 _____________________________ بنا به درخواست خوانندگان این مقاله نیز در کنار شعر اقای اصفهانی خواندنی است مختصر و مفيد در باب همراهی سنجیده انقلاب گرایان با رفرم گرایان. محمد علی اصفهانی- |
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید
کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید
در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران
۱۳۹۴ مهر ۲۷, دوشنبه
از انقلاب نترسيد؛ انقلاب، قشنگ است محمد علی اصفهانی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲۶ نظر:
آقای اصفهانی عزیز
با سلام به شما
من فکر نمی کنم یکی از بیرحمانه ترین و زشت ترین و نا عادلانه ترین اتفاقات زندگی اجتماعی انقلاب است.
در انقلاب تر و خشک ظاهرا با هم می سوزند اما در واقع خشک با زابطه و پول و پله راه فرار و بعد راه برگشت خودش را پیدا می کند و این همان تر بینواست که قربانی می شود .
آقای اصفهانی در سقوط رژیم شاه من صحنه هایی از وحشیگری در تکه تکه کردن و کشتن افسران پلیس در شهربانی ها دیدم که در هیچ قصابخانه ای نمی توان دید. شما به من بفرمایید کجای این وحشیگری ها قشنگ است؟ در انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر هم شبیه این وقایع زیاد اتفاق افتاده
است. برای من انقلاب رجوع به بدویت به وحشیگری و به خوی حیوانی است.
منصور
درود شعر خیلی قشنگی است و انقلاب خوبست ولی انقلاب 57 انقلاب نبود ت ر ک م ا ن تاریخ بود فقط متاسفانه و این اخوندها امدند
منظور اقای اصفهانی یک انقلاب یعنی تحول مثبت و زندگی بخش است
منظور آقای اصفهانی ته ته اش همان انقلاب اجتماعی است.
از تاین حرفهای قشنگ درباره تحول طبیعت و غیره آخوندها زمان شاه زیاد می زدند. آقای رجوی هم در کلاسهای تبیین جهان از این حرفهای قشنگقشنگ درباره تحول و انقلاب در سنگ و گیاه و آدم و عالم زیاد میزد ولی من که به چشم خودم دیده ام در سال 57 و سقوط شاه و آمدن آخوند (حالا انقلاب یا ارتجاع بهر حال یک دگرگونی عمیق بود) چقدر وحشیگری و تجاوز به جان و مال و ناموس آدمها شدخیلی ببخشید اما برای همیشه از انقلاب فراری شدم.
انقلاب اوج بروز وحشیگری و دد منشی انسانهاست. نگاه کنید به عراق به ایران به عراق به فلسطین به مصر به سوریه به تونس به لیبی.. اینهمه جنایت اینهمه خونریزی و شقاوت کجای اینها قشنگ بود؟ چهکسی بجز یک روانی مانند خامنه ای و رجوی و امثال داعش از خونریزی غرق لذت می شوند؟
منصور
اگر استفراق قشنگ است، انقلاب هم. در رمانتیسم انقلابی که فقط در نظر روشنفکر برج عاج نشین ظهور و حلول میکند، شاید. اما در جهان واقع، آنجا که آتش میسوزاند و جاذبه به پایین میکشاندمان، وحشیانه تر و زشت تر و پلید تر و دروغگو تر از انقلاب و انقلابیون نیست. میگوییم که طبیعت زیباست، پا در طبیعت بگذاری روحت شاد میشود. اما یک انقلاب نشان دهید که قشنگ بود و قشنگ تمام شد. راه دور نرویم، همین فاجعه بهمن را در نظر بگیریید. یکمشت مردم کور و کر مثل بنده، کور و عاجز از هرگونه تحلیل افتادیم بدنبال یک ولد زنای آخوند و آتش زدیم به ریشه مان.
میگن حرف راست را باید از آدم دیوانه شنید.
به نظر من تمام این حرفهای آقای بنی آدم راست است.
منصور
ما همه مرد حرفیم
از انقلاب می ترسیم
شعار
من از انقلاب نمی ترسم، اما ــ از هر گونه انقلاب اسلامی می ترسم، مخصوصا از نو ع دموکراتیک ان.
نیما
آيا در ۲۲ بهمن ما شاهد «پيروزی» يک انقلاب منطبق بر تعريف های ارائه شده در اين شعر و اين نوشته بوده ايم؟
اين شعر و اين نوشته، تعريف و تعريف هايی متفاوت، از انقلاب ارائه داده است؛ و انقلاب را نه یک پدیده ی صرفاً سياسی و اجتماعی، بلکه پدیده يی عام و همه شمول و هميشه جاری می داند که يک حرکت سياسی و اجتماعی فقط وقتی می تواند واقعاً «انقلاب» نام بگيرد که در متن آن و منطبق بر آن، شکل بگيرد و تداوم بيابد.
کدام انقلاب را نشان داريد که مشمول تعريف و تعريف های ارائه شده از انقلاب در اين شعر و اين نوشته بوده باشد و قشنگ نباشد؟ اصلاً از کلمه ی «انقلاب» چه مفهومی را می خواهيم بيان کنيم؟ مسمای اسم «انقلاب»، کدام است؟ انقلاب را در کجا می جوييم؟ چشم اندازی که در آن به جستجوی انقلاب هستيم از کجا تا به کجاست؟
اتفاقاً اين شعر و اين نوشته کمکی است به رفع همين «سوء تفاهم» در مورد پديده يی به نام «انقلاب».
و اين که:
تعريف ها را بايد از نو تعريف کرد!
خواندن مقاله ی «انقلاب نمرد، زنده باد انقلاب» (گفتار ۲۲ بهمن) که در پاورقی، به آن ارجاع داده ام می تواند تا حدودی به روشن شدن تر شدن اين موضوع بيانجامد.
ضمناً اضافه کنم که آنچه در اين شعر و اين نوشته و آن مقاله آمده است، نه از جنس حرف های دیروز آن آخوندک مکلای شیاد مورد اشاره ی بعضی از دوستان گرامی است، و نه از جنس حرف های امروزش!
اقای اصفهانی هم شعرتون قشنگه هم توضیحتون منم از انقلاب 57 متنفرم سه چار تا رو این اخوندا از فامیل من کشتن بیشرفا ولی انقلاب بد نیست یعنی نباشه همه چی میمیره ولی بعضیا نفهمن نمی فهمن شما چی میگین بزبون ساده گوشاشون درازه یه مقدار انشالله یه انقلاب اساسی بشه این اخوندای کثافت برن براتون ارزوی سلامت و سعادت میکنم
انقلاب البته بسیار قشنگ است اگر انقلاب باشد این انقلاب اسلامی هم حاصل خون دل و دیده یک ملت شرافتمند و رنجدیده از ستم شاه و استعمار بود که متاسفانه وجود ما اخوندها و بخصوص ایه الله خمینی ان را به راه تباهی برد و حاصلش این جهنم جور فسادی است که میلیونها ملت را به امان اورده ولی انشالله اینطور نمی ماندو ملت بر میخیزد تا این کثافات را بزداید هرگز نه از اراده الهی که اراده مردم هم تجسم همانست غافل نشویم
لعنت بر نسل و نزاد هرچه آخوند است
ریدند به این مملکت این کهنه گدایان
چمبک زده بر سنده خود نوحه سرایان
ایرانی اواره
درود بر شما انقلاب بسیار زیباست با مردم با سرداران منتخب مردم با خرد و عاطفه به امید این انقلاب
تنها انقلاب زیبا انقلاب سفید بود که خدمات بسیار کرد بقیه انقلابات چه کردند اقا تغوط کردند به همه چیز روح شاهنشاه فقید شاد تف به قبر پدر هرچه ملای بیشرف ایران بر باد ده
معذرت میخام قصدم توهین نیست ولی این لطیفه در ایران خیلی معروف شده
میگن یه خارجی بعد از انقلاب اومد ایران دید همه به هممیگن خواهر و برادر
گفت چرا همه به هم خواهر برادر میگن
پیرمردی گفت
سال پنجاه و هفت انقلاب اسلامی آمد مادر همه را....
همه خواهر و برادر شدیم
-----
انشالله یک انقلاب خوب بیاید و همه را نجات بدهد
اقای اصفهانی
شعرهای شما همیشه پر معنی و زیباست و امید را در دل زنده میکند
سپاس از شعرهای قشنگتان
اقای اصفهانی عزیز سلام بر شما من همیشه از مقالات بسیار جالب و منصفانه سیاسی شما و شعرهای واقعا شاعرانه و زیبایتان استفاده میکنم امیدوارم در هرکجا هستید خداوند یار و یاورتان باشد وسالهای سال با قلمتان روشنائی ایجاد کنید به آن اقا یا خانمی که انقلاب سفید را انقلاب میداند میخواهم عرض کنم جمهوری اسلامی منجمله معلول ضعفها و فسادحکومت پهلوی است که با سرکوب نگذاشتند جامعه ایران از مصدق بزرگ بهره ببرد و به این منجلاب افتاد
درود بر شما
یکی از کارهای این اخوندها لجن زدن به کلمه انقلاب بود خمینی امد گفت
ما برق را مجانی میکنیم
ما ابرا مجانی میکنیم
ما دارو را مجانی میکنیم
مانان را مجانی میکنیم
او درست میگفت
همه را.... مجانی....کرد!!
بجای همه اینها میتوانست بکوید
ما مردم را مجانی میکنیم
و الان سی و هفت سال است چند صد هزار اخوند مشغول مجانی کردن همه چیزند اینها انقلاب را هم مجانی کردند مجانی مجانی
کسانی که اینجا از انقلاب تعریف و تمجید می کنند ااشتباه اساسی می کنند.
انقلاب در جامعه با آن تعریف آقای اصفهانی از انقلاب در طبیعت زمین تا آسمان فرق دارد. در عالم واقع و نه در عالم رویا انقلاب اجتماعی یعنی فرصتی برای تسویه حسابهای شخصی در بل بشو و بی قاونی. فرصتی برای کشتن برای تجاوز خونریزی و جنایت.
آنکسی که منتظر است تا با انقلاب سرداردان فعلی بروند و سرداران بعدی بیاییند بهتر است نمرده به فتوای من بر او نماز کنید.
آن اقای شاه دوست سابق درست می گوید بهترین انقلاب همان انقلاب سفید شاه بود ولی مشکل این است که آن چیز سفید انقلاب نبود رفورم بود.
منصور
ندیمه
بابا همه دروغ میگوئید نشستید میگید لنگش کن اگر راست میگید اگر واقعا حرفتون از ته ته ته ته دل است و واقعی پاشید همین شما انقلاب کنید چرا نمی کنید میخواهید یک مشت مردم بدبخت انقلاب کنند و شما بشید رئیس انقلابیون مردم هم این وسط کشته مشته اقا دروغ میگم
شما فقط حرف میزنید پای عمل که میرسه همه تان از دم جا میزنید که اگر جا نمی زدید توی خارج نبودید توی کشور خودتون بودید و برای انقلاب کار میکردید بهای این انقلاب را نسرین ستوده می پردازد و نه شما که با عرض معذرت فقط حرافی میکنید و مفت حرف میزنید مثل مجاهدها که همش چرت و پرت میگن اقا راست نمی گم تو رو به خدا ؟
به دوستان گرامی توصيه می کنم که اين مقاله ی سه سال پيش مرا هم در توضيح بخشی از پراتيک انقلاب بخوانند:
در باب همراهی سنجيده ی انقلاب گرايان با رفرم گرايان (مختصر و مفيد)
www.ghoghnoos.org/ak/kj/mo-en-ref.html
در مقاله ی گفتار ۲۲ بهمن (انقلاب نمرد؛ زنده است انقلاب) که در پاورقی اين شعر به آن ارجاع داده ام و مال دوازده سال پيش است، صحبت از حرکت در حجم، از فضايی در حجم به فضای ديگری در حجم، به ميان آمده است.
فکر می کنم که یکی از همين فضا های در حجم، جنبش خرداد ۱۳۸۸ بود (يعنی هست)، و نقش تعيين کنده تر آنچه رفرمگرايی ناميده می شود در تغيیر معادلات.
ضمناً چون چندان اهل کامنت نويسی نیستم، دوستان احتمالاً اشتباهات لُپی (و غير لُپی) من در کامنت ها را به بزرگواری خودشان خواهند بخشيد!
ندیمه جونم تو اصلا میفهمی تبعید یعنی چ میفهمی در همه دنیا ادما تبعید میرن نه ندیمه جونم راس نمیگی مزخرف میبافی چرند میگی خیلی بیسواد و نفهمی واقعا از این همه نفهمی من دیگه عصبانی شدم اخه عقلی گفتن شعوری گفتن همینطور پابرهنه میای چرت میگی و به هزاران انسان مبارز توهین میکنی
با سلام
و با سپاس از همه ی دوستان گرامی که لطف کرده اند و کامنت گذاشته اند
توصيه می کنم که اين مقاله ی سه سال پيش مرا هم در توضيح بخشی از پراتيک انقلاب بخوانيد:
در باب همراهی سنجيده ی انقلاب گرايان با رفرم گرايان (مختصر و مفيد)
www.ghoghnoos.org/ak/kj/mo-en-ref.html
در مقاله ی گفتار ۲۲ بهمن (انقلاب نمرد؛ زنده است انقلاب) که در پاورقی اين شعر به آن ارجاع داده ام و مال دوازده سال پيش است، صحبت از حرکت در حجم، از فضايی در حجم به فضای ديگری در حجم، به ميان آمده است.
فکر می کنم که یکی از همين فضا های در حجم، جنبش خرداد ۱۳۸۸ بود (يعنی هست)، و نقش تعيين کنده تر آنچه رفرمگرايی ناميده می شود در تغيیر معادلات.
ضمناً چون چندان اهل کامنت نويسی نیستم، دوستان احتمالاً اشتباهات لُپی (و غير لُپی) من در کامنت ها را به بزرگواری خودشان خواهند بخشيد!
ندیمه
اقای گرامی مش باقر خان اولا تو چرت میگی دوما من حرف خودم رو اول قرقره میکنم بعد حرف میزنم و مزخرف هم کسانی هستند که فقط بلدند یک مشت تئوری بدهند و بیسواد هم خودت که یا مریدی یا خودت هم یکی از همین تئوریسین های دوزاری که فقط حرف میزنید تو اگر سواد داری به من بگو کی باید انقلاب بکنه اونی که تو ایران توی چنگ ملاهاست یا تو و امثال تو که توی ینگه اروپا و امریکا داری حال میکنی بعدش هم اگر بحث تبعیدی رو میکنی این یک دروغ بزرگه چرا نسرین ستوده نیامده تبعید چرا امثال اون نیومدند تبعید مگه چلاق هستند یا بلد نیستند اشتباه بزرگ شما و امثال شما همینه فکر میکنید و بعد میگید ما که در تبعید هستیم پس مبارزیم برید بابا با عرض معذرت خیلی از همین تبعیدی ها دارند توی دانسینگ ها صفا میکنند یک عرقی هم میزنند بعد یک چیزی هم میگند شما در 37 سال گذشته چه گلی به سرمردم ایران زدید اگر تونسید یکی بگید من غلام حلقه به گوش شما میشم ولی دریغ همش حرف بوده و اکثرا هم از جیب مردم خرج کردن اینطوری نیست اقوی مش باقر که فکر میکنی باسوادی
من هم فکر می کنم خواندن مقاله مختصر و مفید " در باب همراهی سنجیده انقلابگرایان و رفرمگرایان " آقای اصفهانی همانطور که خودشان نوشته اند این بحث بسیار حساس مفهوم و ماهیت انقلاب را عینی تر می کند و به قول آقای اصفهانی ما وارد بحث " پراتیک انقلاب " می شویم.
نکته دیگری که خیلی توجهم را جلب کرد حجب و حیا و ادب اصفهانی عزیز ماست که چون فراموش کرده بود در نظر اول خود از نویسندگان نظرات تشکر کند آن را دوباره با اضافه کردن یک سطر تشکر ارسال کرده است!
تشکر کنی یا نکنی دوستت داریم اصفهانی عزیز!
" میهن پرست " حرف دل همه ما را زده که " اقای اصفهانی عزیز سلام بر شما من همیشه از مقالات بسیار جالب و منصفانه سیاسی شما و شعرهای واقعا شاعرانه و زیبایتان استفاده میکنم امیدوارم در هرکجا هستید خداوند یار و یاورتان باشد وسالهای سال با قلمتان روشنائی ایجاد کنید "
مقاله ای که آقای اصفهانی توصیه کرده اند را حتما بخوانید :
امکان يا عدم امکان رفرم پذيری نظام کنونی، نمی تواند و نبايد نقطه ی شروع بحثی باشد که می خواهد به امکان يا عدم امکان اتحاد عمل مقطعی رفرم گرايان و انقلاب گرايان بپردازد.
تا زمانی که اين اشتباه متداول را تکرار می کنيم و بحث را از ميانه ی آن شروع می کنيم به نتيجه يی در خور نخواهيم رسيد.
آنچه بايد نقطه ی شروع بحث قرار گيرد، تأثير مطرح شدن خواست اصلاحات و رفرم بر مجموعه ی نيرو های موجود در صحنه است. يعنی مجموعه يی متشکل از نظام در کليت آن، نظام در اجزای تشکيل دهنده ی آن، مردم در کليت خود، و مردم در اجزای تشکيل دهنده ی خود.
برای واکاوی موضوع، هم فرض رفرم پذيری، و هم فرض رفرم ناپذيری نظام را مورد بررسی قرار دهيم.
در باب همراهی سنجيده ی انقلاب گرايان با رفرم گرايان (مختصر و مفيد)
www.ghoghnoos.org/ak/kj/mo-en-ref.html
دامون
ارسال یک نظر