آیین عرفانی است که از ترکیب ادیان : مسیحیت ، زرتشتی ، بودایی و گنوسی بود که فردی به نام مانی فرزند فاتک همدانی در قرن سوم پس از میلاد در ایرانشهر بنیان نهاد . در این دین از مسیحیت ایده گرفته شده و از عیسی مسیح بعنوان منجی یاد شدهاست و از دین زرتشتی یا زروانی یا اعتقاد ۲ گانه به نیکی و بدی تاثیرپذیری دین مانی از مذهب بودایی نیز به شکل ورود اصل تناسخ به این مذهب مشهود و آشکار است دین مانی برپایه ثنویت استوار است و همین مورد آن را مانند دین مندایی در رسته ادیان ایرانی قرار میدهد. این آیین در مدت زمان بسیار کوتاه در سر تا سر جهان از جمله در خاورمیانه گرفته تا شمال آفریقا و در هند و چین و آسیا میانه سیاه افکند . به طوری که تا قرن ۱۰ میلادی قدرت عالم گیری خود را حفظ کرده بود . پس از آن اندک اندک از همهگیریاش کاسته شد. عناد موبدان زرتشتی با شخص مانی و آموزههایش و تکفیر پیروان این آیین عرفانی از سوی مسلمانان موجبات انحطاط مانوی گری را در جهان فراهم ساخت علاقه مانویان به نوشتن آثار خود همراه با خلاقیت هنری موجب گسترش فنونی مثل کتاب ارایی ، نقاشی ، موسیقی ، گردید . از پیروان آیین مانی با عنوان دیناور یاد میشود . آنها در نشر عقاید و خلاقیتهای ادبی و شاعرانه خود بسیار توانا و فعال بودند و همین باعث بوجود آمدن ادبیات و خط مانوی شد . زبان های گویشی و نوشتاری آنها با عناوین : سریانی ، پارسی میانه ، پهلوی اشکانی و سغدی ، ترکی ایغوری ، چینی ، قبطی و یونانی بود . آنها معمولا بر روی چرم و یا کاغذ پاپیروس می نوشتند . و نوشته های خود را با رنگ تزیین میکردند . از همین رو مانی را به دلیل نگارش کتاب ارژنگ به عنوان پیامبر نقاش یاد میکنند .
فرقه ها و دسته های مانویان جهان وایران
این آیین از نزدیکترین ادیان به مندایان
میباشد. در ایران در دوران ساسانیان مخصوصاً درزمان شاپور یکم و پس از آن
پادشاهی یکساله هرمز گسترش فراوانی داشتهاست. مانی پیش از پادشاهی شاپور
یکم در زمان اردشیر بابکان ایران را ترک و به چین و هندوستان سفر کرده بود .
از آنجا به ایران بازگشته و در راه بازگشت ضمن تبلیغ آیین خود به جندی
شاپور نزد شاپور یکم رفته و دین خود را بر او عرضه نمود. با وجود مخالفت
روحانیان زرتشتی مانی موفق میشود از شاپور برای گسترش ایدئولوژی جدید خود
اجازه تبلیغ بگیرد. او کتابی بنام شاپورگان را نیز تألیف کرده و به شاپور
تقدیم نمود . در دوره هرمز یکم شاه ساسانی که ظاهراً بر کیش مانوی بود
گسترش دین با مشکلی مواجه نشد اما تحریکات کرتیر موجب شد که بهرام یکم
ساسانی فرمان کشتن و دارآویختن مانی را در جندی شاپور صادر کند .
دنبال
این حادثه و مهاجرت مانویان از ایران به سوی چین و روم و ممالک دوردست
شاهنشاهی ساسانی دین مانوی وارد مرحلهٔ جدیدی شد. مانویت که از جمله
فرقههای عرفانی مانویت در فاصله میان ظهور مسیحیت و اسلام پدید آمد و در
مدت کوتاهى فراگیر شد و پیروانى پرشور برای خود پیدا کرد. همانطور که گفتیم
مانویت ترکیبى است از اعتقادات صابیان، بوداییان، زردشتیان و مسیحیان است و
اصول عرفانى و انسانى این آیین به گسترش آن شتاب داد و آن را در شرق تا
چین و در غرب تا مرکز اروپا پیش برد. حاکمان ایران و روم و سرزمینهاى دیگر
با مانویان، خصومت کردند و دسته دسته آنها را کشتند و سرانجام، محکمه تفتیش
اروپا، آخرین گروه مانویان را در قرن سیزدهم میلادى نابود کرد. دین مانوی
بهدلیل پراکندگی و وسعت حوزهٔ تحت پوشش خود و نیز به این دلیل که تقریباً
هیچگاه دین رسمی نبوده و بهجز یک دورهٔ کوتاه در زمان شاپور یکم و هرمز
یکم ساسانی از حمایتی برخوردار نبوده است . از جهتی همیشه تحت شدیدترین
حملات قرار داشته و به تدریج دارای فرقه های متعدد و جداگانه ای شد که
فقدان مرکزیت دین مانوی در سده های میانه قرون وسطی و ناتوانی در رساندن
پیام خود به تمام مانویان را نشان میداد . در ایران فرقه های زیادی از این
دین بیرون آمد که مهمترین آنها مذهب مزدکی و مذهب دیناوری بود . هر دوی این
مذاهب را شاخه هائی از مانوی میدانند ضمن اینکه اثر گزارئ مانوی گری بر
فرقه خرم دینان کاملا آشکار است ، بهطوریکه برخی آن را شاخهای از
مزدکگرایی و برخی شاخهای از آیین مانوی میدانند. اصطلاح زندیق : اهل
تاویل ، تا مدتها در ایران باقی ماند ؛ چنانکه امروز نیز بهکار میرود و
بهترین دستاویز برای مقابله با اندیشههای نوین بود. همچنین دستهای به نام
«دیناوریها»، پیش از «دیناوران بهآفریدی»، در ایران زندگی میکردند. این
فرقه که مانویان شرق ایران بودند، با رهبری شخصی به نام شاد اوهرمزد جدایی
خود را از مانویگری بابلی بیان و اعلام استقلال نمودند . در اروپا نیز با
تغییر شرایط، مانویها تغییر نام دادند و مدتها در مناطق مختلف اروپا
باقی ماندند . از جماعتهای مانوی باقیمانده در اروپا میتوان به فرقهٔ
بوگومیل ها (دوست داران خدا) که باورمندان بلغاری سده دوازدهم میلادی بودند
اشاره نمود .
همچنین
کاتارها (پاکان) و البیژوواها دوفرقه مهم مانوی بودند که تا سده دوازده
میلادی در فرانسه پیروان زیادی داشتند . اما به دلیل حملات پاپ و کلیسای
روم و جنگهای صلیبی و همچنین جنگهای داخلی فرانسه منزوی شدند و در سده های
بعدی نا پدید شدند . به نظر میرسد کاتارها خود نیز مذهبشان را از بوگومیل
ها عاریت گرفته بودند از دیگر فرقه های مانوی میتوان به پاتارین ها ( در
بالکان و بوسنی ) پوبلیکانی ها ( در ایتالیا ) و مذهب پولیسیان ها اشاره
نمود . ولیسیانها گرایشی مانوی اما در ظاهر مسیحی داشتند. این فرقه از
سدهٔ هفتم میلادی در ارمنستان بنیانگذاری شد؛ و تصور بر این است تا زمان
امپراطوری عثمانی اوایل سده ۱۸ در این سرزمین هنوز دارای پیروانی بودند .
در آن زمان پولیسیان ها به اتریش متواری شدند و نام و نشانشان از بین رفت .
همچنین به نظر میرسد مسیحیان نسطوری چین و ترکستان در مقاطعی تحت نفوذ
برخی از رهبران مانوی بودند که میتوان به اسقف سلیمان ، پیشوای مشترک
مانویان و نسطوریان چیانگ – نان چین اشاره کرد .
سرگذشت مانی
مانى
در یک خانواده ایرانى در شهر بابل به سال ۲۱۶ میلادی . متولد شد. پدرش
پاتک نامیده مىشد که از همدان به بابل رفته و آیین صابیان را پذیرفته بود.
مانى در سال ۲۲۸میلادی. ادعاى رسالت کرد و براى تبلیغ آیین خود به
سرزمینهاى مختلف رفت. (با توجه به منابع فعلی، تایید یا رد رسالت مانی،
بسیار دشوار است) وى به سال 243 م. هنگام تاجگذارى شاپور اول نزد او آمد و
وى را به دین خود دعوت کرد. شاه از او استقبال کرد او نیز کتابى به پهلوى
ساسانى نوشت و آن را شاپورگان نامید. وى براى تبلیغ دین خود به آسیاى میانه
نیز سفر کرد و پس از بیست سال در زمان بهرام اول به ایران بازگشت. این
پادشاه با مانى دشمنى کرد و او را در سال ۲۷۴ میلادی کشت. پیروان مانى پس
از او مانویت را تبلیغ کردند و حتى آن را به قسمتهایى از اروپا و چین گسترش
دادند.بیشتر مانویان در آسیاى میانه بودند. این آیین بر اثر فشار زردشتیان
و مسیحیان ضعیف شد. اقلیتهایى از مانویان در مناطقى مانند بوسنى هرزگوین
تا قرنها باقى ماندند و سرانجام نابود شدند. برخى از نهضتهاى ملى ایرانیان
در قرون نخست اسلام از مانویت الهام مىگرفت همچنین برخى زندیقان قرون نخست
اسلام گرایشهاى مانوى داشتند.
گسترش پیروان مانی
مانویان برای گسترش آیین خود شیوه خاصی را اتخاذ کردند و آن این بود که در هر منطقه جغرافیایی که نفوذ میکردند نام خدا و ایزدان و اهریمنان اصلی دین را با حفظ ویژگیها به نام اساطیر و شخصیتها و قهرمانان آن منطقه در میآوردند. اینگونه بود که پیروان جدید با این دین احساس بیگانگی نداشتند. یعنی آنها با ورود بر سیسیتم اصلی یک حکومت و با شخصیت دادن به پادشاه وقت اقدام به تبلیغات مذهبی خود میکردند . در ایران پیروان مانی پس از کشته شدن وی که مرکز اصلی آنها در خوزستان و بابل بود به سوی شرق ایران رهسپار گشتند .
مانویان برای گسترش آیین خود شیوه خاصی را اتخاذ کردند و آن این بود که در هر منطقه جغرافیایی که نفوذ میکردند نام خدا و ایزدان و اهریمنان اصلی دین را با حفظ ویژگیها به نام اساطیر و شخصیتها و قهرمانان آن منطقه در میآوردند. اینگونه بود که پیروان جدید با این دین احساس بیگانگی نداشتند. یعنی آنها با ورود بر سیسیتم اصلی یک حکومت و با شخصیت دادن به پادشاه وقت اقدام به تبلیغات مذهبی خود میکردند . در ایران پیروان مانی پس از کشته شدن وی که مرکز اصلی آنها در خوزستان و بابل بود به سوی شرق ایران رهسپار گشتند .
در
مصر با وجود پیشینه اختلافات مذهبی با مسیحیان و مهر پرستان و سایر ادیان
و فرقه ها مانویت به شکلی قابل لمس راه رشد و طرقی را پیمود . در غرب نفوذ
مانویگری رنگ و بوی مسیحی به خود گرفت و با وجود اینکه مانی خود را
فارقلیط مسیح معرفی کرده بود ، حجم زیادی از اثار مانی به ستایش از عیسی
مسیح پرداخته بود . نام عیسی مسیح وارد ایزدان مانوی غرب شد ، و در بسیاری
از کتب آمیزه های عیسی مسیح وارد گردید ، بعدها فرقههای متعددی از
مانویان غرب راه خود را ادامه دادند و همین علاقه به عیسی مسیح باعث شد تا
مدت های زیادی آنها را از فرقه های مسیحی به شمار آورند . بخشی از میراث
مانویان غرب نیز تحت تأثیر فرقههای گنوسی و تعمیدی اردن قرار داشت . در
ایتالیا این مذهب از طریق مهاجران اهل شمال آفریقا به شهرهایی مانند : ناپل
، جنوا و رم راه پیدا کرد . در خلال سالهای ۳۷۲ تا ۵۲۴ از حضور این آیین
در رم گزارشهایی شده است و در همین دوران مانویت به اسپانیا کشیده شد . در
منطقه غرب چین و ختن (( ((khotanکه عمدتا اقوام ایرانی تبار مانند : سکاها
، و سغدیها بودند ، مانوی گری به اندازه ای رشد کرد که بعدها میان مهاجمان
بعدی آن منطقه که ترکهای اویغوری بودند ، نیز بسیار گسترش یافت و نزدیک
به یک قرن دین رسمی حکومت اویغوری چین شد . این اتفاق زمانی افتاد که خاقان
تنگلی – مئویو با فتح سرزمینهای مجاور با این اندیشهٔ نو آشنا شده بود .
در کتیبهای به نام «قرابلقاسون» دربارهٔ پذیرش دین مانی از سوی ترکان
اویغور نوشته شده : (( کشوری با عادات وحشیانه که بوی خون از آن
برمیخاست، به سرزمینی مبدل شد که مردمان آن به طبخ با سبزیجات روی آوردند.
کشوری که کُشتوکُشتار در آن امری عادی بود، مردمانش به نیکوکاری
برانگیخته میشدند . )) با همگی اطلاعاتی که در مورد حضور مانی در
هندوستان وجود دارد اطلاعی از نفوذ مانویگری در هندوستان دردست نیست .
بزرگان و بلندپایگان مانوی
از میان بزرگان و بلند پایگان مانوی میتوان
به افرادی همچون : شاد اورمَزد (پیشوای دیناورانِ خراسان و کردستان)، مِهر
اورمَزد، خورشید وَهمن/وَهمن خورشید، نازک ایزد، یزدانبَخت، مِقلاص، مِهر،
برزمِهر، ابوهلال دیجوری/دیحوری، ابوسعید رحا، ابوعلی رحا، ابویحیا
الرییس، ابوالحسن دمشقی، نصر بن هرمزد سمرقندی، جعد بن درهم، فاستوس
(اسپَسَگ/اسقف مانوی در شمال آفریقا؛ نویسندهٔ کاپیتولا، فورتوناتوس،
سکوندینوس (شنوندهٔ رومی که در پاسخ به آگوستین نوشتههایی دارد)، فِلیکس،
اسقف سلیمان، تیموثی/تیموتی، مِنوش/مَینَق (از زنان گزیده)، ژولیای
انطاکیهای (از زنان گزیده).
کتابهای مذهبی مانویان
مجموعه
آثار دینی مانوی که خود مانی نوشته، هفت کتاب به گویش مادری یعنی آرامی
شرقی است. عقیده بر این است که بخشی از این آثار توسط روحی که مانی آن را
((توم))یعنی ((همزاده)) مینامید ، به او وحی شده است. از اصل آرامی این
آثار حتی یک سطر در تورفان محفوظ نمانده است اما ترجمه بسیاری از آنها در
دستنویسهای ایرانی به گونهای باقیمانده است که در بیشتر موراد نمیتوان
مشخص کرد که هر قطعه از کدام کتاب است . بسیارى از منابع مانوى قرنها پس
از ظهور اسلام وجود داشته و مطالبى از آنها در کتب تاریخى قدیم نقل شده
است. این کتابها اندک اندک از میان رفت تا اینکه اخیرا مقدار زیادى از
آثار مانوى در شهر تورفان در ترکستان چین از خاک بیرون آمد. یکى از
نوآوریهاى مانى این بود که با در نظر گرفتن بیسوادى عموم مردم از نقاشى
استفاده مىکرد و علاوه بر نوشتن مطالب دینى، آنها را نقاشى مىکرد و
مجموعهاى به نام ارژنگ پدید آورده بود که بقایاى آن اخیرا کشف شد.
برخى از کتابهاى مانی و پیروانش نیز مصور بودند .
۱- شاپورگان که به زبان پهلوى بوده و قطعاتى از آن در تورفان کشف شده است
۲- انگلیون (انجیل) این کتاب مصور بوده و احتمالا ارژنگ همان است .
۳- گنجینه زندگان شامل احکام .
۴- برگماتیا ( کتاب جامع)
۵- کتاب رازها .
۶- کتاب دیوها
از مهمترین کتابهای مانویان که از نوشته
های خود مانی میباشد میتوان به نام این هفت کتاب، انجیل زنده (انجیل بزرگ)،
گنج زندگان، اسرار، غولان، رسالهها و نامهها، فراقماطیا و مزامیر و
اوراد ، زبور مانوی ، نیایش و اعتراف ، اردهنگ و فراس ، انگد روشنان ،
مجموع دست نوشته های مانی زبده آموزه های منوی و چند کتاب دیگر را میتوان
از جمله مهمترین کتابهای مانویان دانست .
عقاید مذهبی و تعلیمات مانویان
از آنجایی که این ایین از ترکیب ادیانی مثل
: مسیحیت ، بودایی ، زرتشتی ، زروانی ، میترایی ، گنوسی ، مندایی و جاینی
پدید آمده بود، ریشه و ماهیت تعلیماتش نیز به این عقاید بازمیگشت . ر دین
مانوی که دینی عرفانی و مبتنی بر ریاضت نفس بود تمام جنبههای لازم یک دین
که اساطیر و سنتها و آداب و تبیینهای کلامی را شامل میشود درنظر گرفته
شدهبود و از اینرو این دین که سودای جهانی شدن در سر داشت بسرعت در جوامع
مختلف دنیای متمدن آن زمان رشد یافت. بسیاری از این تعلیمات ریشه گنوسی
دارند که مانی دیناور خود زمانی در میان آنها مشغول بود .
باورهای
آنان بر این استوار است که اصل نور از اصل ظلمت جداست و کسی سزاوار رسیدن
به نور و سرزمین روشنایی است که از بدیها منزه شده باشد. از این رو انوار
پاک و روح انسانهای معتقد به دین که در رده دینی برگزیدگان و یا بالاتر
بوده و سختیها و مشقتهای زندگی پرهیزگارانه را تحمل کرده باشند توسط
فرشتهای که از جانب هرمزدبغ آمده به سوی بهشت نو و از آنجا به سوی منشا
ابدی نور که همان جایگاه زروان است رهسپار میشود. افرادی که معتقد به دین
مانوی هستند ولی تاب تمامی ریاضتها را نداشته و هنوز بطور کامل دل از لذات
و دلبستگیهای دنیوی نگسستهاند . در رده دینی نیوشایان قرار
میگیرند.نیوشایان بدلیل اینکه هنوز دارای ناپاکیهای دنیوی هستند و
دلبستگی دارند پس از مرگ با یک فرشته و یک دیو مواجه میشوند. او جانب
فرشته را میگیرد و فرشته در یک کشمکش او را از دست دیوان نجات میدهد.
با اینحال فرد نیوشاگ هنوز شایستگی ورود به بهشت روشنایی را ندارد و برای
همین باید در دنیا بماند چندان تا پاک شود و مجدد به جهان بازگردانده
میشود و در جسمی دیگر حلول میکند و این پدیده را تناسخ میگویند و در
مانوی این تناسخ را دردناک و رنجآور دانسته و در اصطلاح سمسارا
مینامیدند. مانى مىگفت: حکمت و حقیقت الهى را پیامبران در زمانهاى مختلف
و سرزمینهاى گوناگون نشر دادند. روزگارى بودا در هندوستان، زمانى زردشت در
ایران، هنگامى عیسى مسیح در فلسطین و اکنون من، مانى پیغمبر خدا هستم و
براى نشر حقایق در سرزمین بابل ماموریت دارم. بیشتر تعالیم مانى بر مسیحیت و
زردشتىگرى استوار است و در این آیین جنگ نور و ظلمت نقش مهمى بر عهده
دارد. فریستگان یا فریشتگان که دوازده تن بودند و جانشینان مانى شمرده
مىشدند :
۱- ایسپاساگان یا اسقفان که هفتاد و دو تن بودند؛
۲-مهیشتگان یا کشیشان که سیصد و شصت نفر بودند؛
۳-ویزیدگان یا گزیدگان که شمارشان بسیار بود و دین مانى را تبلیغ کردند؛
۴- نغوشاکان یا نیوشندگان که عامه پیروان مانى بودند و شمارشان از همه بیشتر بود .
پیروان مانى گیاهخوار بودند و طبقات اول تا
چهارم، حق ازدواج و مال اندوزى نداشتند. پیروان مانى گیاهخوار بودند و
طبقات اول تا چهارم، حق ازدواج و مالاندوزى نداشتند. آنها تحت تاثیر آیین
زردشت، سه اصل اخلاقى را رعایت مىکردند و آنها را سه مهر مىنامیدند: مهر
دهان : پرهیزاز گفتار زشت ، مهر دست : پرهیز از کردار زشت و مهر دل :
پرهیز از پندار زشت . کیش مانوی ایذا و آزار جانداران، خاموش نمودن و آلودن
آتش، تخریب منابع گیاهی و آلودن آب را ناپسند میشمرد. بر طبق عقاید
مانویان، داشتن برده و کنیز و غلام مجاز نیست . همچنین آنها به اصول
دهگانهای برای نجات خود قائل بودند که عبارت بود از ایمان به خدا و بزرگی
های چهار گانه اش (روشنایی و قدرت خداوندیاش و دانش و پاکیاش)، دوستی،
بردباری، عقل، راستی، آشتی، شادی، مهربانی، خوشاخلاقی، پاکدامنی و عفت .
نیوشاگان با اینکه رده پایین بودند و سختگیریهای ردههای بالاتر بر آنها
نبود اما میبایست از عواملی مانند بتپرستی، دروغ، زنا، بخل، کشتن، دزدی و
سحر و جادو پرهیز نموده و اعمال مهم مذهبی مانند نماز و روزه و صدقه را
بجای آورند . مانویها چهار نماز روزانه داشتند که دو بار در روز رو به
خورشید و دوبار در شب رو به ماه گزارده میشد. آنها میبایست با آب مسح
میکردند. دو نوع روزه داشتند که یکی از آنها دو روز کامل و دیگری از صبح
تا غروب بود و زمانش بر اساس شواهد نجومی تعیین میگشت . آنها عیدی نیز
داشتند که در روز پایانی ماه روزه برگزار میشد. در روز عید، مردم تصویر
مانی را در دست میگرفتند و به گناهان خود اعتراف میکردند و یک تخت یا کرسی
برای مانی خالی میگذاشتند .
عید بما (( عید بمه ))
از
مهمترین اعیاد مانویان میتوان به عید بما یا عید بمه احساره کرد که به
مناسبت کشته شدن مانی هر ساله از سوی مانویان جهان برگزار میشود . برخی
منابع مثل منابع اسلامی آن را عید گاه و مانبع ترکی آن را عید جایدان ثبت
کرده اند . بر مبنای منابع دوران ساسانی پس از مرگ شاهپور یکم ساسانی که
حامی مانی بود بهرام یکم ساسانی فرزند شاپور به تحریک روحانیون زرتشتی و از
جمله فردی بنام کرتیر کشته و در دروازه شهر جندی شاپور ((اهواز کنونی ))
پست کنده شده وی با پوشال پر و سپس آویخته شد بهمین مناسبت و با توجه به
باورهای مانوی مبنی بر عروج روح به سوی سرزمین روشنایی این روز را روز سعود
مانی میدانند و آن را جشن میگیرند . مراسم این روز بنظر میرسد در آخرین
روز ماه روزه آنان بوده و مطابق با ماه مارس قرار گرفته است . آنها در تی
این یک روز بیدار میمانند و مراسم مذهبی خود را به جای میاورند . آنها در
روز عید نیز که در روز پایانی ماه روزه برگزار میشد. تصویر مانی را در دست
میگرفتند و به گناهان خود اعتراف میکردند و یک تخت یا کرسی برای مانی خالی
میگذاشتند . زنان مانوی پارچه سیاه بر سر میگذاشتند و با مردان دست
میدادند. مشت گرهکرده را نشانه اتحاد دانسته و بوسیدن یکدیگر را رمز
همدلی تلقی میکردند. روش دفن مردههایشان هم با جامعه زرتشتی ایران متفاوت
بود . همچنین آنها مردگان خود را برهنه در خاک میگذراند یعنی بدون کفن .
مراتب و رده های دینی
پیروان مانی همگی در یک سطح نبودند و
ردهها و مراتب خود را داشتند. رهبری جامعهٔ مانوی جهان دست شخصی بود که
مقام اول را داشت و جانشین مانی محسوب میشد. مقر اصلی رهبر که
«دینسارار/دینسالار» (آرخِگوس) نامیده میشد، در بابل بود. در دوران
حکومت عباسیان این مرکز به آسیای میانه منتقل شد . ابن ندیم در کتاب
الفهرست آورده که این مرکز به سمرقند منتقل شده است از آنجا که
یاریرساندن به جهان مادی که ماهیتی اهریمنی داشت مذموم و ناپسند بود
ازدواج چندان پیشنهاد نمیشد . به این نحو که مانویان ردههای بالا اجازه
زناشویی نداشتند . ولی برای مردم عادی مانعی نداشت . همچنین از لحاظ ایمان
مانویان به ۵ دسته تقسیم میشوند که عبارتند از : ۱- رسولان : بالاترین
ردهٔ دینی بودند و در هر زمان بیش از دوازده نفر نمیشدند. ۲- شماسان : در
هر زمان ۷۲ نفر بودند. ۳- کشیشان : در هر دوره ۳۶۰ نفر از آنان وجود داشت و
ادارهٔ مانِستانها (نیایشگاههای مانوی) برعهدهٔ ایشان بود. ۴- گزیدگان :
که به خواص مانوی نیز مشهورند و گاهی نام صدیقان به آنها اطلاق میشود .
۵- شنوندگان : مستمعینی بودند که
آموزهها را نیوش میکردند. احتمالاً نام عرفانی سماع نیز از همین ریشه است
و گاهی افرادی در میان آنها بودند که برای نمونه میتوان به
«خروشخوانان/خروهخوانان» یا «یَزدامَذان» (واعظان)، «دبیران» (نویسندگان؛
کاتبان)، «نگارگَران»، «نَبیگانگَران» (تذهیبکاران)، «مَهرسَرایان»
(سرایندگان سرودهای ستایشی؛ شاعران و ترانهسرایان)، «آفْرینسَران»
(رهبران گروه همنوازان یا همسَرایان)، «گَواگان/گَواهان» (شاهدان؛ شهود)،
«نَغوشاگانِ برگزیده» (شنوندگانِ کامل) اشاره کرد. کسیکه مانوی میشد
میبایست آزمون جدال با هواهای نفسانی را موفق بگذراند و در آن صورت از
ابتدا بصورت گزیده شناخته میشد. اگر در این آزمونِ ترکِ علایقِ نفسانی
شکست میخورد اما باز هم دوستدار آیین مانوی میبود، در ردهٔ نیوشایان قرار
میگرفت . تا سال ۱۹۰۴ میلادی تنها منابع شناخت دین مانوی همین آثار
متعددی بودند که از سوی مخالفان مانویت تألیف شده بودند. در این سال گروهی
از باستان شناسان برای یافتن حقیقت ویرانه های باستانی تورفان راهی چین
شدند .
دنبال
کاوشهای علمی این افراد از دورن مغارهای که ورودی آن برای مدت ده قرن
بسته شده بود آثار قدیمی مانوی بر روی برگها و کاغذها و صفحات چرمی بیرون
کشیده شد ین یافتهها که در ابتدا مشخص نبود به چه زبان و خطی نوشته شده و
به چه دورهای تعلق دارد به موزهها و موسسات تحقیقاتی در لندن و برلین
آلمان و سنت پترزبورگ روسیه منتقل شد. دانشمندان بزرگ زبانشناس مانند مولر
در آلمان و زالمان در روسیه کار بر روی آنها را آغاز کردند. مولر بدون
اینکه بداند اوراق پیش رویش به زبان پارتی نوشته شدهاند موفق شد آنهارا
ترجمه و تکمیل نماید. در همین تحقیقات زبان از یاد رفته سغدی مجدد زنده شد و
زمینه و امکان شناخت این زبان از دست رفته پدید آمد. حدود سی سال بعد
والتر هنینگ ایران شناس معروف اثار ترجمه شده را در آلمان منتشر کرد مری
بویس نیز آثار نوشته شده به زبانهای ایرانی را بهمراه کلید آن به چاپ
رساند. در همان دوره کارل اشمیت به کشف بزرگ دیگری نائل شد و دستنوشتههای
قبطی مانوی را در مصر کشف و ترجمه نمود . مجموعه فراوان آثار ترجمه شده
واقعیت و ماهیت اصلی آئین و باورهای مانوی را تاحد زیادی روشن ساخت .
از بزرگترین مانوی شناسان جهان میتوان به : مری بویس ، والترهنینگ و ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق میتوان اشاره نمود .
گردآوری اطلاعات : فعال حقوق بشر حمیدرضا تقی پور دهقان تبریزی
منبع : تاریخ مانوی ، ویکی پدیا
ماhttps://hamidrezataghipour.wordpress.com/2016/10/09/%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/خذ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر