یافتن ردپای زنان در کشوری که تاریخ نگاری از دید و نگاهی کاملن مردانه صورت گرفته است، کاریست بس دشوار. فرهنگ ما همچنان و کماکان فرهنگ شفاهی است و آنچه مکتوب است، بندرت از دخالت علایق شخصی، فکری، ایدئولوژیک و گروهی، بر حذر مانده است. پیشداوری، تعصب و اصرار بر اثبات درستی درک ایدئولوژیک و طرح سیاسی خود از طریق تحریف تاریخ، نگفتن همهی واقعیتها، حذف کردن این یا آن بخش، محکوم کردن یا پذیرفتن تام، حکم صادر کردن در مورد وقایع تاریخی بدون در نظر گرفتن اوضاع سیاسی و اجتماعی خاص هر دوره، و نتیجه گیریهایی که به جای روشن کردن ابهامات بر آنها افزوده است، در مجموع باعث شده که در بسیاری از زمینهها با کلاف سردرگمی روبهرو شویم که باز کردن آن کاریست گاه ناممکن.مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
الهه باقری
منبع : مدرسه فمینیستی
شما زنان ترکیب پیچیده و بیکران رنج و شادی ، تنها و رها شده به خود، ولی به وجود آورندهی کل بشریت. رنجدیده ، ناکام و خوار و در عین حال منبع بیپایان شادمانی و لذت برای همه ما و منبع عاطفی ماورای قیاس و الهامبخش حرکتهای شجاعانه هستید. ضعیف خوانده شدید ، اما سرشار از قدرت ناگفته ای هستید که الهامبخش ما برای کسب افتخار بوده است و بنابر همین حقایق است که باید محقانه مدعی تساوی حقوق خود در جشن پر شکوه پیروزی انقلاب باشید.
(توماس سانکارا ، اعتلای زن و انقلاب آفریقا ، ص 41 )
یافتن ردپای زنان در کشوری که تاریخ نگاری از دید و نگاهی کاملن مردانه صورت گرفته است، کاریست بس دشوار. فرهنگ ما همچنان و کماکان فرهنگ شفاهی است و آنچه مکتوب است، بندرت از دخالت علایق شخصی، فکری، ایدئولوژیک و گروهی، بر حذر مانده است. پیشداوری، تعصب و اصرار بر اثبات درستی درک ایدئولوژیک و طرح سیاسی خود از طریق تحریف تاریخ، نگفتن همهی واقعیتها، حذف کردن این یا آن بخش، محکوم کردن یا پذیرفتن تام، حکم صادر کردن در مورد وقایع تاریخی بدون در نظر گرفتن اوضاع سیاسی و اجتماعی خاص هر دوره، و نتیجه گیریهایی که به جای روشن کردن ابهامات بر آنها افزوده است، در مجموع باعث شده که در بسیاری از زمینهها با کلاف سردرگمی روبهرو شویم که باز کردن آن کاریست گاه ناممکن.
با وجود همه این مشکلات و سر در گمیها اما مردم و کشور پهناور ما ایران در مسیر پیمودن تاریخ پر فراز و فرود خویش، با وقایع و حوادث فراوان روبهرو بوده است، بویژه در طول سالهای طولانی سلطنت قاجاریه، مناسبات اجتماعی سیاسی ما دستخوش تحولات بسیار بوده است. وضعیت اجتماعی زنان هم در طول دورههای مختلف تاریخی و فرهنگی بویژه در سالهای پایانی سلسله قاجاریه با تغییر و تحولات فراوان روبهرو بوده است . مثلن ما در تاریخ متلاطم کشورمان با حمله ی اقوام مختلف از جمله عربها روبهرو بودهایم. حمله عربها به ایران موجب پذیرش ارزشهای عربی – اسلامی در میان ایرانیان شد. حملهی مغولها به ایران نیز تاثیر زیادی بر فرهنگ و جامعهی ایران گذاشت. این تاثیرات به تبع بر وضعیت زنان ایرانی تاثیر گذار بود.(1)
هرچند که جامعه ما در دورهی قاجاریه و سالهای پایانی حکومت آنان، وارد مرحلهی تازهایی شد و با شکلگیری حرکت مشروطه خواهی ایرانیان در تحولات سیاسی – اجتماعی و فرهنگی تاثیر و تحولات زیادی در همه ابعاد زیست اجتماعی مردم بهوجود آمد. ولی در این راستا بیشتر زنان در حوزهی اجتماعی جامعه، در رنج و مشقت بودند. چون نه تنها در حوزهی اجتماعی بلکه در حوزهی سیاسی هم به آسانی نمیتوانستند به اقدامات گروهی و جمعی دست بزنند. هرچند که در حرکتها و جنبشهای مخالف با دولت، نقش و حضور زنان هم میبینیم ولی نخستین نمودهای حضور جدی و مؤثر زنان را در جنبش مشروطه می بینیم . در این دوران شرایط سیاسی، اجتماعی، زندگی زنان تا حدود زیادی محدود شده بود. با وجود این، آنان در برخی فعالیتهای اجتماعی، مانند تفریحات دستهجمعی (در جمع زنان)، امور خیریه، گردهمآییها و مراسم مذهبی، دخالت و مدیریت مستقیم در اداره منزل و تربیت فرزندان و در موارد معدودی نیز امور اقتصادی مانند اداره امور زمینهای کشاورزی یا تولیدات صنایع دستی شرکت میجستند.(2)
ضمن آنکه آنان در صحنهی سیاست حضوری پنهان داشتند. به این ترتیب که بهعنوان مادر، خواهر یا همسران شاه، با نفوذ بر وی بهطور غیرمستقیم و بهصورت واسطه قدرت بر برخی تصمیمات شاهانه اعمال نفوذ میکردند.(3)
اما زنان به دلیل نبودن شرایط اجتماعی و سیاسی مناسب نمیتوانستند جایگاه مستقل و مناسب خود را در اجتماع بهدست آورند.
فرمان انقلاب مشروطه که در سال 14 جمادی الثانی 1324 برابر با 14 مرداد ماه 1285 خورشیدی صادر شد و بعد از فرمان مشروطیت علما در قم و بازاریان و اصناف در باغ سفارت جمع میشدند و 17 جمادیالثانی متمم فرمان مشروطیت صادر میشود، چون روشنفکران اعتراض میکنند که آن کامل نیست و پاره میکنند و شاه دوباره آنرا مینویسد و در اولی اسم ملت را نیاورده بودند و بعد در متمم آن به ملت اشاره شده است. بعد از این که فرمان صادر شد در طهران تلاش کردند نظام نامهی انتخابات را تعیین کنند و در حدود 17 شهریور نظام نامهی انتخابات امضا شد. مظفرالدین شاه بیمار بود و میترسیدند که شاه فوت کند و تمام تلاشها نقش بر آب شود و شروع کردند به انتخابات نمایندگان که در طهران تعداد 60 نفر بودند. تبریز کانون دوم برای مشروطه بود .
زنان در لحظه لحظهی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند. هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند، زنان نیز عهده دار مسوولیتهای مهمی بودند. آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسوولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.(4)
یکی از زنان به نام «زن حیدر خان تبریزی و گروهش وظیفه داشتند در موقع شلوغی با چماقهایی که در زیر چادر خود پنهان کرده بودند از جان علما محافظت کنند.» در مهاجرت صغرا هم همراه با سید محمد طباطبایی و سید عبداله بهبهانی زنان نیز حضور داشتند. همانطور که میدانیم عینالدوله سعی می کرد مظفرالدین شاه را در بیخبری قرار دهد در چنین شرایطی زنان برای آگاه کردن شاه از وضع موجود پیش قدم میشوند و هنگامی که شاه برای دیدار امیر بهادر به منزل وی میرفت، فرصت را غنیمت شمرده و گرد کالسکه ی او را می گیرند و فریاد میزنند: «ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم، عقد ما را آقایان بستهاند… ای پادشاه اسلام اگر روس و انگلیس با تو طرف شوند، شصت کرور ملت ایران، به حکم این آقایان جهاد میکنند.»(5)
حتا در جریان آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری، زنان نقش زیادی را ایفا کردند به طوریکه ما شاهد درگیری آنها با سربازان هستیم. در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت گرفتند- اما هنوز نگرانی از تماس نزدیک با اجانب نامسلمان مانع ا ز تحقق خواست آنان میشد. با این حال زنان ناامید نشدند. در همین جریان تحصن در سفارت انگلیس زنی یک دسته اسکناس به حاجی محمدتقی نامی میدهد و میگوید: «این پول را خرج متحصنین کنید. سرانجام مشروطهخواهان پیروز شدند اما…اما از آنجا که اکثرن اندیشهی مرد ایرانی بسته بوده و استبداد و مرد سالاری در جز جز بدنهی این جامعه ریشه دوانده است، متاسفانه با تشکیل مجلس ،زنان نه حق انتخاب داشتند و نه حق انتخاب کردن…..
و این جز استبداد مطلقه و استقرار نظام مرد سالار هیچ چیز دیگری نمی تواند باشد. در جریان تضعیف مشروطه توسط محمدعلی شاه، اتحادیهی غیبی نسوان از متمم قانون اساسی دفاع کرد. محمد علی شاه افراد زیادی را جهت ضربه زدن به مشروطه تحریک میکرد. دراین دوره شاهد حمله، قتل و غارت زیادی هستیم. در این برههی زمانی نیز زنان از هیچگونه کمک جانی و مالی دریغ نکردند و این مطلب موید ایثار و شعور فوقالعادهی زن ایرانی است. اوج مخالفت محمدعلی شاه به توپ بستن مجلس بود. در این حادثه و قتل عام مشروطهخواهان ،تنها زنان جرات یافتند پیکر جوانان مجاهد را از زمین بردارند و بعد از استیلای مجدد مستبدین، منزل عمهی میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل محل استقرار مشروطه خواهان بود.(7)
سرآغاز جنبش زنان برای رسیدن به حقوق حقهیشان بود تا آن زمان زنان تجددخواه که تعداد آنان کم شمار بود در محافل و مجالس خود به بحث و گفتوگو دربارهی شرایط زندگی و موقعیت فردی و اجتماعی زن ایرانی در سنجش با زن اروپایی میپرداختند و به اقدامات لازم برای دگرگون کردن این وضع میاندیشیدند. زنان روشنفکر ایرانی در اجتماعاتی که تشکیل میدادند و در نشریاتی که منتشر میساختند، از زندگی زنان تازه رهاشده و فارغ از ستم روسیهی شوروی مثال میآوردند و در راه مبارزه با خرافات و قید و بند فئودالی، همچنین در راه کسب آزادی از زنان شوروی الهام میگرفتند.(8)
همچنین با دایر کردن موسسات علمی و فرهنگی، از قبیل مدارس دخترانه، قرائتخانه، نشر روزنامه و کتاب و … سعی کردند، پردهی سیاه نادانی و خرافات را به کنار زنند و با آگاهی به پیکار با ستم اجتماعی و جنسی برخیزند.(9)
انقلاب مشروطه تا حدودی توانست خواستهها و هدفهای خود را از محافل دربسته به پهنهی (سطح ) جامعه بکشاند.(10)
در ایران جنبشهای آگاهانه زنان برای احقاق حقوق خود به طور مشخص از دوران مشروطه که دوران آگاهی عموم مردم از حقوق دموکراتیک خویش است آغاز میشود و پس از آن نیز در پیوندی انکار ناپذیر با جو سیاسی حاکم در هر یک از رژیمها ادامه می یابد.(11)
در انقلا
ب مشروطه حضور زنان چشمگیرتر شد. آنان در اعتراض ها و بستنشینیهایی که به صدور فرمان مشروطه منجر گردید، شرکت داشتند. در حالی که زنان در واقعهی رژی تنها به واسطهی فتوای علما حضور یافتند، در مبارزههایی که به انقلاب مشروطه انجامید به طور خودجوش و البته باز هم به رهبری روحانیون شرکت نمودند.
پس از امضای فرمان مشروطیت در 1906 میلادی. زنان فعالیت خود را شدت بخشیدند و در زمینههای سیاسی و اقتصادی، بهویژه برپایی بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاش کردند و از اینرو در پی رسیدن به حقوق از دست رفتهی خود، وارد عرصهی سیاست شدند و اعتصاب میکردند و در مواردی از نظر مالی و اخلاقی به مشروطهخواهان یاری میرساندند.
برای نمونه: در سال 1905 که علما در صحن حضرت عبدالعظیم بست نشستند زنان برای مصون نگاه داشتن ایشان از نیروهای مسلح دولتی، موانعی انسانی پدید آوردند.(12)
در آستانهی انقلاب مشروطیت برخی از روشنفکران و فعالان سیاسی دوره قاجاریه در بررسی عامل ضعف و ناتوانی اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران، موقعیت زن ایرانی را مورد توجه قرار دادند. آنان دریافتند که تحول و نوسازی جامعه ایران بدون احقاق حقوق زنان و فعال نمودن آنان در عرصهی حیات اجتماعی امکان پذیر نیست.(13)
در این دوره به دلیل اینکه تعدادی از خانم های فرنگی به ایران سفر کردند و از دیدهها و شنیدههای خود گزارشهایی برجای گذاشتند، اطلاعات مبسوطتری به ویژه در خصوص زندگی اندرونی زنان دربار، که پای مردان بدان جا نمیرسید و نیز در مورد زنان طبقات دیگر هم در دست داریم.(14)
حتا در اواخر دورهی مشروطه گاه به کتابها و رسالاتی برخورد میکنیم که توسط خود زنان ایرانی نوشته شدهاند که بهعنوان نمونه میتوان از خاطرات تاجالسلطنه (دختر ناصرالدین شاه قاجار ) اشاره کرد.
با توجه به دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و رویارویی ایرانیان با تمدن غرب مسئلهی وضعیت زن در جامعهی ایرانی و مقایسه آن با زن غربی مورد توجه گروههای تجدد طلب قرار گرفت. تلاش گروههای تجدد طلب در عصر قاجار آغاز و پس از مشروطیت اوج گرفت.(15)
لزوم تغییر در وضعیت زنان، در دورهی مشروطه و از طریق انجمنهای زنان به شکلی سازمان یافته مطرح گردید. موجی که در جهان آن روز آغاز شده بود، به هر روی در حال نشو و نما بود. حرکت مشروطه خواهی زمینهی مساعدی را برای مردم ایران جهت اعلام خواستههای خود فراهم کرد. زنان نیز این فرصت را غنیمت شمردند و در صحنههای مختلف ابراز موجودیت و همیاری با مردان حاضر شدند. انجمنهای زنان که در ابتدا به منظور پیشبرد اهداف دولت مشروطه تشکیل شده بودند، به تدریج خواستار توجه به حقوق زنان و بهبود موقعیت آنان در خانواده و جامعه شدند. مبارزهی زنان برای تغییر نگرش عمومی نسبت به «زن » و فرهنگ مردسالار، یکی دیگر از عرصههای فعالیت زنان تجدد طلب ایران در دورهی اول مجلس شورای ملی است. تلاش آنان در این دوره بیشتر در زمینهی فراهم کردن شرایط احقاق حقوق اجتماعی و حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماع بود و به موقعیت و جایگاه زنان و دختران در محیط خانواده نمیپرداختند.(17)
در جامعهی استبدادی، مرد سالار و پدرسالار ایران پس از گذشتن از انقلاب مشروطیت صدیقه دولت آبادی جزو زنانی بود که برای دستیابی به این حقوق به صحنهی مبارزه آمد زیرا چنین راه و سرنوشتی نصیب اندک شمار از زنان نسل او شده است. مسیر این زندگی سیاسی – اجتماعی سرنوشتی را برایش رقم زده که با سرنوشت آن دسته از زنانی که زندگی شان عمدتن با مسایل و حوادث روزمره و شخصی و خانوادگیشان مرتبط بوده است، متمایز مینماید.
منابع و پانوشتها:
1 – الیزساناساریان ، جنبش حقوق زنان در ایران. ترجمه نوشین احمدی خراسانی، نشر توسعه. 1384 . ص ص ، 28 و 29 .
2 – بشری دلریش. زن در دوره قاجار. تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1375، چاپ اول. صص 68-88 .
3 – مهدیقلیخان هدایت. خاطرات و خطرات. تهران، زوار، 1344. چاپ دوم. ص 65 .
4 – عبد الحسین ناهید، زنان ایران در جنبش مشروطه ، تبریز، احیا،136، ص55.
5 – احمد کسروی تبریزی ، تاریخ مشروطه ی ایران،تهران، امیرکبیر، چاپ پانزدهم،1369،ص69.
6 – ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان،تهران،آگاه ،نوین،چاپ چهارم1362،ص62.63.
7 – بشری دلریش،زن در دوره ی قاجار، ص180
8 – زنان ایران در جنبش مشروطه ، ص 105.
9 – همان ، ص 102 .
10 – اطلاعات سیاسی اقتصادی ، ش 230 تا 227 ، مرداد – آبان 1385 ، ص 316-425.
11 – ( پایان نامه )
12 – آفاری ، ژانت ، انجمن های نیمه سری زنان در نهضت مشروطه ، تهران ، نشر بانو ، 1377 ، ص 10. دولت آبادی ، یحیی ، ( 1371 ) ، حیات یحیی ، چ ششم ، تهران ، انتشارات عطار و انتشارات فردوسی ، ج 2 ، ص 2.
13 – (پایان نامه )
14 – جهت کسب اطلاع بیشتر رجوع کنبد به : لیدی شیل ، خاطرات لیدی شیل، همسر وزیر مختار انگلیس در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه ، ترجمه : حسین ابوترابیان ، تهران ، نشر نو ، 1368 ؛ دیولافوآ،سفرنامه مادم دیولافوآ، ترجمه : فره وشی ،نشر خیام ، چ 2 ، 1361؛ مادام کارلاسرنا ،مردم و دیدنی های ایران ، ترجمه : غلامرضا سمیعی ، نشر نو ، 1363 ؛ کلارا رایس، زنان ایران و راه ورسم زندگی آنان ، ترجمه : اسدالله آزاد ، مشهد، آستان قدس رضوی، 1366.
15 – (کانون بانوان-مریم فتحی )
16 – پایان نامه – رشته ی علوم اجتماعی
17 – گازری ، گل مهر ، (1384) ، زنان نمایش نویس ایران ، تهران ، روشنگران و مطالعات زنان ، ص
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
منبع
http://radiokoocheh.info/article/49282
منبع : مدرسه فمینیستی
شما زنان ترکیب پیچیده و بیکران رنج و شادی ، تنها و رها شده به خود، ولی به وجود آورندهی کل بشریت. رنجدیده ، ناکام و خوار و در عین حال منبع بیپایان شادمانی و لذت برای همه ما و منبع عاطفی ماورای قیاس و الهامبخش حرکتهای شجاعانه هستید. ضعیف خوانده شدید ، اما سرشار از قدرت ناگفته ای هستید که الهامبخش ما برای کسب افتخار بوده است و بنابر همین حقایق است که باید محقانه مدعی تساوی حقوق خود در جشن پر شکوه پیروزی انقلاب باشید.
(توماس سانکارا ، اعتلای زن و انقلاب آفریقا ، ص 41 )
یافتن ردپای زنان در کشوری که تاریخ نگاری از دید و نگاهی کاملن مردانه صورت گرفته است، کاریست بس دشوار. فرهنگ ما همچنان و کماکان فرهنگ شفاهی است و آنچه مکتوب است، بندرت از دخالت علایق شخصی، فکری، ایدئولوژیک و گروهی، بر حذر مانده است. پیشداوری، تعصب و اصرار بر اثبات درستی درک ایدئولوژیک و طرح سیاسی خود از طریق تحریف تاریخ، نگفتن همهی واقعیتها، حذف کردن این یا آن بخش، محکوم کردن یا پذیرفتن تام، حکم صادر کردن در مورد وقایع تاریخی بدون در نظر گرفتن اوضاع سیاسی و اجتماعی خاص هر دوره، و نتیجه گیریهایی که به جای روشن کردن ابهامات بر آنها افزوده است، در مجموع باعث شده که در بسیاری از زمینهها با کلاف سردرگمی روبهرو شویم که باز کردن آن کاریست گاه ناممکن.
با وجود همه این مشکلات و سر در گمیها اما مردم و کشور پهناور ما ایران در مسیر پیمودن تاریخ پر فراز و فرود خویش، با وقایع و حوادث فراوان روبهرو بوده است، بویژه در طول سالهای طولانی سلطنت قاجاریه، مناسبات اجتماعی سیاسی ما دستخوش تحولات بسیار بوده است. وضعیت اجتماعی زنان هم در طول دورههای مختلف تاریخی و فرهنگی بویژه در سالهای پایانی سلسله قاجاریه با تغییر و تحولات فراوان روبهرو بوده است . مثلن ما در تاریخ متلاطم کشورمان با حمله ی اقوام مختلف از جمله عربها روبهرو بودهایم. حمله عربها به ایران موجب پذیرش ارزشهای عربی – اسلامی در میان ایرانیان شد. حملهی مغولها به ایران نیز تاثیر زیادی بر فرهنگ و جامعهی ایران گذاشت. این تاثیرات به تبع بر وضعیت زنان ایرانی تاثیر گذار بود.(1)
هرچند که جامعه ما در دورهی قاجاریه و سالهای پایانی حکومت آنان، وارد مرحلهی تازهایی شد و با شکلگیری حرکت مشروطه خواهی ایرانیان در تحولات سیاسی – اجتماعی و فرهنگی تاثیر و تحولات زیادی در همه ابعاد زیست اجتماعی مردم بهوجود آمد. ولی در این راستا بیشتر زنان در حوزهی اجتماعی جامعه، در رنج و مشقت بودند. چون نه تنها در حوزهی اجتماعی بلکه در حوزهی سیاسی هم به آسانی نمیتوانستند به اقدامات گروهی و جمعی دست بزنند. هرچند که در حرکتها و جنبشهای مخالف با دولت، نقش و حضور زنان هم میبینیم ولی نخستین نمودهای حضور جدی و مؤثر زنان را در جنبش مشروطه می بینیم . در این دوران شرایط سیاسی، اجتماعی، زندگی زنان تا حدود زیادی محدود شده بود. با وجود این، آنان در برخی فعالیتهای اجتماعی، مانند تفریحات دستهجمعی (در جمع زنان)، امور خیریه، گردهمآییها و مراسم مذهبی، دخالت و مدیریت مستقیم در اداره منزل و تربیت فرزندان و در موارد معدودی نیز امور اقتصادی مانند اداره امور زمینهای کشاورزی یا تولیدات صنایع دستی شرکت میجستند.(2)
ضمن آنکه آنان در صحنهی سیاست حضوری پنهان داشتند. به این ترتیب که بهعنوان مادر، خواهر یا همسران شاه، با نفوذ بر وی بهطور غیرمستقیم و بهصورت واسطه قدرت بر برخی تصمیمات شاهانه اعمال نفوذ میکردند.(3)
اما زنان به دلیل نبودن شرایط اجتماعی و سیاسی مناسب نمیتوانستند جایگاه مستقل و مناسب خود را در اجتماع بهدست آورند.
فرمان انقلاب مشروطه که در سال 14 جمادی الثانی 1324 برابر با 14 مرداد ماه 1285 خورشیدی صادر شد و بعد از فرمان مشروطیت علما در قم و بازاریان و اصناف در باغ سفارت جمع میشدند و 17 جمادیالثانی متمم فرمان مشروطیت صادر میشود، چون روشنفکران اعتراض میکنند که آن کامل نیست و پاره میکنند و شاه دوباره آنرا مینویسد و در اولی اسم ملت را نیاورده بودند و بعد در متمم آن به ملت اشاره شده است. بعد از این که فرمان صادر شد در طهران تلاش کردند نظام نامهی انتخابات را تعیین کنند و در حدود 17 شهریور نظام نامهی انتخابات امضا شد. مظفرالدین شاه بیمار بود و میترسیدند که شاه فوت کند و تمام تلاشها نقش بر آب شود و شروع کردند به انتخابات نمایندگان که در طهران تعداد 60 نفر بودند. تبریز کانون دوم برای مشروطه بود .
زنان در لحظه لحظهی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند. هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند، زنان نیز عهده دار مسوولیتهای مهمی بودند. آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسوولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.(4)
یکی از زنان به نام «زن حیدر خان تبریزی و گروهش وظیفه داشتند در موقع شلوغی با چماقهایی که در زیر چادر خود پنهان کرده بودند از جان علما محافظت کنند.» در مهاجرت صغرا هم همراه با سید محمد طباطبایی و سید عبداله بهبهانی زنان نیز حضور داشتند. همانطور که میدانیم عینالدوله سعی می کرد مظفرالدین شاه را در بیخبری قرار دهد در چنین شرایطی زنان برای آگاه کردن شاه از وضع موجود پیش قدم میشوند و هنگامی که شاه برای دیدار امیر بهادر به منزل وی میرفت، فرصت را غنیمت شمرده و گرد کالسکه ی او را می گیرند و فریاد میزنند: «ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم، عقد ما را آقایان بستهاند… ای پادشاه اسلام اگر روس و انگلیس با تو طرف شوند، شصت کرور ملت ایران، به حکم این آقایان جهاد میکنند.»(5)
حتا در جریان آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری، زنان نقش زیادی را ایفا کردند به طوریکه ما شاهد درگیری آنها با سربازان هستیم. در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت گرفتند- اما هنوز نگرانی از تماس نزدیک با اجانب نامسلمان مانع ا ز تحقق خواست آنان میشد. با این حال زنان ناامید نشدند. در همین جریان تحصن در سفارت انگلیس زنی یک دسته اسکناس به حاجی محمدتقی نامی میدهد و میگوید: «این پول را خرج متحصنین کنید. سرانجام مشروطهخواهان پیروز شدند اما…اما از آنجا که اکثرن اندیشهی مرد ایرانی بسته بوده و استبداد و مرد سالاری در جز جز بدنهی این جامعه ریشه دوانده است، متاسفانه با تشکیل مجلس ،زنان نه حق انتخاب داشتند و نه حق انتخاب کردن…..
با توجه به دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و رویارویی ایرانیان با تمدن غرب مسئلهی وضعیت زن در جامعهی ایرانی و مقایسه آن با زن غربی مورد توجه گروههای تجدد طلب قرار گرفتدرواقع «در ردیف اطفال و اتباع بیگانه به حساب آمدند.»(6)
و این جز استبداد مطلقه و استقرار نظام مرد سالار هیچ چیز دیگری نمی تواند باشد. در جریان تضعیف مشروطه توسط محمدعلی شاه، اتحادیهی غیبی نسوان از متمم قانون اساسی دفاع کرد. محمد علی شاه افراد زیادی را جهت ضربه زدن به مشروطه تحریک میکرد. دراین دوره شاهد حمله، قتل و غارت زیادی هستیم. در این برههی زمانی نیز زنان از هیچگونه کمک جانی و مالی دریغ نکردند و این مطلب موید ایثار و شعور فوقالعادهی زن ایرانی است. اوج مخالفت محمدعلی شاه به توپ بستن مجلس بود. در این حادثه و قتل عام مشروطهخواهان ،تنها زنان جرات یافتند پیکر جوانان مجاهد را از زمین بردارند و بعد از استیلای مجدد مستبدین، منزل عمهی میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل محل استقرار مشروطه خواهان بود.(7)
سرآغاز جنبش زنان برای رسیدن به حقوق حقهیشان بود تا آن زمان زنان تجددخواه که تعداد آنان کم شمار بود در محافل و مجالس خود به بحث و گفتوگو دربارهی شرایط زندگی و موقعیت فردی و اجتماعی زن ایرانی در سنجش با زن اروپایی میپرداختند و به اقدامات لازم برای دگرگون کردن این وضع میاندیشیدند. زنان روشنفکر ایرانی در اجتماعاتی که تشکیل میدادند و در نشریاتی که منتشر میساختند، از زندگی زنان تازه رهاشده و فارغ از ستم روسیهی شوروی مثال میآوردند و در راه مبارزه با خرافات و قید و بند فئودالی، همچنین در راه کسب آزادی از زنان شوروی الهام میگرفتند.(8)
همچنین با دایر کردن موسسات علمی و فرهنگی، از قبیل مدارس دخترانه، قرائتخانه، نشر روزنامه و کتاب و … سعی کردند، پردهی سیاه نادانی و خرافات را به کنار زنند و با آگاهی به پیکار با ستم اجتماعی و جنسی برخیزند.(9)
انقلاب مشروطه تا حدودی توانست خواستهها و هدفهای خود را از محافل دربسته به پهنهی (سطح ) جامعه بکشاند.(10)
در ایران جنبشهای آگاهانه زنان برای احقاق حقوق خود به طور مشخص از دوران مشروطه که دوران آگاهی عموم مردم از حقوق دموکراتیک خویش است آغاز میشود و پس از آن نیز در پیوندی انکار ناپذیر با جو سیاسی حاکم در هر یک از رژیمها ادامه می یابد.(11)
در انقلا
ب مشروطه حضور زنان چشمگیرتر شد. آنان در اعتراض ها و بستنشینیهایی که به صدور فرمان مشروطه منجر گردید، شرکت داشتند. در حالی که زنان در واقعهی رژی تنها به واسطهی فتوای علما حضور یافتند، در مبارزههایی که به انقلاب مشروطه انجامید به طور خودجوش و البته باز هم به رهبری روحانیون شرکت نمودند.
پس از امضای فرمان مشروطیت در 1906 میلادی. زنان فعالیت خود را شدت بخشیدند و در زمینههای سیاسی و اقتصادی، بهویژه برپایی بانک ملی و تحریم منسوجات خارجی تلاش کردند و از اینرو در پی رسیدن به حقوق از دست رفتهی خود، وارد عرصهی سیاست شدند و اعتصاب میکردند و در مواردی از نظر مالی و اخلاقی به مشروطهخواهان یاری میرساندند.
برای نمونه: در سال 1905 که علما در صحن حضرت عبدالعظیم بست نشستند زنان برای مصون نگاه داشتن ایشان از نیروهای مسلح دولتی، موانعی انسانی پدید آوردند.(12)
در آستانهی انقلاب مشروطیت برخی از روشنفکران و فعالان سیاسی دوره قاجاریه در بررسی عامل ضعف و ناتوانی اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران، موقعیت زن ایرانی را مورد توجه قرار دادند. آنان دریافتند که تحول و نوسازی جامعه ایران بدون احقاق حقوق زنان و فعال نمودن آنان در عرصهی حیات اجتماعی امکان پذیر نیست.(13)
در این دوره به دلیل اینکه تعدادی از خانم های فرنگی به ایران سفر کردند و از دیدهها و شنیدههای خود گزارشهایی برجای گذاشتند، اطلاعات مبسوطتری به ویژه در خصوص زندگی اندرونی زنان دربار، که پای مردان بدان جا نمیرسید و نیز در مورد زنان طبقات دیگر هم در دست داریم.(14)
حتا در اواخر دورهی مشروطه گاه به کتابها و رسالاتی برخورد میکنیم که توسط خود زنان ایرانی نوشته شدهاند که بهعنوان نمونه میتوان از خاطرات تاجالسلطنه (دختر ناصرالدین شاه قاجار ) اشاره کرد.
با توجه به دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و رویارویی ایرانیان با تمدن غرب مسئلهی وضعیت زن در جامعهی ایرانی و مقایسه آن با زن غربی مورد توجه گروههای تجدد طلب قرار گرفت. تلاش گروههای تجدد طلب در عصر قاجار آغاز و پس از مشروطیت اوج گرفت.(15)
مبارزهی زنان برای تغییر نگرش عمومی نسبت به زن و فرهنگ مردسالار، یکی دیگر از عرصههای فعالیت زنان تجدد طلب ایران در دورهی اول مجلس شورای ملی استزنان تجدد طلب ایرانی در شرایطی برای احقاق حقوق مدنی و تغییر شرایط زنان به پا خواستند که مردم ایران برای دگرگونسازی و نوسازی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مبارزه میکردند. به این ترتیب مبارزه زن ایرانی در پیوند با دو نهضت ملی و بینالملل یعنی انقلاب مشروطه و جنبش زنان قرار گرفت و فعالان حقوق زنان اطلاع چندانی از تمایزات فطری در درون جنبش جهانی زنان نداشتند از این رو تا دهه ی 1320. فعالیت زنان ایرانی در چارچوب نگرش دموکراتیک بورژوایی قرار داشت و همین نگرش تغییرات جدی در زندگی و اندیشهی زن ایرانی پدید آورد.(16)
لزوم تغییر در وضعیت زنان، در دورهی مشروطه و از طریق انجمنهای زنان به شکلی سازمان یافته مطرح گردید. موجی که در جهان آن روز آغاز شده بود، به هر روی در حال نشو و نما بود. حرکت مشروطه خواهی زمینهی مساعدی را برای مردم ایران جهت اعلام خواستههای خود فراهم کرد. زنان نیز این فرصت را غنیمت شمردند و در صحنههای مختلف ابراز موجودیت و همیاری با مردان حاضر شدند. انجمنهای زنان که در ابتدا به منظور پیشبرد اهداف دولت مشروطه تشکیل شده بودند، به تدریج خواستار توجه به حقوق زنان و بهبود موقعیت آنان در خانواده و جامعه شدند. مبارزهی زنان برای تغییر نگرش عمومی نسبت به «زن » و فرهنگ مردسالار، یکی دیگر از عرصههای فعالیت زنان تجدد طلب ایران در دورهی اول مجلس شورای ملی است. تلاش آنان در این دوره بیشتر در زمینهی فراهم کردن شرایط احقاق حقوق اجتماعی و حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماع بود و به موقعیت و جایگاه زنان و دختران در محیط خانواده نمیپرداختند.(17)
در جامعهی استبدادی، مرد سالار و پدرسالار ایران پس از گذشتن از انقلاب مشروطیت صدیقه دولت آبادی جزو زنانی بود که برای دستیابی به این حقوق به صحنهی مبارزه آمد زیرا چنین راه و سرنوشتی نصیب اندک شمار از زنان نسل او شده است. مسیر این زندگی سیاسی – اجتماعی سرنوشتی را برایش رقم زده که با سرنوشت آن دسته از زنانی که زندگی شان عمدتن با مسایل و حوادث روزمره و شخصی و خانوادگیشان مرتبط بوده است، متمایز مینماید.
منابع و پانوشتها:
1 – الیزساناساریان ، جنبش حقوق زنان در ایران. ترجمه نوشین احمدی خراسانی، نشر توسعه. 1384 . ص ص ، 28 و 29 .
2 – بشری دلریش. زن در دوره قاجار. تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1375، چاپ اول. صص 68-88 .
3 – مهدیقلیخان هدایت. خاطرات و خطرات. تهران، زوار، 1344. چاپ دوم. ص 65 .
4 – عبد الحسین ناهید، زنان ایران در جنبش مشروطه ، تبریز، احیا،136، ص55.
5 – احمد کسروی تبریزی ، تاریخ مشروطه ی ایران،تهران، امیرکبیر، چاپ پانزدهم،1369،ص69.
6 – ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان،تهران،آگاه ،نوین،چاپ چهارم1362،ص62.63.
7 – بشری دلریش،زن در دوره ی قاجار، ص180
8 – زنان ایران در جنبش مشروطه ، ص 105.
9 – همان ، ص 102 .
10 – اطلاعات سیاسی اقتصادی ، ش 230 تا 227 ، مرداد – آبان 1385 ، ص 316-425.
11 – ( پایان نامه )
12 – آفاری ، ژانت ، انجمن های نیمه سری زنان در نهضت مشروطه ، تهران ، نشر بانو ، 1377 ، ص 10. دولت آبادی ، یحیی ، ( 1371 ) ، حیات یحیی ، چ ششم ، تهران ، انتشارات عطار و انتشارات فردوسی ، ج 2 ، ص 2.
13 – (پایان نامه )
14 – جهت کسب اطلاع بیشتر رجوع کنبد به : لیدی شیل ، خاطرات لیدی شیل، همسر وزیر مختار انگلیس در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه ، ترجمه : حسین ابوترابیان ، تهران ، نشر نو ، 1368 ؛ دیولافوآ،سفرنامه مادم دیولافوآ، ترجمه : فره وشی ،نشر خیام ، چ 2 ، 1361؛ مادام کارلاسرنا ،مردم و دیدنی های ایران ، ترجمه : غلامرضا سمیعی ، نشر نو ، 1363 ؛ کلارا رایس، زنان ایران و راه ورسم زندگی آنان ، ترجمه : اسدالله آزاد ، مشهد، آستان قدس رضوی، 1366.
15 – (کانون بانوان-مریم فتحی )
16 – پایان نامه – رشته ی علوم اجتماعی
17 – گازری ، گل مهر ، (1384) ، زنان نمایش نویس ایران ، تهران ، روشنگران و مطالعات زنان ، ص
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
منبع
http://radiokoocheh.info/article/49282
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر