دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۵ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

به بهانه ویدئوی یک دخترک نابغه!.عاطفه اقبال

امروز این ویدئو را دیدم. دخترک سه ساله ای از شهر اردبیل که بسیار جلوتر از سن خودش می خواند و می نویسد و انگلیسی حرف میزند. دخترکی که با قرار گرفتن در یک سیستم آموزشی درست شاید بتواند در آینده دستی در پیشرفت های جامعه بشری داشته باشد. با خود فکر کردم براستی سرنوشت چنین کودکانی در حکومت جمهوری اسلامی چه خواهد شد؟ با اینهمه استعداد به کجا خواهد رسید؟

۹ نظر:

ناشناس گفت...

نژاد و اقوام تورک در جهان از استعدادات ویزه برخوردارند و در هر زمینه موفقیتهای بسیار داشته اند متاسفانه در ایران پان فرسیسم همیشه مزاحم رششد واقعی تورکها بوده و هست امید هست که در اینده اینها رفع مزاحمت بکنند آنوقت جهان درخشش استعدادها را میبیند
غلام باقری

ناشناس گفت...

خانم عاطفه اقبال. با عرض سلام و احترام. با نظر شما در این نوشته موافق نیستم. دلایلم را ذکر می کنم :
یکم: جهان هرگز بین خمینی و رجوی تقسیم نشده است. جهان بسیار پهناور تر از آن است که بین دو تفکر سیاه و متعفن تقسیم شود.
دوم: نگاهی که فکر می کند این بچەی با استعداد سه ساله، یا طرفدار خمینی می شود یا رجوی، از جامعەی ایران عقب مانده است و با جامعەی ایران بیگانه شده است.
سوم: موفقیت جوانان ایرانی در المپیادهای علمی، موفقیت بازیگران و فیلمسازان ایرانی در جشنواره های جهانی، موفقیت نویسندگان و شاعران ایرانی، موفقیت ورزشکاران جوان ایرانی(با همەی محدودیت ها) بطلان این تفکر را نشان می دهد. امید کوکبی های زیادی در زندان هستند که نباید باشند و باید برای آزادی آنها کوشید. اما جامعەی هشتاد میلیونی ایرانی قدری گنده تر از آن است که بشود آن را در دو ترازوی خمینی و رجوی نهاد و سنجید.
چهارم: نوشته اید : یا در چرخه پراکندگی و سردرگمی رهبرانی که خود در بپا داشتن این سیستم دست داشته اند و در حصر بودن و نبودنشان در بی عملی و سکوتشان تقاوتی ندارد! گرفتار خواهند آمد!... آنها که اکنون در حصر هستند، با هر پیشینه ای، با مردم صادق بودند و پای حرفشان ایستادند و از کشور هم فرار نکردند. اعلان جنگ مسلحانه ندادند که بعد فلنگ را ببندند. با هر ضعفی که دارند در کنار مردم ماندند. یک نظر سنجی ساده نشان می دهد همین جوانانی که ما برای آینده شان دل می سوزانیم چقدر عاشق آن محصوران هستند. مردم خیلی خوب می فهمند چه کسی به آنها راست می گوید و چه کسی نمی گوید.
پنجم: به نظرم اگر کمی صادقانه به اوضاع بنگریم و از توهمات خود بیرون بیاییم، بیشتر از اینکه برای بچه های سه سالەی ایرانی دل بسوزانیم، برای بی خبری و و بیگانگی و انزوای خودمان دل می سوزانیم. با تشکر از شما
سهراب

ناشناس گفت...

درود بر تورکها زنده باد تورک واقعا این یک نمونه است حالا شما بروید انواع نمونه ها را ببینید من کیف کردم
یحیی اردبیلی

GHAHREMAN گفت...

آقا سهراب من فکر میکنم شمااگر هایی که در متن آمده را سهوا و یا عمدا نادیده گرفته و بریده و دوخته ای. ضمن اینکه اصلا هم اینطور نیست که همه جوانان عاشق چشم و ابروی محصوران مورد نظر شما باشند. بسیاری از آنها که در زندان هستند و یا آزاد شده اند دیگر به آن محصوران چشم نظری ندارند.

ناشناس گفت...

آقای قهرمان، من کلیت مقالەی خانم اقبال را در نظر گرفتم که برای این بچەی سه ساله دل سوزانده بود که گویی بالاجبار یا در اردوگاه خامنه ای قرار می گیرد و یا در اردوگاه رجوی. کلیت مقالەی ایشان چنین چیزی القا می کند. اصلا اینطور نیست. جامعەی ایران یک جامعەی پویاست که هرگز مرتجعین نتوانسته اند جلوی پیشرفت آن را بگیرند. چرا مثلا نگوییم که این بچەی سه ساله ممکن است شیرین عبادی شود و جایزەی صلح نوبل بگیرد؟ چرا نگوییم ممکن است مثل یکی از هزاران قهرمان زن ایرانی در رشته های قایقرانی، تنیس، کاراته، کوهنوردی و ... مدال قهرمانی بگیرد؟ چرا اینطور نگاه نکنیم؟ فرو کاستن جامعەی ایران به دو لبەی قیچی(خمینی و رجوی) توهین به جامعەی ایران و جوانان ایرانی است.
در مورد رهبران محصور هم یک نظر سنجی ساده نشان می دهد که حرف شما درست است یا حرف من. اینکه می گویی آنان که در زندان هستند یا آزاد شده اند دیگر به آن محصوران چشم نظری ندارند، حرف شماست. آن را ثابت کن. فعلا که حاکمیت همەی راهها را بسته و بردن اسم آنها را هم ممنوع کرده و دست و زبانشان را بریده و در گوشه ای به حصار کشیده. فکر نمی کنی این همە ترس حاکمیت، به خاطر محبوبیت آنهاست؟ آنها مثل من و شما فلنگ را نبستند بیایند در خارج بنشینند کامنت بگذارند. حرفی زدند ، پایش ایستادند و هنوز هم پایش ایساده اند. ایرانیان صداقت را از دروغ و تزویر به خوبی باز می شناسند.
سهراب

آذر گفت...

آقاقهرمانی محترم؛
اینکار سهراب تازگی ندارد او همه حرفها و نوشته ها را تحریف میکند تا مطلب دلخواه خودش یا بعبارت روشنتر خط حمایت از بقاء این رژیم را پیش ببرد او خوب میداند که اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران خواهان سرنگونی این رژیم منحوس در تمامیتش هستند و از موسوی و .... بعنوان پلکانی برای نیل به مقصود استفاده کرده و میکنند تا این رژیم را بطور کل در هم پیچند و هیچ اعتمادی هم به کسانیکه در مسند قدرت بودند و در همه جنایات و خیانتهای آن دست دارند، ندارند ولی از آنجا که رژیم در ورطه سقوط حتمی قرار گرفته لذا در هر فرصتی تلاش میکند با مخالف خوانی حتی به خامنه ای و مطرح کردن مخالفان درونیش که خواهان حفظ این نظام هستند ایران را چند صدایی معرفی کند و پشت این بحث پنهان شده و خط حفظ حکومت فعلی را به ثمر برساند همانطور که خمینی گفت؛ کیان اسلام باید حفظ شود مهره ها و اشخاص مهم نیستند.«نقل به مضمون»

آذر گفت...

عاطفه جان سلام؛
در مورد آینده این کودک بهیچوجه نمیتوان پیش بینی کرد زیرا از این قبیل نمونه ها در ایران و جهان کم نبوده و نیستند که متاسفانه در بزرگسالی دیگر علاقه ای به یادگیری و یا پیشرفت نداشته اند و علت آنهم فراگیری یا شروع زودرس است مگر اینکه بذات نابغه ای پویا باشد و از استرس از دوران کودکی تا ...خسته نشده باشد،این قبیل کودکان در همه اقوام و همه اقشار در سراسر دنیا وجود دارند و نباید فراموش کرد که کودکان از قدرت یادگیری بیشتری برخوردارند و به همین دلیل در جوامع غرب معتقدند کودکان چند ملیتی که امکان یادگیری زبانهای مختلف را دارند بهتر است که خانواده ها در آموزش آن به کودکانشان همت کنند.
بهرحال آرزوی آینده ای درخشان برای این کودک دارم .

ناشناس گفت...

خانم آذر مرا اینقدر مهم فرض کرده که می توانم یک دستی یک رژیم را که همه در صدد سرنگونی اش هستند حفظ کنم(آن هم با کامنت گذاشتن در دریچەی زرد!!!!!) . من اسم اینها را بیماری های فرقه ای می گذارم. در اشرف که بودیم فکر می کردیم مرکز دنیا عراق است، مرکز عراق هم اشرف است و خوهر و برادر هم رئیس جمهور و نخست وزیر کل دنیا هستند. کمدهایمان هم مهم ترین مکان در این دنیا. ما هم مأموریت داشتیم کل دنیا را نجات دهیم. حالا هم دنیا را همانطور توهم آلود می بینیم. خانم آذر شاید فکر می کند که دنیا تقسیم شده است بر : یکم: رژیم جمهوری اسلامی. دوم : سایت دریچەی زرد!!! و حالا ماموریت دارد که نگذارد من در دریچەی زرد که قرار است هفتەی دیگر رژیم را سرنگون کند، دست به خرابکاری بزنم و سرنگونی رژیم باز هم عقب بیفتد!!! چه اسمی می شود بر روی این طرز تفکر گذاشت جز عوارض بیماری های فرقه ای؟
سهراب

آذر گفت...

بنظر من شما اصلاً مهم نیستید بلکه کسی هستی که فقط سفسطه میکند تا از آب گل آلود ماهی بگیرد و چون استدلالی در حمایتت در بقاء این رژیم که خوب از جنایاتش باخبری نداری به آزادگان سرنگونی خواه توهین میکنی و آنچه درخور خودت هست نثار دیگران میکنی.