دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۹, جمعه

شكوه يك خاطره درستايش دكتر محمد مصدق . اسماعيل وفا يغمائى

هنوز ياد تو در بادهاى شرق وزانست
هنوز نام تو در ابر و موج ورود روانست
هنوز آتش خورشيد پر غرور دماوند
شكوه خاطره‌ات را به صبح شعله زنا‌نست
هنوز از پس شه ،شحنه، از شرافتت، اي شير!
ز درد بی شر فی در هراس و جامه درانست ...
تطاوليست زمان را به نامها و نشان ها
مگر به نام هر آنكس كه روح سبز زمانست
مگر به نام هر آنكس كه رايت شرف خلق
به دست همت او در تموج و جولانست
به كوه عزم تو اى كوه!،تيغ دشمن ملت
شكست و تيغ پيامت هنوز در نوسانست
هزار زخم ترا بر جگر زدند و زهر زخم
به خاك، خون فضيلت هميشه در فورانست
تو منزوى شدى اما، در انزواى چو دريات
تمام ملت ايران چو موج در تو نهانست!...
بهار خصم خزان شد، به ياد و نام تو جاويد ـ
به برگ لاله و نسرين زمانه عطر فشانست
به كار نامه تاريخ رواست گر كه به رمزى ـ
نظر كنيم كز آن ره به راز و رمز جهانست
به راز زندگى و مرگ و رستخيز دليران
كه همچو رود بر اين خاك روان و در جريانست
نمانده رايت رزمى به خاك گر چه ددان را
به بارگاه شقاوت چنين خيال و گمانست
خروش «كاوه» و «بابك» ز بانگ «كوچك» و «ستار»
دميد و اين همه آتش به شعله‌ى تو دمانست
نمرده اى تو كه عزمت نمرد و رايت رزمت
به دست ملت ايران به رزم شيخ عيانست
ستاره مي گذرد بر مدار صبح و حقيقت
به رستخيز مكرر روان به قلب زمانست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اين شعر بخشى از قصيده بلندى است كه درسال
1366 به ياد سمبل مبارزات ملى مردم ايران
دكتر محمد مصدق سروده شده است

هیچ نظری موجود نیست: