دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۴۰۳ مرداد ۲۳, سه‌شنبه

تاریخ ایران قسمت 11.12.13.14.15.16ازنبرد قهرمانانه آریو برزن در نگهبانی از پایتخت ایران.حماسه ای واقعی و در رابطه با ایران و ایرانی بخش یکم و دوم وسوم و چهارموپنجم وششم

دوستان.این بخش یازدهمین و دوازدهمین و سیزده همین وچهاردهمین , پانزدهمین و شانزدهمین(جدید) قسمت از تاریخ باستانی ایران و اولین و دومین و سومین و چهارمین و پنجمین و ششمین قسمت ازشش گفتار در مورد نبرد آریو برزن سمبل از جان گذشتگی و جانبازی در مقابل دشمن خارجی است شنیدن و تامل براین حماسه را تاکید میکنم. وقت است تاریخ حقیقی ومقدسان واقعی سرزمین خود را بشناسیم

در گذرگاه تاریخ ایران - قسمت پانزدهم - در شناخت شخصیت اسکندر مقدونی آنکه آریو برزن در مقابله با او جان باخت
در گذرگاه تاریخ ایران - قسمت چهاردهم - چهارمین قسمت ازحماسه پر شکوه آریو برزن و نبرد او در مقابل اسکندر 

 در گذرگاه تاریخ ایران - قسمت سیزدهم -سومین قسمت از سرگذشت آریو برزن و نبرد او در مقابله با اسکندر. مقایسه ای میان ماجرای عاشورا و نبرد آریو برزن//////در گذرگاه تاریخ ایران - قسمت دوازدهم - دومین قسمت نبرد قهرمانانه آریو برزن در مقابله با اسکندر//////در گذرگاه تاریخ ایران - قسمت یازدهم- ادامه نبرد قهرمانانه آریوبرزن و سخنی در این باره قهرمان و قدیس راستین کیست؟

۱۴ نظر:

آذر گفت...

واسحاق محمد معتصم به دختر سردار بزرگ بابک خرمدین تجاوز کرد

خواجه نظام الملک در سیاست نامه گوید: «روزی معتصم بمجلس شراب برخاست و در حجره‌ای شد، زمانی بود، بیرون آمد و شرابی بخورد، باز برخاست و در حجره‌ای دیگر شد و باز بیرون آمد و شرابی بخورد و سه بار در سه حجره شد و در گرمابه شد و غسل بکرد و بر مصلی شد و دو رکعت نماز بکرد و بمجلس بازآمد و گفت قاضی یحیی را که دانی این چه نماز بود؟ گفت: نه. گفت: این نماز شکر نعمتی از نعمت هائی است که خدای عزوجل امروز مرا ارزانی داشت که این سه ساعت پرده بکارت از سه دختر برداشتم که هر سه دختر سه دشمن من بودند: یکی دختر ملک روم و یکی دختر بابک خرمدین و یکی دختر مازیار گبر».

یاقوت در معجم الادبا از حمدون بن اسماعیل روایت کرد:«در مجلس معتصم سه کنیزک بودند، مرا پرسید که: ایشان را می‌شناسی؟ گفتم: نه. گفت: یکی از آن‌ها دختر بابک خرمی و دیگری دختر مازیار و سومی دختر بطریق عموریه است

ناشناس گفت...

آقای یغمایی گرامی
ممنوع اززحمات ارزنده شما
شما اشاره داشتید به داستان یزید و حسین بن علی، واصراریزید بربیعت حسین بن علی وپذیرش خلافت اوو نه جنگ حسین بن علی وو........ رهبری مجاهدین متاثرازاین تجربه عناصرناراضی خود درمرزرها میکرد،نه به زندان ابوغریب پست میکرد وبارها درنشست های درون تشکیلاتی عنوان میکرد دستم بسته است وبا دریدگی حداکثراضافه میکرد درست سینه دیواره ؟
خیلی ساده تن میدی به انقلاب من درآوردی من به بازیگری مهرتابان نه باید بمیری......پس تفاوت چیست ؟
به اعتقادم رهبری مجاهدین فراتر ازیزید عمل کرده.
بازهم ممنون ازتلاشها ی روشنگرانه شما
نرگس-هلند

esmail گفت...

خانم نرگس گرامی ممنون از اظهار لطف شما ولی
آن ذره که در حساب ناید مائیم
و تمام درودها نثار خاطره این ارتشی رشید ایرانی باد و امید اینکه روزگاری نام آریو بر پسران ایران و یوتاپ بر دختران ایران خاطره ایندو را گسترده کند
با درود

ناشناس گفت...

آقای یغمائی با سلام من میخواهم باز هم در اینجا اعتراف بکنم که چقدر از بیشرافتی خود رنج برده و میبرم و حتی گاهی فکر میکنم روانی شده ام متاسفانه آنقدر در وادی بیشرافتی در گذشته جلو رفتم و بیهوده به این و ان پریدم که گاهی دست خودم نیست و به همین علت میخواهم با صدای بلند بگویم متوجه باشید بیشرفی نکنید که یکروز مثل من در چاه فاضلاب فرو میروید وراه نجاتی پیدا نمی کنید من از همه کسانی که بیشرفانه به آنها توهین کرده ام عذر میخواهم
شهریار

ناشناس گفت...

آقای شهریار شما اینقدر بخودتان سخت نگیرید بخدا پناه ببرید من نمیدانم شما چکرده ای ولی از رحمت خدا نا امید نباشید
سیف الله

ناشناس گفت...

استاد ارجمند نگاه موشکاف شما در جستجوی مسائل تاریخ و بیان ساده و دلنشینتان جدا قابل ستایش است به امید اینکه یکروز این تحقیقات در دسترس همه ایرانیان قرار بگیرد تا مشخص شود ملایان با ایران ما چه کرده اند درود بر شما و ممنون از زحمات شما
الف. کاووس

ناشناس گفت...

واقعا ما چه ملتی هستیم ملاها ...ده اند به همه چیزمان چند قرن است با دروغ زندگی میکنیم خاک بر سرمان واقعا خاک بر سرمان
ح. حسینی

ناشناس گفت...

آقای یغمایی! اگر می تولنستید بر این حس که فلانی جای مرا تنگ می کند چون بهتر از من می نویسد و می سراید غلبه کنید بهتر از حالا می نوشتید و می سرودید.

esmail گفت...

ناشناس
شما بفرمائید! من نه جائی دارم که کسی تنگ کند نه چنین حسی جای من مال سرکار بفرمائید و کرم نما و فرود آ و امیدوارم فلانی مورد نظر شما جای شما را تنگ نکند

ثزیا ریگی گفت...

بسیار جالب و اموزنده من هر چهار برنامه را پشت سر هم دیدم واقعا ما از تاریخ واقعی خود بیگانه شده ایم و این بسیار خطرناک است تاریخ دروغین اخوندها مثل یک بیماری در تار و پود ایران است که باید واقعا آن را افشا کرد با درود به شما استاد گرامی

http://mimsaghi.blogspot.de/2010/03/blog-post.html گفت...

درود اسماعیل عزیز

خسته نباشی و خداقوت!
تندرست و کامروا باشی.

آذر گفت...

هردوت مورخ یونانی نوشته است:
به چشم خود دیدم که سربازان ایرانی،سواد خواندن و نوشتن دارند.
پروفسور کامرون چنین نوشته :
اگر در ایران مبادرت به حفاری کنیم بعید نیست آثار و اسنادی بدست بیاید که باعث حیرت جهانیان شود و به خصوص ثابت گردد ایرانیان اولین معلم خط و الفبا در جهان بوده اند.

jahandid گفت...

با درود،

تا انجا كه فهم و درك من اجازه ميدهد، از تاريخ در كشورهاى پيشرفته دنيا بعنوان يك "دانش" و تاريخدان را "دانشمند" ياد ميكنند. ولى متأسفانه در كشور ما كه با درجه بندى هاى اين روزگار، كشورى در جهان دوم و سوم قرارش ميدهند، اين دانش هميشه چيزى خيلى كمتر از حتا يك "وسيله" يا "ابزارى" در دست هايى ضد ملى و ضد مردمى بوده است. اين دانش راه گشا و بقولى چراغ راه اينده را اين نيروهاى اهريمنى تا سرحد توان و امكاناتشان ابزارى براى گمراهى و گستردن تاريكى و سيه روزى مردم بى خبر از همه جا و همه چيز بدل كرده اند. تا بود در زمان ديكتاتورى سلطنتى، تاريخ را فقط در حد يك كتاب داستان بى محتوا و افسانه پردازى در دبستان و دبيرستان به اموزش گذارده بودند. و خوب با يك ديد سيستماتيك به تحريف و شكل دادن وقايع اين سرزمين به نفع محكم كردن پايه هاى حكومت خود، اين دانش را از محتواى اصلى ان خالى نموده و بيشتر باعث گمراهى و كج روى هاى دودمان بر باد ده بدل كرده بودند. سخن گفتن و كاووش كردن جنبش هاى ازاديخواهانه تاريخ مردمان امرى بود خلاف منافع ديكتاتورى و در جايى براى اموزش در سطح همگانى اگر هم اقدام ميشد، مستلزم ريسك هاى جانى و مالى ميبود. همين امر باعث ميگرديد كه در سطح همگان پديده اى نا شناخته و گمراه كننده باقى بماند.

قهقراى اين برخورد ضد دانش را در اين حكومت وحوش اخوندى ميشود بخوبى ديد و وحشت اين وحوش را از برخوردار شدن مردم اين سرزمين از بهره هاى بى نظير اين دانش ازادى ساز را خوب ميشود حس كرد. اين وحوش با حداكثر توان و امكانات باد اورده يكى از ثروتمندترين سرزمينهاى جهان، در گستردن خرافات از يك سو و بى مقدار كردن تاريخ ملى مردم از سوى ديگر، قصد نابودى تماميت تاريخ اين سرزمين را كرده اند. به ياد اوريم ان روزى را كه استاندار وقت پارس با عده اى از مردم تنهاى خودشان را براى جلوگيرى از تخريب تخت جمشيد سپر بولدوزرهاى خلخالى جنايتكار كردند و مانع از تخريب ان شدند. در يك جاى دنيا ادامس جويده شده خواننده تاريخى موزيك جازشان را در موزه ان خواننده قرار ميدهند و سالانه مردم ان كشور بصورت ميليونها بازديد كننده ميروند به ديدن ان. در جاى ديگرى از دنيا به عمد اثار تاريخى را بدون تعمير و رسيدگى به حال خود ول ميكنند تا نابود شوند.

شايد حرف كمى نباشد اگر بگوييم كه ما به تاريخمان و سرزمينمان خيلى بدهكار هستيم و براى اين بدهكارى و غفلت از ان جانهاى شيرينى بر سر دارها و مقابل تيربارانهاى دشمنان اين سرزمين فدا گرديده اند. دانستن تاريخ واقعى و بدون دست كارى هاى ضد ملى ميتواند يكى از محكمترين تضمين هاى بهروزى و پيشرفت ما مردم باشد و هر گونه تلاش براى احياء اين تاريخ، قدمى ست در بزرگ راه پيشرفت و ازادى اين ميهن در زنجير. و كار جناب يغمايى از اين ديد بسيار با ارزش و ضرورى ست. به اميد روزى كه تمام گرد و غبارهاى ضد ازادى از تاريخ ما زودوده شوند و تاريخ ما درخشش ذاتى خود را اشكار سازد.

ناشناس گفت...

اسماعیل عزیز. سلام کاش اقلا این شش بخش یعنی حماسه آریو برزن بصورت کتاب منتشر میشد بسیار تکاندهنده و با ارزش است و ما ایرانیها چه راه درازی باید برای ورود به تاریخ و خودمان طی کنیم. فریده.ش