیم اعتماد کنه چرا وقتی به این نوع داستان سراییهای رجوی در مورد کارهای دیگه میرسه همه رو بعنوان حرف مفت رد میکنه؟!

رجوی همون کسی یه که واسه اینکه اعضا فرصت فکر کردن پیدا نکنن همه رو تا سرحد کوفتگی هر روز مشغول کارهای یدی میکنه و شب هم به گزارش نویسی و مغزشویی، شکنجه و طلاق و حوض و جاری و غسل و رقص و زندان و حکم اعدام دادن و آدمکشی آزاد کردن وادار می کنه! پس بعد همه این تجربیات انسانسوز از رجوی رذل اگه فقط یه چیز بعنوان درس از شخصیتش بشه گرفت اینه که رجوی رذل هیچ ارزشی واسه حقیقت قائل نیس! پس بعنوان قاعده باهاس به همه ادعاهای رجوی با شک و تردید نگاه کرد! واسه اسماعیل متاسفانه انگار هنوز خیلی حصارها برپا هستند!



ضمناً واسه اینکه عده ای دیگه (بیش وکم از 2000 اسرای فعلی لیبرتی!)، هم بتونن آزاد بشن که بیان و حقایق پشت دیوارهای رجوی ساخته رو واسه خاطر نسلهای آینده انسان به اطلاع همه برسونند عرض میکنم: دوستان و رفقا مواظب باشید، در طی مدتی که سر همه ما با این مسائل (اگرچه خیلی مهم) گرم شده، رجوی رذل واسه سوزندون مدارک زنده سر باقیمانده بروبچه های اسیر در لیبرتی رو زیرآب نکنه! با گفته های یغمایی و دیگرون حالا دیگه همه باید فهمیده باشن چرا رجوی اجازه نمیده بروبچه های باقیمونده از عراق خارج بشن!

رجوی واسه جلوگیری از بازاسکان اونها در کشورهای غربی در فیل هوا کردن بعد از کشتار اشرف یا چراغ خاموشش (با صدای خوش گفته و با گوش خودم شنیدم به خون همه جونهای شیفته و پرپر شده به دست رژیم سوگند) همه عالم وآدمی رو که به منویاتش تن نداده لعنت بر این و لعنت بر اون می کنه وبعد هم به اسرای لیبرتی میگه (هر جای دنیا که رفتید ملی، ملی-مذهبی، جداشده، مارکسیست منتقد و ....رو به سزای اعمالشون برسونید!)، تا دولتهای غربی بشنفن و از جنگ و دعوا و خودسوزی و .... بترسن و اون اسرا رو یه وقت به کشورهای نسبتاً آزاد غربی راه ندند! رذالت رو می بینین؟! واقعاً رذالت ناب رو می بینین؟!

با هرکس که میتونید در این مورد باید تماس بگیرین و نگذارین که قضیه از یادها بره چون از یاد رفتن اونها همون و از دنیا رفتن چند هزار آدم با گفتنیهایی مثل گفته های یغمایی و بقیه باشرف مونده های جدا شده از رجوی، هم همون!"


مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.