دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

جان ساکنان لیبرتی یا ... چند خبر تازه ..عاطفه اقبالhttp://campaignliberty2013.blogspot.fr/

*اسامی انتقالی های جدید از لیبرتی به آلبانی
-------------------------
جان ساکنان لیبرتی یا اموال کمپ لیبرتی، کدام مهمتر است؟دیروز بیانیه ای در سایت مجاهدین از جانب پنج سازمان غیردولتی منتشر شد که در آن از وضعیت ساکنان لیبرتی اظهار نگرانی شده بود.در این بیانیه آمده است که " ما بشدت نگران امنیت و سلامت ساکنان لیبرتی هستیم". با خواندن این جمله از اینکه مجاهدین ادامه

*مجموعه اسامی منتقل شدگان از کمپ لیبرتی به کشور ثالث 2013-2015
*اسامی منتقل شدگان جدید به آلبانی و نروژ
*جهت اطلاع خانواده ها

۲۶ نظر:

ناشناس گفت...

خانم اقبال سلام امیدوارم آنها نجات پیدا کنند ولی از نظر سیاسی نه آنها نه رهبرانشان مسئله مردم ایران نیستند خودتان را خسته نکنید انها هم جزو اموال رهبران هستند خودشان هم قبول دارند به ما ربطی ندارد
مهشید

جواد گفت...

خیلی خوب نوشته اید برایشان جز هرزه گویی باقی نمانده.
نازک آرای تن ساقه گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم میشکند

چه میشود گفت سازمان متاسفانه در منجلاب فرو رفته.

سعید گفت...

جماعت رجوی جان کسانی که در لیبرتی هستند برایشان ارزشی ندارد. آنها بیشتر در پی اموال هستند تا نجات جان نفراتشان. آن اموال هم همانطور که شما نوشته اید بهانه ای بیش نیست که بیشتر در عراق بمانند. اما زمان ماندن آنها در عراق به پایان رسیده و دولتهای غربی دیگر نمیخواهند آنها را آنجا نگه دارند.

فروزنده رحیمی گفت...

بتو چه اصلا تو کی هستی برای بچه های لیبرتی تصمیم بگیری یک مشت علاف مفت خور بریده خارجه نشین وراج خاک بر سر تمامتان کنن

رضا . ر گفت...

خانم اقبال گویا دو سه روز قبل پنجنفر دیگر به اسمهای علي حسين خدابنده، محسن طيب زاده، مسعود بخشي زاده، سيد جلال رحيم پور و منوجهر شيرازی از لیبرتی فرار کرده اند شما خبری دارید که قضیه چی بوده

دریچه زرد گفت...

چندین نظر توهین امیز در رابطه با خانم اقبال قابل انتشار نبود

esmail گفت...

اقای علی
سلام انتقادت درست یا نادرست قابل درج ولی کلمات قمر خانم و ماماچه و امثالهم توهین شخصی است عزیز منتشر نمیشود. درست یا غلط این شیود دریچه است اگر منتشر شود باید اجازه داد سایر افراد هم هر چه میخواهند بتو بگویند و شیر تو شیر خواهد شد که درست نیست با درود

ناشناس گفت...

کدوم علی؟

ناشناس

رضا. د گفت...

درود بر شما خانم اقبال. حرف دل ما خانواده ها را زده اید. این جماعت نمیخواهند این انتقال صورت گیرد و برای همین هم باز حرف فروش یک مشت بنگال و قابلمه و غیره را به میان کشیده اند. تهمت های به شما هم معلوم است از کجا آب میخورد. خسته نباشید.

ناشناس گفت...

اسمال آقا، کارت کشیده به حدس و گمان اینو و اونو با اسامی خیالی صدا میزنی که مثلا بگی حواست خیلی جمع هس.

ناشناس

esmail گفت...

حضرت منتقد
علی نامی کامنتی گذاشته و توهین کرده بود که منتشر نشد ولی جوابش داده شد امیدوارم روشن باشد

صابر گفت...

وفا جان، راه خودت رو برو که درست میروی. حرفهای کسانی هم که سعی میکنند هر کسی را که کمترین حرفی میزنه به رژیم وصلش کنن رو هم جدی نگیر. اینا خودشون کارشون کشیده به خیالات و اوهام و اسامی خیالی و برای همین آدرس عوضی میدن. این نوشته خانم اقبال هم چیزی نیست جز بیان واقعیت محض. کسی در آن شکی نداره. همینکه تا حالا بر علیه او کلی دشنام ننوشتن خودش جای تعجب داره! دست شما و خانم اقبال درد نکنه.

ناشناس گفت...

اسمال آقا، چقدر پامنبر داری، مثه این صابر خان، به حرفاش گوش نکن! شما همینطور به حدسیاتت ادامه بده، اونو بگو خانم فلانی، به اون یکی بگو آقای فلانی، به ناشناس ها بگو علی و ولی.

ناشناس

ناشناس گفت...

من از خوانندگان دریچه بخصوص خانم اقبال و آقای مصداقی عذر خواهی میکنم من آدم بیشرافت و پستی بودم که سعی میکردم دیگران را آزار بدهم من از بیشرافتی خودم خسته شده ام امیدوارم خوانندگان دریچه مرا ببخشند و دعا کنند تا از دست بیشرف بودن خلاص شوم واقعا بیشرافتی و دشمنی با دیگران و تهمت زدن بد دردی است من امیدوارم خانم اقبال و پاقای مصداقی مرا ببخشد شهریار

ناشناس گفت...

خانم عاطفه اقبال سلام بر شما هزار درودها بر شما امثال شما انسانهای باشرف که دل برای انسانیت دارند سرانجام بیشرفهائی مثل مرا به مرزی رساندند که بدانم چقدر بی شرف و بی پرنسیبم درست مثل آن پیره بز گر گرفته ابلهی که انواع فحاشیها را به شما میکند ولی من سرانجام دانستم که چقدر در نجاست و کثافت فرورفته ام و خود را نجات دادم بخدا یک موی سگ امثال شماها که به حقایق پشت نمی کنید به صدها تن بیشرف چون من البته در گذشته برتری دارد از شما استدعای بخشش دارم درود بر شما
شهریار به حقیقت رسیده

بایرام گفت...

درود بر شما به امید نجات تمامی این فرزندان رشید خلق از چنگال خونین اخوندهای پست و جنایتکار

esmail گفت...

شهریار گرامی سلام
چون سایت دریچه یک سایت برای روانکاوی نیست کامنت پر بارت را برای خود نگهمیدارم ولی منباب کمک میگویم بهتر است شما به یک روانکاو مراجعه کنید تا کمکتان کند و نیز بدانید داشتن کمپلکهای مختلف منجمله کمپلکسهای جنسی که بر اثر تحمیلات و شرایط زندگی بر شما آورا شده با کمک روانکاو قابل حل هستند با آرزوی موفقیت شما

سیما.فرانسه گفت...

خوش خبر باشید خانم اقبال به امید نجات تمام مجاهدین از آن وضعیت وحشتناک

حمید ع گفت...


تشکر از خانم اقبال عزیز و زحمات شما و دیگران در راه نجات مجاهدین اشرف و بعد لیبرتی از جهنم عراق غرق در خون.


حال که انها از خطر عراق رها شدن، امید وارم به ازادی فکری و تعادل روحی و روانی هم برسند. باید از کمیساریا سازمان ملل درخواست کرد که همه این افراد باید حق دسترسی به و کمک روانشناس داشته باشند چرا که در سالهاست در بحران شدید زندگی کردن.
دسترسی به کمک روانشناس یک حق عادی در دنیا ست و همه کسانی که در شرایط بحرانی بودن نیاز به مشاوره دارند.

من به دو دلیل این حق را یاداوری کردم، یکی اینکه هر کس که سازمان را دوست داشته و در راه این عشق همه چی را فدا کرده وقتی به حقیقت سازمان و پوشالی بودن ان ساختار فکری که به اسم انفلاب ایدیولوژویک به خوردش دادن پی میبره دچار بحران روحی شدیدی میشه که هفته ها، ماها، و حتی سالها طول میکشه از این بحران عبور کند و دوباره خودش را پیدا کند. دلیل دوم سواستفاده سازمان از کنترل مطلقی که روی افراد دارند. انها برای پر کردن این حفره روحی ایجاد شده از توجیهات رهبر ساخته و ایجاد نفرت از دیگران و بخصوص جدا شدگان به عنوان مسبب این شکستها و بن بست ها برای پوشاندن این حقیقت که مسبب و دلیل اصلی بی کفایتی و اشتباهات رهبر خود شیفته و سیاستهای فاجعه امیز اوست. استفاده میکنند. اگر ان سیاستهای مخرب رهبری سازمان نبود حتی اگر رزیم تا بحال سرنگون نشده بود خیلی ها که بیهوده کشته شدن الان زنده بودند. مشاور روانشناس میتواند توان تفکر و اعتماد به نفس فردی و استقلال فکری را تقویت کند و روشهای و تکنیکهای اعتماد به خود و قبول حقایق با امید به اینده (قبول حقایق موجود ولی امید به اینده بهتر) و انتخاب صحیح را اموزش دهد. البته اگر تشکیلات جلو این دسترسی به مشاور را نگیرد!


در ادامه به نظر من امکان انتخاب سه راه اصلی برای اعضا رها شده از عراق هست، یک افتادن هر چه عمیقتر در چاه ایدیولوژی ساخته شده توسط رجوی برای جوابگوئی به مسائل پیش امده و توجیح ان و ادامه در همان مسیر گذشته و تبدیل به ابزار و فدای خواسته های رهبر شدن، انتخابی که تشکیلات هر چه پیشتر برای ان روی افراد فشار میاورد.

دوم ، بعد از درک حقاقیق و پس از شک و تردیدهای اولیه و دچار بحران شدید روحی شدن برای رهائی از انتخاب اول به دام دشمنان مردم و جانیان حاکم افتادن و بلندگوی تبلیقاتی انها شدن و همکاری با انها و چشم پوشی از خفقان ، شکنجه و کشتار در ایران و سیاستهای نابود کننده ایران، و دخالت در جنگ های منطقه و کشور های دیگر، و دزدی ها و غارت ایران، و ایجاد شبکه های تروریسم و جاسوسی و... که همه ما نمونه های این گونه افراد را در خارج ایران میبینیم و همانطور که در گذشته تجربه شده این توابان حتی پلیدتر و بی شرفتر از پاسداران و عوامل رژیم عمل میکنند. اینها طوری رفتار میکنند که انگار در داخل ایران هیچ خبری نیست و همه در رضایت کامل زندگی میکنند و مشگل انها فقط وجود سازمان است!؟ ما نمونه های این افراد را در خارج میبینیم.

راه سوم ، درک حقایق موجود و واقعیت ها و در امدن هر چه سریعتر از بحران روحی و فکری و پیدا کردن خود و اعتماد به نفس و ادامه مبارزه بر ضد رژیم جنایتکار و ضد ایرانی حاکم و حمایت از جنبش ازادی خواهی در ایران و کمک به گسترش ان در راه سرنگونی و تغییر سیستم مذهبی حاکم و استقرار ازادی و دمکراسی و سکولاریزم در ایران.

این انتخاب سوم ان چیزی است که هم رجوی و هم رژیم، هر دو، به هر قیمتی خواهان جلوگیری از ان هستند!!! . رجوی ترجیح میدهد افراد مزدور رژیم شوند تا اینکه تبدیل به راه سومی برای اسیران دستگاه ایدیولویک خود!، و رژیم هم به هر قیمتی به دنبال مزدور و تواب سازی از افراد جداشده و یا اسارت وکشتار انها که حاضر به همکاری با حاکمیت فاشیسم مذهبی نیستند.

فروزنده رحیمی گفت...

بکوری چشم مزدواران با جیره و بی جیره مبارک است

ناشناس گفت...

درود بر خواهر مجاهد فهیمه اروانی اولین جانشین مسئول اول سازمان پر افتخار مجاهدین خلق ایران من بخصوص خیلی خوشحالم که این زن بزرگ که یکروز سکان جنبش مقاومت در دستهای ایشان بود و واقعا سمبل یک زن رزمدنه از ایران است سلامت هستند
ایرانی

همیشه اشرفی گفت...

بدبختها آن شیر زنان وشیر مردان وقتی از بند لیبرتی ازاد شوند شما چه میکنید؟ از آنها خجالت نمیکضشید که جنبش آنها را اینقدر آزار دادید و چرندیات نوشتید
درود بر مجاهدین و رهبران پاکبازش
ننگ بر واداده بریدگان

م. ح فرانسه گفت...

خانم عاطفه اقبال خبر خیلی خوبی است و تلاشهای فراموش نشدنی شما در اطلاع رسانی ستودنی است درود بر شما

ناشناس گفت...

آقای وفا یغمایی عزیز سلام.

با اطمینان و ضرس قاطع می گویم فرهنگ گماشتگان «بیت رهبری» در اورسوواز که با نام‌های «شهریار»، «ناشناس»، شیربرنج، کانال هواشناسی و ... ابراز وجود می‌کنند به لحاظ شکل و محتوا به شدت شبیه فرهنگ «سربازان گمنام امام زمان» است. از آن‌جایی که من با هر دو در آن واحد در ستیز هستیم این مشابهت ها را می‌بینم. آن‌ها هم از همین لغز‌ها می پرانند و ... جدی‌شان نگیرید. این دو نیرو هرچه جلوتر روند به هم شبیه‌تر خواهند شد .

ایرج مصداقی

ناشناس گفت...

درود بر شما و درود بر تلاشهای شما برای نجات جان یک مشت انسانهای مظلوم که مورد تهاجم و زیر فشار دو ولی فقیه اند به امید اینکه یکروز برای اینکار انسانی و بسیار پر رنج شما از شما قدر دانی شود
هوشنگ یکی از نگرانان جان اقوام خود در جهنم لیبرتی

ناشناس گفت...

درورد بر شما خانم اقبال. اطلاع رسانی دشمن دیکتاتورها و مرتجعین است . از هر نوعی ، چه غالب ، چه مغلوب . آنها دوست دارند در تاریکخانەی اشباح به توطئه و گندکاری خودشان بپردازند . اطلاع رسانی آزاد برای آنها سم است . به قول فروغ فرخزاد :
نامر در سیاهی
فقدان مردی اش را پنهان کرده است.
با آقای ایرج مصداقی کاملا موافقم . اینها دو روی یک سکه هستند و خیلی جاها حتی کلمات و شکل سخن گفتنشان هم یکی می شود.
سهراب