زیب النسا، شاهدخت ایرانی [پارسیگو] در قرن هفدهم میلادی،
شاعری خوشقریحه بود. این صوفی جوان، که خود را از چشم پدرش اورنگزیب،
امپراتور مغول، پنهان کرده بود، میگفت: «گرچه لیلای قصههای عاشقانهی
ایرانی ام، قلبام مانند مجنون وحشی از عشق سرشار است. میخواهم سر به
بیابان گذارم اما شرم و حیا پای مرا به زنجیر کشیده است. بلبلی به باغ گل
آمد، چون دستآموز من بود.» در سال 1681، اورنگزیبِ زاهدپیشه – آخرین امپراتور سلسلهی
گورکانیان (مغولهای هند) که قدرت سیاسی قاهر داشت – زیب النسا و برادرش را
به دسیسهچینی برای تصاحب تاج و تخت خود متهم کرد. اورنگزیب زیب النسا را ......ادامه
دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی
افتاب خواهد دمید
مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر