اسماعیل وفا یغمائی تفاوت مشکل ما و مشکل پرفسور مجید سمیعی
۲ نظر:
م- ت اخلاقی
گفت...
با درود به شاعر ارجمند آقای یغمائی، آقای یغمائی عزیز بنظرم شما با مسئله عاطفی برخورد می کنید،.به عنوان یک زندانی سیاسی شکنجه شده دهه 1360 که خود شاهد زنده ای از آن دوران سیاه هستم و از کنارخودم تعدادی از بهترین متخصصین ایران و از جمله جندین پزشک متخصص و انسان را به فرمان همین جانیان از بند ما بیرون کشیدند و با یک گلوله مغزشان را متلاشی کردند باید بگویم که نه تجزیه ایشان(متخصص اعصاب ومغز) قابل ستایش است و نه ترکیبشان که ایرانی وپزشک است .تخصص بالا ونامدار بودن بدون جوهر انسانی هر گز مایه افتخار نیست. نمونه زیر قابل توجه است :
آقای رضا باقری یکی از هموطنان ایرانی در آلمان در صفحهی فیس بوک خود یادداشتی را به اشتراک گذاشت که ما را با چهرهی سمیعی آشنا میکند.
در یادداشت او آمده است:
در سال ۱۹۹۹ برادر همسر من در سن ۲۱ سالگی با مرض سرطان مغزی وارد آلمان شد. با دکتر سمیعی در هانوفر تماس گرفتم و تقاضای یک ویزیت نمودم. ایشان پرسیدند آیا پرداخت ویزیت شخص میباشد یا از طرف سوسیال آمت؟ من گفتم او پناهنده سیاسی است؛ ولی هرقدر پول ویزیت باشد پرداخت میکنم. ایشان گفتند بهتر است دکتر دیگری را در فرانکفورت جستجو کنید. در مقابل اصرار ما که او نیاز به قوت قلب از طریق یک دکتر ایرانی مثل شما را دارد؛ گفتند من هیچگونه کمکی نمیتوانم بکنم. و خواهان قطع مکالمه شد. در هر صورت پس از مدت کمی برادر همسر من فوت کرد؛ اما این تقاضا و جواب منفی دکتر سمیعی را هیچوقت فراموشم نمیکنم.»
با آرزوی طول عمر همراه با سلامتی برای شما شاعر و نویسنده دردمند وطن .
اخلاقی عزیز باید دقت کرد. همین. باید افشا کرد ولی با انصاف فراموش نکنیم بورخس و سالوادر دالی به فاشیسم گرایش داشتند ولی نقدشان کردند و نه طردشان.در ضمن نظرات متفاوتست و همه حق دارند انطور که میفهمند بنویسند در کنار هم.زنده باشی
۲ نظر:
با درود به شاعر ارجمند آقای یغمائی،
آقای یغمائی عزیز بنظرم شما با مسئله عاطفی برخورد می کنید،.به عنوان یک زندانی سیاسی شکنجه شده دهه 1360 که خود شاهد زنده ای از آن دوران سیاه هستم و از کنارخودم تعدادی از بهترین متخصصین ایران و از جمله جندین پزشک متخصص و انسان را به فرمان همین جانیان از بند ما بیرون کشیدند و با یک گلوله مغزشان را متلاشی کردند باید بگویم که نه تجزیه ایشان(متخصص اعصاب ومغز) قابل ستایش است و نه ترکیبشان که ایرانی وپزشک است .تخصص بالا ونامدار بودن بدون جوهر انسانی هر گز مایه افتخار نیست.
نمونه زیر قابل توجه است :
آقای رضا باقری یکی از هموطنان ایرانی در آلمان در صفحهی فیس بوک خود یادداشتی را به اشتراک گذاشت که ما را با چهرهی سمیعی آشنا میکند.
در یادداشت او آمده است:
در سال ۱۹۹۹ برادر همسر من در سن ۲۱ سالگی با مرض سرطان مغزی وارد آلمان شد. با دکتر سمیعی در هانوفر تماس گرفتم و تقاضای یک ویزیت نمودم. ایشان پرسیدند آیا پرداخت ویزیت شخص میباشد یا از طرف سوسیال آمت؟ من گفتم او پناهنده سیاسی است؛ ولی هرقدر پول ویزیت باشد پرداخت میکنم. ایشان گفتند بهتر است دکتر دیگری را در فرانکفورت جستجو کنید. در مقابل اصرار ما که او نیاز به قوت قلب از طریق یک دکتر ایرانی مثل شما را دارد؛ گفتند من هیچگونه کمکی نمیتوانم بکنم. و خواهان قطع مکالمه شد. در هر صورت پس از مدت کمی برادر همسر من فوت کرد؛ اما این تقاضا و جواب منفی دکتر سمیعی را هیچوقت فراموشم نمیکنم.»
با آرزوی طول عمر همراه با سلامتی برای شما شاعر و نویسنده دردمند وطن .
اخلاقی عزیز
باید دقت کرد. همین. باید افشا کرد ولی با انصاف فراموش نکنیم بورخس و سالوادر دالی به فاشیسم گرایش داشتند ولی نقدشان کردند و نه طردشان.در ضمن نظرات متفاوتست و همه حق دارند انطور که میفهمند بنویسند در کنار هم.زنده باشی
ارسال یک نظر