دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۶ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

بپاس پیدا شدن چند خمره شراب از عهد ساسانی پنج غزل در ستایش جناب شراب از سالهای دور. اسماعیل وفا یغمائی

در آئین کهن ما ایرانیان قبل از ورودالله و رفتن اهورامزدا شراب حرمتی والا داشت.نوشیدنی مقدس بود. چنانکه دیدیددوباره بحمدالله تعالی چند خمره پیدا شده که نشان میدهد ایرانیان شرابخوار بوده اند و لاجرم حمله اسلام به این سرزمین اراده الهی بوده است!!.در آئین کهن ما ایرانیان شراب حرمتی والا داشت ونوشیدنی مقدس بود.. اسلام عزیز جام و خمره ها را شکست ولی فرهنگ کهن با خمره و جامش در قلم هزاران شاعرونویسنده پیروز شد و هرکس که مینوشید یا نمی نوشید در ستایش جناب شراب سرود. حتی
امام راحل و ملایان شاعر هم از شراب در شعرشان یاد میکنندشراب تبدیل به سلاح شد و ساقی و مطرب جلوی منبر و ملا صف کشیدند.و حافظ و خیام میخانه را حرمت امامزاده دادند . در سالهای سرودن این غزلها نه شرابی وجود داشت و نهمن اهل نوشیدن بودم ولی حرمت شراب بر جا بود .دیشب دفتر غزلهای گذشته را پس از خواندن خبر پیدا شدن دو خمره شراب متعلق به دوران ساسانی تورقی کردم و از میان حدود صد و چند غزل شرابنشان دو سه تا را برگزیدم. بپاس پیداشدن خمره ها و باحترام خم ابروی زرتشت و اهورا مزدا و به کوری چشم ملای خونخوار شرابناخوار
قدح از باده و گل پركن و جامي در ده
ساقيا صبر بسوزان و مرا ديگر ده
آتش افروز و گلاب آور و نقل و گل و هل
نقل ما را ده و آن عود برآن آذر ده
مطربا مست شو آنگاه بزن پنجه به ساز
وز جگر نغمة ماهورو سپاهان سرده
خسته‌ام زين همه تاريكي و اين ثقل گران
تو بخوان و بنواز و دل ما را پرده
تا به كي باده به خم گل به چمن صبر كنند
كن هياهوئي ومنشور بشارت درده
عشق را سكه سالاري و پيروزي زن
قدحي تازه به رندان بلند اختر ده
در شب تيره «وفا» با گهر نظم دري
آن كه را هست به سر شور سحر ساغر ده
 1370

**
 بده امشب شراب اندر شرابم
كه من ديگر خراب اندر خرابم
نه ديگر در سرابم گم كه من خود
سراب اندر سراب اندر سرابم
خمش اي ناخدا دانستم اخر
در اين دريا حباب اندر حبابم
مترسانم ز دوزخ كز غم عشق
كباب اندر كباب اندر كبابم
چه بودم در ازل جز خاك و آخر
تراب اندر تراب اندر ترابم
بجز عشقي كه در اين غربت آباد
برامد لحظه اي چون آفتابم
چه ديدم جز غم اندر غم تو بشنو
حكايتها ز آواي ربابم
«وفا» چون نقشي از بادي به موجي
برآبم من برآبم من برآبم
 1371
**** 
ساقي بيا جامم بده جامم بده جامم بده
با باده آرامم بده با باده آرامم بده
نامم چه بد؟ گم كرده‌ام آن را خدا را از وفا
مستم كن و بار دگر نامم بده نامم بده
صبحي براور از سبو درجام مي در جام مي
لطفي! نجات از ظلمت بي حاصل شامم بده
كر شد دلم از اين سكوت سرد و سنگين چاره‌اي
برخيز و پيغامم بده بر خيز و پيغامم بده
هر در بشد دامي و هر راهي بشد بيراهه‌اي
در را گشا راه برون رفت از چنين دامم بده
بهر «وفا» بهر وفا بهر وفا بهر وفا
ميخانه را يك امشبي وامم بده وامم بده
 1369

****
اي روي مشكفام تو رشك هزار ماه
وي موي مشكبوي توروح شب سياه
جامم بده خراب كنم همچوچشم خويش
كاينك به غيرعشق توام نيست هيچ راه
شب دير و دورآمد و صبحي نشد عيان
شايدزچاك جيب توام بردمدپگاه
ساقي فداي ساغروساقت بريزمي
كزدردهوشياري خودگشته ام تباه
مي ده به اعتمادكزين پس به موي تو
مارا زباده نيست دگرقصد انتباه
عشق است و مستي است مرا كيش تابه‌كي
درزهدخشك همدم و همرازاشك وآه
عمري ززهد ديده ببستم زچشم تو
صدشكرزآنكه سوختي آن را به يك نگاه
جنت ازآن شيخ و مرا آستان تو
كاندركرانه‌اش منم‌آن كمترين گياه
بگذارتاكه شيخ بنالد به ذم عشق
تاآن دمي كه بشكندش بيصه دركلاه
درراه عشق سوخت «وفا» كفر و دين خويش
يارب زلطف باش مرا آخرين پناه
 1370
**
قدح از باده و گل پركن و جامي در ده
ساقيا صبر بسوزان و مرا ديگر ده
آتش افروز و گلاب آور و نقل و گل و هل
نقل ما را ده و آن عود برآن آذر ده
مطربا مست شو آنگاه بزن پنجه به ساز
وز جگر نغمة ماهورو سپاهان سرده
خسته‌ام زين همه تاريكي و اين ثقل گران
تو بخوان و بنواز و دل ما را پرده
تا به كي باده به خم گل به چمن صبر كنند
كن هياهوئي ومنشور بشارت درده
عشق را سكه سالاري و پيروزي زن
قدحي تازه به رندان بلند اختر ده
در شب تيره «وفا» با گهر نظم دري
آن كه را هست به سر شور سحر ساغر ده
 1370

۱ نظر:

س. دارا گفت...

بسیار زیباست و درود بر حافظ و هر شاعر ایرانی چون اگر اینها نبودند ما را مجبور میکردند شاش شتر بخوریم چنانکه این کتابها نوشته اند
شاید تا کنون شنیده باشد که اعراب ادرار شتر را می‌نوشند و به صورت بسته بندی در شیشه‌هایی مانند شیشه نوشابه در فرشگاه های کشور های عربی به فروش می‌رسد. خیلی وقتها در مناظره با اسلامگرایان, مخصوصا شیعه ها, آنها اینکار را نفی میکنند و میگویند این وهابی ها یا سنیها هستند که اینکار را میکنند و امامان شیعه این کار را نهی کرده اند. برای درآوردن صحت و سقم این ادعا سری به کتب علمای بزرگ شیعه میزنیم که ببینیم آیا به راستی امامان شیعه این عمل را نهی کرده اند یا نه.

در اینجا متن روایات را به همراه نام منابع مربوطه برای شما می‌آورم:

روایات ۱ :

از امام صادق در مورد نوشیدن ادرار گاو پرسیده شد، فرمودند:

اگر به عنوان دارو به آن نیاز داشته باشد پس بنوشد و همچنین ادرار شتر و گوسفند.

(تهذیب الاحکام / شیخ طوسی / جلد ۱ / صفحه ۲۸۴ – وسائل الشیعه (آل بیت) / حر عاملی / جلد ۳ / صفحه ۴۱۰)
روایات ۲ :
امام موسی کاظم علیه السلام فرمود:
شیر شتر جوان برای هر دردی درمان است و درمان چاقی ادرارشان است.

(الکافی / جلد ۶ / صفحه ۳۳۸)
روایات ۳ :
حر عاملی در زمنیه فواید خوردن ادرار شتر، گاو و گوسفند و خوردن آب دهن آنان برای درمان و همچنین شیر آنان بابی مفصل دارد.

(وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد ۲۵ / صفحه ۱۱۳)

چند روایت ازین باب را در اینجا میاورم.
حدیث شماره ۳۱۳۶۲:
از امام صادق (ع) در مورد خوردن ادرار گاو پرسیده شد، فرمود: اگر برای درمان به آن نیاز باشد پس آن را بنوشد و همچنین ادرار شتر و گوسفند.

(وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد ۲۵ / صفحه ۱۱۴)
حدیث شماره ۳۱۳۶۴:
ادرار شتر از شیر آن مفیدتر است.. (وسائل الشیعه (آل بیت) / حر عاملی / جلد ۲۵ / صفحه۱۱۴- وسائل الشیعه (الاسلامیه) / حر عاملی / جلد ۱۷ / صفحه ۸۷)
حدیث شماره ۳۱۳۶۷:

از امام صادق روایت است که فرمود: خوردن ادرار گاو، گوسفند و شتر برای هر دردی درمان هستند و نگهدارنده‌ای هستند برای بدن که آن را پاک می‌کنند، کثافت‌ها را از بدن خارج و بدن را به بهترین حالت شستشو می‌دهند.

(وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد ۲۵ / صفحه ۱۱۵- وسائل الشیعه (الاسلامیه) / حر عاملی / جلد ۱۷ / صفحه ۸۸)
در حدیث شماره ۳۱۳۶۸:

هم به مجوز خوردن ادرار گاو و گوسفند و شتر اشاره کرده است.

(وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد ۲۵ / صفحه ۱۱۵)
حدیث شماره ۳۱۳۶۹:

مردی به نام مفضل بن عمر به امام صادق در مورد آسم که فردی به آن مبتلا بود پرسید؛ امام فرمود: از ادرار شتر جوان بالغ به او بخورانید، او خورد و الله دردش را از بین برد.

(وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد ۲۵ / صفحه ۱۱۵)
شیر شتر جوان داروی هر دردی است و کسی که مبتلا به آسم باشد خوردن ادرارش مفید است.

(وسائل الشیعه (الاسلامیه) / حر عاملی / جلد ۱۷ / صفحه ۸۸)

روایات ۴ :

رسول الله فرمود، خوردن ادرار چیزی که گوشتش حلال است ایرادی ندارد.

(وسائل الشیعه (الاسلامیه) / حر عاملی / جلد ۱۷ / صفحه ۸۷ – بحار الانوار / مجلسی / جلد ۷۷ / صفحه ۱۰۷)

روایات ۵ :

آیت الله منتظری معتقد بود که به اجماع علما فروش ادرار شتر جایز است.

(دراسات فی المکاسب المحرمه / آیت الله حسین علی منتظری / جلد ۱ / صفحه ۲۳۸)

خوب تا اینجا و از این چند روایت که از میان انبوه روایات و احادیث علمای شیعه انتخاب شده بودندmtvjh شدید که خوردن ادرار شتر و گاو و حتی گوسفند سفارش شده بود.
ولی عمق فاجعه زمانی است که این به ظاهر امامان معصوم خوردن مدفوع حیوانات را هم جایز میدانند. به این روایات توجه بفرمایید :

روایات ۶ :

ادرار و مدفوع حیواناتی که گوشتشان حلال است پاک می‌باشد، حتی الاغ، قاطر و اسب.

(کتاب الطهاره / ایت الله العظمی خوئی / جلد ۱ / صفحه ۴۵۵ – تعلیق علی عروه الوثقی / ایت الله العظمی سیستانی / جلد ۱ / صفحه ۵۱)
روایات ۷ :
ادرار و مدفوع هر حیوانی که گوشتش خورده می‌شود پاک هستند.

(منتخب الاحکام / سید علی خامنه‌ای / صفحه ۱۶)