معاذبن جبل گوید: در حضور رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) در منزل ابوایوب انصارى بودم ، به رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) عرض كردم منظورم از این آیه كه مى فرماید: یوم ینفخ فى الصور فتاتون افواجا. (239) روز قیامت ، در صور دمیده مى شود پس گروه گروه مى آیند چیست ؟!. فرمود: اى معاذ از چیز بسیار بزرگى سوال كردى ، آنگاه قطرات اشك از چشمانش سرازیر گشت و فرمود: در روز قیامت ، ده گروه از امت من ، به گونه هاى مختلف و گروه گروه وارد صحنه مى شوند كه از سایر مسلمانان جدا و مشخص هستند: 1 - گروهى از آن ها بصورت میمونها وارد مى شوند. 2 - گروهى به صورت خوكها. 3 - گروهى به صورت دمرو هستند، پاهایشان در هوا و صورتشان بر زمین كشیده مى شوند. 4 - گروهى كور وارد مى گردند. 5 - گروهى گنگ و كر وارد مى شوند. 6 - گروهى ، زبانشان را مى جوند و چرك دهانشان بیرون مى آید كه بوى آن جمعیت را ناراحت مى كند. 7 - گروهى بدبوتر از مردار گندیده وارد مى گردند. 8 - گروهى لباسهاى آتشین و مس گداخته و چسپان پوشیده و وارد مى شوند. 9 - بعضى با دست و پاى بریده وارد مى گردند. 10 - بعضى در حالى كه آنها را به دارهاى آتشین آویخته اند وارد مى گردند. اما گروه اول : نمامها (سخن چین ها) مى باشند. اما گروه دوم : حرام خوارها مى باشند. اما گروه سوم : ربا خوارها مى باشند. اما گروه چهارم : آنانى هستند كه در قضا، ظلم مى كنند. اما گروه پنجم : آنانى هستند كه از خود راضى بوده و به اعمال خود خشنودند، اما گروه ششم : علما و قاضیانى هستند كه اعمالشان مخالف گفتارشان است . اما گروه هفتم : كسانى هستند كه همسایگان را اذیت مى كنند. اما گروه هشتم كسانى هستند كه مخالفت كسى را با رژیم ، به سلطان خبر مى دهند، اما گروه نهم : آنانى هستند كه به عیاشى و شهوترانى مى پردازند و مانع اداى حق خدا را از اموال خود مى گردند. اما گروه دهم : آنانى هستند كه متكبر و خودخواه مى باشند.
معاذ ابن جبل به فلان خودش خندیده که این ... شعرارو به پیغمبر نسبت میده اینارو اخوندای دیوث درست کردن تنقیه کردن تو ماتحت مغزای ادما پیغمبر در حد خودش میخواست اصلاح کنه بعد این اخوندا اومدن ... دن به همه چیز اخه به این معاذبن ممل باید بگیم مرتیکه این خداس تو علم کردی این دیوونس والله مریضه ای به قبر پدر همتون
این آقای معاذ ابن جبل از همین حرفها زد که در جوانی طاعون گرفت و مرد!! معاذ بن جبل (نام کامل: اباعبدالرّحمن معاذ بن جبل بن عمرو بن اوس) از صحابه محمّد پیغمبر اسلام و از انصار است. او به پیشنهاد مصعب بن عمیر اسلام آورد و در پیمان عقبه شرکت داشت. معاذ در سال هجدهم هجرت، در اثر بیماری طاعون، در شام مرد و در اردن مدفون گشت. معاذ پسر جبل، در هنگام مرگ ۳۳ سال داشت.
با درود، راستش ادم مات و حيران ميمونه كه چى بگه! در قرن ٢١ هستيم. دانش بشرى مرزهايى كه در گذشته بى نهايت بودند را دارد ميبيند. سالهاى نورى را ميبيند. وقتى ادمى به اين فكر ميكند كه جهان هستى در چه ابعادى به پا شده، از خود دائم ميپرسد كه "من كجا هستم؟" "من به كجا ميروم؟" بعد هم در اوج پروازى كه در اين بى نهايت ميبيند، شناور ميشود و خود را ميسپارد به دست دانش و عقل و منطق بسيار محدود بشرى! انگاه در اين محدوديت كسانى پيدا ميشوند كه با گريزى مجازى و غير قابل اثبات از راه دانش، خودشان را وصل ميكنند به ان قدرتى كه قرار است خالق تمام انچه را كه هراينه خود ان انسان هم نديده است، باشد. ارى انسان در اوج "ندانستن هاى" خودش دست به يكى از بزرگترين اختراعات خودش ميزند. انسان خدا را اختراع ميكند. ذهن كاوشگر انسان نياز خودش را با "خلاقيت" نأمين ميكند. اين نيز از زرنگى هاى بشر است. هر جا و هرگاه كه نتواند پديده اى را با دانش و شناخت فهم كند، انرا به يك نيروى ناپيدا و بى نهايت اويزان ميكند تا زمانى كه دانشش به ان برسد و بتواند انرا باز كند و فهم نمايد. و هر گاه دانشش به يك اوج جديدى ميرسد، از نخستين كارهاى او اين است كه بگويد "خدايى وجود ندارد!". ان گروهى هم كه در ميانه راه هستند باز به فكر فرو ميروند و باز ان پرسشها را ميپرسند. با نگاهى ديگر ميشود اينرا گفت كه اختراع خدا توسط انسان، اختراعى ست كه اين فاصله ميان "نادانى" تا رسيدن به "دانش" و "دانستن" را پر ميكند. و وقتى به سرمنزل دانستن ميرسد، ميگويد "خدايى در كار نيست!".
با درود به استاد ايجادى، از خواندن نوشتار هاى شما احساس شادى ميكنم كه اينطور بى پروا و شفاف به خال ميزنيد. طاعونى كه ما را در اين ١٤٠٠ سال تبديل به بيمارانى بسيار خطرناك كرده است و ما اين طاعون را بر سر ميگذاريم و انرا پرستش ميكنيم. غافل از اينكه اين طاعون تمام سلولهاى مغز ما را در بدترين شكل به قهقرايى برده است كه روزانه با وجود اينكه مرگ و مردن را لحظه به لحظه لمس ميكنيم، باز مسخ شدگى را پرستش ميكنيم. كارهاى اينچنين به درازاى تاريخ ارزش دارند و بايد تا جايى كه ميشود اين نوشتارها را كه با نگرش به دانش و پايه هاى علمى تهيه ميشوند را گسترش داد و ان رنسانسى را كه مردم ما نياز دارند با اين گونه شفاف سازيها امكان پذير شود. كارهايى كه استاد ضد خرافات كسروى و نماد ادبيات نوين ما صادق هدايت هر كدام به شيوه اى با جان خود بهاى انرا پرداختند و در اين راه روشنگرى تاريخى هميشه يرفراز و جاودان خواهند ماند. بدون شك پيروزى با نور و روشنايى ست و تاريكى خرافات محكوم به نابودى ست.
اقای ایجادی شما از کمرکش شروع کردید انگار االله و محمد مشکلی ندارن و فقط قران وحی نیست بابا کلش بخدا مایه دردسر و بدبختیه از خدا شروع کنین بیائین پائین فقط قران نیست شما نگاه کنید در قرن بیست و یکم یک و نیم میلیارد آدم به چه وضعی هستند
۱۱ نظر:
آقا من میترسم اومد و بود چه خاکی بسرمون کنیم
توهم جزو یکی از این گروههائی
معاذبن جبل گوید: در حضور رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) در منزل ابوایوب انصارى بودم ، به رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) عرض كردم منظورم از این آیه كه مى فرماید: یوم ینفخ فى الصور فتاتون افواجا. (239)
روز قیامت ، در صور دمیده مى شود پس گروه گروه مى آیند چیست ؟!.
فرمود: اى معاذ از چیز بسیار بزرگى سوال كردى ، آنگاه قطرات اشك از چشمانش سرازیر گشت و فرمود:
در روز قیامت ، ده گروه از امت من ، به گونه هاى مختلف و گروه گروه وارد صحنه مى شوند كه از سایر مسلمانان جدا و مشخص هستند:
1 - گروهى از آن ها بصورت میمونها وارد مى شوند.
2 - گروهى به صورت خوكها.
3 - گروهى به صورت دمرو هستند، پاهایشان در هوا و صورتشان بر زمین كشیده مى شوند.
4 - گروهى كور وارد مى گردند.
5 - گروهى گنگ و كر وارد مى شوند.
6 - گروهى ، زبانشان را مى جوند و چرك دهانشان بیرون مى آید كه بوى آن جمعیت را ناراحت مى كند.
7 - گروهى بدبوتر از مردار گندیده وارد مى گردند.
8 - گروهى لباسهاى آتشین و مس گداخته و چسپان پوشیده و وارد مى شوند.
9 - بعضى با دست و پاى بریده وارد مى گردند.
10 - بعضى در حالى كه آنها را به دارهاى آتشین آویخته اند وارد مى گردند.
اما گروه اول : نمامها (سخن چین ها) مى باشند.
اما گروه دوم : حرام خوارها مى باشند.
اما گروه سوم : ربا خوارها مى باشند.
اما گروه چهارم : آنانى هستند كه در قضا، ظلم مى كنند.
اما گروه پنجم : آنانى هستند كه از خود راضى بوده و به اعمال خود خشنودند،
اما گروه ششم : علما و قاضیانى هستند كه اعمالشان مخالف گفتارشان است .
اما گروه هفتم : كسانى هستند كه همسایگان را اذیت مى كنند.
اما گروه هشتم كسانى هستند كه مخالفت كسى را با رژیم ، به سلطان خبر مى دهند،
اما گروه نهم : آنانى هستند كه به عیاشى و شهوترانى مى پردازند و مانع اداى حق خدا را از اموال خود مى گردند.
اما گروه دهم : آنانى هستند كه متكبر و خودخواه مى باشند.
معاذ ابن جبل به فلان خودش خندیده که این ... شعرارو به پیغمبر نسبت میده اینارو اخوندای دیوث درست کردن تنقیه کردن تو ماتحت مغزای ادما پیغمبر در حد خودش میخواست اصلاح کنه بعد این اخوندا اومدن ... دن به همه چیز اخه به این معاذبن ممل باید بگیم مرتیکه این خداس تو علم کردی این دیوونس والله مریضه ای به قبر پدر همتون
بدبخت اون ملتی که در قرن بیست و یکم تکلیفش را یک مشت حدیث میخواهد روشن کند خاک بر سر اون معاذ ابن جبل با این چرندیاتش
این آقای معاذ ابن جبل از همین حرفها زد که در جوانی طاعون گرفت و مرد!!
معاذ بن جبل (نام کامل: اباعبدالرّحمن معاذ بن جبل بن عمرو بن اوس) از صحابه محمّد پیغمبر اسلام و از انصار است. او به پیشنهاد مصعب بن عمیر اسلام آورد و در پیمان عقبه شرکت داشت. معاذ در سال هجدهم هجرت، در اثر بیماری طاعون، در شام مرد و در اردن مدفون گشت. معاذ پسر جبل، در هنگام مرگ ۳۳ سال داشت.
با درود،
راستش ادم مات و حيران ميمونه كه چى بگه! در قرن ٢١ هستيم. دانش بشرى مرزهايى كه در گذشته بى نهايت بودند را دارد ميبيند. سالهاى نورى را ميبيند. وقتى ادمى به اين فكر ميكند كه جهان هستى در چه ابعادى به پا شده، از خود دائم ميپرسد كه "من كجا هستم؟" "من به كجا ميروم؟" بعد هم در اوج پروازى كه در اين بى نهايت ميبيند، شناور ميشود و خود را ميسپارد به دست دانش و عقل و منطق بسيار محدود بشرى! انگاه در اين محدوديت كسانى پيدا ميشوند كه با گريزى مجازى و غير قابل اثبات از راه دانش، خودشان را وصل ميكنند به ان قدرتى كه قرار است خالق تمام انچه را كه هراينه خود ان انسان هم نديده است، باشد. ارى انسان در اوج "ندانستن هاى" خودش دست به يكى از بزرگترين اختراعات خودش ميزند. انسان خدا را اختراع ميكند. ذهن كاوشگر انسان نياز خودش را با "خلاقيت" نأمين ميكند. اين نيز از زرنگى هاى بشر است. هر جا و هرگاه كه نتواند پديده اى را با دانش و شناخت فهم كند، انرا به يك نيروى ناپيدا و بى نهايت اويزان ميكند تا زمانى كه دانشش به ان برسد و بتواند انرا باز كند و فهم نمايد. و هر گاه دانشش به يك اوج جديدى ميرسد، از نخستين كارهاى او اين است كه بگويد "خدايى وجود ندارد!". ان گروهى هم كه در ميانه راه هستند باز به فكر فرو ميروند و باز ان پرسشها را ميپرسند. با نگاهى ديگر ميشود اينرا گفت كه اختراع خدا توسط انسان، اختراعى ست كه اين فاصله ميان "نادانى" تا رسيدن به "دانش" و "دانستن" را پر ميكند. و وقتى به سرمنزل دانستن ميرسد، ميگويد "خدايى در كار نيست!".
با درود به استاد ايجادى،
از خواندن نوشتار هاى شما احساس شادى ميكنم كه اينطور بى پروا و شفاف به خال ميزنيد. طاعونى كه ما را در اين ١٤٠٠ سال تبديل به بيمارانى بسيار خطرناك كرده است و ما اين طاعون را بر سر ميگذاريم و انرا پرستش ميكنيم. غافل از اينكه اين طاعون تمام سلولهاى مغز ما را در بدترين شكل به قهقرايى برده است كه روزانه با وجود اينكه مرگ و مردن را لحظه به لحظه لمس ميكنيم، باز مسخ شدگى را پرستش ميكنيم. كارهاى اينچنين به درازاى تاريخ ارزش دارند و بايد تا جايى كه ميشود اين نوشتارها را كه با نگرش به دانش و پايه هاى علمى تهيه ميشوند را گسترش داد و ان رنسانسى را كه مردم ما نياز دارند با اين گونه شفاف سازيها امكان پذير شود. كارهايى كه استاد ضد خرافات كسروى و نماد ادبيات نوين ما صادق هدايت هر كدام به شيوه اى با جان خود بهاى انرا پرداختند و در اين راه روشنگرى تاريخى هميشه يرفراز و جاودان خواهند ماند. بدون شك پيروزى با نور و روشنايى ست و تاريكى خرافات محكوم به نابودى ست.
اصلا سر خود و پیغمبر بحث هست چه برسد به قرآنش
این معاذ ابن جبل نه اسمش شبیه آدمیزاده نه حرفاش چه چرنیاتی گفته
اقای ایجادی شما از کمرکش شروع کردید انگار االله و محمد مشکلی ندارن و فقط قران وحی نیست بابا کلش بخدا مایه دردسر و بدبختیه از خدا شروع کنین بیائین پائین فقط قران نیست شما نگاه کنید در قرن بیست و یکم یک و نیم میلیارد آدم به چه وضعی هستند
ارسال یک نظر